به گزارش خبرگزاری مهر مطلبی از آیت الله قرهی در مورد رمز پیروزی امام خمینی(ره) در پی می آید.
رمز پیروزی امام اخلاص بود، امّا رمز ورود ایشان به این جرگه این بود که خودشان فرمودند: از روز نخست چشم امیدی به هیچ کس جز خدا نداشتم. وقتی اینگونه شد خدا هم مردم را به سمت او هدایت میکند.
لذا مردان خدا اینگونه هستند، این که فلان حزب یا فلان گروه من را حمایت میکند یا نمیکند، برای آنها مهم نیست. اگر کسی این حال را پیدا کرد که فقط گفت: خدا از من راضی است یا نه، پیروز میشود.
حضرت شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز و آن آیت عظمی، شاگرد بزرگوارشان، سیّد مرتضی نکته بسیار عالی و عظیمی را میفرمودند که بسیار تکاندهنده است.
ایشان ذیل همین فرمایش حضرت صادق القول و الفعل(ع) - که فرمودند: وقتی فردای قیامت مخلصین عالم میآیند «فهم الّذين تمرّ صحفهم يوم القيامة فرغاً» پرونده آنها سفید و خالی است و وقتی مابین دست خدا قرار میگیرند، آن موقع از سرّ پر میشود «و إذا وقفوا بين يديه تعالى ملأها من سر ما أسروا إليه»، تازه عنوان سرّ هم میگوید که ما نفهمیم چه پر میکنند - میفرمایند: دلیل این است که اگر مخلصین عالم در دنیا متوجّه شوند که پروردگار عالم بهواسطه این اخلاص چه چیزی به آنها مرحمت کرده، بلافاصله بهواسطه این مقامات عظمایی که میبینند از دنیا میروند. آنقدر لطف و محبّت است که به تعبیر عامیانه سنگکوب میکنند.
شاید یک معنا هم آن باشد که اولیاء به آن اشارهای کردند و آن این که آنجا پروردگار عالم مقام «قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» [۱] را نشان میدهد. دیگر آنجا به «جَنَّتی» [۲] حضرت حق میرسند. دیگر جز حضرت حق هیچ نمیبینند و آنجاست که چنین لذّتی میبرند که میبینند همه چیز در ید قدرت آنهاست. دیگر به عالم مسلّطند، به جنّت مسلّطند. اوّل و آخر جنّت را میبینند. آن هم جنّتی که پیامبر(ص) وقتی در معراج با آن ملک طیّار رفتند که او با سرعت رفت چون نمیتوانست توقّف کند. حضرت فرمودند: از کی طیر داری؟ شروع کرد گفتن که از کی من طیر دارم به تعبیر امروزیها سرعت فوق صوت داشت فرمودند: تمام شده؟ گفت: نه تازه مسیرخانه یک مؤمن را دارم اندازهگیری میکنم! غوغایی است! شاید به تعبیر آیتالله العظمی بهجت(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن بهجتالقلوب از این ملک طیّارها زیاد باشد که دارد خانه مؤمن را اندازهگیری میکند، امّا این مخلصین عالم چنان تسلّط پیدا میکنند که اوّل و آخر جنّت را هم میبینند.
یعنی میتوان گفت مثل یک گوی که در دست کسی باشد، آنگونه است. اصلاً تمام خلقت، کرات، منظومهها، آسمانها و زمین همه و همه در ید قدرت خداست، چون خودش خالق است. حضرت حق خود کن فیکون کرده است، خود میداند. امّا مؤمن مخلص هم به آن مقام میرسد، «عبدی أطعنی أجعلک مِثلی] أَو مَثَلی [». اوجش که اولیاء خدا بیان میفرمایند، این است. البتّه طبیعی است من که هنوز جلوی پایم را نمیبینم، این حرف بزرگان را چه میفهمم!؟
خود حضرت فرمودند: «إن للّه عباداً عاملوه بخالص من سرّه». خدا به اینها چه بدهد؟ بگوید دو باغ در بهشت می دهم!؟ باغهایی مثلاً هر کدام به اندازه این دنیا!؟ نه، هر چه بدهد کم است. دیگر عالم در دست آنهاست.
این چیست که شفاعت را هم به دست مثل مولیالموالی(ع) می سپارد!؟ پیشوای شافعیها می گوید: «علیٌ حُبُّهُ جُنّه، قسیم النّار و الجنة». چه زمانی میتواند قسیم النّار و الجنّه باشد؟ آن موقعی که به همه جنّت مسلّط باشد. آن موقعی که به قول فرمایش خودشان طرق آسمانها را بهتر از زمین بدانند. اوّل مخلصین عالم خود حضرات معصومین(ع) هستند و در این شکّی نیست. بعد تالیتلوهای معصوم، آنها که بندگی خدا را فقط برای خدا انجام میدهند به این مقام می رسند.
شرطش این است که به هیچ عنوان نگاهشان به دست دیگران نباشد «اوّل الاخلاص الیأس ممّا فی ایدی النّاس». یأس یعنی این که بداند آن که بخواهد انتخاب کند اوست، نه اینکه فلانی و فلانی من را انتخاب می کنند. اگر خدا بخواهد این محبّت را در دل مردم می اندازد.
مثل این که همه مردم نمیشناختند که امام، امّا امامبرای خدا کار کردند و مردم به جایی رسیدند که فریاد می زدند: «خمینی عزیزم! بگو تا خون بریزم»؛ چون اتّکای امامخدا بود، خدا هم اینگونه معامله می کند.
خدا آقا معلّم دامغانی ، آن عارف بزرگوار را رحمت کند، ایشان فرمودند: امام به بنده و بعضی از آقایان دیگر فرمودند: به خدا قسم برای من درود گفتنها هیچ اثری نداشت. ایشان اصلاً هیچ نمیدید، خدا میدید. آنجا هم که میگوید: مردم، به واسطه اینکه مردم الهی هستند، میگوید مردم. مردان خدا دوست دارند مردم را به خدا نزدیک کنند، برای همین می گویند مردم.
اصلاً نه تنها یأس از مردم، اوّلِ اخلاص است، بلکه مولیالموالی(ع) می فرمایند: «أصل الإخلاص اليأس مما في أيدي الناس» [۳] اصل اخلاص این است که از همه ببرید، بگویید: فقط خدا.
عرض کردم بریدن این نیست که بین مردم نباشید، خیر در مردم هستید با مردم هستید، با آنها رفت و آمد دارید، امّا همهاش خدا. در نشستن و برخاستن خدا را ببینید.
[۱] نجم/ ۹
[۲] فجر/ ۳۰
[۳] غررالحكم، حدیث: ۳۹۸