ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 11 شهريور 1403
يکشنبه 11 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 21 خرداد 1390     |     کد : 20787

پاسخ آيت العظمي مكارم شيرازي به برخي مسائل حقوق زن

آيت الله ‌العظمي مكارم شيرازي در مجموعه استفتائاتي به 10 سؤال درباره‌ي حقوق زن و فرزند در جامعه و خانواده پاسخ داده و در يك مورد تأكيد شده كه درصورت به عسر و حرج افتادن زوجه با غيبت هرچند شش ماهه شوهر امكان جدايي و طلاق براي زوجه وجود دارد

آيت الله ‌العظمي مكارم شيرازي در مجموعه استفتائاتي به 10 سؤال درباره‌ي حقوق زن و فرزند در جامعه و خانواده پاسخ داده و در يك مورد تأكيد شده كه درصورت به عسر و حرج افتادن زوجه با غيبت هرچند شش ماهه شوهر امكان جدايي و طلاق براي زوجه وجود دارد.
متن كامل پرسش‌هاي مطرح شده و پاسخ‌هاي اين مرجع تقليد به اين شرح است:‌
سؤال 1- آيا بانوان مى‌توانند آموزش فنون نظامى ببينند؟
پاسخ: اگر مستلزم گناهى نباشد اشکالى ندارد.
سؤال 2- زنى حقّ الزّحمه و اجرة المثل کارهايى که در ايّام زناشويى در منزل شوهرش انجام داده را مطالبه کرده، ولى شوهر ادّعا دارد که همسرش کارها را به قصد تبرّع انجام داده است. در فرض مذکور قول کدام يک مقدّم، و بيّنه بر عهده چه کسى است؟
پاسخ: در محيط هايى که عرف و عادت بر آن است که زن به قصد تبرّع اين کارها را انجام مى‌دهد، ادّعاى زن برخلاف آن مسموع نيست. مگر اين که ثابت کند به شوهرش اعلام کرده قصد تبرّع ندارد، و شوهرش نيز پذيرفته باشد.
سؤال 3- همسر سابقم بعد از چندين سال زندگى و على رغم دريافت نفقه، به عناوين مختلف، موجبات اذيّت و آزار بنده را فراهم مى‌كرد و خودش نيز تقاضاى طلاق خلع کرد. بعد از جارى شدن طلاق، کلّيّه حقوق خود را از بنده دريافت كرد و طلاهايى را که براى ايشان خريده بودم، به يغما برد، (اکنون در حدود دو ميليون تومان ارزش دارد،) و بنده را از خانه بيرون و مدّت دو سال و اندى خانه بنده را غصب كرده است. ايشان ملتزم به دين مقدّس اسلام نبوده، و بدون اجازه از خانه خارج شده، و از اداى وظايف خانوادگى شانه خالى مى کرده، و اکنون اجرت المثل چندين ساله را از بنده مطالبه مى‌كند. آيا اجرة المثل به ايشان تعلّق مى‌گيرد؟
پاسخ: زن به غير از نفقه و مهريّه، حقّ ديگرى به نام اجرة المثل ندارد. مگر اين که از اوّل ازدواج شرط کند که کارهاى منزل را مجّانى انجام نمى‌دهد و در صورتى که چنين شرطى نکرده و عادت، و رسم محيط هم تبرّع در اين امور است، حقّى ندارد.
سؤال 4- آيا دين مقياس عدالت است، يا عدالت مقياس دين؟ به بيان ديگر، آيا دين به هر چه که عدالت باشد امر مى‌کند، يا هر چه که دين به آن امر کند، عدالت است؟ و به بيان فنّى، آيا عدالت در سلسله علل احکام است، يا در سلسله معاليل آن؟
توضيح بيشتر اين که: آيا انسانها، مصاديق بارز ظلم و عدالت را از طريق شريعت مى شناسند، يا عدالت و ظلم براى همه روشن است، و توصيه هاى دين ارشاد به حکم عقل است؟ مستحضريد شيعه نيز مثل معتزله معتقد است که عدالت، مقياس دين است، و اشاعره دين را مقياس عدالت مى دانند. حال سؤال اين است که اگر شيعه عدالت را مقياس دين مى داند، چرا در استنتاجات فقهى به احکامى مى رسد که هر عُرفى آن را مصداق بيّن ظلم مى داند. بعضى از احکام نکاح چنين است، توجّه فرماييد:
مورد 1ـ اجماعى است که طلاق به دست مرد است، و مرد مى تواند هرگاه که اراده کند زنش را طلاق بدهد، هر چند هيچ عذر موجّهى نداشته باشد! طلاق غيابى و بدون هيچ عذر موجّه، در هر عرفى ظلم محسوب مى شود.(1)
مورد 2ـ در بحث عيوب زوجين مى گويند: "اگر مرد بعد از عقد بفهمد زنش کور يا شل است، خوره يا برص دارد، مى تواند عقد را فسخ کند. ولى اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش يکى از اين عيوب را دارد حق فسخ ندارد; بايد بسوزد و بسازد!" (2)
مورد 3ـ مرد هر وقت تمايل داشته باشد زن بايد خود را در اختيار او قرار دهد; حتّى اگر وسط نماز باشد. ولى زن فقط سالى سه مرتبه حقّ آميزش دارد، آن هم چنان کوتاه و مختصر که مجال بيان آن نيست. (3)
مورد 4ـ اگر مرد در شب عروسى همسرش را ترک کند و مسافرت برود، و بعد از ده سال برگردد (در صورتى که نفقه داده باشد،) زن حق اعتراض ندارد!(4) چگونه مى توان با حفظ مبناى کلامى شيعه، اين قبيل احکام را پذيرفت؟ آيا مى گوييد همه عقلا اشتباه مى کنند که مى گويند طلاقِ مبنى بر هوس و بدون عذر موجّه(5) ظلم است؟ همه عقلا که براى زن نيز (در شرائط تدليس مرد در موارد فوق) حق فسخ قائلند اشتباه مى کنند؟
پاسخ: بدون شک فقه شيعه بر اساس ادّله اربعه بنا نهاده شده، که يکى از آنها دليل عقل است. منتها عقل بايد قطعى و جامع جميع جهات باشد، و در مثالهايى که ذکر کرده‌ايد متأسّفانه اشتباهات فقهيّه متعدّدى وجود دارد. مثلا بند چهارم که نوشته‌ايد: "اگر مرد در شب عروسى همسرش را ترک کند و ده سال برنگردد..." اين مسئله از نظر موازين فقهى درست نيست. چنانچه زوجه در عُسر و حرج بيفتد، و لو بعد از شش ماه بوده باشد، ما اجازه طلاق را مى‌دهيم. و تاکنون چه بسيار زنانى که شوهرشان آنها را رها کرده، و از طريق همين فتوا آزادى خود را يافته‌اند.
و در مورد بند سوّم، اوّلا مرد نمى تواند در شرائط غير متعارف مانند وسط نماز يا مواردى از اين قبيل، از زن تقاضاى تمکين کند، بلکه طبق عرف و عادت بايد انجام شود. و ثانياً در مورد زن نيز در صورتى که ترک آميزش براى او خطر انحراف جنسى داشته باشد، يا مشکل مهمّى ايجاد کند، هرگز انتظار چهار ماه کشيده نمى شود.
و در بند دوّم، در صورتى که توافق طرفين به صورت شرط ضمن العقد، يا شرط مبنىٌ عليه العقد، بر سلامت بوده باشد، هر عيبى سبب حقّ فسخ مى شود.
باقى مى ماند بند اوّل، هم اکنون در بسيارى از جوامع بشرى زن و مرد حق طلاق را دارند، و مى توانند بدون عذر موجّهى از هم جدا شوند. اگر در مورد زن ظلم محسوب مى شود، در مورد مرد هم ظلم به شمار مى آيد. بنابراين ظلم طرفين را در ميان عقلا بايد پذيرا باشيد. از آن گذشته، همان گونه که در دادگاه هاى امروز
هم ديده مى شود، مى توان جلوى طلاقهاى هوس آلود را گرفت. به علاوه با توجّه به اين که مرد به هنگام طلاق متحمّل خسارات زيادى مى شود فرضى که شما کرده‌ايد يک فرض غير واقعى است که مرد بدون هيچ عذرى دست به طلاق بزند، حتماً عذرى دارد؛ البتّه آنچه در بالا گفتيم اجمال مسئله است.
ادامه دارد...
توضيحات اعتدال:
(1) در اين سؤال به اين نكته توجه نشده كه باتوجه به اينكه اسلام مرد را موظف به پرداخت مَهر نموده،
ولي براي زن نه تنها براي قبول پيشنهاد ازدواج، او را به چنين تكليفي موظف نكرده، بلكه او را دريافت كننده مَهر دانسته، مگر مرد مرض دارد كه هم مَهر بدهد و هم مفت و مجاني همسرش را رها كند؟ حال اگر مردي بيمار باشد كه بر ديوانه هرجي نيست و اگر عاقل باشد قطعا زن صالحه اي را كه مَرش را پرداخته يا بايد بپردازد، بدون دليل رها نخواهد كرد بنابراين، فرض سؤال، از جمله فرض‌هائي است كه عرفاً و عادتاً تحقق آن محال است.
(2) سؤال كننده فرض را براين گذاشته كه زنان آنقدر نادان هستند كه وقتي با پيشنهاد ازدواج مواجه مي‌شوند خودشان را مي بازند و اولاً، بدون بررسي خود را به ديگ مي اندازند و ثانياً، براي دادن پاسخ مثبت به پيشنهاد ازدواج، هيچ شرطي نمي‌گذارند!!!! و اين توهين به جنس زنان است؛ درحاليكه زن هم حق بررسي دارد و هم حق دارد براي اينگونه موارد شرط بگذارد كه اگر با آن مواجه شد بتواند "بله"ي خود را پس بگيرد
(3) ياللعجب از اغراق!!! و بي اطلاعي!!! اگر چني ادعائي حقوقي بود بسياري از مردان نامرد، كه مي‌خواهند خود را خلاص كنند در جاهاي خاصي تقاضاي تمكين مي‌دادند و با نپذيرفتن همسر دادخواست عدم تمكين و و و
به هرحال؛ دستورات ديني، گاهي حقوقي و كيفري است و گاهي عبادي و اخلاقي، و اين گونه توصيه‌ها از نوع توصيه‌هاي اخلاقي است نه حقوقي و كيفري، زيرا،
الف - چنانچه معظم‌له در پاسخ فرموده‌اند "مرد نمى تواند در شرائط غير متعارف مانند وسط نماز يا مواردى از اين قبيل، از زن تقاضاى تمکين کند، بلکه طبق عرف و عادت بايد انجام شود. و ثانياً در مورد زن نيز در صورتى که ترک آميزش براى او خطر انحراف جنسى داشته باشد، يا مشکل مهمّى ايجاد کند، هرگز انتظار چهار ماه کشيده نمى شود."
ب - بزرگان و رهبران دين اسلام، همانطور كه زنان را به رعايت نيازهاي جنسي همسرانشان توصيه كرده‌اند مردان را نيز به اين مسئله ترقيب و تشويق نموده‌اند
به اين چند روايت در مورد آراستگي شوهر براي زن و لزوم آن توجه كنيد:
1 - امام باقر (ع) در رابطه با اين موضوع مي فرمايد: " همان طور كه شوهران دوست دارند زن خود را زينت شده ببينند زنها دوست دارند شوهر خود را آراسته ببينند. "
2 - پيامبر (ص) خود را با غاليه (عطري خوشبو ) خوشبو مي نمود بدين صورت كه همسران آن حضرت با دست خود پيامبر را با آن عطر معطر مي نمودند .
3 - " گروهي نزد امام باقر (ع)آمدند و مشاهده كردند كه ايشان خضاب كرده اند ( موي سر خود را رنگ كرده اند.) از امام (ع) در آن مورد سؤال كردند ، امام باقر (ع) فرمود : من مردي هستم كه همسرم را دوست دارم و براي همسرم ، خود را آراسته مي كنم . "
4 - از مالك بن اعبين نقل شده است كه : " روزي نزد امام باقر (ع) رفتم و ايشان را ملاقات نمودم در حالي كه پوششي به رنگ قرمز به تن داشت . هنگام ورود خنده ام گرفت . آن حضرت فرمود : گمان مي كني نمي دانم چرا مي خندي ؟ تو از اين لباسي كه بر تن دارم خنده ات گرفته است . همانا همسرم از من تقاضا كرد آن را بپوشم و من به دليل آنكه همسرم را دوست دارم عليرغم عدم تمايل خود آنرا پوشيدم .
"با توجه به روايات ذكر شده بويژه روايت اخير اين نكته قابل اهميت است كه توجه به نياز و خواست همسر در اسلام تا حدي تأكيد شده است كه معصوم خواست همسر خويش را كه برخلاف تمايل اوست مي پذيرد و اجرا مي كند كه بي شك بيان كننده اهميت خواست زن از شوهر است.
بي ترديد توصيه دين اسلام به آراستگي شوهر براي زنان نتيجه اثرات اين عامل بر تحكيم بنيان خانواده و افزايش مهر و محبت بين زن و شوهر است .
5 - از ابي الحسين (ع) نقل شده است كه فرمودند : " آراستگي شوهر براي زن ، عفت زن را زياد مي كند."
6 - امام صادق (ع) نيز در اين مورد فرمودند: "... مرد به رنگ سياه خضاب كند كه پيامبر فرمود : ... اين كار باعث محبت و مهرباني در نزد زنانتان مي گردد ... "
7 – پيامبر(ص) در تاثير آراستگي مردان براي همسرانشان فرمود: "با حنا خضاب كنيد ، چرا كه اين كار ديده را جلا مي دهد ، باعث رويش مو مي شود ، خوشبو مي كند و باعث آرامش زن مي شود. "
8 - امام رضا(ع) نيز در خصوص فوائد خضاب كردن ازدياد توانايي جنسي مرد را ذكر فرموده اند."
امام صادق (ع) فرمود : چهار عمل از اخلاق انبياء است : 1 ) عطر زدن 2 ) با تيغ موي سر را تراشيدن 3 ) ازاله موهاي بدن با نوره 4 ) کثرت آميزش با همسر.
(4) معلوم نيس سؤال كننده اين ادعا را كه «زن حق اعتراض ندارد را از كجا آورده ‌است»؟ در چنين شرائطي زن مي‌تواند با مراجعه به محاكم و اثبات ادعاي خود، خود را خلاص كند و قطعاً مرد نمي‌تواند به چنين حكم طلاقي اعتراض نمايد


نوشته شده در   شنبه 21 خرداد 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode