مادر سردار شهيد «محمد بروجردي» با بيان اينكه تبعيت از ولي فقيه وصيت شهيد بروجردي و همه شهداست، گفت: اكنون كه خداوند آقاي خامنهاي را به عنوان رهبرمان بالاي سر ما قرار داده، بايد با حمايت از ولايت فقيه مراقب اين انقلاب باشيم تا پرچم مقدس انقلاب اسلامي را به دست صاحبش حضرت مهدي (عج) برسانيم.
خديجه محمدي در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: بنده در روستا «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد دوشادوش همسرم در زمينهاي كشاورزي كار ميكردم؛ خداوند فرزندان خوبي به ما عطا كرد اما محمد بين فرزندانم تك بود.
وي ادامه داد: پدر شهيد بروجردي در انجام فرايض ديني و ترك محرمات لحظهاي درنگ نميكرد؛ با توجه به اينكه يك كشاورز بود، هميشه به كسب روزي حلال اهتمام ميورزيد كه متأسفانه ۶ سال بعد از تولد محمد به رحمت خدا رفت و تربيت فرزندان را به تنهايي بر دوش كشيدم.
مادر سردار شهيد «محمد بروجردي» بيان كرد: بعد از وفات پدر شهيد، به همراه فرزندانم به تهران آمديم و در محله مولوي ساكن شديم؛ شهيد بروجردي از هفت سالگي در بازار و مغازه تشكدوزي با چرخ خياطي، كار ميكرد؛ او در حالي كه در بازار مشغول به كار بود، با افرادي آشنا شد كه حضرت امام خميني (ره) را به وي معرفي كردند؛ بنابراين شهيد بروجردي فعاليتهاي انقلابي خود را آغاز كرد.
وي در خصوص مبازارت شهيد بروجردي بيان كرد: محمد پس از فراخوانده شدن به خدمت سربازي، به دليل مخالفت با رژيم ستمشاهي، از پادگان فرار كرد؛ او در سال ۱۳۵۲به بهانه ديدار با برادرم، خود را به اهواز رساند؛ من ميدانستم كه ميخواست براي ديدار حضرت امام خميني (ره) راهي عراق شود، تا اينكه او را در مرز دستگير كردند؛ وقتي از خبر دستگيري محمد مطلع شدم، در آن گرماي هواي جنوب براي ديدن محمد به سوسنگرد رفتم؛ آنجا اجازه ندادند كه محمد را ببينم تا اينكه بعد از ۶ ماه شكنجه، او را از زندان آزاد كردند.
محمدي يادآور شد: در دوران رژيم طاغوت، صاحبخانه ما در مولوي از فعاليتهاي انقلابي محمد مطلع شد؛ لذا تمام اسباب و اثاثيه منزل را بيرون ريخت و برخي از مردم در آنجا روزگار ما را سياه كردند؛ اين درحالي بود كه وقتي شهيد بروجردي ميخواست وارد خانه شود، چندين بار «يا الله» ميگفت كه مبادا در حياط خانه، خانم صاحبخانه يا زني نامحرم بدون حجاب باشد.
وي بيان كرد: پس از پيروزي انقلاب اسلامي، محمد لحظهاي آرام نگرفت و در هر نقطهاي كه نياز بود، خود را به آنجا ميرساند؛ او در حالي كه كردستان توسط ضدانقلاب ناامن شده بود به دستور امام خميني (ره) به آن خطه از كشورمان رفت و مردم را از دست ضدانقلاب و منافقان نجات داد.
مادر شهيد «محمد بروجردي» افزود: پسرم با مردم كردستان نيز با رأفت و مهرباني رفتار ميكرد؛ به عنوان نمونه براي ما روايت كردهاند در منطقه سنندج يك زن باردار در حال وضع حمل بود و به خاطر شرايط ناامن منطقه، خانواده آن زن به سپاه مراجعه كردند تا او را به بيمارستان منتقل كنند، محمد نيز بدون توجه به پست و مقامي كه داشت، بلافاصله با خودرو آن زن را به درمانگاه رساند و بعد از وضع حمل، او و فرزندش را به منزل بازگرداند.
وي افزود: رزمندگان اسلام بارها براي ما تعريف كردهاند كه شهيد بروجردي شبها جوراب رزمندگان را ميشست، بدون اينكه آنها مطلع شوند؛ او چنين فرماندهي بود و من به فرزندم افتخار ميكنم.
محمدي خاطرنشان كرد: محمد براي ما و ملت خيلي عزيز بود؛ او به قدري الهي بود و رفتارهايي داشت كه ميدانستم به شهادت ميرسد؛ بعد از اينكه خبر شهادت محمد را به من دادند، به خاطر اينكه منافقان، ضدانقلاب و دشمنان خوشحال نشوند، گريه نكردم اما بغضي در گلويم ماند؛ ۳۰ سال است همينگونه زندگي ميكنم و به رضاي خداوند راضي هستم.
وي اضافه كرد: مگر امام خميني (ره) به همين راحتيها انقلاب كرد؛ شاه و عواملش مردم را خيلي اذيت كردند تا اين انقلاب به ثمر رسيد؛ مملكتي كه رهبر نداشته باشد، آن مملكت آمريكايي است.
مادر سردار شهيد بروجردي با بيان اينكه تبعيت از ولي فقيه وصيت شهيد بروجردي و همه شهداست، گفت: اكنون كه خداوند آقاي خامنهاي را به عنوان رهبرمان بالاي سر ما قرار داده، بايد با حمايت از ولايت فقيه مراقب اين انقلاب اسلامي باشيم تا پرچم مقدس انقلاب را به دست صاحبش حضرت مهدي (عج) برسانيم.