ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 13 شهريور 1403
سه شنبه 13 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 20 اسفند 1393     |     کد : 86325

امت‌های گذشته در دنیای غرب بدون پیامبر نبوده‌اند

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به اینکه وجود نبوت قطعی است و برهان عقلی در این باره وجود دارد و این نبوت عامه است...

مفسر بزرگ قرآن آیت‌الله العظمی جوادی آملی:
امت‌های گذشته در دنیای غرب بدون پیامبر نبوده‌اند

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به اینکه وجود نبوت قطعی است و برهان عقلی در این باره وجود دارد و این نبوت عامه است، همین نبوت عامه را در آیات مختلف ذکر کرد و فرمود هیچ امتی در هیچ زمانی بدون پیامبر نبود، در سوره غافر فرمود انبیا فراوان هستند، قصه برخی‌ها را گفتیم و قصه برخی‌ها را نگفتیم. گفت: خداوند بعد از ذکر داستان پیامبران می‌گوید که بروید و در سرگذشت آنان تحقیق کنید، زیرا رفتن به آن طرف اقیانوس آرام و اقیانوس هند سخت بود و ممکن بود این مطلب سبب نپذیرفتن قرآن شود [و تنها انبیائی را که در منطقه نزدیک مبعوث شده بودند ذکر کرده است.]
حضرت آیت‎الله عبدالله جوادی آملی دیروز سه‌شنبه در ادامه تفسیر سوره مبارکه غافر در درس خارج تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار می‌شود، با طرح برخی از پرسش‌های جلسه گذشته گفت: قرآن کریم و سایر کتاب‌های آسمانی محکمات دینشان را با برهان قطعی بیان می‌کنند و آن‌ها را منبع و مرجع سایر مطالب می‌دانند و اگر متشابهاتی باشد آن‌ها را به محکمات ارجاع می‌دهند.
وی ادامه داد: همه مردم در سطح ادراک محکمات نیستند، لذا مثل‌هائی را خداوند اتخاذ می‌کند که پائین آوردن دامن مطلب بلند و بالا بردن دست مخاطب کار این مثل است، خداوند در قرآن مثل‌های بسیاری زده است، اگر تمثیل تشبیه و مانند آن شد بالاخره با فرهنگ محاوره همراه است، فرهنگ محاوره مادامی است که زیرپوشش محکمات باشد.
مؤلف کتاب مفاتیح الحیات اظهار کرد: قرآن کریم که معارف بلند و عمیق عروج و دنی فتدلی را بازگو می‌کند، مثل‌هائی هم ذکر می‌کند، برهان تمانع(*) با همه پیچیدگی‌هائی که دارد که برخی از بزرگان در این قضیه به اشتباه رفته‌اند، قرآن کریم در مثل‌های گوناگون آن قدر فهم این برهان تمانع را پائین آورد تا توده مردم آن را بفهمند.
وی افزود: برای دیگر مخاطبان اگر در حد عالم ملک باشد با عربی مبین تماس پیدا می‌کنند اما اگر در حد عالم اعلی باشند، علم‌شان شهودی است، این قرآن عربی مبین است اما اوج این قرآن نه عبری و نه عربی و نه تازی و نه فارسی است، در بخش واقعیت جز علی حکیم چیز دیگری نیست و فرهنگ محاوره و تشبیه و تمثیل راه ندارد.
مفسر برجسته قرآن کریم با بیان این که گاه انسان در محاورات می‌گوید فلان انسان معصوم یا عادل یا وقت‌شناس اگر قراری بگذارد بر سر قرار خود هست، اظهار کرد: این یک طرز حرف زدن است اما گاه گفته می‌شود که فلان کس که قرار گذاشت اگر آن وقت فرارسید، نه زودتر می‌آید و نه دیرتر، از این رو قرآن درباره مرگ دو گونه تعبیر دارد، می‌فرماید وقتی مرگشان رسید نه زودتر می‌آید نه بعد از آن می‌آید.
وی گفت: در سوره مبارکه انعام آمد که دو اجل وجود دارد، یک اجل مقضی و دیگری اجل مسمی است و همه تقدیرات عالم براساس اجل مسمی است، اما اجل مقضی دست خود انسان است، ذات اقدس اله فرمود اگر فردی بهداشت را رعایت کند، صدقه بدهد و دعا کند عمر بابرکت و طولانی می‌کند، اما اگر رعایت نکند عمر کوتاهی دارد که این در حیطه قضا می‌گنجد.
* خاور دور و باختر دور بدون پیامبر نبوده‌اند
حضرت آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: این که این شخص کدام راه را انتخاب می‌کند خداوند می‌داند، می‌داند که آن فرد با اختیار خود این راه به دست آوردن عمر طولانی را طی می‌کند یا با اختیار خود راه کوتاه بودن عمر را طی می‌کند که این اجل مسمی می‌شود که نزد خداوند است، این اختیار انسان در عین عالم بودن خداوند می‌شود.
* کسی می‌تواند شفاعت کند که مأذون باشد
وی با اشاره به این که در تفکر جاهلی بت‌ها را مستقل می‌پنداشتند، خاطرنشان کرد: شفیع بودن وثن و صنم را بالاستقلال برای بت‌ها می‌دانند، پاسخ قرآن این است که کسی می‌تواند شفاعت کند که مأذون باشد، اما مشرکان بت‌ها را مستقل می‌دانستند، همین‌ها هم از پیامبر(ص) تقاضای معجزه بالاستقلال می‌کردند، برخی هم در فضای اسلامی هم با تفکر جاهلی حرف می‌زنند.
مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات ابراز کرد: خیلی از ماها غافلا این حرف را می‌گوییم که ما خودمان چندین سال زحمت کشیدیم و عالم یا کاسب شدیم، این همان اسلامی فکر کردن و قارونی حرف زدن است، اصرار ائمه(ع) در ادعیه که «الهم ما بنا من نعمه فمنک»، یعنی اگر خواستیم بگوییم به جائی رسیدیم یعنی با عنایت خداوند و کمک او به این جا رسیدیم، ما باذن خداوند به این جایگاه رسیدیم.
وی با قرائت آیه «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْکَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاء أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ (78)»،  ادامه داد: وجود نبوت قطعی است و برهان عقلی در این باره وجود دارد و این نبوت عامه است، همین نبوت عامه را در آیات مختلف ذکر کرد و فرمود هیچ امتی در هیچ زمانی بدون پیامبر نبود، در سوره غافر فرمود انبیا فراوان هستند، قصه برخی‌ها را گفتیم و قصه برخی‌ها را نگفتیم.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این‌ که داستان پیامبران خاور دور یا باختر دور در قرآن ذکر نشده ادامه داد: شاید نقل نکردن قصه‌ پیامبرانی که آن طرف اقیانوس آرام هستند به این دلیل است که خداوند بعد از ذکر داستان پیامبران می‌گوید که بروید و در سرگذشت آنان تحقیق کنید، زیرا رفتن به آن طرف اقیانوس آرام و اقیانوس هند سخت بود و ممکن بود این مطلب سبب نپذیرفتن قرآن شود، این به آن معنا نیست که آن جا پیامبری نداشت.
* دعا و اشک برای ریزش باران رحمت الهی تأثیر دارد
وی بیان کرد: مردم مرتب به پیامبران می‌گفتند که معجزه بیاورید و از پیامبر ما نیز خواستند که پیامبر(ص) می‌فرمود قرآن معجزه است، اما اگر معجزه آمد و مردم ایمان نیاوردند آن گاه خداوند «قضی بینهم» و یا در دنیا یا در قیامت میان آنان داوری می‌کند، آنان جاهلی حرف می‌زدند و از پیامبر بالاستقلال تقاضای معجزه می‌کردند.
مفسر برجسته قرآن کریم افزود: خداوند در آیه محل بحث فرموده هیچ پیامبری این گونه نیست که بدون اذن خداوند معجزه بیاورد، اما بدانید که معجزه ابتدائی با معجزه اقتراحی فرق دارد، اگر پیشنهاد دادید همچون پیشنهادی که به صالح(ع) دادید و شتر او را پی کردید، کار تمام می‌شود و حالا اجرای آن قضا یا در دنیا است یا در آخرت است، عذاب قطعی است، امر الهی که بیاید باطل شدگان زیان و ضرر می‌کنند.
وی با تأکید بر این که تنها مرگ نزد خداوند اجل مسمی ندارد، ابراز کرد: هر چیزی همچون باران و دعا نزد خداوند به مقدار است، باران، برف و تگرگ این طور است، اگر انسان بخواهد از باران مناسب استفاده کند این ناله‌ها اشک‌ها و دعاهای باران لازم است، عالم با این چیزها اداره می‌شود، رایگان و بدون بها خداوند کاری را انجام نمی‌دهد، خداوند اگر می‌خواست عذاب را به خاطر گناهان مردم بفرستد هیچ جنبنده‌ای باقی نمی‌ماند.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: گاه انبیا و مؤمنان به دلیل تأخیر نصرت الهی می‌گویند که «متی نصرالله»، این که مؤمنان و پیامبر(ص) می‌گویند استدعا است و به این معنا است که خداوندا یاری‌ات را بفرست و ما نیاز به این یاری داریم اما دیگران و ضعیف‌الایمان‌ها با این جمله می‌گویند که خداوندا یاری‌ات دیر شد، کمک و نصرت تو کجاست؟ این دو با هم بسیار متفاوت است.
وی ابراز کرد: تنها مشکل شما این است که همان طور که یک عده ظلم می‌کنند و حق دیگران را ضایع می‌کند، یک عده هم ظلم می‌کنند و حق حیوانات را از بین می‌برند، این خشک‌سالی به حیوانات هم آسیب می‌رساند، خداوند فرمود این‌ها عائله من هستند، هیچ مار و عقربی نیست که پرونده و سهمیه نداشته باشد اما گناهان باعث می‌شود که روزی آنان به آن‌ها نرسد.
* وظیفه مسلمانان قیام، برای رساندن پیام انبیا به مستضعفان است
مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: بخشی از مردم مستضعف هستند به این معنا که در جائی زندگی می‌کردند که مستکبران نگذاشتند، حرف انبیا به آنان برسد، آن‌هائی که مقصرانه در تقلید تحقیق نکردند گرفتار عذاب هستند اما مستضعفانی که مستکبران نگذاشتند، وظیفه همه مسلمانان این است که با براندازی مستکبر و با تبلیغات حرف انبیا را به مستضعف برساند.
وی گفت: خداوند در سوره نساء عتاب‌گونه بیان کرده است که چرا در راه خداوند و در راه مستضعفان جهاد نکردید، همواره مستکبران نمی‌گذاشتند که حرف انبیا به توده مردم برسد و اگر سخن انبیا به آنان می‌رسید برابر فطرت حرف انبیا را قبول می‌کردند، مستکبران از راه خدا بازدارنده بودند.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این که هر ملتی پیامبر و امام و حجتی دارد، اظهار کرد: اگر مستضعفی وجود داشته باشد بر دیگران فرض است که حرف انبیا را به این مستضعفان برساند، انبیا قبلی در راه تبلیغ صبر کردند و خداوند به پیامبر(ص) نیز توصیه کرد که تو نیز صبر کن: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ (77)».
(*) توضیح اعتدال:
تمانع مصدر باب تفاعل از ریشه (م ـ ن ـ ع) و به معناى اجتناب کردن و سر‌باز زدن از چیزى است[تاج‌العروس، ج‌11، ص‌463‌ـ‌465، «منع»] و در اصطلاح متکلمان، تمانع نام یکى از مهم‌ترین براهین توحید و به معناى آن است که هریک از دو خداى قادر کارى بکند که مانع فعل دیگرى باشد[شرح الاصول الخمسه، ص‌187]؛ گویا متکلمان در این اصطلاح و ارتباط آن با معناى لغوى «تمانع» چنین فرض کرده‌اند که هریک از دو خداى مفروض از پذیرش خواسته خداى دیگر سر‌باز مى‌زند، به هر تقدیر در وجه نامگذارى این برهان به تمانع گفته شده است که استدلال در آن مبتنى بر فرض ممانعت دو خداى فرضى از کار یکدیگر است.[ التحریر و التنویر، ج‌17، ص‌41] برخى به اعتبار استوار بودن بنیان‌برهان بر هماهنگى و وحدت نظام جهان، آن را‌برهان «وحدت و هماهنگى» نیز نامیده‌اند.[ پیام قرآن، ج‌3، ص‌177‌ـ‌178]
منبع:                  http://www.maarefquran.com/
Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=5


نوشته شده در   چهارشنبه 20 اسفند 1393  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode