ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 29 آذر 1404
شنبه 29 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 7 آبان 1393     |     کد : 79975

بزرگان جامعه، مخاطبان اصلی حضرت سیّد الشهدا علیه السلام

کارهائی را که بشر برای رسیدن به نتائجی انجام می‎دهد یا از کارهائی است که شخصیت فاعل و انجام دهنده در رسیدن به نتیجه، دخالتی ندارد و هر کس آن کار را انجام دهد به آن نتیجه نائل می‎شود، و یا از کارهائی است که شخصیت فاعل و انجام دهنده، در حصول نتیجه یا کمال آن مؤثّر و دخیل است.

نوشتاری از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
بزرگان جامعه، مخاطبان اصلی حضرت سیّد الشهدا علیه السلام

کارهائی را که بشر برای رسیدن به نتائجی انجام می‎دهد یا از کارهائی است که شخصیت فاعل و انجام دهنده در رسیدن به نتیجه، دخالتی ندارد و هر کس آن کار را انجام دهد به آن نتیجه نائل می‎شود، و یا از کارهائی است که شخصیت فاعل و انجام دهنده، در حصول نتیجه یا کمال آن مؤثّر و دخیل است.
* نقش درجات اشخاص
در تأثیر امر به معروف
و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از همین قسم است که شخصیّت اشخاص و تعیّنات آنها در حصول کمال موفقیت و تمامیت فایده و نتیجه آن بسیار مؤثّر است.
اگر مالک یک روستا کشاورزان آن را، یا صاحب یک کارخانه، کارگران کارخانه را و یا یک عالم روحانی و یک شخص متنفّذ در محیط نفوذ خود، یا یک رئیس اداره، کارمندان اداره خود را و یک افسر، نفراتی را که تحت سرپرستی او هستند و یا یک نفر رئیس دولت، بلکه بالاتر امر به معروف و نهی از منکر نموده و دعوت به خیر و اصلاح و درستی نماید، با امر به معروفی که یک فرد عادّی می‎نماید از حیث اثر تفاوت بسیار دارد.
به هر قدر که یک کارگر کارخانه با رئیس آن و یک رعیّت روستا با مالک آن، یک نفر سرباز با یک سپهبد و یک فرد عادی با یک عالم عالی‌مقام روحانی متنفّذ و یک پادشاه مقتدر، به حسب ظاهر فرق دارند، به همان اندازه تأثیر کلام و نفوذ کلمه آنان در دل‌ها فرق می‎کند.
مردم اگرچه دارای عقل و ذکاوت بالا هستند و می‎توانند خوبی و بدی هر چیزی را تشخیص دهند، اما بیشتر مقهور امور حسّی و تسلیم مظاهر مادی و افتخارات و اعتبارات ظاهری این و آن هستند و بیشتر به بزرگان و سران جامعه نگاه می‎کنند.
اخلاق و عادات و کارهای یک ملّت زیادتر موافق اخلاق و عادات مسئولان و رؤسای قوم است.
از این جهت، باید بزرگان قوم و مصادر کارها و صاحبان قدرت و نفوذ و به طور کلّی هر کس که دیگری از کار او تقلید و از سخن او پیروی می‎نماید، اولاً در تعدیل روش خود اهتمام نموده، سرمشق ایمان و امانت و درستکاری و حیا، عفّت و عدالت و نوع‌پروری برای دیگران گردند.
و ثانیاً در امر به معروف مسامحه ننموده و از تمام وسایلی که دارند برای اصلاح امور و ترویج اعمال صالحه و ریشه‎کن کردن معاصی و فساد استفاده نموده، زیردستان خود را راهنمائی کنند. ولی در عین حال زیردستان هم نباید مسامحه زبردستان و ارباب مکنت و قدرت را عذر خود شمرده و در امر به معروف و نهی از منکر به انتظار آنها بنشینند.
در آیات قرآنی و اخبار و احادیث شریفه یکی از بزرگ‌ترین عوامل اصلاح همه شئون اجتماعی و رواج اخلاق و اعمال حسنه، صلاحیت بزرگان و زعما شمرده شده است که فعلاً از ذکر همه آن اخبار و احادیث به واسطه کمی فرصت و ضیق مجال، معذوریم و فقط به نقل مفاد روایتی که در بحارالأنوار از کتاب تحف العقول روایت نموده است از حضرت امیرالمؤمنین و از حضرت سیّدالشهداء علیهماالسّلام - که به طوری که از مضامین روایت استفاده می‎شود مخاطب امام علیه‌السلام بزرگان و رجال اسلامی بوده‎اند- اکتفا می‎کنیم:
* متن خطبه نورانی
امام حسین علیه السلام
[آنچه در زیر می‌آید ترجمه متن خطبه حضرت سیدالشهدا (ع) است که معظم‌له به نقل از بحارالأنوار ترجمه فرموده‌اند]
ای مردم! عبرت بگیرید به چیزی که خداوند اولیای خود را به آن وعظ نموده و آن سرزنش و توبیخ اوست نسبت به احبار یهود و نصاری که فرمود: «لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ؛ چرا نهی نمی‎کنند ایشان را، یعنی اهل کتاب را احبار و دانشمندان آنها از سخن گناه و ناروا.»[1]
و فرمود: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ؛ آن کسانی که کافر شدند از بنی اسرائیل بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعن شدند برای آن که مرتکب عصیان و تجاوز گردیدند و از کار زشت یکدیگر را باز نداشتند و هر آینه بد بود کارهائی که مرتکب می‎شدند.»[2]
خدا آنها را به عیب نسبت نداد مگر برای آن که از ظلمه و ستمکاران کارهای زشت و فساد و منکرات را می‎دیدند و آنها را برای رغبتی که به دنیایشان داشتند و منافعی که از آنها می‎بردند و رعب و بیم، نهی از منکر نمی‎کردند و حال آنکه خداوند می‎فرماید: «فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ؛ از مردم نترسید و از من بترسید.»[3]
و هم فرموده‌ی خداست که: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ؛ مؤمنین و مؤمنات یاوران و اولیاء یکدیگرند و امر به معروف و نهی از منکر می‎کنند.»[4]
* اصلاح امور، مرهون انجام امر به معروف و نهی از منکر است
خدا از آن جهت امر به معروف و نهی از منکر را نخست نام برد که اگر این فریضه ادا شد، همه واجبات کوچک و بزرگ آسان و دشوار بر پا می‎شوند ....
شما ای گروهی که در دانش مشهور و به نیکوکاری مذکور و به خیرخواهی مردم معروفید! خدا در دل مردم، مهابت و احترام شما را قرار داده است که اشراف و بزرگان از شما بیمناک و حساب می‎برند و ضعفا از شما تکریم می‎نمایند و کسانی که شما را بر آنها امتیازی نیست و نه حقی بر آنها دارید شما را بر خود مقدم می‎دارند و شما را واسطه قضای حوائج خود قرار می‎دهند. شمائید که در راه‌ها به هیئت و روش پادشاهان و عزّت بزرگان راه می‎روید. شمائید که مردم تعظیم و احترامشان می‎کنند و شما را جلو می‎اندازند. آیا این همه مناصب و شئون و احترامات و تکریماتی را که به دست آورده‎اید، جز برای این است که شما را طرفداران و برپادارنده حقوقی که از طرف خدا معین شده گمان می‎کنند، با آن که شما در خیلی از حقوق خدا و وظائفی که در حفظ مقرّرات و حفظ نوامیس و قواعد الهیه دارید کوتاهی می‎کنید.
شما به حقّ پیشوایان و امامان خود استخفاف می‎نمائید و حقّ ضعفا را پایمال و ضایع می‎کنید، ولی اگر به گمان خود حقّی داشته باشید آن را مطالبه می‎کنید، شما نه مالی بذل می‎نمائید و نه مردمی هستید که در راه خدا فداکاری و جانبازی و گذشت داشته باشید. نه در راه خدا و حمایت از حقّ با کسی خصومت و دشمنی می‎کنید و با وجود این تمنّای بهشت خدا و همجواری با پیغمبران خدا و نجات از عذاب دارید؟!
* بی تفاوتی نسبت به نقض احکام الهی در کلام سیدالشهدا(ع)
من از آن می‎ترسم که برخلاف این آرزو به نقمتی از نقمات و عذابی از عذاب‌ها گرفتار شوید. برای آن که شما از موقعیت خود سوء استفاده می‎کنید. شما به نام دین و به نام خدا و به نام انتظام امور جامعه و اصلاح احوال خلق بر مردم آقائی و سروری و برتری و فضیلت یافته‎اید، در حالی که می‎بینید عهدهای خدا را که عبارت از واجبات و محرّمات و تکالیف شرعی باشد نقض شده است، تکان نمی‎خورید و مضطرب نمی‎شوید، در حالی که نسبت به عهدهای پدرانتان اگر نقض شود و حرمت آن را نگاه ندارند، متغیّر شده بر خود می‎لرزید.
دستورات و عهدهای پیغمبر حقیر و پست گردیده است. شما می‎بینید که بیچارگان و عَجَزه و ناتوانان در میان شما بی‎سرپرست مانده و بر آنها رحمی نمی‎شود. نه در شغل و منصب و منزلتی که دارید وظیفه خود را انجام می‎دهید، و نه در کارهای زشت، کسی را ملامت و سرزنش می‎کنید. با ظلمه و ستمکاران با مدارا و مسامحه زندگی می‎نمائید.
تمام این مفاسد برای آن است که شما از نهی از منکر غفلت کرده‎اید. شما از همه مردم از جهت مصیبت بزرگ‌ترید، برای آنکه از شما مقامی که حقّ علما و دانشمندان است انتزاع شده است با آنکه باید جریان کارها و اجرای احکام به دست علما باشد که امنای خدایند، بر حلال و حرام او این حق و منزلت سلب نشده، مگر برای تفرقه و اختلاف و عدم اتفاق شما بر حقّ.
شمائید که اگر بر رنج و اذیت، صبر و شکیبائی می‎داشتید و متحمل مؤونه در راه خدا می‎شدید کارها را به دست می‎گرفتید و مرجع و مصدر امور می‎گشتید، ولی ستمکاران را در کارها تسلط دادید و مناصب را به آنها تسلیم و واگذار کردید تا آنکه آنها مطابق شهوات و نظریات پست خود رفتار نمایند. آنها را تسلّط دادید برای فرار و گریزی که از مرگ دارید و برای علاقه‎ای که به این زندگی زائل و فانی دارید. پس ضعفا را به دست ظلم آنها سپردید تا انواع مصیبات و فشارها ما بر آنها وارد شود و آنها را با هر چوب که بخواهند برانند و مانند جبّاران و زمامداران خدانشناس بی‎مانع و دافعی در روی زمین به میل خویش رفتار نموده در هر شهر و ناحیه دست ظلم آنها دراز باشد و بندگان خدا را استخدام و استعباد کنند.
همانا در شگفتم و چگونه نگریم و تعجّب نکنم و حال آن که روی زمین را ستمکاران و خائنین و ولات و فرمانروایان و فرمانداران نامهربان گرفته‎اند، خدا حاکم و قاضی است در آنچه که در میان ما آشکار شده و در آن منازعه داریم.
خدایا! تو می‎دانی که آنچه می‎گوئیم و می‎کنیم نه برای رغبت و طمع به سلطنت و پادشاهی است و نه برای داد گرفتن از دشمنان، بلکه می‎خواهیم بلاد و شهرستان‌ها اصلاح و معمور گردد و معالم دین تو اظهار شود و مظلومین و ستمدیدگان در ضمان امان زندگی کنند و سنن و احکام و فرائض تو عملی گردد.شما ای مردم! اگر ما را یاری نکنید و انصاف ندهید، ستمکارها بر شما مسلّط می‎گردند و در خاموش کردن نور پیغمبر اقدام می‎نمایند.»
* پی‌نوشت:
[1]. سوره‌ی مائده، آیه‌ی 63.
[2]. همان، آیه‌ی 78.
[3]. همان، آیه‌ی 44.
[4]. سوره‌ی توبه، آیه‌ی 71.


نوشته شده در   چهارشنبه 7 آبان 1393  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode