ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 دي 1404
پنجشنبه 4 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 28 فروردين 1390     |     کد : 18214

فراغ بهشت

بهشت يعني پاكي و پاكي يعني فاطمه و فاطمه يعني قرآن و حديث طهارتِ فاطمه مقدمه نزول آيه تطير است و اين طهارت داستاني دارد: روزي و روزگاري پدري كه صورتش مثل ماه مي‌درخشيد به خانه دخترش فاطمه (س) ‌آمد و گفت: ...اني اجد في بدني ضعفا... در بدنم ضعفي احساس مي‌كنم...


بهشت يعني پاكي و پاكي يعني فاطمه و فاطمه يعني قرآن و حديث طهارتِ فاطمه مقدمه نزول آيه تطير است و اين طهارت داستاني دارد: روزي و روزگاري پدري كه صورتش مثل ماه مي‌درخشيد به خانه دخترش فاطمه (س) ‌آمد و گفت: ...اني اجد في بدني ضعفا... در بدنم ضعفي احساس مي‌كنم...

دختر هراسان گفت: اعيذك بالله يا ابتاه من الضعف، از ضعف تو به خدا پناه مي‌برم. پدر از دختر خواست تا با كساء يماني او را بپوشاند و دختر چنين كرد. اندكي بعد فرزند بزرگ دختر، حسن (ع) آمد. به مادر سلام كرد و گفت اينجا رايحه طيبه‌اي به مشامم مي‌رسد؛ مثل بوی خوش جدم رسول‌الله (ص). و مادر پاسخ داد: نعم ان جدك تحت الكساء.

فرزند نزد جدش رفت و عرض كرد: السلام عليك یا جداه يا رسول‌الله، آيا اجازه مي‌دهي نزد تو داخل كساء شوم؟ پيامبر (ص) فرمود: و عليك السلام يا ولدي و يا صاحب حوضي قد اذنت لك. ساعتي گذشت و فرزند ديگر آمد و به مادر سلام كرد و مادر پاسخ داد: سلام بر تو ‌اي فرزندم، نور چشمم و ميوه دلم. فرزند كوچك‌تر (حسين (ع)) همان سوال برادر را از مادر پرسيد و مادر همان پاسخ را فرمود. او هم به سراغ پيامبر (ص) رفت و اجازه خواست تا با آن دو همراه شود و رسول خدا (ص) پاسخ داد: و عليك‌السلام يا ولدي و يا شافع امتي قد اذنت لك.
در اين هنگام پدر خانواده علي بن ابيطالب (ع) وارد شد و فرمود: سلام بر تو اي دختر رسول خدا (ص) و فاطمه (ع) پاسخ داد: و عليك السلام يا ابالحسن يا اميرالمومنين.

علي (ع) نيز همان سوال را پرسيد: اني اشم عندك رائحه طيبه كانها رائحه اخي و ابن عمي رسول‌الله... و فاطمه (س) همان پاسخ را داد: ‌ها هو و مع ولديك تحت الكساء. آري پيامبر (ص) به همراه دو فرزندت داخل كساء هستند. علي (ع) هم از پيامبر (ص) اجازه خواست و پيامبر (ص) با زيباترين عبارات پاسخ داد: و عليك‌السلام يا اخي يا وصيي و خليفتي و صاحب لوايي قد اذنت لك. حالا فقط فاطمه(س) مانده بود كه او هم به سمت كساء رفت بر پدر سلام كرد و اجازه خواست تا داخل شود و پدر به پاره تنش نيز اذن ورود داد: و عليك‌السلام يا بنتي يا بضعتي قد اذنت لك...

وقتي تمام خانواده فاطمه (س) زير كساء جمع شدند رسول خدا (ص) دو سمت كساء را گرفت و به خدا عرض كرد:

اللهم ان هولاء اهل بيتي و خاصّتي و حامتي لحمهم لحمی و دمهم دمي يولمني مايولمهم و يحزنني ما يحزنهم...

خداوندا، اينها اهل بيت و خواص من هستند گوشت و خونشان، گوشت و خون من است. هر كه آنها را آزار دهد مرا آزرده و هر كه آنها را محزون كند مرا محزون كرده. با هر كه با آنها جنگ و ستيز دارد در جنگم و با كسي كه با ايشان در صلح و دوستي است، دوستم.

با دشمنانشان دشمنم و دوستانشان را دوست دارم. آنها از من و من از آنها هستم و بعد بهترين دعا را براي آنها فرمود:

فاجعل صلواتك و بركاتك و رحمتك و غفرانك و رضوانك علي و عليهم و اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا

سپس خداوند به فرشته‌ها و ساكنين آسمان‌ها خطاب مي‌كند: همانا من آسمان افراشته و زمين گسترده و ماه منير و خورشيد تابان و فلك دوار و درياي مواج و كشتي سيار را خلق نكردم مگر براي محبت اين پنج نفر كه داخل كساء هستند. و جبرئيل (ع) پرسيد چه كساني در زير كسائند؟ خداوند در معرفي آنان فرمود: هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها. خداوند تنها از نام «فاطمه» استفاده كرد و چهار نفر ديگر را با ضمير به اين نام مبارك ارجاع داد؛ فاطمه و پدر فاطمه و همسر فاطمه و پسران فاطمه. آنگاه جبرئيل (ع) از خداوند اجازه مي‌گيرد تا به زمين بیاید و ششمين نفر آن پنج تن باشد.


خداوند به او اجازه مي‌دهد و جبرئيل (ع) نزول مي‌كند به پيامبر (ص) سلام مي‌كند و مي‌گويد:

خداوند علي اعلي به تو سلام مي‌رساند و سوگند ياد مي‌كند تمام هستي را براي محبت شما آفريده و به من اجازه داده تا بر شما وارد شوم آيا شما نيز اجازه ورود به من مي‌دهيد؟

پيامبر (ص) فرمود: و عليك السلام يا امين وحي‌الله انه نعم قد اذنت لك.

وقتي با اجازه پيامبر جبرئيل وارد خانه فاطمه (س) شد، آيه تطهير را خواند: انما يريد‌الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا

خانه‌اي كه محل نزول جبرئيل بود! نه! خانه‌اي كه جبرئيل (ع) امين وحي، ملك مقرب خدا، حامل عرش، براي ورود در آن ابتدا از خداوند و سپس از رسول او كسب اجازه مي‌كند تا از عالم قدس در آن داخل شود!

اين خانه از آنچنان طهارت و عظمتي برخوردار است كه افلاكيان از آن حريم مي‌گيرند...

بايد هم چنين باشد. خانه‌اي كه پيامبر (ص) هرگاه دلش براي بهشت تنگ مي‌شد، به آنجا مي‌آمد و بوي فاطمه (س) را استشمام مي‌كرد و در هر سفري كه مي‌رفت، آخرين منزلي بود كه با آن وداع مي‌كرد و نخستين محلي بود كه در بازگشت به آن مراجعت مي‌كرد.

خانه‌اي كه پيامبر (ص) هر نااميد و بي‌پناهي را به آن راهنمايي مي‌كرد راضي برمي‌گشت... . و انسان خاكي چقدر بايد از شرافتش ساقط شده باشد تا چنين بهشتي را به آتش بكشد؟! شايد دودي كه از اين خانه تا ابد به آسمان بلند است علامتي است كه دوستداران پيامبر (ص) كوثرش را گم نكنند هرچند تربت پاره تنش را پيدا نكنند. چرا كه قطره براي پاك شدندش بايد به دريا وصل باشد.

فاطمه مروي


نوشته شده در   يکشنبه 28 فروردين 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode