ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 13 شهريور 1403
سه شنبه 13 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 11 تير 1392     |     کد : 55925

راز توفيقات احياگر غدير در «الغدير»

در آستانة (12 تيرماه) سالروز رحلت علامة اميني رحمه الله عليه ...

                       
در آستانة (12 تيرماه) سالروز رحلت علامة اميني رحمه الله عليه 

تأليف و تنظيم: رضا صابري خورزوقي

علامه اميني،(ره) مؤلف كتاب گرانسنگ الغدير است - كه نه تنها شاهكار بزرگ شيعه بلكه اسلام و بلكه شاهكار دنياي دانش در عصر حاضر است و براي نوشتن آن، در طول حدود 40 سال،(1) 10 هزار كتاب را (كه بعضا، بالغ بر چندين جلد مي‌شده) از ابتدا تا انتها خوانده و به 100 هزار كتاب مراجعات مكرر داشته است.(2) و بيش از نيمي از عمر خود را به نگارش «الغدير»، اختصاص داد و «غدير غريب» را احيا كرد.

اينهمه توفيق شايستة بررسي دقيق است تا سرّ آن آشكار گردد و شايد ديگران نيز بتوانند به آن دست يابند.

لذا، برآن شدم تا گوشه‌اي ويژگي‌هاي اين مرد بزرگ را تقديمتان كنم و براي خود و شما از درگاه خداوند طلب توفيق نمايم.

* عشق علامه به قرآن و عترت رسول خدا(ص)

در احوالات ايشان نوشته‌اند كه به خواندن قرآن و ادعيه و نمازهاي مستحبي، علاقه‌اي در حد وَلَع داشت. رسم هر روزه وي چنين بود: زماني كه سپيده نزديك مي‌شد براي اداي نماز شب، از جاي برمي‌خاست و تهجد شبانه را به انجام فريضه صبح در لحظات آغازين سپيده‌دم، پيوند مي‌زد.

* برنامه روزانه علامه

آنگاه به قرائت قرآن مي‌پرداخت و يك جزء كامل از آن را مي‌خواند. خوانش قرآن نيز، با تدبر و تأمل در مفهوم آيات، و توشه گيري از دلايل و براهين آن، همراه بود. در فرجام، صبحانه مي‌خورد و عازم كُتُبخانه خاص خود مي‌شد و به مطالعه مي‌پرداخت، تا آنكه شاگردانش نزد وي مي‌آمدند تا از بيان شيرين، نظريات صائب، و آراء آزاد منشانه‌اش بهره گيرند. اين چنين، مستمرا به تدريس و بحث اشتغال داشت تا بانك اذان ظهر از مأذنه‌ها برمي‌خاست. در اين هنگام مهياي انجام فريضه مي‌شد، سپس ناهار مي‌خورد و ساعتي مي‌غنود و مجددا تلاش علمي در كتابخانه را از سر مي‌گرفت و تا نيمه شب ادامه مي‌داد!(3)

* تمسك همزمان به قرآن و اهل بيت‌(ع)

اميني، وصيت پيامبر اكرم (‌ص) ‌در حديث مشهور «ثَقَلَين»، مبني بر لزوم تمسك همزمان امت به قرآن و اهل بيت‌ع، را پيوسته در گوش داشت و براستي دلباخته خاندان عصمت‌ (ع) بود. به گفته مرحوم حكيم‌زاده «اميني دائم الوضو بود و صبحها هر روز به حرم حضرت امير مشرف مي‌شد و سپس به كتابخانه مي‌آمد.

* براي تشكر از مولا

افزون بر اين، هر زمان نيز كه حاجتي داشت (دنبال مطلبي در كتابي مي‌گشت و پيدا نمي‌كرد يا در جستجوي كتابي به اين سو و آن سو پرسه مي‌زد و نمي‌يافت، و براي يافتن مقصود خود به مولا عليه السلام متوسل مي‌شد) و از رهگذر لطف مولا مقصودش برآورده مي‌شد يا مطلبي را كشف مي‌نمود، فوراً عبا بر دوش مي‌افكند و به قول خود «براي تشكر از مولا» به حرم مي‌رفت. و مواردي را من خود، شاهد بودم».(4)

*نگاه تند علامه به «حسان»

اميني به نقطه كمال عشق فناي عاشق، در ياد و نام معشوق رسيده بود و در برابر محبوب قُدسي، براي خود هيچ چيز نمي‌خواست.

حسان مي‌گويد: «با عده‌اي از ارادتمندان به پيشواز [علامه اميني] رفتيم. در وسط راه پياده شديم، منتظر مانديم تا علامه اميني از راه رسيدند و پياده شدند.

من اشعاري كه در مدح ايشان سروده بودم قرائت كردم، طبق معمول ايشان، باز هم مثل هميشه انتظار داشتم كه تشويق كنند. ولي برخلاف گذشته، بعد از روبوسي، علامه اميني يك نگاه تندي به من كردند و محكم و جد‌ي فرمودند:

«حسان، اگر به جاي مدح من، يك شعر در مدح امام زمان عليه السلام گفته بودي، يقين سود معنوي تو بيشتر بود».(5)

با آن عشق و ارادت كه اميني به آل‌الله عليهم السلام داشت، شگفت نيست اگر ببينيم كه عنايت آن بزرگواران، چونان خورشيد، بر مسير زندگي او مي‌تابيد، و شدت اين تابش، گاه به حد‌ي بود كه گويي مي‌خواستند به همگان بفهمانند كه ما اميني را دقيقا زير نگاه پر مهر خويش، داريم. در اين‌باره، داستانهاي شگفتي وجود دارد كه شرح آن فرصتي ديگر مي‌طلبد.

* همت بلند علامه

ایشان در زهد و تقوا و ورع مراقبت شدید داشتند. در امور دینی، متعبد و تسلیم در مقابل اوامر الهی بودند. اخلاق خوش و همت بالایی داشتند و شاید همین همت ایشان، باعث موفقیت‌شان شده، چرا که در مسیر رسیدن به هدفشان، موانع، باعث عقب نشینی و ناامیدی ایشان نمی‌شد. با داشتن این همه علم و دانش متواضع بوده و کبر و غروری در وجود ایشان دیده نمی‌شد.

* بسیار مراقب زبان خود بود

مرحوم علامه بسیار مراقب زبان خود بودند نقل شده است که هیچگاه کسی حرف رکیکی از ایشان نشنیده بود. در مورد پدرشان نیز می‌گویند آنقدر با اخلاق و سلیم النفس بودند که کسی ایشان را جز در مسائل مذهبی، خشمگین ندید. و چنان آداب را رعایت می‌نمودند که کسی کلام زشتی هرگز از ایشان نشیند.

* هر چه محبت به خدا بیشتر باشد،

گناهان كمتر مي‌شود

توکل و انقطاع علامه امینی از غیر، زبانزد عام و خاص بود. علامه هرگاه با مشکلی مواجه می‌شدند متوسل به اهل‌بیت، خصوصا امیرالمومنین علی علیه السلام می‌شدند.

علامه امینی عقیده‌شان بر این بود که اساس خلقت بنا بر محبت است. ایشان می‌گفتند که تمام عبادات ناشی از محبت است. (هل الدین الا الحب). هر چقدر محبت به خدا بیشتر باشد، از معاصی و گناهان بیشتر دوری می‌شود. مرحوم علامه می‌گفتند: کسی که توجه‌اش در نماز کم است مشکل محبتی دارد.

* قرائت و انس با قرآن در زندگی علامه خیلی مهم بود

ایشان در عبادات هم کوشا بوده و به اقامه نماز شب مقید بودند. همواره پس از نماز صبح، مشغول قرائت قرآن می‌شدند که با تدبر و تامل همراه بود.

علامه امینی یکی از مسائل اساسی که در زندگیشان خیلی مهم بوده توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بوده است. ایشان در ماه مبارک رمضان خود را برای روزه‌داری و عبادات از کارهای دیگر فارغ می‌کردند و در این ماه 15 ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند. تأثير این قرائت‌ها و انس با قرآن در قلم ایشان دیده می‌شود چرا که نوشته‌های ایشان بسیار روان و محکم است و البته تأثير آن در الغدیر بسیار مشهود می‌باشد که استشهادهایی که ایشان در الغدیر به آیات قرآن داشته‌اند به گونه‌ای بوده که انگار این آیه برای آن موضوع مطروحه نازل شده است.(6)

* يك وجه «پنهان و ناشناخته» در زندگي علامه‌

علامه اميني، عمدتا (و گاه، تنها) به وجه «علمي و تحقيقي» و احيانا «تبليغي» خويش شناخته شده و كمتر كسي با وجه «سياسي و ضد استبدادي ضد استعماري» او آشناست و اين در حالي است كه به قول استاد محمدرضا حكيمي: اميني از پيشواي فقيد انقلاب اسلامي ايران، امام خميني، با عنوان ذخيره الهي در بين شيعيان (ذخيره الله في الشيعه) ياد مي‌كرد و در گزارش مأموران ساواك، از تلگراف‌هاي بسيار اميني در حمايت از شخص امام (هنگام تبعيد ايشان به عراق) و جلب توجه مراجع بين‌المللي به اين امر، سخن رفته است.(7) در همين راستا مي‌توان به نقش اميني در تحريض شهيد نواب صفوي به مقابله با شخص كسروي اشاره كرد كه ذكر آن در تاريخ آمده است. زنده‌ياد استاد دواني از مرحوم شيخ محمدرضا نيكنام (از ياران شهيد نواب و منسوبان نزديك خليل طهماسبي) نقل مي‌كند كه در مقدمه چاپ دوم «برنامه كار فدائيان اسلام» نوشته است: «در يكي از روزها عده‌اي از علما در منزل مرحوم آيت‌الله اميني جمع شدند و راجع به كسروي صحبت كردند، و نظريه آنان ارتداد چنين كسي بود. شهيد نواب صفوي مي‌فرمود كه من در آنجا بودم و سخنان علما را استماع مي‌كردم. در پايان سخنان آنها برخاسته و به ايران حركت كردم».(8)


* شتاب علامه براي ملاقات با اميرالمؤمنين(ع)

علامه، در واپسين سالهاي حيات، از فرط مطالعات بي وقفه و پيگير خويش، اسير بستر بيماري گرديد و روز جمعه 28 ربيع الثاني 1390 هجري قمري (برابر با 12 تير 1349 شمسي) هنگام اذان ظهر، در تهران دار فاني را بدرود گفت.

زماني كه چشم از جهان بر مي‌گرفت و به ديدار محبوب مي‌رفت، آخرین سخنانی كه بر لبان آن مرد بزرگ جاری شد، این بود: «اللهم انَّ هذه سكرات الموت قد حلت فأ‌قبل الي بوجهك الكريم و اعنّی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم ... ».

«خداوندا! این سكرات مرگ است كه به سویم می‌آید. پس به سوی من نظری كن و مرا با آن چه صالحان را كمك می‌كنی، كمك نما.»(9) پس از ختم این دعا، ندای خداوند را لبیک می‌گوید و روح شریفش به سوی خداوند عروج می‌نماید.

آري، تلاش بی‌وفقه علامه امینی در دوران زندگیش باعث ضعف جسمانی ایشان شده که منجر به بیماری در دو سال آخر عمر ایشان شد. خستگی‌ها و تحمل رنج‌های علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهل‌بیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349ه. ش (28 ربیع الثانی 1390ه .ق) به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال تلاش و كوشش، به دیدار یار شتافت تا از دست صاحب غدیر و از چشمه زلال كوثر بیاشامد و غبار خستگی را از تن بزداید.

او رفت اما الغدیر وی چراغ خانه دل‌های با صفا و مشعل هدایت امت تا طلوع خورشید ولایت شد.

در ساعات آخر، مناجات «خمسه عشر» امام سجاد عليه السلام را بر لب داشت و چون فصل مربوط به مناجات تائبين را به پايان رساند، مرغ روحش به آسمان پرواز كرد.(10)

* تجليل اهل معرفت از علامه

بامداد روز شنبه 13 تیر ماه، پیكر علامه از خیابان شاهپور تا سه راه بوذر جمهری و از آن جا تا مسجد ارك تشییع شد. مردم همانند كسی كه عزیزترین كس خود را از دست داده باشند، در تشییع پیكر امین خود شركت كردند به گونه‌ای كه: «میدان‌ها و خیابان‌ها پر بود از جمعیت؛ همه سیاهپوش و غرق در تجلیل علم.»(11)

جنازه شريف علامه از تهران به نجف اشرف انتقال يافت و با تشييعي باشكوه، در سرداب مخصوص جنب كتابخانه عمومي امام امير المو‌منين كه خود تأسيس كرده بود به خاك سپرده شد.(12)

در پي رحلت علامه اميني، در نجف و شهرها و اماكن مختلف ايران و ديگر كشورهاي اسلامي، چنانكه شايسته او بود، از سوي علما و مراجع بزرگوار، همچون امام خميني(ره) مجالس ترحيم و تكريم برپا گشت و شيفتگان ولايت در ماتم او عميقا به سوك نشستند.(13)

پس از مراسم خاكسپاری، مردم تا مدت‌ها در شهرهای بزرگ ایران، عراق و دیگر كشورهای اسلامی، مجلس‌های ترحیم برگزار و از مقام علمی و معنوی آن بزرگمرد عرصه علم و تقوا تجلیل كردند.

هر چند پیكر خسته صاحب الغدیر از میان شیفتگان ایشان پنهان گشت، ولی الغدیر او مانند نگینی درخشان در عرصه دین و دانش باقی مانده است. به تعبیر استاد جلال الدین همایی: «علامه امینی در واقع نمرده، بلكه حیات جاودانی یافته است.»(14)

* رؤيائي از آيت‌الله سيد محمدتقي آل بحرالعلوم

آيت‌الله سيد محمدتقي آل بحرالعلوم نقل مي‌كند: پس از وفات اميني پيوسته در اين فكر بودم كه علامه اميني عمرش را قرباني و فداي مولا عليه السلام ساخت. مولا در آن عالم با وي چه خواهد كرد؟ اين فكر مدت‌ها در ذهنم بود، تا اين‌كه شبي در عالم رو‌يا، ديدم گويي قيامت برپا شده و عالم حَشر است و بياباني سرشار از جمعيت، ولي مردم همه متوجه يك ساختماني هستند. پرسيدم: آنجا چه خبراست؟ گفتند: آنجا حوض كوثر است. من جلو رفتم و ديدم حوضي است و باد امواجي در آن پديد آورده و متلاطم است.

وجود مقدس علي بن ابيطالب عليهما السلام كنار حوض ايستاده‌اند و ليوان‌هاي بلوري را پر ساخته و به افرادي كه خود مي‌شناسند، مي‌دهند در اين اثنا همهمه‌اي برخاست. پرسيدم چه خبر است؟ گفتند: اميني آمد! به خود گفتم: بايستم و رفتار علي عليه السلام با اميني را به چشم ببينم، كه چگونه خواهد بود؟ 10- 12 قدم مانده بود كه اميني به حوض برسد، ديدم كه حضرت ليوان‌ها را به جاي خود گذاشتند و دو مشت خود را از آب كوثر پرساختند و چون اميني به ايشان رسيد به روي اميني پاشيدند و فرمودند:

«خدا روي تو را سفيد كند، كه روي ما را سفيد كردي!»

از خواب بيدار شدم و فهميدم كه علي عليه‌السلام پاداش تأ‌ليف الغدير را به مرحوم اميني داده است.(15)

ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد

که خود ز بحر ولایت، «غدیر» رحمت بود(16)

پي نوشت ها :

(1) سيري در الغدير، محمد اميني، صص 26 - 25، به نقل از خود علامه.

(2) همان: ص 5، اظهارات دكتر محمدهادي اميني.

(3) ربع قرن مع العلامه الاميني، حسين شاكري، قم 1417ق، ص 31.

(4) نيز ر.ك، وصف زيارت‌هاي مكرر و عاشقانه علامه اميني از حرم علوي و حسيني و رضوي(ع) از زبان دوست و دست پرورده‌اش: حسين شاكري، در كتاب «ربع قرن مع العلامه الاميني»، صص 32 - 31 و 280.

(5) يادنامه علامه اميني، ضميمه روزنامه رسالت، ص 22، خاطرات حسان.

(6) مقدمه الغدیر، ج 1، صص 77 – 78، چاپ 1368.

(7) شيخ حسين لنكراني به روايت اسناد ساواك، ص 322.

(8) نهضت روحانيون ايران، چاپ 2، مركز اسناد انقلاب اسلامي، تهران 1377، ص 436. ايام: در بخش «نهان خانه» شماره حاضر، نكات و اسناد جالبي در باره اقدامات سياسي علامه، و روابط وي با مبارزان عصر پهلوي، آمده است.

(9) سيري در الغدير، ص 8 + مقدمه الغدیر، ج 1، ص 122، چاپ 1368.

(10) يادنامه علامه اميني، ص 5، اظهارات دكتر محمدهادي اميني.

(11) حماسه غدیر، محمدرضا حکیمی، ص 347.

(12) همان: ص 15

(13) حماسه غدير، ص 345

(14) حماسه غدیر، ص 551.

(15) يادنامه علامه اميني، ضميمه روزنامه رسالت، ص 6.

(16) يك بيت از قصیده مرحوم سید کریم امیری فیروزکوهی که در رثای علامه امینی سروده است.


نوشته شده در   سه شنبه 11 تير 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode