نتايج آخرين تحقيقاتي كه در جمعيت دانشآموزي مقطع راهنمايي و دبيرستان (پايان سن بلوغ) مدارس سراسر كشور انجام شده از كاهش چهار سانتيمتري رشد اين گروه سني و افزايش ٣٠ درصدي خرابي دندانها نسبت به نسل پيش از خود هشدار ميدهد.
عزيزالله كمالزاده، دكتراي تغذيه و فيزيولوژي و مشاور تغذيه برنامه جهاني غذا در گفتوگو با «اعتماد» در حالي به نتايج اين تحقيق اشاره ميكند كه گزارشهاي رسمي وزارت بهداشت حكايت از آن دارد كه ظرف ١٥ الي ٢٠ سال گذشته (بازه زماني مورد اشاره در اين تحقيق كشوري) مصرف لبنيات در كشور فقط يك دهم درصد رشد داشته است.
كاهش مصرف لبنيات در ايران نگرانكننده است
بر اساس گزارشهاي رسمي، ظرف سه سال گذشته و پس از اجراي فاز نخست هدفمندي يارانهها، مصرف شير و فرآوردههاي آن در كشور با كاهش ٢٢ درصدي مواجه شده است. اگرچه گراني قيمت لبنيات به علت حذف سهم يارانه مصرفكننده از سبد درآمد توليدكنندگان فرآوردههاي لبني و مجوز دولت براي افزايش قيمت بدون درنظر گرفتن شرايط اقتصادي خانوار، علت مهمي در كاهش گرايش مردم به خريد لبنيات بوده اما در سوي مقابل ميتوان شاهد بود كه مواد غذايي مضر بر سلامت هم طي اين مدت از افزايش قيمت بينصيب نبوده در حالي كه مصرف اين اقلام غذايي در مقايسه با لبنيات نه تنها كاهش نداشته بلكه چنان افزايش يافته كه برخي آمارها براي ايران رتبه جهاني ايجاد كند. سيد حسن قاضيزاده هاشمي، وزير بهداشت هم روز پنجشنبه و در بازديد از يك واحد دامداري در ورامين، يكي از مهمترين دلايل كاهش مصرف لبنيات طي سالهاي گذشته را نه گراني قيمت اين محصولات بلكه تنزل فرهنگ تغذيهاي مردم عنوان كرد و مصداق اين تنزل را ترجيح مردم به خريد تنقلات بي ارزش همچون چيپس و پفك نسبت به لبنيات دانست كه قيمتي نه كمتر از فرآوردههاي لبني داشته بلكه حتي در قياس با خواص تغذيهاي لبنيات و محاسبه عوارض مصرف اين اقلام غذايي مضر، بسيار گرانتر هم تمام ميشوند.
ناصر كلانتري، رييس سابق انستيتو تحقيقات تغذيه در گفتوگو با «اعتماد»، همسو با متولي سلامت، ضمن رد تمام اعتراضها نسبت به قيمت لبنيات به عنوان يك عامل تاثيرگذار در كاهش مصرف اين مواد غذايي ميگويد: «٢٠ درصد جامعه دچار گرفتاريهاي اقتصادي هستند كه در تنگناي مالي براي تامين مواد غذايي قرار دارند. از اين ٢٠ درصد، ٩ درصد با چنان فقر شديدي مواجهند كه حتي در تامين كالري و پروتئين اوليه مورد نياز همچون نان روزانه هم ناتوانند اما ١١ درصد باقي، در فقر متوسط قرار دارند. غير از اين ٢٠ درصد كه بايد با كالري و پروتئين اعطايي از سوي دولت تقويت و تغذيه شوند، ٨٠ درصد جمعيت كشور نه به دليل فقر مالي بلكه به علت فقر فرهنگي دچار اختلالات تغذيهاي هستند و شايد يكي از مهمترين وظايف وزارت بهداشت و دولت به جاي تزريق يارانه به محصولات غذايي، ارتقاي فرهنگ مردم نسبت به فوايد مواد غذايي مفيد و نقش آن در بهبود كيفيت زندگي و سلامت باشد. در واقع تعداد زيادي از همين ٨٠ درصد جمعيت خارج از دايره فقر، بايد آموزش ببينند نسبت به اينكه روزانه به ١٠٠٠ تا ١٢٠٠ ميليگرم كلسيم نياز دارند و تنها منبع تامين كننده سهم عمده كلسيم مورد نياز بدن، لبنيات است كه كره و خامه و سرشير هم در فهرست لبنيات نبوده بلكه در گروه چربيها قرار دارند و بايد به ميزان كمتري مصرف شوند.»
كلانتري با تاكيد بر اينكه لبنيات مورد نياز، شير و ماست و پنير كم چرب (با چربي حداكثر ٥/٢ درصد) و دوغ بدون گاز و كشك و بعضا، بستني سفيد و پاستوريزه است و ٤ الي ٥ واحد لبنيات ميتواند نياز روزانه كلسيم يك فرد بزرگسال را تامين كند در توضيح عوارض ناشي از قطع يا كاهش مصرف لبنيات ميگويد: «محروميت بدن از كلسيم و پروتئين بسيار مرغوب و ريز مغذيها و ويتامينهاي D، گروه B، C و A و E و فسفر از مهمترين عوارض ناشي از اين كاهش يا قطع مصرف لبنيات است كه به پوكي استخوان، شكستگي استخوان در بزرگسالي، توقف رشد استخوانهاي بلند، تخريب زودهنگام دندانها، سو تغذيه پروتييني، بياشتهايي و كماشتهايي، اختلالات حفره دهاني، اختلال در متابوليسم غذا در بدن، اختلالات بينايي و نقص ايمني سلولي و عفونتهاي تنفسي منجر ميشود.»
رشد مصرف مواد غذايي مضر در ايران تعجبآور است
بنا بر آخرين اعلام وزارت بهداشت و صنايع شير ايران، سرانه مصرف شير در كشور از ٧٠ الي ٨٠ كيلوگرم در سال تجاوز نميكند كه البته اين رقم تا پيش از سال ٩٠، حدود ٩٠ الي ١٠٠ كيلوگرم در سال بوده است. مسوولان وزارت بهداشت در آخرين هشدار خود اعلام كردهاند كه سرانه مصرف سالانه ٤٢ ليتر نوشابه گازدار در ايران در مقابل سرانه حداكثري ١٠ الي ١٢ ليتري در ساير كشورهاي جهان، از عوامل موثر در افزايش آمار ابتلا به ديابت و پوكي استخوان و كاهش سن ابتلا به پوكي استخوان طي چند سال اخير بوده است كه شايد در اين ميان بايد پاسخ به سوال كاهش سرانه مصرف لبنيات را بيش از آنكه در دل سياستهاي مرتبط با قيمتگذاري محصولات جستوجو كنيم، در روند سياستگذاريهاي مرتبط با ارتقاي فرهنگ تغذيه و سبك زندگي بجوييم. در حالي كه قرار بود تا پايان برنامه چهارم توسعه (١٣٨٩ – ١٣٨٤) سرانه مصرف شير به ١٦٠ كيلوگرم در سال افزايش يابد، از آذر ماه سال ٨٩ و فقط سه ماه پيش از آغاز برنامه پنجم توسعه، حذف يارانه مصرف كننده در صنعت فرآوردههاي لبني همزمان شد با توقف مبهم هرگونه فرهنگ سازي براي پيشگيري از كاهش مصرف لبنيات در خانوار ايراني و در مقابل، تبليغ و تشويق به مصرف نوشابههاي گازدار و تنقلات و مواد غذايي زيانآور در رسانه ملي از سهم بيشتري نسبت به قبل برخوردار شد تا كسري بودجه اين غول رسانهاي، از محل تبليغات مضرترين محصولات غذايي داراي مجوز جبران شود.
بانك مركزي در گزارشي كه سال گذشته منتشر كرد خبر داد كه ايرانيها سالانه حدود ١١ هزار و ١٠٠ ميليارد تومان براي خريد فستفود و غذاهاي آماده هزينه ميكنند و بنا بر همين گزارش، تورم و اجراي فاز نخست هدفمندي يارانه از نيمه دوم سال ٨٩ بر قيمت غذاهاي آماده و فستفودها هم تاثير قابل توجه داشته چنانكه در سال ٩١، قيمت فستفودها از رشد ٧/٣٩ درصدي برخوردار بوده اما اقبال ايرانيها به غذاهاي آماده كه در زمره زيانآورترين محصولات غذايي به شمار ميرود حتي با وجود فربه شدن اندام تورم و آب رفتن درآمدها و پس اندازها، همچنان رو به افزايش بوده و هست. در عين حال ظرف سه سال گذشته گزارشهاي رسمي همچنان بر عدم توازن ارقام مربوط به مصرف مواد غذايي مضر و مفيد براي سلامت تاكيد دارد. چنانكه سرانه مصرف ساليانه نان در ايران ١٦٠ و در جهان ٢٥ كيلوگرم، اما سرانه مصرف تخممرغ در كشور از عدد ٨ الي ٩ كيلوگرم در مقابل سرانه جهاني ٢٤ كيلوگرم تجاوز نميكند.
سرانه مصرف شير در ايران در خوشبينانهترين حالت ٩٠ كيلوگرم (بر اساس اعلام معاونت بهبود توليدات دامي وزارت جهاد كشاورزي، اين سرانه در سال ٩٢ از ١٤٤/٧٨ كيلوگرم فراتر نرفته) بوده در حالي كه بنا بر گزارشهاي رسمي، اين سرانه در اروپاي غربي، ٣٥٠ الي ٥٠٠ كيلوگرم، و متوسط جهاني ١٩٠ كيلوگرم در سال است.
در حالي كه در ايران سالانه بيش از سه ميليارد تومان توسط ايرانيها براي خريد نوشابههاي گازدار هزينه ميشود و به رتبه اول جهان در مصرف نوشابههاي گازدار دست يافتهايم، سرانه سالانه مصرف ميوه و سبزي در كشور، يك چهارم سرانه مصرف جهاني است و از عدد ٣٠ كيلوگرم در سال فراتر نرفته است.
با چنين آمار و ارقامي، به نظر ميرسد كه آمار و هشدارهاي وزير بهداشت تنها بخشي از سيماي نگرانكننده سلامت ايرانيان بر اثر سبك غلط زندگي است. معاون بهداشتي وزارت بهداشت بارها در جمع خبرنگاران نسبت به افزايش وزن، ديابت، پرفشاري خون، رشد آمار بيماريهاي قلبي و عروقي، سكتههاي مغزي و قلبي و در نهايت، تنزل عادات غذايي و تغيير نامطلوب شيوه زندگي ايرانيان هشدار داده اما ظاهرا ايرانيان همانطور كه نسبت به بسياري هشدارها از جمله تاثير مستقيم استفاده از خودروي شخصي در افزايش آلودگي هوا و مصرف بيرويه آب و ارتباط آن با سهميهبندي آب بيتفاوت شدهاند، علاقه نسبت به زندگي بهتر و سالمتر را هم از دست دادهاند.