ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 11 شهريور 1403
يکشنبه 11 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 27 شهريور 1390     |     کد : 25463

ولي امر مسلمين : هوشيار باشيد پشت لبخند غربي ها خيانت نهفته است

رهبر معظم انقلاب اسلامي در نخستين اجلاس بيداري اسلامي، به بررسي هويت قيام ها و انقلاب منطقه پرداخته و در خصوص مخاطرات پيش روي انقلاب ها وراهكارهاي پيش گيري از آسيب ها بياناتي را ايراد كردند.

خطاب به ملت هاي منطقه
ولي امر مسلمين : هوشيار باشيد پشت لبخند غربي ها خيانت نهفته است

رهبر معظم انقلاب اسلامي در نخستين اجلاس بيداري اسلامي، به بررسي هويت قيام ها و انقلاب منطقه پرداخته و در خصوص مخاطرات پيش روي انقلاب ها وراهكارهاي پيش گيري از آسيب ها بياناتي را ايراد كردند.
مشروح بيانات حضرت آيت الله خامنه اي به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيدنا محمد و آله الطيبين و صحبه المنتجبين قال الله العزيز الحكيم: بسم الله الرحمن الرحيم يا ايها النبي اتق الله و لا تطع الكافرين و المنافقين ان الله كان عليما حكيماو اتبع ما يوحي اليك من ربك ان الله كان بما تعلمون خبيرا و توكل علي الله و كفي بالله وكيلا [ احزاب]
به حضار گرامي و ميهمانان عزيز خوشامد مي گويم. آنچه ما را در اينجا گردآورده بيداري اسلامي است يعني حالت برانگيختگي و آگاهي اي در امت اسلامي كه اكنون به تحولي بزرگ در ميان ملت هاي اين منطقه انجاميده و قيامها و انقلابهائي را پديد آورده كه هرگز در محاسبه شياطين مسلط منطقه اي و بين المللي نمي گنجيد؛ خيزشهاي عظيمي كه حصارهاي استبداد و استكبار را ويران و قواي نگهبان آنها را مغلوب و مقهور ساخته است.
شك نيست كه تحولات بزرگ اجتماعي، همواره متكي به پشتوانه هاي تاريخي و تمدني و محصول تراكم معرفتها و تجربه ها است. در صد و پنجاه سال اخير حضور شخصيت هاي فكري و جهادي بزرگ و جريان ساز اسلامي در مصر و عراق و ايران و هند و كشورهاي ديگري از آسيا و آفريقا، پيش زمينه هاي وضع كنوني دنياي اسلامند.
همچنان كه تحولات دهه هاي پنجاه و شصت ميلادي در تعدادي از اين كشورها كه به رژيم هاي غالباً متمايل به تفكرات و ايدئولوژيهاي مادي منتهي شد و به اقتضاي طبيعت خود پس از چندي در دام قدرت هاي استكباري و استعماري غرب گرفتار آمد، تجربه هاي درس آموزي اند كه سهم وافري در شكل دادن به انديشه عمومي و عميق كنوني دنياي اسلام دارند.
ماجراي انقلاب كبير اسلامي در ايران كه در آن به تعبير امام خميني عظيم، خون بر شمشير پيروز شد و تشكيل نظام ماندگار و مقتدر و شجاع و پيش رونده جمهوري اسلامي و تأثير آن در بيداري اسلامي امروز، نيز خود داستان مفصل و درخور بحث و تحقيقي است كه يقيناً فصل مشبعي در تحليل و تاريخ نگاري وضعيت كنوني دنياي اسلام را به خود اختصاص خواهد داد.
حاصل آنكه حقايق رو به افزايش كنوني در دنياي اسلام، حوادث بريده از ريشه هاي تاريخي و زمينه هاي اجتماعي و فكري نيستند تا دشمنان يا سطحي نگران بتوانند آن را موجي گذرا و حادثه اي در سطح بيانگارند و با تحليل هاي انحرافي و غرض آلود، مشعل اميد را در دل ملت ها خاموش سازند.
من در اين گفتار برادرانه مي خواهم بر روي سه نقطه اساسي درنگ كنم:
1- نگاهي اجمالي به هويت اين قيامها و انقلاب ها.
2- خطرات و آسيب هاي بزرگي كه بر سر راه آن قرار دارد.
3- پيشنهادهائي در علاج جوئي و پيشگيري از آسيب ها وخطرها.
1- در موضوع اول، به نظر من مهمترين عنصر در اين انقلابها، حضور واقعي و عمومي مردم در ميدان عمل و صحنه مبارزه و جهاد است، نه فقط با دل و خواست و ايمانشان، بلكه علاوه بر آن، با جسم و تنشان. فاصله عميقي است ميان چنين حضوري با قيامي كه به وسيله يك جمع نظامي يا حتي يك گروه مبارز مسلح در برابر چشمان بي تفاوت مردم يا حتي مورد رضايت آنان انجام مي گيرد.
در حوادث دهه پنجاه و شصت در تعدادي از كشورهاي آفريقا و آسيا، بار سنگين انقلاب را نه قشرهاي گوناگون مردم و جوانان از همه جاي كشورها، بلكه دستجات كودتاگر يا هسته هاي كوچك و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها تصميم گرفتند و عمل كردند و آنگاه كه خودشان يا نسل پس از آنها بر اثر انگيزه ها و عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض كردند، انقلابها به ضد خود تبديل شد و دشمن بار ديگر بر آن كشورها تسلط يافت.
اين بكلي متفاوت است با تحولي كه بر دوش توده مردم است و آنهايند كه جسم و جان خود را به ميدان مي آورند و با مجاهدت و فداكاري، دشمن را از صحنه بيرون مي رانند.
در اينجا اين مردم اند كه شعارها را مي سازند، هدفها را معين مي كنند، دشمن را شناسائي و معرفي و تعقيب مي كنند، آينده مطلوب را- اگرچه به اجمال- ترسيم مي كنند، و در نتيجه اجازه انحراف و سازش با دشمن و تغيير مسير را به خواص سازشكار و آلوده و به طريق اولي به عوامل نفوذي دشمن نمي دهند.
در حركت مردمي ممكن است كار انقلاب با تأخير انجام گيرد، ولي از سطحي گري و ناپايداري به دور است، كلمه طيبه اي است مصداق كلام خداوند كه فرمود:
الم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها في السما (ابراهيم-42)
من وقتي پيكر دلاور ملت پرافتخار مصر را از تلويزيون در ميدان تحرير ديدم يقين كردم كه اين انقلاب پيروز خواهد شد. حقيقتي را بگويم: پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام اسلامي در ايران كه زلزله عظيمي را در حكومت هاي دنياطلبان شرق و غرب پديد آورد و ملت هاي مسلمان را در جوش و خروشي بي سابقه انداخت، ما غالباً انتظار داشتيم كه مصر پيش از همه جا، به پا خيزد. سابقه جهاد و روشنفكري و تربيت شخصيت هاي بزرگ مجاهد و متفكر در مصر، اين توقع را در دل ما برمي انگيخت. اما از مصر صداي واضحي شنيده نمي شد. من در دل، خطاب به ملت مصر اين شعر ابوفراس را زمزمه مي كردم:
اراك عصي الدمع شيمتك الصبر- اما للهوي نهي عليك ولا امر...؟ وقتي ملت مصر را در ميدان تحرير و ميادين ديگر شهرهاي مصر ديدم، پاسخ خود را شنيدم. ملت مصر با همان زبان دل به من مي گفت: بلي انا مشتاق و عندي لوعه - ولكن مثلي لايذاع له سر...
اين سر مقدس يعني انگيزه و عزم قيام، به تدريج در ذهنيت ملت مصر قوام يافت و شكل گرفت و در لحظه مناسب تاريخي، عريان در صحنه اي پرشكوه به ميدان آمد.
تونس و يمن و ليبي و بحرين هم دقيقاً محكوم به همين حكم اند، و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلاً.
در چنين انقلاب هائي، اصول و ارزشها و هدفها، نه در مانيفست هاي پيش ساخته گروه ها و حزبها، بلكه در ذهن و دل و خواست آحاد مردم حاضر در صحنه، نگاشته و در قالب شعارها و رفتارهاي آنان اعلام و تثبيت مي شود.
با اين محاسبه به روشني مي توان تشخيص داد كه اصول انقلابهاي كنوني منطقه، مصر و ديگر كشورها، در درجه اول اينها است:
- احياء و تجديد عزت و كرامت ملي كه در طول زمان با ديكتاتوري حاكمان فاسد و با سلطه سياسي آمريكا و غرب، در هم شكسته و پايمال شده است.
- برافراشتن پرچم اسلام كه عقيده عميق و دلبستگي ديرين مردم است و برخورداري از امنيت رواني و عدالت و پيشرفت و شكوفايي اي كه جز در سايه شريعت اسلامي به دست نخواهد آمد.
- ايستادگي در برابر نفوذ و سلطه آمريكا و اروپا كه در طول دو قرن بيشترين لطمه و خسارت و تحقير را بر مردم اين كشورها وارد آورده اند.
- مبارزه با رژيم غاصب و دولت جعلي صهيونيست كه استعمار چون خنجري در پهلوي كشورهاي منطقه فرو برده و وسيله اي براي ادامه سلطه اهريمني خود ساخته و ملتي را از سرزمين تاريخي خود بيرون رانده است.
بي شك اين حقيقت كه انقلابهاي منطقه متكي به اين اصول و خواستار تحقق آنها است، مورد پسند آمريكا و غرب و صهيونيسم نيست و آنها همه تلاش خود را به كار مي برند تا آن را انكار كنند، ولي واقعيت با انكار آن دگرگون نمي شود.
مردمي بودن اين انقلابها مهمترين عنصر در تشكيل هويت آنها است. قدرت هاي خارجي كه با آخرين توانائيها و شگردهاي خود سعي مي كردند حكام مستبد و فاسد و وابسته را در اين كشورها حفظ كنند و تنها هنگامي از حمايت آنها دست برداشتند كه قيام و عزم مردم، هيچگونه اميدي براي آنها باقي نگذاشت، حق ندارند خود را در پيروزي اين انقلابها سهيم بدانند. در جائي مانند ليبي هم، ورود و دخالت آمريكا و ناتو نمي تواند حقيقت را مشوب كند. در ليبي، ناتو ضايعه هاي بي جبران آفريده است.
اگر دخالت نظامي ناتو و آمريكا نبود، ممكن بود مردم اندكي ديرتر پيروز شوند ولي در عوض اين همه زيرساخت نابود نمي شد، اين همه نفوس بي گناه از زنان و كودكان كشته نمي شدند و آنگاه دشمناني كه خود سالها همراه و همدست قذافي بوده اند مدعي حق دخالت در اين كشور مظلوم و جنگ زده، نمي شدند.
مردم و نخبگان مردمي و كساني كه از مردم برآمده اند، خود صاحبان اين انقلابها و متعهد به حراست از آن و ترسيم كننده مسير آينده و رو به تكامل آن مي باشند و خواهند بود ان شاءالله.
2- در موضوع آسيب ها و خطرها ... نخست بايد تاكيد كنم كه خطر هست ولي راه مصونيت از آن نيز هست. توجه به خطر نبايد ملتها را بترساند. بگذاريد دشمنانتان از شما بترسند و بدانيد كه: ان كيد الشيطان كان ضعيفا. خداوند درباره گروهي از مجاهدان صدر اسلام مي فرمايد: الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكيل. فانقلبوا بنعمه من الله و فضل لم يمسسهم سوء و اتبعوا رضوان الله و الله ذو فضل عظيم.
خطرها را بايد شناخت تا در مواجهه با آن حيرت و ترديد پيش نيايد و چاره و علاج، شناخته شده باشد.
ما با اين خطرها پس از پيروزي انقلاب اسلامي روبرو شديم و آنها را شناختيم و تجربه كرديم و بخواست خدا و رهبري امام خميني و بصيرت و فداكاري مردممان از بيشتر آنها به سلامت گذشتيم، البته توطئه ها از سوي دشمن و عزم راسخ از سوي ملت، همچنان ادامه دارد.
من اين آسيب ها را به دو قسم تقسيم مي كنم: آنها كه در درون خود ما ريشه دارد و از ضعفهاي ما برمي خيزد، و آنها كه دشمن بطور مستقيم آن را برنامه ريزي مي كند.
دسته اول، چيزهائي از اين قبيل است: احساس و گمان اينكه با سقوط حاكم وابسته و فاسد و ديكتاتور، كار تمام شد. راحتي خيال ناشي از احساس پيروزي و به دنبال آن كم شدن انگيزه ها و سست شدن عزمها، نخستين خطر است، و آنگاه اين خطر مهيب تر مي شود كه اشخاص درصدد تصاحب سهم ويژه در غنيمت به دست آمده باشند.
ماجراي جنگ احد و غنيمت جوئي مدافعان تنگه كه به شكست مسلمانان انجاميد و مجاهدان از سوي خداوند متعال سرزنش شدند، يك نمونه نمادين است كه هرگز نبايد از يادها برود. مرعوب شدن از هيمنه ظاهري مستكبران و احساس ترس از آمريكا و ديگر قدرتهاي مداخله گر آسيب ديگري از اين دسته است كه بايد از آن پرهيز كرد. نخبگان شجاع و جوانها بايد اين ترس را از دلها بيرون كنند.
اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده ها و حمايتهاي آنها افتادن نيز آسيب بزرگ ديگري است كه بطور ويژه بايد پيشروان و نخبگان از آن برحذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس بايد شناخت و از كيد او كه در مواردي در پس ظاهر دوستي و كمك پنهان مي شود بايد ملت و انقلاب را مصون ساخت. روي ديگر اين صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را بايد با تدبير و حزم در هم آميخت. در مقابل شيطان، جن و انس، بايد همه ذخائر الهي در وجود خود را به كار گرفت. ايجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابيون و رخنه در پشت جبهه مبارزه، نيز آفتي بزرگ است كه با همه توان بايد از آن گريخت.
آسيبهاي دسته دوم را غالبا ملتهاي اين منطقه در حوادث گوناگون آزموده اند، نخستين آسيب، بر روي كار آوردن عناصري است كه خود را متعهد به آمريكا و غرب مي دانند. غرب مي كوشد پس از سقوط ناگزير مهره هاي وابسته، اصل سيستم و اهرمهاي اصلي قدرت را حفظ كند و سر ديگري را بر روي اين بدن بگذارد و بدين وسيله سلطه خود را همچنان ادامه دهد. اين به معناي هدر رفتن همه تلاشها و مجاهدتها است. در اين مرحله اگر با مقاومت و هشياري مردم مواجه شوند، مي كوشند تا بديل هاي انحرافي گوناگون در پيش پاي نهضت و مردم بگذارند. اين سناريو مي تواند پيشنهاد مدلهاي حكومتي و قانون اساسي هائي باشد كه كشورهاي اسلامي را بار ديگر در دام وابستگي فرهنگي و سياسي و اقتصادي به غرب بيفكند، و مي تواند نفوذ ميان انقلابيون و تقويت مالي و رسانه اي يك جريان نامطمئن و به حاشيه راندن جريانهاي اصيل در انقلاب باشد. اين نيز به معني بازگرداندن سلطه غرب و تثبيت مدلهاي نوسازي شده غربي و بيگانه از اصول انقلاب و در نهايت، تسلط بر اوضاع است.
اگر اين تاكتيك نيز به نتيجه نرسد، تجربه ها به ما مي گويد كه آنگاه روش هائي چون هرج و مرج و تروريزم و جنگ داخلي ميان پيروان اديان يا قوميتها يا قبائل و احزاب و يا حتي ميان ملتها و دولتهاي همسايه، و همراه با آن، حصر اقتصادي و تحريم و بلوكه كردن سرمايه هاي ملي و نيز هجوم همه جانبه تبليغاتي و رسانه اي را در پيش خواهند گرفت. مقصود آنان از اين همه، خسته و نوميد كردن مردم و مردد و پشيمان كردن مبارزان است. كه مي دانند در اين صورت، شكست دادن انقلاب، ممكن و آسان خواهد شد. ترور نخبگان صالح و موثر يا بدنام كردن برخي از آنان و از سويي خريدن كساني از سست عنصران، نيز در شمار روشهاي متداول قدرتهاي غربي و مدعيان تمدن و اخلاق است.
در ايران اسلامي، اسناد لانه جاسوسي كه به دست انقلاب افتاد، نشان داد كه همه اين توطئه ها، بدقت از سوي رژيم ايالات متحده آمريكا براي ملت ايران برنامه ريزي شده بود. براي آنان بازگرداندن ارتجاع و استبداد و حاكميت وابسته در كشورهاي انقلابي، اصلي است كه همه اين روشهاي كثيف را تجويز مي كند.
3-در آخرين بخش سخنانم، توصيه هائي را بر اساس تجربه عيني خودمان در ايران و آنچه از مطالعه دقيق ديگر كشورها به دست آمده است، در معرض ديد و تشخيص و انتخاب شما ميگذارم. شك نيست كه شرائط ملتها و كشورها در همه چيز يكسان نيست ولي بيناتي وجود دارد كه ميتواند براي همه مفيد باشد.
اولين سخن آن است كه با توكل به خداوند و اعتماد و حسن ظن به وعده هاي مؤكد نصرت الهي در قرآن و بكارگيري خرد و عزم و شجاعت، ميتوان بر همه اين موانع فائق آمد و پيروزمندانه از آنها عبور كرد. البته كاري كه شما بدان همت گماشته ايد بسي بزرگ و سرنوشت ساز است، پس بايد زحمات بزرگ را هم بخاطر آن تحمل كرد. اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرموده است: فان الله لم يقصم جباري دهرقط الا بعد تمهيل و رخاء و لم يجبر عظم احد من الامم الا بعد ازل و بلاء و في دون ما استقبلتم من عتب و ما استدبرتم من خطب معتبر.
توصيه مهم آن است كه خود را همواره در ميدان بدانيد: فاذا فرغت فانصب، هميشه خداوند را حاضر و كمك كار خود بدانيد؛ و الي ربك فارغب، و پيروزيها ما را دچار غرور و غفلت نكند: اذا جاءنصرالله والفتح و رأيت الناس يدخلون في دين الله افواجاً فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان تواباً اينها پشتوانه هاي حقيقي يك ملت مؤمن است.
توصيه ديگر، بازخواني دائمي اصول انقلاب است. شعارها و اصول بايد تنقيح و با مباني و محكمات اسلام تطبيق داده شوند. استقلال، آزادي، عدالتخواهي، تسليم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفي تبعيضهاي قومي و نژادي و مذهبي، نفي صريح صهيونيزم. اينها اركان نهضت هاي امروز كشورهاي اسلامي است و همه برگرفته از اسلام و قرآن است.
اصولتان را روي كاغذ بنويسيد: اصالتهاي خود را با حساسيت بالا حفظ كنيد؛ نگذاريد اصول نظام آينده شما را دشمنان شما بنويسند؛ نگذاريد اصول اسلامي در پاي منافع زودگذر قرباني شود. انحراف در انقلابها از انحراف در شعارها و هدفها، آغاز ميشود. هرگز به آمريكا و ناتو و به رژيمهاي جنايتكاري چون انگليس و فرانسه و ايتاليا كه زماني دراز سرزمين شما را ميان خود تقسيم و غارت كردند اعتماد نكنيد؛ به آنها سوءظن داشته باشيد و لبخند آنها را باور نكنيد؛ پشت اين لبخندها و وعده ها، توطئه ها و خيانت نهفته است. راه حل خود را خود با بهره گيري از سرچشمه فياض اسلام به دست آوريد و نسخه هاي بيگانه را به خودشان پس دهيد.
توصيه مهم ديگر پرهيز از اختلافات مذهبي، قومي، نژادي، قبيله اي و مرزي است. تفاوتها را به رسميت بشناسيد و آن را مديريت كنيد. تفاهم ميان مذاهب اسلامي كليد نجات است. آنها كه آتش تفرقه مذهبي را با تكفير اين و آن دامن ميزنند، اگر خودشان هم ندانند مزدور و عمله شيطانند.
نظام سازي كار بزرگ و اصلي شما است. اين كاري پيچيده و دشوار است. نگذاريد الگوهاي لائيك يا ليبراليسم غربي، يا ناسيوناليسم افراطي، با گرايشهاي چپ ماركسيستي خود را بر شما تحميل كند.
اردوگاه شرق چپ فرو ريخت و بلوك غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پامانده و عاقبت خيري براي آن متصور نيست.
گذشت زمان به زيان آنها و به سود جريان اسلام است.
هدف نهائي را بايد امت واحده اسلامي و ايجاد تمدن اسلامي جديد بر پايه دين و عقلانيت و علم و اخلاق، قرار داد.
آزادي فلسطين از چنگال درنده صهيونيستها نيز هدفي بزرگ است. كشورهاي بالكان و قفقاز و آسياي غربي پس از هشتاد سال از چنگال شوروي سابق نجات يافتند؛ چرا فلسطين مظلوم نتواند پس از هفتاد سال از اسارت صهيونيستهاي ظالم نجات يابد؟
نسل امروز كشورهاي اسلامي اين ظرفيت را دارد كه به چنين كارهاي بزرگي بپردازد. نسل جوان امروز مايه افتخار نسلهاي پيشين خويش است. بقول شاعر عرب:
قالوا: ابوالصخر من شيبان قلت لهم كلا لعمري ولكن منه شيبان
و كم آب قد علا يابن دري شرف كما علا برسول الله عدنان
به نسل جوان خود اعتماد كنيد، روح اعتماد به نفس را در آنان زنده كنيد، و از تجربه هاي مجربان و پيران، آنها را بهره مند سازيد.
دو نكته مهم در اينجا وجود دارد: اول آنكه ملتهاي انقلاب كرده و آزاد شده يكي از مهمترين خواسته هايشان حضور و نقش قاطع مردم و آرائشان در مديريت كشور است، و چون مؤمن به اسلامند، پس مطلوب آنان «نظام مردمسالاري اسلامي» است، يعني حاكمان با رأي مردم برگزيده مي شوند و ارزشها و اصول حاكم بر جامعه، اصول مبتني بر معرفت و شريعت اسلامي است. اين خود مي تواند در كشورهاي گوناگون به اقتضاي شرائط، با شيوه ها و شكل هاي گوناگون تحقق يابد ولي با حساسيت كامل بايد مراقب بود كه اين با دموكراسي ليبرال غربي اشتباه نشود. دموكراسي لائيك و در مواردي ضد مذهب غربي با مردمسالاري اسلامي كه متعهد به ارزشها و خطوط اصلي اسلامي در نظام كشور است، هيچ نسبتي ندارد.
نكته دوم آن است كه اسلامگرائي نبايد با تحجر و قشري گري و تعصبهاي جاهلانه و افراطي مشتبه گردد. مرز ميان اين دو نيز بايد پررنگ باشد. افراطهاي مذهبي كه غالباً با خشونت كور همراه است، عامل عقب ماندگي و دور شدن از هدفهاي والاي انقلاب است، و اين به نوبه خود مايه جداشدن مردم و در نتيجه شكست انقلاب خواهد بود.
خلاصه كنم: سخن از بيداري اسلامي، سخن از يك مفهوم نامشخص و مبهم و قابل تأويل و تفسير نيست؛ سخن از يك واقعيت خارجي مشهود و محسوس است كه فضا را انباشته و قيامها و انقلابهاي بزرگي را پديد آورده و مهره هاي خطرناكي از جبهه دشمن را ساقط كرده و از صحنه بيرون رانده است. با اين حال، صحنه همچنان سيال و نيازمند شكل دادن و به سرانجام رساندن است. آياتي كه در طليعه سخن تلاوت شد دستور العمل كامل و كارسازي است؛ براي هميشه و بويژه در اين برهه حساس و سرنوشت ساز. خطاب به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله است، ولي در واقع ما همگي بدان مخاطب و مكلفيم. در اين آيات، تقوا با همان معني بلند و گسترده اش، اولين توصيه است، و سپس سرپيچيدن از فرمانبري كافران و منافقان، و پيروي از وحي الهي، و سرانجام توكل و اعتماد به خداوند...
بار ديگر اين آيات را مرور كنيم: بسم الله الرحمن الرحيم يا ايها النبي اتق الله و لاتطع الكافرين و المنافقين ان الله كان عليما حكيما و اتبع ما يوحي اليك من ربك ان الله كان بما تعملون خبيرا و توكل علي الله و كفي بالله وكيلا.
والسلام عليكم و رحمه الله
بيداري اسلامي، ملت هاي مسلمان را از اسارت
رها مي سازد
دبير كل نخستين همايش بين المللي بيداري اسلامي نيز در اين همايش با بيان اينكه جنبش بيداري اسلامي خواستار تعامل عادلانه و عزت مندانه با جهان است، افزود: فلسطين و مقاومت به عنوان اصلي ترين مسئله جهان اسلام به يكي از اركان بيداري اسلامي تبديل شده است.
دكتر علي اكبر ولايتي در مراسم افتتاحيه اين همايش ادامه داد: موج جديد بيداري اسلامي كه موجب سرافرازي ملت هاي مسلمان شده و ما را گرد هم آورده، ريشه در قرآن، سنت و تكيه بر حضور مردم در عرصه هاي سياسي و اجتماعي دارد.
دبيركل نخستين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي گفت: اين باور ايماني به همراه خودباوري منبع الهام بخش جنبش هاي كنوني در كشورهاي اسلامي بوده است و اراده مردم در تعيين سرنوشت خويش مردمسالاري ديني را به ارمغان آورده است.
وي ادامه داد: اين حركت عظيم و پرشور خواستار تعامل عادلانه و عزت مند با جهان است و بر استقلال سياسي خود تاكيد كرده و هرگونه سلطه گري و سلطه پذيري را نفي مي كند.
مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل تصريح كرد: بيداري اسلامي خودآگاهي گسترده و عميقي است كه مي كوشد ملت هاي مسلمان را از اسارت فكري، سياسي و اقتصادي رها ساخته و عزت و پيشرفت و همدلي را بين آحاد اسلامي محقق سازد.
وي افزود: فلسطين و قدس شريف و مقاومت به عنوان اصلي ترين مسئله جهان اسلام به يكي از اركان بيداري اسلامي تبديل شده است.
ولايتي افزود: در آستانه اين تحولات بنيادين رهبر انقلاب در استمرار انديشه حضرت امام خميني(ره) احياگر بزرگ اسلامي در تاريخ معاصر، با بصيرت و دورانديشي بيداري اسلامي را به مسلمانان جهان بشارت دادند و اين گردهمايي جز در پي رهنمودهاي ايشان ميسر نبود.
دبيركل همايش بين المللي بيداري اسلامي با تشكر از نهادها، سازمانها و شخصيت هايي كه در برپايي اين اجلاس مشاركت داشتند، يادآور شد: اجلاس مذكور با حضور بيش از 007 نفر از انديشمندان، علما و رهبران مقاومت از سراسر جهان اسلام برگزار مي شود.
وي در پايان گفت: در اين اجلاس در 5 نشست تخصصي مهمترين دستاوردها، فرصت ها، چالش ها و افق هاي آينده جنبش بيداري اسلامي مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.







نوشته شده در   يکشنبه 27 شهريور 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode