ظريف در تماس تلفني كري، از اقدام اخير آمريكا انتقاد كرد
وزيران خارجه اتحاديه اروپا اعلام کردندكه تحريمهاي اين اتحاديه که در "برنامه اقدام مشترک" آمده است بعد از اجراي تعهدات ايران با آژانس برداشته ميشود.
به گزارش ايسناسايت رسمي اتحاديه اروپا در بيانيهاي درباره نشست ديروز شوراي وزيران اتحاديه براي بررسي مساله ايران اعلام کرد: اين شورا از موفقيت به دست ا مده اخير در مذاکرات گروه 3+3 به رياست رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و برنامه اقدام مشترک در ژنو استقبال ميکند.
اين توافق نشانهاي مبني بر تعهد تمامي طرفها براي اعتمادسازي، کاهش تنشها و ادامه تلاشهاي ديپلماتيک به منظور دستيابي به يک راهحل جامع برطرف کردن نگرانيهاي بزرگ درباره فعاليتهاي هسته اي ايران است.
در ادامه اين بيانيه آمده است: ايران بايد تعهدات خود را با حسننيت اجرا کند و شورا هم متعهد ميشود گامهاي لازم را برداشته و آن دسته از تحريمهاي اتحاديه اروپا که در برنامه اقدام مشترک آمده است، بعد از اجراي تعهدات ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي و بر اساس توصيه کاترين اشتون، نماينده عالي اتحاديه اروپا برداشته شوند.
گفتگوي دكتر ظريف با واشنگتن پست
وزير امور خارجه کشورمان با اشاره به مشکلاتي که هفته گذشته در مذاکرات هستهاي پيش آمد، خاطرنشان کرد که ايران 100درصد به توافق نهايي جامع متعهد است و در عين حال راه پرپيچوخمي با چانهزنيهاي دشوار پيشروي دوطرف قرار دارد.
به گزارش ايسنا متن کامل گفتگوي يکساعته محمد جواد ظريف با ديويد ايگناتوس، خبرنگار روزنامه واشنگتن پست چنين است:
* بگذاريد با اشاره به وضع مذاکرات شروع کنم. پس از اين که هيات شما روز جمعه مذاکرات فني در وين را ترک کرد، همکارتان _عباس عراقچي_گفت که اقدام آمريکا براي تقويت اعمال تحريمهاي موجود خلاف روح توافق ژنو است و افزود که ايران در حال بررسي "يک پاسخ مناسب" است. آيا ميتوانيد توضيح دهيد که به عقيده شما موضع ايران چگونه بايد باشد؟
ما بااطمينان از اين که اين پروسه که به شجاعت زيادي از جانب ما براي رسيدن به اين توافق نياز داشت، آغاز کرديم ، به يک نتيجه رضايتبخش که همه الزامات توافق موقتي ژنو را رعايت ميکند متعهد هستيم. يعني اين که در ايران برنامه غنيسازي داشته باشيم و در عين حال نگرانيها و محدوديتهاي اعمال شده توسط جامعه بينالمللي رفع شود. اين هدف ماست. ازآنجا که ما معتقديم برنامهمان منحصرا براي مقاصد صلحآميز است، قصد نداريم هيچگونه شک و ترديدي درباره ماهيت منحصرا صلحآميز برنامهمان باقي بگذاريم. بنابراين از طرف ما، معتقديم که رسيدن به توافق بسيار آسان است. البته براي رسيدن به آن به اراده سياسي جدي و حسننيت نياز است.
اکنون اظهاراتي از واشنگتن شنيده ميشود. ما ميدانيم که تهران و واشنگتن وساير اعضاي گروه 1+5 (آمريکا، انگليس، روسيه، فرانسه، چين و آلمان) جوامع يکپارچهاي نيستند. حتي حکومتهاي يکپارچهاي نيستند. ما ديدگاههاي مختلفي در ايران داريم. برخي از آنها با صراحت و شدت توسط مخالفان توافق ابراز شده است تا جايي که حتي برخي از آنها خواستار کنار گذاشتن من شدهاند. به عقيده من اين در يک جامعه دموکرات که در آن نيروهاي مختلف، ديدگاههاي سياسي مختلف و شاخههاي مختلف دولتي که براي بررسي و ايجاد تعادل در اعمال قدرت سياسي عمل ميکنند، عادي است. همين درباره آمريکا صدق ميکند. من فکر ميکنم کاملا طبيعي است که قانونگذاران آمريکايي نگران باشند.
ما همه اميدواريم که هم مخالفان ما و هم مخالفان شما در آمريکا بيش از هرچيزي به فکر امنيت ملي کشورشان باشند. من اين را درباره هردو طرف ميگويم و فقط روي يکي متمرکز نيستم، ولي معتقدم که به دليل سياست بخشهاي مختلف داخل آمريکا و سلطهگري سياست هاي آنها، گاهي منافع ملي در اين پروسه اشتباه گرفته ميشود؛ ولي اين چيزي نيست که من بايد بگويم. اين يک مساله داخلي براي آمريکاست و معتقدم مردم و دولت آمريکا به خوبي از پس حل آن برميآيند. ولي وقتي صداهايي از داخل دولت ميشنوي که منطق مذاکرات را زير سئوال ميبرد، اين غيرقابل تحمل ميشود، چه نقض مفاد طرح اقدام ژنو باشد و چه نباشد. ولي اگر اظهاراتي شنيده شود که با هدف مذاکرات تضاد دارد و از داخل دولت به گوش ميرسد، اين نتيجه بسيار معکوس خواهد داشت.
بنابراين ما بايد توجه شرکاي مذاکراتيمان را با شديدترين لحن به اين مساله جلب کنيم و فکر ميکنم ما اين کار را کرديم. اين به ا ن مفهوم نيست که مذاکرات مرده است. اين يعني مذاکرات به مانعي برخورده است. همانطور که مارک تواين گفته است، خبر مرگ آن شديدا اغراق شده است.
بنابراين معتقدم که بايد ارزيابي مجددي درباره آنچه ميخواهيم انجام دهيم ، داشته باشيم. همه بايد اين کار را بکنند؛ با اين ديدگاه که اين موانع بايد برداشته شود تا بتوانيم پيش برويم، به ميز مذاکرات بازگردند. ما اين کار را با حسننيت انجام ميدهيم، با اراده سياسي و عزم راسخ نه فقط براي اجراي اولين گام بلکه براي رسيدن به توافق نهايي در کمترين زمان ممکن که به عقيده ما به نفع همگان است و هرگونه تلاشي براي اختلال در آن بايد متوقف شود، زيرا نتيجه منفي خواهد داشت.
* آيا توضيحي از دولت آمريکا درباره معنا و هدف اظهارات ديويد کوهن، وزير خزانهداري آمريکا که فکر مي کنم منظورتان از اظهارات دولتي همان بود، دريافت کردهايد؟
ما گفتگوهاي تلفني داشتهايم. بگذاريد اين طور بگويم، ما تماسهايي با اعضاي گروه 1+5 داشتيم و در چند روز گذشته درباره اين مساله صحبت کردهايم و من فکر ميکنم اين گفتگوها ادامه خواهد داشت. اين اولين باري نيست که لازم ديدهايم که هم در گفتگوهاي علني و هم در گفتگوهاي خصوصي در حاشيه مذاکرات با گروه 1+5 شرکت کنيم. اين بدون شک يک مورد از آنهاست. من با مقامات آمريکايي و همينطور سايرمقامات گروه 1+5 و کاترين اشتون (رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا) صحبت کردهام و همه دنبال احتمالاتي براي حرکت به جلو هستند.
* آيا آمريکاييها چيزي گفتهاند که نگراني شما درباره اين که اظهارات کوهن "روح ژنو" را خدشهدار کرده است، را برطرف کرده باشد؟
ترجيح ميدهم گفتگوهاي خصوصي، خصوصي باقي بمانند. دوست ندارم درگير ديپلماسي عمومي شوم. اما چيزي که ميتوانم بگويم اين که ما در گفتگوها براي اطمينان از اين که همه به ژنو متعهد هستند، شرکت داريم. چيزي که من از جان کري و خانم اشتون شنيدهام اين است که آنها به نهايي کردن زودهنگام پروسه ژنو با هدف رسيدن به يک توافق جامع متعهد هستند. من در اين هدف شريکم. من مطمئنم که ما در مسيرمان به موانع ديگري بر خواهيم خورد. اين يک پروسه بسيار دشوار است (نه به اين دليل که رسيدن به هدف آن دشوار است، بلکه به دليل اين که مداليتههاي رسيدن به هدف دشوار هستند)، زيرا در ايران فقدان اعتماد وجود دارد، مردم و دولت ايران نسبت به نيات طرف مقابل شک دارند و آنها هم نگرانيهايي درباره نيات ما دارند. بنابراين اين پروسه دشوار خواهد بود. مسير پرپيچ و خمي را پيشرو داريم. متأسفانه نيروهايي بسيار قوي وجود دارند که سعي ميکنند در اين پروسه اختلال ايجاد کنند. ما بايد از اين مساله آگاه باشيم و بايد با ذهن باز عمل کنيم.
* فقط ميخواهم شفافسازي کنم: شما گفتيد که با کري و اشتون گفتگو کرديد و احتمالا منظورتان گفتگوهاي اخير بود. درست است؟
ما هرگز ارتباطات را قطع نکرديم و گفتگوهايي انجام شده است.
* پس از اظهارات کوهن، به نظر ميرسد که کري به شفافسازي آن کمک کرد که اين به شما اطمينان ميدهد.
من سخنگوي آقاي کري نيستم. ميتوانم بگويم که ارتباطاتي برقرار کرديم. سرگئي لاوروف (وزير امور خارجه روسيه) به اينجا (ايران) آمده بود و ما مذاکراتي طولاني داشتيم.
* چه زماني؟
چهارشنبه (11 دسامبر) من با خانم اشتون، هم قبل و هم بعد از چهارشنبه گفتگو کردم. من با سايرين از جمله کري گفتگو کردم. يا شايد بايد بگويم آنها با من ارتباط برقرار کردند.
* باراک اوباما (رئيس جمهوري آمريکا) هفته گذشته در سخنرانياش در نهاد سابان در واشنگتن گفت که احتمال رسيدن به يک توافق قابل قبول و يک راهحل جامع را 50- 50 ميداند. کنجکاوم بدانم ارزيابي شما چيست و آيا فکر ميکنيد اين يک ارزيابي منصفانه است يا نااميد کننده؟
همانطور که گفتم به عقيده من رسيدن به يک توافق چندان دشوار نيست، زيرا هدف اصلي چيزي نيست که مجادله آميز باشد. اين مسير پرپيچ و خم خواهد بود و بسته به اراده سياسي طرفهاي دخيل در آن و تأثير سياستهاي نهادهايي که در اين مذاکرات حضور داشتهاند، ممکن است به توافق برسيم يا نرسيم. من نميتوانم عددي براي آن تعيين کنم. من اهل قمار نيستم، بنابراين نميتوانم رقمي روي آن بگذارم. ولي ما با هدف حل 100 درصدي اين موضوع اين پروسه را آغاز کرديم. ولي ما هميشه محدوديتهاي خود را داريم. هرکسي نگرانيهايي دارد که بايد رفع شود و ما براي حل نگرانيهاي معقول آمادهايم.
* اجازه بدهيد درباره مسائل مشخصي که هم توسط اوباما و هم توسط مقامات دولتي مطرح شده است صحبت کنم. توافق موقتي ميگويد که تحت راهحل "جامع" ايران حق برنامه هستهاي غيرنظامي تحت معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (ان.پي.تي) را دارد و در بخش ديگري ميگويد که راهحل جامع شامل توانايي غنيسازي تحت محدوديتها و شفافيتها خواهد بود. بنابراين چيزي که مقامات آمريکايي ميگويند اين است که اين پايه و اساس (توافق) است. ولي ما فکر ميکنيم که راکتور آب سنگين اراک و هر راکتور آب سنگين ديگري انسجامي با نيازهاي يک برنامه غيرنظامي ندارد؛ ما فکر ميکنيم که 19 هزار سانتريفيوژ انسجامي با يک برنامه غيرنظامي محدود که در توافق ژنو شرح داده شد ندارد؛ ما فکر ميکنيم که تأسيسات مستحکم شده در داخل يک کوه در فردو انسجامي با يک برنامه غيرنظامي محدود ندارد. سؤال اين است: در اطمينان دادن به گروه 1+5 درباره اينکه ايران به دنبال يک برنامه غيرنظامي محدود است، آيا شما آماده مذاکره درباره محدوديتها در زمينه نکاتي که گفتم هستيد؟
تکرار ميکنم، من باور ندارم که ما لازم است به طورعلني مذاکره کنيم. مذاکرات بهتر است به صورت خصوصي صورت بگيرد. ولي بگذاريد به حقايقي در اين زمينه اشاره کنم. اول اين که اين گفتگوها بر مبناي چند اصول قرار دارند که باراک اوباما در نامههايش هم به رهبر معظم ايران و هم به حسن روحاني (رئيس جمهوري ايران) مطرح کرد. منظور از اين اصول، اصل برابري، احترام متقابل و منافع دوجانبه است. بنابراين ما بايد اين مذاکرات را براساس اين اصول انجام دهيم. يعني بايد به درک متقابل برسيم و سعي نکنيم چيزي را تحميل کنيم. همانطور که ميدانيد ايرانيان هرگز دستورات نيروهاي خارجي را نپذيرفتهاند و اين مساله هم از اين قاعده مستثني نيست. فشاري که اعمال شده است و آمادگي زندگي کردن با اين فشار نشاندهنده خودداري ايران از پذيرش فشار و ارعاب است. بنابراين اصل برابري مساله مهمي براي ماست.
* منظورتان از اصل برابري چيست؟ يک توضيح ساده ارائه کنيد.
يک توضيح ساده اين است که ما درصدد تحميل اين که يک راهحل بايد چگونه باشد به آنها برنخواهيم آمد و علاوه بر آن راهحلي را که آنها به ما تحميل کنند نخواهيم پذيرفت. ما قرار است نگرانيها درباره اين که ايران سلاح هستهاي توليد نميکند يا شرايطي را ايجاد نميکند که نگرانيهايي درباره يک برنامه هستهاي تسليحاتي ايجاد کند را رفع کنيم. راههاي زيادي براي حل اين مساله وجود دارد و ما به آنها خواهيم پرداخت.
اصل دوم که بايد در ذهن نگهداشته شود اين که اگر بخواهيد در هر مذاکرهاي به توافق برسيد بايد از ديدگاه طرف مقابل به مشکلات نگاه کنيد. نه فقط از ديدگاه خودتان. من همه را دعوت ميکنم از ديدگاه ما به اين مشکل نگاه کنند. در آن صورت احتمالا يک راهحل سادهتر خواهيم يافت. من آمادهام که از ديدگاه شما يعني از ديدگاه غرب به اين موضوع نگاه کنم.
بياييد از غنيسازي شروع کنيم. ايران تصميم نگرفت غنيسازي کند. ايران مجبور شد غنيسازي کند، زيرا ما سهمي در کنسرسيومي در فرانسه به نام "يوروديف" داشتيم که هزينه آن را کامل پرداخت کرده بوديم، ولي نتوانستيم حتي يک گرم اورانيوم غني شده حتي براي راکتور تحقيقاتيمان که تحت برنامه "اتمها براي صلح" آيزنهاور (رئيس جمهوري پيشين آمريکا) ساخته شده بود، دريافت کنيم. ما تصميم نگرفتيم اورانيوم را تا 20 درصد غنيسازي کنيم. ما را تحت ارعاب قرار دادند، به ما توهين کردند و آن قدر اين طرف و آن طرف کشاندند که گفتيم خودمان اين کار را خواهيم کرد: چنين رفتاري را از جانب کسي تحمل نخواهيم کرد!
اين به اين مفهوم نيست که اگر آنها اکنون به ما سوخت بدهند، ما آن را خواهيم پذيرفت، زيرا اين سرمايهگذاري را در داخل انجام دادهايم و علاوه بر آن اعتمادي نداريم . سوم اين که اکنون دليلي براي انجام اين کار نميبينيم، زيرا وقت و تلاش زيادي را صرف آن کردهايم و آنها را به جايي رساندهايم که توهم غنيسازي صفر در ايران را کنار بگذارند، بنابراين چه دليلي دارد چيز کمتري را بپذيريم.
* ولي آيا محدوديتهايي را براي ميزان غنيسازي خواهيد پذيرفت؟
درباره اين مساله با آنها صحبت خواهيم کرد. راههاي مختلفي وجود دارد. محدوديتها به نوبه خود هدف نيست. هدف اطمينان از اين است که اين برنامه براي مقاصد صلحآميز است و اين به وضوح اعلام شده است. هدف رفع نگرانيها نيست، بلکه اطمينان از اين است که اين برنامه براي مقاصد صلحآميز است. به روشهاي مختلفي ميتوان اين کار را انجام داد. ما درباره اين روشها صحبت خواهيم کرد و به يک توافق در اين زمينه خواهيم رسيد، زيرا اين بايد مورد توافق دوجانبه قرار گيرد. ما معتقديم که ميتوان به يک توافق رسيد.
اکنون بياييد به سراغ مساله دوم يعني راکتور اراک برويم. ما گزينهاي را ارائه کرديم. همه برنامههايي که ايران دارد ابتدا از غرب درخواست شده بود و آنها درخواست ما را رد کردند و پس از آن ما به فنآوري خود تکيه کرديم. ما نميخواستيم در ساخت همه اين راکتورهاي تحقيقاتي از صفر شروع کنيم. ما ميخواستيم از فنآوري آن استفاده کنيم. همه دوست دارند از فنآوري پيشرفته استفاده کنند. ولي اين فنآوري از ما دريغ شد و اين نقض معاهده ان.پي.تي بود زيرا اين معاهده کشورها را ملزم ميکند که انرژي براي مقاصد صلحآميز توليد کنند. اين فقط يک حق نيست يک الزام است. يک وظيفه است. بنابراين آنها، يعني همه کشورهاي غربي حداقل در 22 سال گذشته- از سال 1990- معاهده ان.پي.تي را نقض کردهاند. متأسفانه هيچگونه قضاوت رسمي درباره نقض اين معاهده وجود ندارد، زيرا مادههاي مختلف آن تحت هيچ مکانيزم نظارتي قرار ندارند. در حالي که بايد اينطور باشد، زيرا معاهده ان.پي.تي بر سه ستون استوار است و يکي از آنها استفاده صلحآميز و ديگري منع اشاعه و خلع سلاح هستهاي است. بياييد درباره خلع سلاح صحبت نکنيم، زيرا سوابق آن چندان قابل توجه نيست.
ايران راکتور آب سبک دريافت نکرد. ما مجبور شديم با اطلاعاتي که داشتيم سرمايهگذاري را آغاز کنيم. اين به اين مفهوم نيست که ما يک راکتور آب سنگين ميخواستيم، چون ميتوان از آن پلوتونيوم استخراج کرد. دليل آن اين بود که در زماني که کار را آغاز کرديم اين تنها فنآوري بود که در دسترس ما قرار داشت.
مذاکرات برنامه هسته اي ايران نمرده است
وزير امور خارجه در گفتگو با شبکه خبري سيبياس هم گفت که مذاکرات درباره برنامه هسته اي ايران نمرده ،اگرچه ايران از دور جديد تحريمهاي وزارت خزانهداري آمريکا عصباني است.
ظريف با اشاره به اقدام وزارت خزانه داري آمريکا که روز پنج شنبه فهرست سياهش عليه شرکتها و افراد ايراني را گسترش داد، گفت كه اين اقدام بسيار اشتباهي بود که او را " غمگين" کرده است.
وي افزود: ما به طرح اقدام و اجراي توافق ژنو متعهد يم، ولي معتقديم که براي اين کار تمايل هر دو طرف لازم است.
اين پروسه از مسير خارج شده است، ولي نمرده است. ما در تلاشيم آن را در مسير قبلي قرار دهيم و اين مسير را اصلاح کنيم و مذاکرات را ادامه دهيم، زيرا معتقدم پاي منافع زيادي براي دو طرف در ميان است.
ظريف در بخش ديگري از اين گفتگو در پاسخ به سئوال خبرنگار درباره رابرت لوينسون، مامور پيشين افبيآي که واشنگتن مدعي است در ايران گم شده است و آسوشيتدپرس گزارش داد که از طرف آژانس اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) براي جمع آوري اطلاعات به ايران سفر کرده بود، گفت: من از جاي او خبر ندارم. آنچه ما ميدانيم اين است که وي در ايران زنداني نشده است.
ظريف گفت که اگر لوينسون پيدا شود، ايرانيان درباره اين که آيا او را به آمريکا بازميگردانند "مطمئنا گفتگو خواهند کرد".
وزير امور خارجه ايران ادامه داد: هر احتمالي وجود دارد، اما من ميگويم که ما ردي از وي در ايران نديدهايم.
* ولي اکنون؟
ما نميتوانيم زمان را به20 سال پيش برگردانيم و از ايران بخواهيم از شر پروژهاي که سرمايهگذاري انساني و مادي گستردهاي روي آن صورت گرفته است، خلاص شود. اما روشهاي مختلفي براي اطمينان از اين وجود دارد که اين راکتور منحصرا صلحآميز باقي خواهد ماند، زيرا اين هدف ما ست. روشهاي مختلفي وجود دارد براي اين که مطمئن شويم ميتوانيم به ايزوتوپ راديويي دست يابيم. ما امروزه هم نميتوانيم ايزوتوپ راديويي را از بيرون تهيه کنيم، بنابراين بايد خودمان آن را بسازيم.
* بنابراين اگر راهي وجود داشته باشد که ايزوتوپ راديويي بسازيد و نگرانيها درباره بازفرآوري پلوتونيوم را رفع کنيد ...
درباره راکتورهاي آينده، اگر آنها روشهايي را در اختيارمان بگذارند که نيازهايمان را برطرف کنيم اشکالي ندارد. درباره راکتور فعلي، بايد درباره روشهاي علمي مختلف و حل اين مساله گفتگو کنيم و ما آمادگي حل اين مساله را داريم. اين را به صورت مکتوب مينويسيم و هميشه به قولهايمان عمل خواهيم کرد. ما قول داديم که مساله اراک را حل کنيم و مساله اراک را حل خواهيم کرد.
بياييد به سراغ مساله سوم برويم: فردو. اگر در ايران بنشينيد و کساني را ببينيد که نگرانيهايي درباره فردو دارند، تنها نتيجهگيري که ميتوانيد به آن برسيد اين است که آنها ميخواهند به شما حمله کنند. اهميت فردو در چيست؟ فردو تاسيساتي است که به طور روزانه تحت بازرسي آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار دارد. روزانه! بنابراين ما نميتوانيم کاري در فردو انجام دهيم. تنها تفاوت فردو با تاسيسات غنيسازي در نطنز اين است که به فردو نميتوان حمله کرد. بنابراين اگر پافشاري کنيد که ما بايد فردو را برچينيم يا کاري با فردو انجام دهيم، اين يعني کسي قصد حمله نظامي دارد و من بايد بگويم که حمله نظامي نقض اساسيترين اصول قوانين بينالملل است. منظورم اين است که چنين کاري مبناي مذاکره نيست. من نبايد مذاکراتي را قبول کنم که مبناي آن نقض قوانين بينالملل است. چه برسد به منافع ايران. بنابراين آنها من را مجبور ميکنند مسالهاي را بررسي کنم که به صورت اساسي غيرمنطقي است.
* باز هم راهي براي رفع اين نگراني وجود دارد ...
راههايي براي رفع نگراني وجود دارد، زيرا ما نميخواهيم اين برداشت را ايجاد کنيم که ايران يک برنامه تسليحاتي دارد. اين به نفع ما نيست. ما سياست ابهام را دنبال نميکنيم؛ اين قصد ما نيست. ما سياست شفافسازي را دنبال ميکنيم، اين که به دنبال سلاح هستهاي نيستيم. اگر شما ما را يک کشور مذهبي ميدانيد پس حداقل مبنا و اساس پايهگذاري يک کشور مذهبي را به رسميت بشناسيد. عاليترين اصل در يک کشور مذهبي اين است که وقتي عاليترين مجتهد آن کشور فتوايي را صادر ميکند، اين فتوا قابل نقض نيست. فتوا اين است که تسليحات کشتار جمعي خلاف اصول اسلامي و حرام هستند. بنابراين اين ابهامي را باقي نميگذارد. ما آمادهايم که اين شفافيت را عملي کنيم، زيرا ما علاقهاي به باقي گذاشتن هيچ ابهامي نداريم. ولي ما هيچ چيزي را که به ما تحميل شود نخواهيم پذيرفت. ما قصد داريم درباره همه مسائل در چارچوب توافق ژنو مذاکره کنيم، ولي بر اساس اصل برابري و احترام متقابل. ما آمادهايم خود را جاي شما بگذاريم و در عين حال از شما ميخواهيم به محدوديتهاي ما احترام بگذاريد. از ما نخواهيد که به شما يک تحليل اقتصادي از اين که چرا غنيسازي در ايران امکانپذير است، بدهيم زيرا اين درباره ما صدق نميکند. قابليت اقتصادي براي ما مساله نيست، مساله اصلي براي ما فقدان (فناوري) است. وقتي دسترسي به چيزي نداريد، مشکل مالي مطرح نيست.
* مايلم به سراغ مسائل منطقهاي بروم. من مطمئنم که شما به عنوان وزير امور خارجه تحولات سوريه را دنبال ميکنيد. يک علاقه روزافزون به اين که آيا ايران آماده کار کردن با ساير کشورها از طريق پروسه تحت حمايت روسيه و آمريکا در ژنو براي رسيدن به يک انتقال سياسي در سوريه است يا خير، وجود دارد. مثالي برايتان ميزنم: در تاريخ 21 نوامبر نمايندگان ايران، عربستان، روسيه و آمريکا با ولري آموس، معاون دبيرکل سازمان ملل در امور انساندوستانه ديدار کردند تا درباره امدادرساني احتمالي گفتگو کنند. بنابراين اين سئوال برايم پيش آمده است که آيا ايران آمادگي دارد در يک پروسه گستردهتر شرکت کند که ميتواند يک کريدور کمکهاي انساندوستانه را به مرکز حمص باز کند يا خير و اين که چه گامهاي ديگري امکانپذير است؟
بگذاريد تلاش کنم سئوالات مختلف را جواب دهم. اول درباره ژنو 2؛ ما با صراحت گفتهايم که ايران معتقد است راهحلي نظامي براي سوريه وجود ندارد. گرچه اين ممکن است کاملا آشکار باشد، فکر نميکنم همه بازيکنان منطقه اين را باور داشته باشند.
* آيا بشار اسد اين را باور دارد؟
اسد معتقد است که در نهايت به يک راهحل سياسي نياز است. ولي من معتقدم که کساني که خواستار اقدام نظامي آمريکا هستند از اين که آمريکا تصميم گرفت در چارچوب قوانين بينالملل عمل کند و نه خارج از آن، نااميد شدند. آنها خواستار يک راهحل نظامي بودند، ولي ما همگي اميدواريم که همه عقلشان سر جايشان بيايد و اين حقيقت را که راهحل نظامي وجود ندارد درک کنند. ما به يک راهحل سياسي نياز داريم. ما گفتهايم که اگر دعوت شويم، در ژنو 2 شرکت خواهيم کرد و به رسيدن به آن راهحل سياسي علاقهمنديم.
* آيا ژنو 1 (توافق 2012 که خواستار انتقال سياسي است) را به عنوان آغاز اين پروسه ميپذيريد؟
ما هيچ پيششرطي را قبول نخواهيم کرد، نه به اين دليل که با چيزي مشکل داريم، بلکه به عنوان يک اصل. ما معتقديم که لزومي ندارد ايران پيششرطي را قبول کند، زيرا اگر بخواهيد ايران نقش مثبتي ايفا کند آنگاه ايران را دعوت خواهيد کرد. اگر نخواهيد ايران نقش مثبتي را ايفا کند و آنجا باشد، آنگاه کسي دنبال دعوت شدن نيست. بنابراين من به دنبال دعوت شدن نيستم. بدون شک هيچ پيششرطي را نخواهم پذيرفت.
ما همگي ميدانيم که توافقي در ژنو بايد صورت گيرد و اين توافق بايد يک توافق سوري باشد. بقيه نميتوانند براي سوريه تصميم بگيرند. بقيه تنها ميتوانند يک راهحل سوري را بر مبناي موافقت مردم سوريه تسهيل بخشند. من معتقدم در نهايت بهترين راه براي پايدار کردن اين موافقت از طريق صندوقهاي راي است و ما نبايد از صندوقهاي راي بترسيم. من نگران اين هستم که کساني که به اصول دموکراتيک اعتقاد داشتند نگران نتيجه انتخابات هستند و در تلاشند پيش شرطهايي را مطرح کنند.
ما معتقديم که بايد نگرانيهاي همه طرفهاي دخيل را در نظر بگيريم. اگر ميخواهيد بيانيههاي سياسي ابراز کنيد، اين يک مساله است. ولي اگر ميخواهيد به انسانهايي که در بخشهاي مختلف سوريه هستند و تحت محاصره يک طرف يا طرف ديگر قرار دارند کمک کنيد، بايد مکانيزمهايي را پيدا کنيد که قابل اجرا باشد.
*بگذاريد سئوالي را صريحا بپرسم: برخي افراد ميگويند که آشکار است که روحاني و ظريف اختيار مذاکره درباره پرونده هستهاي را دارند ولي پرونده منطقهاي در دستان سايرين به ويژه سپاه پاسداران قرار دارد. پاسخ شما چيست؟
من مخالفم. در ايران تصميمگيري درباره امور خارجي پروسهاي است که با اتفاق نظر همراه است. رهبري ايران و شوراي عالي امنيت ملي ايران در همه مسائل دخيل هستند و رئيسجمهور بازيکن اصلي است، ولي اين کار را با موافقت رهبري انجام ميدهد. بنابراين من با حرف شما موافق نيستم. دولت در همه مسائل سياست خارجي اختيار دارد، ولي طبق قانون اساسي ، اين اختيار در چارچوبي قرار دارد که بايد از سطوح مختلف گفتگوها و مشورتها رد شود و ما بر اساس احترام به قوانين اين کشور که محدودههاي خاصي از اختيار را ايجاد ميکند، اين سطوح را پشت سر ميگذاريم.
* من اين سئوال را تا حدودي به دليل اظهارات سردار جعفري که هفته گذشته شخصا از شما انتقاد کرد و اين ديدگاه را تقويت کرد که دو ديدگاه، دو گروه و دو پرونده وجود دارد، مطرح کردند.
من معمولا سعي نميکنم به اظهاراتي که در خارج از چارچوب سخنرانيها و اظهاراتم مطرح ميشود پاسخ دهم و نميخواهم بدون درک کل متن اين اشتباه را مرتکب شوم و درباره اظهارات فرد ديگري اظهارنظر کنم. من به اظهارات و ديدگاههاي سردار جعفري احترام ميگذارم و اين انتظار را دارم که در ديدگاهش با من تفاوتهايي وجود داشته باشد. نه ديدگاههايي که من مطرح ميکنم، نه ديدگاههايي که او مطرح ميکند، ديدگاههاي رسمي دولت ايران يا سازمانهايي که ما نماينده آن هستيم، نيست. ما سخنرانيهايي ميکنيم و ديدگاههايمان را مطرح ميکنيم و بعد پروسهاي بر اساس ايجاد اتفاق نظر جمعي آغاز ميشود که ما در آن به مناظره و گفتگو و گاهي مناظرات داغ ميپردازيم و پس از آن به يک اتفاق نظر جمعي ميرسيم که به آن متعهد خواهيم بود و بر اساس آن مسئوليتهايي خواهيم داشت.
* مايلم درباره تغيير مسير تاريخ مدرن که شما در حال گذران آن هستيد، صحبت کنم. توصيفي که هنري کيسينجر (وزير امور خارجه پيشين آمريکا) براي آن ارائه کرده اين است براي اين که اين چرخش اتفاق بيفتد ايران بايد يک ملت باشد، نه يک آرمان. بايد مانند ملتي عمل کند که منافعي دارد، به دنبال احترام است، به دنبال برابري است، نه به صورت يک جنبش انقلابي که باعث ناآرامي سايرين ميشود. بگذاريد صريحا از شما بپرسم: آيا ايران امروزه يک ملت است يا يک آرمان؟
من معتقدم دوگانگي غلط است، مخصوصا وقتي از جانب آمريکا باشد. من از شما ميپرسم: آمريکا يک ملت است يا يک آرمان؟ شما رفتار آمريکا را چگونه توصيف ميکنيد؟ آيا آمريکا تنها يک کشور است يا هدفي دارد؟ آرمانهايي دارد؟ بايد در چارچوب درست به اين مساله نگاه کرد. من معتقدم که همه کشورها آرمانها و منافعي دارند. به عقيده من دوگانگي بين منافع و آرمانها وجود ندارد. معتقدم که آمريکا منافع و آرمانهايي دارد. به عقيده من آرمانها و منافع يکديگر را پوشش ميدهند، نه اين که از هم فاصله بگيرند. ولي ايران به اصول قوانين بينالملل متعهد است. ما به دنبال ايجاد اختلال در هيچ دولتي نيستيم. ما به دنبال دخالت در امور داخلي هيچ کشوري نيستيم.
ايمني همسايههاي ما، حکم ايمني و ثبات خودمان را دارد. معتقديم که به يک محيط امن و آرام نياز داريم تا بتوانيم پيشرفت کنيم. ما معتقد نيستيم که تنش به نفع ماست. بنابراين اگر شما اين را تعريف يک ملت ميدانيد، پس ما يک ملتيم. ولي اگر ميخواهيد يک دوگانگي بين آرمانها و منافع ملي ايجاد کنيد، فکر ميکنم قبولاندن اين پيشنهاد پيش از قبولاندن آن به ايران در آمريکا هم دشوار باشد.
* به هر حال ما خود را يک ملت خارقالعاده ميدانيم.
ما هم همينطور.
* ساده بگويم، هفته گذشته در ابوظبي و دوبي نگرانيهايي را درباره آنچه اقدامات بيثباتکننده ايران تلقي ميشود شنيدم. اين مردم را نگران کرده است. آيا همانطور که ميخواهيد درباره اهداف هستهاي ايران به سايرين اطمينان دهيد، بررسيهاي مشابه و اعتماددهيهاي مشابه را در زمينه اين مسائل منطقهاي نيز خواهيد پذيرفت؟
بررسي را نخواهم پذيرفت. ولي در مقالهاي که در روزنامه عربي الشرقالاوسط نوشتم پيشنهاد برقراري يک طرح همکاري و امنيت بينالمللي را دادم. معتقدم که ما بايد مدتها پيش اين کار را ميکرديم. وقتي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل که به جنگ ايران و عراق پايان داد نوشته ميشد، به درخواست ايران در 26 سال پيش اين پيشنهاد داده شد که امنيت منطقهاي در راس قرار گيرد. ما معتقديم که اگر اين اتفاق ميافتاد، اکنون با دو فاجعه در عراق (حمله عراق به کويت و جنگ عراق که با حمله آمريکا در سال 2003 آغاز شد) روبرو نبوديم. يک فاجعه يعني جنگ ايران و عراق کافي بود. بنابراين معتقديم که اقدامات اعتمادساز، گفتگو و همکاري بين کشورهاي منطقه نه فقط لازم ، بلکه غيرقابل اجتناب هم هست. همه ما به آن نياز داريم. همه ما بايد سر عقل بياييم. نميتوانيم همسايگانمان را خودمان انتخاب کنيم. امنيت ميتواند از طريق همکاري در بين ما حاصل شود. امنيت را نميتوان خريد. نميتوانيم به قيمت ناامن کردن سايرين به امنيت دست يابيم.من (در اوايل ماه دسامبر) ملاقاتهاي خوبي با رهبران کشورهاي حاشيه خليجفارس داشتم. معتقدم که همگي در اين زمينه توافق داريم که آنچه در ژنو اتفاق افتاده است براي آينده ما خوب است و به ضرر کسي نيست. دليلي براي نگراني کساني که ابراز نگراني کردهاند، نميبينيم. همه آنها با من صحبت کردهاند و گفتهاند که از اين مساله استقبال ميکنند.
* در عين حال نگرانيهاي بزرگي را هم مطرح کردهاند.
من با يک کلام با دشمنان و دوستان صحبت ميکنم. ما در خليجفارس و در ميان کشورهاي منطقه به امنيت و همکاري نياز داريم. نگرانيها بايد حل شود و ما به عنوان قويترين کشور منطقه آمادهايم.
* سوال آخر: هفته گذشته با شنيدن اظهارات کوهن و تلاشهاي گسترده مقامات کنگره آمريکا براي اعمال تحريمهاي جديد، حتما احساس کردهايد که اين پروسه در حال از دست رفتن است. به رابين رايت (گفتگو با مجله تايم در هفته گذشته) گفتيد که اگر تحريمهاي جديدي اعمال شود، کل توافق خواهد مرد.
اين جوابي در پاسخ به سئوال او بود.
* ولي من ميخواهم بپرسم به برخي افراد در ايران و آمريکا که ممکن است از مردن اين پروسه خوشحال شوند چه خواهيد گفت.
به آنها ميگويم که روشهايي که انتخاب کردند اشتباه بود و بايد اکنون به مسير درست فرصتي بدهند. آنها تحريمها را امتحان کردهاند. آنها فشار را امتحان کردهاند. تنها نتيجهاش 19 هزار سانتريفيوژ و بي اعتمادي مردم ايران نسبت به آمريکاست، زيرا آمريکا استانداردهاي دوگانه و فشار را بر مردم ايران تحميل کرده است. همه روشهايي که آنها امتحان کردهاند اشتباه است. آنها ميگويند که ديپلماتها معمولا پس از امتحان کردن روشهاي غلط، روشهاي درست را امتحان ميکنند. سياستمداران همه راههاي غلط را امتحان کردهاند. اکنون زمان آن است که اجازه دهند مسير درست پيش برده شود؛ حداقل فرصتي براي پيشرفت به آن بدهند.
* اين مرحله از تاريخ که شما در حال گذر از آن هستيد بسيار بزرگ است. من فکر ميکنم ما به يک دو راهي رسيدهايم و من اميدوارم همه اهميت تاريخي اين پروسه را درک کنند. اين ميتواند مسير روابط ما با غرب را تغيير دهد.
نارضايتي ايران از اقدامات اخيرامريكا
وزارت امور خارجه با انتشار اطلاعيهاي ،گفتگوي تلفني دکتر محمدجواد ظريف با جان کري وکاترين اشتون را تائيد کرد. اداره کل ديپلماسي رسانه اي وزارت امور خارجه درباره تماس تلفني وزير امور خارجه آمريکا با محمد جوادظريف، وزير خارجه کشورمان اعلام کرد: پيرو تحولات اخير در زمينه اجراي اقدام مشترک، وزير خارجه آمريکا با ظريف تماس تلفني داشت و وزير امور خارجه کشورمان مراتب نارضايتي ايران را اعلام کرده است.در اين اطلاعيه آمده است: ظريف در همين زمينه با اشتون هم تبادل نظر کرده است.
اشتون: مذاکره با ايران از سر گرفته ميشود
«کاترين اشتون» نماينده عالي اتحاديه اروپا در امور خارجي ديروز گفت انتظار دارد مذاکرات فني ميان نمايندگان ايران و گروه 1+5 به زودي از سر گرفته شود.
به گزارش فارس، وي افزود: من به وزيران (خارجه اتحاديه اروپا) در مورد ايران و وضع فعلي اين موضوع توضيح خواهم داد. مذاکرات فني مجددا آغاز خواهد شد. ميدانيد که اغلب جزئيات را مرتب کرديم، اما يکي دو موضوع در مورد نحوه اجرا مانده است که بايد به دقت در مورد آن فکر و روي آن کار کنيم. دستيابي به توافق يک مساله و اجراي آن مساله ديگري است که ضرورت دارد کارشناسان بر روي آن کار کنند. اشتون در مورد نيمهکاره ماندن دور قبلي مذاکرات فني که در وين برگزار شد، گفت : به همين دليل تيم ايراني براي برخي مشورتها بازگشت، اما من با وزير خارجه –ايران -در تماس بودم و ايرانيها هم با ما در تماس بودند. منتظر آنهاييم تا خيلي زود بار ديگر کارها را آغاز کنيم.
عراقچي با اشتون ديدار ميکند
سيدعباس عراقچي، عضو ارشد تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران امروز با کاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا ديدار و گفتگو ميکند.
به گزارش ايسنا، عراقچي که براي شرکت در نشست بنياد کوربر و ديدار با مقامات اين کشور به آلمان رفته بود ديشب عازم بروکسل شد.معاون وزير خارجه کشورمان در آلمان با قائم مقام وزارت خارجه و مسئول امور خاورميانه، آمريکاي لاتين و آفريقا وزير امور خارجه آلمان ديدار و درباره مسائل دوجانبه و مذاکرات هسته اي ايران و 1+5 گفتگو و تبادل نظر کرد.وي قرار است 8 صبح ا مروز به وقت محلي (10:30 به وقت تهران)، در ديدار با اشتون دربروكسل ،آخرين موضوعات مربوط به مذاکرات هستهاي ايران و 1+5 و توافق ژنو را بررسي کند.
نشست شوراي وزيران اتحاديه اروپا ديروز در بروکسل به رياست کاترين اشتون رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا با محوريت ايران، اوکراين و سوريه آغاز شد.در ابتداي اين جلسه شوراي وزيران خارجه اتحاديه اروپا درباره مساله هستهاي ايران با يکديگر گفتگو کردند.اشتون هم وزيران خارجه اين اتحاديه را در جريان آخرين روند تحولات برنامه هستهاي ايران گذاشت. وي درباره آخرين نشست کارشناسي ميان ايران و 1+5 که در روزهاي نهم و سيزدهم دسامبر برگزار شد، گزارشي ارائه كرد.برنامه اقدام مشترک مورد توافق شده در مذاکرت نوامبر در ژنو يکي ديگر از مسائل مورد گفتگوي اين شورا بود.