ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 2 دي 1403
يکشنبه 2 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 31 خرداد 1390     |     کد : 21198

شهادت دكتر مصطفي چمران

دكتر مصطفي چمران از برجسته ترين چهره هاي پس از انقلاب اسلامي و ازمبارزان مؤمن و متعهد سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي درجريان جنگ تحميلي رژيم بعثي ...

شهادت دكتر مصطفي چمران در سال 1360 هجري شمسي
دكتر مصطفي چمران از برجسته ترين چهره هاي پس از انقلاب اسلامي و ازمبارزان مؤمن و متعهد سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي درجريان جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق در سال 1360 هجري شمسي در منطقه دهلاويه خوزستان به درجه رفيع شهادت نائل آمد. او در سال 1311 شمسي در تهران متولد شد و پس از تحصيل در رشته فني در دانشگاه تهران مقارن با كودتاي 28 مرداد 1332 به نهضت مقاومت ملي پيوست. اين مبارزجوان براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت و در آن كشور انجمن اسلامي دانشجويان مقيم آمريكا را تأسيس كرد. بعد از واقعه تاريخي 15 خرداد 1342 راهي مصر شد و به مدت 2 سال دورههاي آموزش چريكي را گذراند. دكتر چمران دراين كشور با همكاري امام موسي صدرسازمان امل، بخش نظامي حركتُ المحرومين لبنان را پايه گذاري كرد و بدين ترتيب همچنان به مبارزه عليه ظلم و ستم ظالمان ادامه داد، تا اين كه انقلاب اسلامي درايران به پيروزي رسيد وايشان به وطن بازگشت. شهيد چمران اولين گروههاي مقاومت را تشكيل داد و كوششهاي بسياري جهت مبارزه با مخالفان انقلاب اسلامي در كردستان به عمل آورد .

گوشه هايی از وصيت نامه شهيد چمران:

به خاطر عشق است كه فداكاري مي كنم. به خاطر عشق است كه به دنيا با بي اعتنائي مي نگرم و ابعاد ديگري را مي يابم. به خاطر عشق است كه دنيا را زيبا مي بينم و زيبائي را مي پرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس مي كنم، او را مي پرستم و حيات و هستي خود را تقديمش مي كنم.

عشق هدف حيات و محرك زندگي من است.

زيباتر از عشق چيزي نديده ام و بالاتر از عشق چيزي نخواسته ام. عشق است كه روح مرا به تموج وا مي دارد، قلب مرا به جوش مي آورد، استعدادهاي نهفته مرا ظاهر مي كند، مرا از خودخواهي وخودبيني مي رهاند، دنياي ديگري حس مي كنم، در عالم وجود محو مي شوم، احساسي لطيف و قلبي حساس و ديده اي زيبابين پيدا مي كنم. لرزش يك برگ، نور يك ستاره دور، موريانه كوچك، نسيم ملايم سحر، موج دريا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا مي ربايند و از اين عالم به دنياي ديگري مي برند … اينها همه و همه از تجليات عشق است.

براي مرگ آماده شده ام و اين امري است طبيعي، كه مدتهاست با آن آشنا م. ولي براي اولين بار وصيت مي كنم. خوشحالم كه در چنين راهي به شهادت ميرسم. خوشحالم كه از عالم و ما فيها بريده ام. همه چيز را ترك گفته ام. علائق را زير پا گذاشته ام. قيد و بندها را پاره كرده ام. دنيا و ما فيها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت مي روم.

شهيد دكتر چمران روحي عاشق داشت و همين روحيه عاشقانه سخنان و مناجاتهای وي را سخت دلنشين و خواندني كرده است. نامه ها و كوتاه نوشته هايي كه از آن زنده ياد به جا مانده است، خود مؤيد نثر پخته و روح عاشق اين چهره فروتن، اما پايدار عرصه فرهنگ و سياست است.

كتاب «دعاي كميل» حاصل جلسات هفتگي زنده ياد چمران در انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا بود. اين جلسات زماني برگزار شد كه شهيد چمران دريافته بود به دليل نبود آگاهي و تسلط كافي دانشجويان به زبان عربي، اين دعا كه «از قلب و روح علي(ع) برخاسته و علي(ع) آن را به دوست خود كميل تعليم داده است» چنان كه شايسته آن است، قدرش به جا نمي آيد. پس مصمم شد تا دعاي كميل را به فارسي برگرداند، اگرچه مي دانست ترجمه معاني بلند و عرفاني كلام اميرالمؤمنين علي(ع) آن گونه كه شايد و بايد ممكن نيست، ولي تمامي سعي و همتش را به كار بست تا از آن ترجمه ای روان، پاكيزه و گويا ارايه كند.

كتاب با عنوان «لبنان» اثر ارزشمند ديگری از شهيد دکتر مصطفی است. كتاب حاضر گزيده‏ای از دست ‏نوشته‏ها يا سخنراني‏های شهيد و حاصل مطالعه و بررسی كليه نوشته‏ها و سخنراني‏های او (در لبنان، اروپا، ‌ايران) درباره لبنان است.

از مناجاتهای شهيد بزرگوار:

" ترا شكر مي كنم كه از پوچي ها، ناپايداري ها، خوشي ها و قيد و بندها آزادم كردی و مرا در طوفانهای خطرناك حوادث رها ننمودی، و درغوغای حيات، در مبارزه با ظلم و كفر غرقم كردی، لذت مبارزه را به من چشاندی، مفهوم واقعی حيات را به من فهماندی... فهميدم كه سعادت حيات در خوشی و آرامش و آسايش نيست، بلكه در جنگ و درد و رنج و مصيبت و مبارزه با كفر و ظلم و بالاخره در شهادت است.

خدايا ترا شكر مي كنم كه به من نعمت " توكل " و " رضا" عطا كردی، و در سخت ترين طوفانها و خطرناكترين گردابها، آنچنان به من اطمينان و آرامش دادی كه با سرنوشت و همه پستی ها و بلنديهايش آشتي كردم و به آنچه تو بر من مقدر كرده ای رضا دادم.

خدايا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در كوير تنهايی انيس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نااميدی، دست مرا گرفتی و كمك كردی... كه هيچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پيش بينی نبود، تو بر دلم الهام كردی و به رضا و توكل مرا مسلح نمودی، و در ميان ابرهای ابهام و در مسيری تاريك مجهور و وحشتناك مرا هدايت كردی."


نوشته شده در   سه شنبه 31 خرداد 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode