ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴
دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴
 
  جستجو در سایت
 
 
اوقات شرعی تبریز
۰:۲۴ مانده تا طلوع خورشید   
۰۳:۴۵:۱۴اذان صبح
۰۵:۲۴:۵۹طلوع خورشید
۱۲:۲۲:۰۸اذان ظهر
۱۹:۱۸:۱۹غروب خورشید
۱۹:۳۹:۰۷اذان مغرب
اوقات به افق :
اوقات با اختلاف ۲± دقیقه
   
 
تاریخ : يکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰     |     کد : ۲۸۹۰۸

راز انگشت و انگشتری که سالم مانده بود

در منطقه عملیاتی «والفجر۴» پیکر شهیدی را پیدا کردیم که تمام بدنش اسکلت شده بود اما یکی از انگشتانش که در آن انگشتر بود، کاملاً سالم مانده بود، وقتی خاک‌های روى عقیق انگشتر او را پاک کردیم، دیدیم روى آن نوشته شده بود «حسین جانم».

در منطقه عملیاتی «والفجر۴» پیکر شهیدی را پیدا کردیم که تمام بدنش اسکلت شده بود اما یکی از انگشتانش که در آن انگشتر بود، کاملاً سالم مانده بود، وقتی خاک‌های روى عقیق انگشتر او را پاک کردیم، دیدیم روى آن نوشته شده بود «حسین جانم».
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، یکی از اعضای گروه تفحص شهدا روایت کرده است: چند روزى مى‌شد اطراف منطقه کانى‌مانگا در غرب کشور کار مى‌کردیم و مشغول تفحص پیکر شهداى عملیات «والفجر ۴» بودیم.

اواسط سال ۷۱ بود. از دور متوجه پیکر شهیدى داخل یکى از سنگرها شدیم، سریع رفتیم جلو، همان طور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهراً تیر یا ترکش به او اصابت کرده و شهید شده بود.

خواستیم بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، بعد از لحظاتی در کمال حیرت دیدیم انگشت وسط دست راست این شهید کاملا سالم مانده است؛ یعنی در حالی که همه بدن او اسکلت شده بود این انگشت سالم و گوشتی مانده بود.

کمی که دقت کردیم دیدیم داخل این انگشت شهید انگشتری است؛ همه بچه‌ها دور پیکر شهید جمع شدند. خاک‌هاى روى عقیق انگشتر را که پاک کردیم، صدای ناله و فغان بچه‌ها بلند شد؛ روى عقیق آن انگشتر حک شده بود «حسین جانم».

-----------------------------------
خاطرات تفحص اکبر شعبانی


نوشته شده در   يکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode
 
بارگذاری ...