ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 13 شهريور 1403
سه شنبه 13 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 15 شهريور 1392     |     کد : 59104

2 گروه «مزدور» و فتنه‌انگیز

حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای، در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه که؛ از راهبردهاى اساسى دشمنان اسلام و بخصوص ...


حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای معرفی کردند:

2 گروه «مزدور» و فتنه‌انگیز



حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای، در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه که؛ از راهبردهاى اساسى دشمنان اسلام و بخصوص دشمنان نظام اسلامى در منطقه، راهبرد ایجاد اختلاف فرقه‌اى و مذهبى و مسئله‌ى شیعه و سنّى است؛ تصریح کردند: دو دسته، عامل و مزدور دشمن در این زمینه شدند: یک دسته از سنّى‌ها، یک دسته از شیعه‌ها؛ یک دسته، آن تکفیری‌هاى منحرفِ از حقیقت دین، یک دسته هم از کسانى که براى دشمن کار می‌کنند، زیر اسم شیعه و به نام شیعه، تحریکِ احساسات دیگران را می‌کنند، و دشمنى‌ها را توجیه می‌کنند و آتش فتنه را برافروخته می‌کنند. هر مجموعه‌اى، هر دستگاهى، هر دولتى که فریب این توطئه‌ى بزرگ را بخورد و غرق بشود در این قضیّه، و هر مجموعه‌اى که اشتباه بکند، قطعاً ضربه خواهد زد به حرکت اسلامى و به نظام اسلامى، بخصوص به کشور ما ضربه خواهد خورد. من اصرار دارم بر اینکه بزرگان علما، چه شیعه، چه سنّى، چه در ایران، چه در مناطق دیگر، توجّه بکنند که اختلافات بین فرقه‌هاى اسلامى نباید موجب بشود که ما یک جبهه‌ى جدیدى در مقابل خودمان باز کنیم و از دشمن اصلى که دشمن اصل اسلام و دشمن استقلال و دشمن بهروزى مردم منطقه است، غافل بمانیم.

متن کامل بیانات معظم‌له

به این شرخ است

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

خوشامد عرض میکنم به آقایان محترم، علماى اعلام و برجستگان روحانى در سرتاسر کشور که بحمداللَّه در این جلسه مجتمع هستید. و اگرچه وظیفه‌ى مجلس خبرگان وظیفه‌ى محدّدى است در قانون اساسى، لکن نفْس تشکیل این جلسه و اجتماع آقایان، موجب این شده است که بحثهاى گوناگون مربوط به جنبه‌هاى مختلف و عرصه‌هاى مختلف کشور هم مطرح بشود، آقایان اظهارنظر کنند. خب، مسئولین هم در جلسه حضور دارند، خوشبختانه رئیس جمهور محترم و بعضى از مسئولین محترم دیگر، عضو این مجلس هستند و این امید افزایش پیدا میکند که نظرات آقایان مورد توجّه بیشترى قرار بگیرد. امیدواریم ان‌شاءاللَّه که همین‌جور باشد؛ ما هم تا آنجایى که توان هست، امکان هست و سعه‌ى میدان مسئولیّت و قدرت هست، ان‌شاءاللَّه به آنچه مورد نظر آقایان است، کمک خواهیم کرد.

* جامعه‌ى ما نیاز دارد که یاد شهیدان زنده بماند

این نکته را هم من لازم میدانم عرض بکنم که کار تشییع جنازه‌ى شهدا - که در آغاز این اجلاس انجام گرفت - کار بسیار مفید و سازنده‌اى بود.(۲) اینکه مردم ببینند شخصیّت‌هاى محترم و بزرگ، ریاست محترم مجلس و دیگران، به پیکر شهدا و تابوت شهدا احترام می‌گذارند - شهدایى که آنها را نمی‌شناسند؛ به صِرف اینکه این‌ها شهیدان راه انقلاب و راه حق هستند - زیر تابوت آنها میروند و تشییع میکنند، این درسى است براى جامعه‌ى ما؛ و من عرض بکنم کشور ما و جامعه‌ى ما تا مدّت‌هاى مدید نیاز به این دارد که یاد شهیدان زنده بماند و راه شهیدان نمایان بماند.

* تأکید بر نگاه کلان و جامع

به مسائل کشور

مطلبى که به ذهن من رسید که عرض بکنم، این است که ما در سطوح مختلف تصمیم‌گیرى و تصمیم‌سازىِ نظام، وظیفه داریم به مسائل گوناگون کشور با نگاه کلان و جامع نگاه کنیم. پیدا است که حوادث گوناگون که خارج از اختیار ما است - چه در سطح منطقه، چه در سطح جهان و چه حتّى در سطح کشور - اتّفاق مى‌افتد. نظام اسلامى و مسئولان و ستونهاى نگه‌دارنده‌ى این نظام در کنار آحاد مردم وظائفى دارند، نمیتوان این وظائف را در نسبتِ با حوادث تعریف کرد؛ یعنى حادثه‌اى اتّفاق مى‌افتد، ما به صورت انفعالى در مقابل این حادثه یک حرکتى بکنیم، یک موضعى بگیریم، یک اقدامى بکنیم، این نمی‌شود؛ این به معناى کشانده شدن نظام جمهورى اسلامى به این‌سو و آن‌سو است. لازم است نگاه جامع و نگاه کلان به مسائل - که خب بحمداللَّه در کشور این نگاه کلان و جامع حاکم هم بوده؛ این‌جور نبوده است که مسئولان از اوّل انقلاب تا امروز غفلت از این کرده باشند - همچنان حفظ بشود و با این نگاهِ جامع در مقابل حوادث موضع بگیریم، حادثه را بشناسیم.

* شعار جمهورى اسلامى «تحقّق دین خدا در زندگى مردم» است

نظام جمهورى اسلامى در میان تندبادِ حوادث گوناگون شکل گرفت؛ این حرفِ بارهاتکرارشده است، لکن نباید از یاد ببریم نظامى که شعارش عبارت است از تحقّق دین خدا در زندگى مردم و در جامعه‌ى مردمى و کشور، شعارش قالب‌گیرى زندگى اجتماعى ما است با شریعت الهى و دین الهى و ضوابط و ارزشهاى الهى، یک چنین نظامى در دنیایى که دو سه قرن با سرعت به سمت مادّى‌گرى پیش رفته و شکل گرفته، چیزى شبیه معجزه بود و این معجزه اتّفاق افتاد.

* «مبارزه با استکبار» و «مردم‌سالارىِ»، از دل اسلام جوشید

از اوّل تشکیل نظام اسلامى هم معارضه‌ها با «تکیه‌ى بر اسلام» شروع شد؛ نگوئیم که استقلال کشور یا سیاست مبارزه‌ى با نظام استکبار، موجب دشمنى‌هاى آنها بود - که این حقیقتى است، همین است - منتها مبارزه‌ى با استکبار از دل اسلام جوشید، مردم‌سالارىِ ما از دل اسلام جوشید. بارها عرض شده است که این‌جور نیست که وقتى ما میگوئیم مردم‌سالارى دینى، این به معناى یک ترکیب انضمامى بین مردم‌سالارى با یک مفهومى است و دین با یک مفهوم دیگرى؛ این نیست. مردم‌سالارى ما از دین سرچشمه گرفته است، اسلام این راه را به ما نشان داده است، با هدایت اسلام است که ما به نظام جمهورى اسلامى رسیدیم؛ بعد از این هم به توفیق الهى همین‌جور خواهد بود.

* دشمنى‌ها متمرکز و متوجّه

به اسلام است

این دشمنى‌ها متمرکز و متوجّه به اسلام است؛ اگر چنانچه اسلام را از این نظام گرفتند و حذف کردند، آنچه ناشى از اسلام هم هست، به‌طور طبیعى حذف خواهد شد یا تضعیف خواهد شد یا کم‌رنگ خواهد شد؛ با این نگاه باید مسائل را تحلیل کرد. صف‌بندى‌هایى وجود دارد در دنیا و در بسیارى از این صف‌بندى‌ها ما یک طرف قضیّه هستیم؛ باید ببینیم طرف مقابل ما کیست؟ چیست؟ چرا دشمنى میکند؟ ما چرا در مقابل او مقاومت میکنیم؟ اینها را با یک نگاه کلان باید دید.

* معناى «سَوِیّاً عَلى صِراطٍ مُستَقیم»

فرمود: اَفَمَن یَمشى مُکِبّاً عَلى‌ وَجهِهِ اَهدى‌ اَمَّن یَمشى سَوِیّاً عَلى‌ صِراطٍ مُستَقیم؛(۳) معناى «سَوِیّاً عَلى صِراطٍ مُستَقیم» همین است که با چشم باز، با بصیرت، با بینش، با ملاحظه‌ى همه‌ى جوانب، ببینیم که هدف چیست و راه [رسیدن‌] به این هدف چیست و واقعیّاتى که در سر راه ما وجود دارد، اینها چیست؟ با توجّه به اینها تصمیم‌گیرى کنیم و حرکت بکنیم.

* بیدارى اسلامى تمام‌شده نیست

امروز شما ملاحظه کنید در منطقه‌ى ما حوادث گوناگونى در جریان است. از چندین سال پیش تا امروز، دستگاه استکبار، غربِ آسیا را منطقه‌ى تاخت‌وتاز خودش قرار داده؛ على‌رغم حضور استکبار در منطقه و فعّالیّتى که آنها کردند، بیدارى اسلامى به‌وجود آمد؛ و من عرض بکنم بیدارى اسلامى تمام‌شده نیست؛ این‌جور نیست که ما خیال کنیم که حالا با حوادثى که در بعضى از کشورها اتّفاق افتاد، بیدارى اسلامى از بین رفت. بیدارى اسلامى یک حادثه‌ى سیاسىِ محض نبود که مثل یک کودتایى، مثل یک جابه‌جایى‌اى، یکى بیاید و یکى برود، بعد دیگرى بیاید او را از بین ببرد.

* حقیقت «بیدارى اسلامى»

بیدارى اسلامى به معناى این بود که یک حالت تنبّه و آگاهى و خودباورى با تکیه‌ى به اسلام در جوامع اسلامى پدید آمد؛ در شمال آفریقا بر طبق یک اقتضائاتى، در مصر مثلاً یا در تونس یا قبل از اینها در سودان، حوادثى را به‌وجود آورد؛ در جاهاى دیگر هم این زمینه‌ى بالقوّه به‌طور کامل وجود دارد. این‌جور نیست که ما فکر کنیم که بیدارى اسلامى از بین رفته است؛ نه، این یک واقعیّتى در زیر پوست ظاهرى جوامع است. لذا شما مى‌بینید در کشورى که ادّعاى گرایش به اسلام می‌کند، مردم به آن دولتى که گرایش به اسلام دارد رأى می‌دهند؛ این نشانه‌ى اقبال به اسلام و توجّه به اسلام است. بنابراین حادثه‌ى بیدارى اسلامى یک حادثه‌ى بسیار بزرگى است که وجود داشت؛ على‌رغم استکبار این حادثه به‌وجود آمد، برخلاف خواسته‌ى استکبار بود. و طبیعى است که از آن طرف هم واکنش وجود دارد؛ امروز ما واکنش جبهه‌ى دشمن را داریم مشاهده میکنیم، هم در شرق منطقه‌ى ما، یعنى در منطقه‌ى پاکستان و افغانستان، تا منتهاالیه غرب آسیا، یعنى منطقه‌ى سوریّه و لبنان، حوادث وجود دارد.

* حضور استکبار در منطقه، زورگویانه و زیاده‌خواهانه‌ است

جبهه‌ى استکبار - که خب فرد شاخص جبهه‌ى استکبار هم دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا است - منافعى براى خودشان در منطقه تعریف کردند با نگاه استکبارى - یعنى همان نگاه استعمارى قرن نوزدهمى با شکل جدید - و به دنبال این هستند که همه‌ى مسائل منطقه را با توجّه به این منافعى که براى خود تعریف کردند، حل بکنند؛ قضیّه‌ى سوریّه هم از همین قبیل است، قضیّه‌ى بحرین هم از همین قبیل است. حضور استکبار در این منطقه، حضور متجاوزانه و زورگویانه و زیاده‌خواهانه‌اى است که هر مقاومتى در مقابل خودش را میخواهد از بین ببرد؛ البتّه تا به حال بحمداللَّه نتوانستند و نخواهند توانست.

این منطقه، منطقه‌ى سرشار از ثروت و داراى موقعیّت بسیار مهمّ جغرافیایى و طبیعى است، طبعاً به این منطقه توجّه دارند، نظر دارند، که اگر انسان نگاه کند به حرف‌هاى این‌ها و آنچه که تاکنون انجام دادند، هدفشان این است که این منطقه را با محوریّت رژیم صهیونیست، متعلّق به خودشان کنند و حاکمیّت خودشان را در آنجا مستقر کنند؛ دنبال این هستند.

* کیست که دروغ بودن ادّعاهای آمریکا را نداند؟

در همین قضایاى اخیر سوریّه هم ملاحظه می‌کنید، این بهانه‌اى که اخیراً مطرح کرده‌اند، مسئله‌ى شیمیایى است. حالا البتّه با زبانْ‌بازى و لفّاظى سعى میکنند که وانمود کنند به خاطر یک مسئله‌ى انسانى می‌خواهند وارد این قضیّه بشوند؛ کیست در دنیا که دروغ بودن این ادّعا را نداند؟ آنچه که براى سیاستمداران آمریکا بلاشک مطرح نیست، همین جنبه‌هاى انسانى است. اینها کسانى هستند که در زندان گوانتانامو و قبل از آن در ابوغریب عراق، چند هزار زندانى را بى‌محاکمه به صِرف اتّهام، چند سال نگه داشتند، هنوز هم عدّه‌اى از آنها هستند؛ خب، این انسانى است؟

* این‌ها بمباران شیمیایى حلبچه‌ و سردشت را دیدند و دم بر نیاوردند

اینها کسانى هستند که بمباران شیمیایى وسیع صدام را در این منطقه - چه آنچه در حلبچه‌ى عراق اتّفاق افتاد، چه آنچه در شهرهاى ما، سردشت و غیره، اتّفاق افتاد - دیدند و دم بر نیاوردند، بلکه حتّى کمک هم کردند؛ حالا ما فرض کنیم که کمک به معناى این نبوده است که آمریکائى‌ها ابزار شیمیایى را به آنها داده باشند - البتّه غربى‌ها دادند، در این تردیدى نبود و اطّلاعاتش دست ما هست - ولى حدّاقل این است که آمریکائى‌ها دیدند، مطّلع شدند و کمترین اعتراضى نکردند، این‌ها مسئله‌ى انسانى‌شان این‌جورى است.

* آمریکائى‌ها دنبال مسئله‌ى انسانیّت نیستند

در افغانستان، در پاکستان، کاروان‌هاى عروسىِ مردمى را به رگبار بستند، افرادى را کشتند، صدها هزار را در عراق به زور و ظلم کشتند، از بین بردند، الان هم عوامل آن‌ها هنوز دارند همین کارها را میکنند؛ این‌ها دم بر نمى‌آورند. مسئله‌ى انسانیّت چیزى نیست که کسى در دنیا باور بکند که آمریکائى‌ها دنبال این هستند؛ حالا لفّاظى می‌کنند، زبانْ‌بازى میکنند، این را می‌گویند براى اینکه بتوانند حرکت خودشان را توجیه کنند. و البتّه ما عقیده‌مان این است که اینها اشتباه می‌کنند، خطا می‌کنند و ضربه‌ى وارده‌ى بر خودشان را در این زمینه احساس خواهند کرد و قطعاً در این مورد ضرر خواهند کرد؛ در این تردیدى وجود ندارد. خب، این وضع منطقه است.

* 3 مؤلّفه‌ى بزرگی که مجموعه‌ى مسئولان باید

در نظر داشته باشند

نظام جمهورى اسلامى با آن سابقه‌ى بسیار معجزآسا - که در میان این تندباد حوادث به‌وجود آمد، بعد هم در طول سال‌هاى متمادى، در مقابل معارضه‌ها ایستاد و نه فقط ضعیف نشد و شعارهاى او کمرنگ نشد، بلکه روزبه‌روز از لحاظ واقعى قوى‌تر شد؛ که جمهورى اسلامىِ امروز با جمهورى اسلامىِ سى سال قبل و بیست و پنج سال قبل، از لحاظ اقتدار و توسعه‌ى نفوذ و توانایى‌هاى درونى، تفاوت از زمین تا آسمان دارد؛ و شعارهاى او هم شعارهاى مستحکمى است - و با نگاه به نقشه‌ى دشمن در این منطقه، باید بداند که چه باید انجام بدهد؛ آنچه ما تصوّر می‌کنیم که وظیفه‌ى ما است، وظیفه‌ى مجموعه‌ى مسئولان کشور است، وظیفه‌ى دولت جمهورى اسلامى است، این است که این سه مؤلّفه‌ى بزرگ را براى همه‌ى تصمیم‌گیرى‌ها و همه‌ى اقدام‌ها در نظر داشته باشد:

* اوّل، آرمانها و اهداف نظام جمهورى اسلامى

مؤلّفه‌ى اوّل عبارت است از آرمانها و اهداف نظام جمهورى اسلامى؛ که این اهداف و آرمانها مطلقاً نبایستى از نظر دور بشود؛ که آرمان نظام جمهورى اسلامى را میشود در جمله‌ى کوتاهِ «ایجاد تمدّن اسلامى» خلاصه کرد. تمدّن اسلامى یعنى آن فضایى که انسان در آن فضا از لحاظ معنوى و از لحاظ مادّى میتواند رشد کند و به غایات مطلوبى که خداى متعال او را براى آن غایات خلق کرده است برسد؛ زندگى خوبى داشته باشد، زندگى عزّتمندى داشته باشد، انسان عزیز، انسان داراى قدرت، داراى اراده، داراى ابتکار، داراى سازندگىِ جهان طبیعت؛ تمدّن اسلامى یعنى این؛ هدف نظام جمهورى اسلامى و آرمان نظام جمهورى اسلامى این است.

* دوم، راه‌هاى رسیدن به اهداف

مؤلّفه‌ى دوّم عبارت است از راه‌هایى که ما را به این اهداف میرساند؛ راهبردهاى عمومى و کلّى؛ این راهبردها را بایستى شناخت، تکیه‌ى بر اسلامیّت، ملاحظه‌ى ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اینکه فرمود: کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً،(۴) این یک وظیفه است، این یک راهبرد کلّى است. راهبرد تکیه‌ى به آراء مردم و آنچه که مردم‌سالارى را تشکیل میدهد و راهبردهایى از این قبیل؛ اینها سیاستهاى کلان و اساسى و راهبردهاى اصلى نظام جمهورى اسلامى است براى رسیدن به آن آرمان‌ها؛ کار عمومى، تلاش عمومى، ابتکار عمومى، وحدت ملّى، و از این قبیل چیزهایى که وجود دارد.

* سوم، واقعیّات را هم باید دید

[و سوّم‌] واقعیّات، واقعیّات را هم باید دید؛ که من حضور مسئولان نظام و کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان،(۵) عرض کردم که آنچه ما لازم داریم، آرمان‌گرایى با نگاه به واقعیّت‌ها است. واقعیّت‌ها را هم باید درست فهمید، آنچه که از واقعیّت‌ها موجب اقتدار است، آنها را باید شناخت؛ آنچه از واقعیّت‌ها که کمبود و نقص است، آنها را هم باید شناخت؛ آنچه که مانع حرکت است، این‌ها را باید شناخت؛ واقعیّت‌ها را باید درست فهمید. من تعدادى از واقعیّت‌ها را اسم بردم در آنجا که اینها واقعیّت‌هاى شیرین موجود ما است، همه‌اش نباید نقص‌ها را دید یا ضعف‌ها را دید. وجود فکرهاى برجسته، وجود عناصر فعّال و مبتکر، رواج معرفت دینى و معنویّت در بین بخش وسیعى از نسل جوان، بقاء شعارهاى دینى و اسلامى، نفوذ روزافزون نظام جمهورى اسلامى در منطقه و در عالم؛ اینها واقعیّت‌هائى است که وجود دارد؛ این واقعیّت‌ها را هم باید دید. البتّه واقعیّت‌هاى تلخى هم در کنار این، مثل همه‌ى زندگى انسان که مخلوطى از شیرینى و تلخى است، وجود دارد؛ با تکیه‌ى به آن واقعیّت‌هاى شیرین و تقویت آنها، بایستى کوشش کرد براى اینکه واقعیّت‌هاى تلخ و نامطلوب زدوده بشوند یا کم بشوند.

* 3 عنصر که باید در نظر داشت؛ «آرمان‌ها»؛ «راهبردها » و «واقعیّت‌ها»

این سه عنصر را باید در نظر داشت؛ یعنى آرمان‌ها را از نظر دور نداشت، راهبردها را نبایستى از نظر دور داشت، البتّه واقعیّت‌ها را هم باید دید. اگر چنانچه واقعیّت‌ها را نبینیم، راه را درست نخواهیم رفت؛ امّا وجود واقعیّت‌ها هم نبایستى ما را از راه‌هایمان منصرف بکند. اگر چنانچه وجود یک صخره‌اى در راه موجب بشود ما از راه برگردیم، خطا کردیم؛ اگر وجود این صخره ندیده گرفته بشود و بى‌محابا انسان برود، باز هم خطا کرده؛ امّا اگر چنانچه نگاه کنیم ببینیم در اطراف این صخره چه راه‌هایى را میتوان ایجاد کرد، یا خود این صخره را چگونه میتوان برداشت، یا در او منفذى ایجاد کرد، یا راه موازى‌اى براى آن پیدا کرد، آن‌وقت این نگاه صحیح به واقعیّت‌ها است، این همان کارى است که امام بزرگوار ما در فصل اوّل این انقلاب یعنى در آن ده سالِ تعیین‌کننده و بسیار حسّاس انجام دادند.

* امام بزرگوار در مورد رژیم صهیونیستى از هیچ کس تقیّه نکرد

امام بزرگوار، در مقابل واقعیّت‌ها چشم خود را نبست، امّا کوتاه هم نیامد، راهبرد را فراموش نکرد. ببینید وضعیّت امام را، زندگى امام را، شعارهاى امام را؛ امام بزرگوار همان کسى است که در مورد مسئله رژیم صهیونیستى از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستى یک غدّه‌ى سرطانى است و باید از بین برود، این حرف امام است. در قبال شرارتهاى قدرت مستکبر و مداخله‌گر آمریکا هیچ تقیّه‌اى و ملاحظه‌اى نکرد؛ اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، این حرف امام است. اینکه حمله‌ى جوانان مسلمان و دانشجویان مسلمان به سفارت آمریکا و تصرّف ابزارها و مدارک جاسوسى آنها را امام انقلاب دوّمى دانست که شاید از انقلاب اوّل مهم‌تر است، این حرف امام است؛ اینها حرفهاى امام است، اینها روشهاى امام است. در قضیّه‌ى جنگ، اینکه فرمود: جنگ تا رفع فتنه، این حرف امام است؛ دیگران میگفتند جنگ جنگ تا پیروزى، امام فرمود جنگ تا رفع فتنه. این ایستادگیها بود که پایه‌ى این نظام را مستحکم کرد.

* مصر قطعاً این‌جور نمی‌شد

اگر ...

آن کسانى که این راه را نشناختند و در کشورهاى خودشان جور دیگرى عمل کردند، براى اینکه دل مستکبرین را به‌دست بیاورند از اصول خودشان گذشتند و شعارهاى اساسى خودشان را فراموش کردند، ملاحظه می‌کنید که به چه روزى افتادند؛ آن‌ها کسانى هستند که اگر چنانچه در مصر شعار مبارزه‌ى با اسرائیل وجود می‌داشت، اگر در مقابل وعده‌هاى آمریکا و عوامل آمریکا کوتاه نمى‌آمدند، این‌جور معلوم نبود بشود، یعنى قطعاً این‌جور نمی‌شد که دیکتاتور سى ساله‌ى ذلیل‌کننده‌ى ملّت مصر از زندان آزاد بشود و آن کسانى که با رأى مردم انتخاب شده بودند، احتمال محکومیّت به اعدام درباره‌ى آنان برود؛ اصلاً چنین چیزى ممکن نبود پیش بیاید. آن کسانى که در میدان ایستادند در مقابل همین منتخبین - ساده‌دلان - شعار دادند، اگر آن مواضع اصولى می‌بود، نصف آنها یا بیشتر آنها به طرف این‌ها مى‌آمدند، یعنى کسانى نبودند که مقابله کنند، معارضه کنند. از مواضع اصولى وقتى انسان عقب‌نشینى کرد، این‌جور خواهد شد. اینها چیزهایى است که به‌هرحال باید [رعایت کرد].

* اساس کار،

تقویت ساخت درونى نظام است

آنچه که ما احساس می‌کنیم که براى رفع مشکلات بایدانجام داد - مشکلات هم مال امروز نیست، مشکلات همیشه وجود داشته است، در همه‌ى کشورها هم وجود دارد؛ یعنى اگر کسى تصوّر کند که حالا در فلان کشور پیشرفته، یا فلان کشور اروپایى، یا غربى، یا ثروتمند، یا پرجمعیّت، یا کم‌جمعیّت، مشکلاتى وجود ندارد، خطا است؛ مشکلات همه‌جا هست؛ طبیعت کارِ یک ملّت این است که بالاخره در کار او مشکلاتى وجود دارد، مسئولینش باید آن مشکلات را برطرف بکنند و حرکتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى می‌خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ى به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضى‌ها هم نه، می‌خواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشه‌ى کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ى پیشرفت علمى، چه به‌وسیله‌ى ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است.

خب، امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشکل می‌شویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم می‌کردیم، فشار بر روى نفت این‌قدر براى ما سخت تمام نمی‌شد. بنابراین به خودمان بایستى مراجعه کنیم، از خودمان بایستى بخواهیم که گره‌ها را با نیروى اراده حل کنیم.


نوشته شده در   جمعه 15 شهريور 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode