ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 14 شهريور 1403
چهارشنبه 14 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 31 تير 1394     |     کد : 91646

تعیین مسیر اقتصاد در دوران پس از تحریم

پس از قرائت بیانیه مشترک ایران و کشورهای 1+5 شرایط مناسبی برای لغو تحریم‌های اقتصادی کشور فراهم شده است که همین مساله علاوه بر صورت و ظاهر خوشایندی که دارد...

پس از قرائت بیانیه مشترک ایران و کشورهای 1+5 شرایط مناسبی برای لغو تحریم‌های اقتصادی کشور فراهم شده است که همین مساله علاوه بر صورت و ظاهر خوشایندی که دارد، ایران و اقتصاد کشورمان را در یک آزمون تاریخی قرار داده است. به عبارت دیگر، در شرایط کنونی اقتصاد ایران می‌تواند تصویر مستحکم و استواری را از خود برای آیندگان به یادگار بگذارد یا اندوه حسرت‌بار نسل‌های آینده را از همین امروز رقم بزند.

 

ورود به این بحث البته احتیاج به مقدماتی دارد که سبب می شود مسأله به طور واضح تر بیان شود. در وهله اول باید به این موضوع بپردازیم که اقتصاد چگونه دانشی است. بسیاری از دانشگاهیان و اغلب کشورهای توسعه یافته صنعتی، اقتصاد را یک دانش کاملا قابل پیش بینی، اندازه گیری و محاسبه پذیر می دانند؛ حال آن که واقعیت خلاف این است.

انسان امروز پس از عبور از هزاران سال تولید و مصرف خوداتکایی، به شرایط مازاد تولید رسیده و این مازاد را به انحای مختلف مصرف می کند.

یکی از این شیوه ها بازار است؛ بازاری که هیچ گاه در زمان انسان ابتدایی وجود نداشته، امروز به صورتی کاملا پیچیده و با قواعد و قوانین خاص پیش روی مردم قرار دارد.

اما آیا این تمام آن چیزی است که اقتصاد ایران در شرایط فعلی به آن نیاز دارد؟ آیا با گشوده شدن مرزهای کشور باید صرفا به فکر توسعه بازارهای اقتصادی در داخل و خارج کشور بود تا بتوان عایدی مادی بیشتری را نصیب اقتصاد کشور کرد؟ این اقدام گرچه مفید است اما زمانی که به زوایای پنهان آن با دقت بیشتری نگریسته شود، می توان درجه اولویت آن را اندازه گیری کرد.

جهان بینی و اقتصاد

قدری به تاریخ ایران بازگردیم. در همین کشور کسانی بوده و هستند که اضافه تولید خود را می بخشند. نه اینکه آن را در یک بازار رقابتی و با قیمت هایی که بازار تعیین می کند به فروش برسانند. این شیوه گرچه نمی تواند در کل اقتصاد جریان داشته باشد، اما به طور قطع یکی از روش های بیمه کردن اقتصاد کشوری است که پرچمدار اسلام در دنیاست. این مسأله یعنی بخشش، به جهان بینی مردم بازمی گردد و همین جهان بینی است که تعیین می کند انسان مازاد تولیدش را مصرف، توزیع یا هبه کند.

در شرایط کنونی اقتصاد ایران می تواند تصویر مستحکم و استواری را از خود برای آیندگان به یادگار بگذارد یا اندوه حسرت بار نسل های آینده را از همین امروز رقم بزند

 
 

همچنین همین جهان بینی است که تعیین می کند ایرانی در زمان خشکسالی ـ که یکی از بزرگترین موانع تولید در زمان خود بود ـ در سرزمین خود بماند و برای تولید دست به ابتکار عمل بزند و قنات حفر کند. بنابراین در کنار بعد مادی انسان، یقینا باید به بعد معنوی او هم توجه داشت؛ چه اینکه مسائلی مانند راستی، درستی، کوشش و ساده زیستی از درون همین مفهوم قابل استخراج و عینیت بخشی است و لازمه تبلور این مفهوم نیز دین است.

زمانی که دین نباشد انسان به صورتی درمی آید که دستیابی به اهداف اقتصادی تمام وجود او را تحت تأثیر قرار می دهد و ممکن است دیگر از یاری رساندن به دیگران چیزی نفهمد و حتی ضرورت بقای محیط زیست و منابع طبیعی برای نسل های آینده برایش مفهومی نداشته باشد.

نگاهی به قانون اساسی کشورمان هم گویای همین واقعیت است. این قانون تأکید دارد که اقتصاد وسیله است، نه هدف. در واقع قانون اساسی ایران به دنبال این است تا بگوید اگر انسان اقتصاد را هدف بداند دیگر جایی برای خداپرستی باقی نخواهد ماند و این درست همان چیزی است که غرب می خواهد با تأکید بر مفاهیمی از جمله حداکثر کردن سود، فارغ از هر گونه محدودیتی از جمله دین و خانواده و.... به آن برسد. حتی می توان منشأ سرکوب سیاهپوستان در آمریکا را نیز ناشی از همین تفکر دانست؛ تفکری که به منتقد ـ که انتقادات بحقی هم دارد ـ نه تنها اجازه اعلام اعتراضش را نمی دهد بلکه او را سرکوب هم می کند.

زنگ خطر برای اقتصاد ایران

لذا در شرایط کنونی ما باید ببینیم قرار است در کدام دسته قرار بگیریم. اقتصاد ایران باید تصمیم بگیرد، می خواهد در کدام مسیر طی طریق کند. متأسفانه تفکری که در سال های گذشته شاهد آن بودیم، نشأت گرفته از یک تفکر اقتصاد آزاد است که زنگ خطر را برای اقتصاد کشوری اسلامی همچون ایران به صدا درآورده است.

دلارهای ارزانی که صرف سفرهای خارجی یا واردات خودروهای لوکس برای طبقه مرفه جامعه شد، بیانگر این مسأله است که گویا نگاه دولت، تقویت ثروتمندان است؛ در حالی که قوه مجریه وظایف سنگینی در قبال طبقه ضعیف جامعه دارد.

به همین سبب باید توجه بسیار ویژه ای بر تغییر رویکردها بخصوص حمایت از اقشار ضعیف و کم درآمد صورت گیرد. بویژه در شرایطی که لغو تحریم ها می تواند زمینه ساز افزایش تولید محصولات ثانویه به منظور ایجاد اشتغال و جلوگیری از خام فروشی شود تا ضمن استفاده از شرایط جدید ایجاد شده برای اقتصاد کشور، حرکت قطار اقتصاد در مسیر آموزه های دینی، اندیشه های امام (ره)که در وصیت نامه ایشان مکتوب شده و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که در اقتصاد مقاومتی متبلور شده است، قرار گیرد.

ابراهیم رزاقی

اقتصاددان

 


نوشته شده در   چهارشنبه 31 تير 1394  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode