در قرآن كريم آياتی چون آيه «مباهله» و يا سوره مباركه «انسان» وجود دارد كه مستقيما به خاندان نبوت و از جمله به حضرت صديقه كبری(س) ارتباط دارد. برای نمونه در آيه مباهله، پس از آن كه مسيحيان «نجران» سماجت به خرج داده و دانسته از پذيرش حقيقت سرباز زدند، امر ايشان با رسول خدا(ص) به مباهله و نفرين يكديگر خاتمه يافت و قرار بر آن شد كه هر يك از دو طرف زنان و فرزندان و جانهای خود را، برای لعن و نفرين يكديگر آماده كنند كه رسول خدا(ص) البته از ميان همه فرزندان امت فقط به حسنين (امام مجتبی(ع) و حضرت سيدالشهدا(ع)) و از ميان همه زنان دخترش فاطمه(س) و از ميان همه مردان به پسر عم خويش علیبن ابیطالب(ع) اكتفا كرد.
مسيحيان نجران نيز كه با قوم و قبيله خود آمده بودند، با ديدن اين انوار مقدس كه جهت مباهله گرد آمده بودند، صحنه را ترك و فرار را بر قرار ترجيح دادند و عجز و ناتوانی خود را اين چنين به نمايش گزاردند و البته سوره «هل اتی» نيز مرتبط به نذری است كه اميرالمؤمنين(ع) به اتفاق همسرش زهرای مرضيه(س) و دو فرزندش امام مجتبی(ع) و حضرت سيدالشهدا(ع) و نيز بانوی بزرگواری چون «فضة» بدان وفادار ماندند كه داستان آن معروف است و مشتاقان برای كسب اطلاعات بيشتر به كتب معتبر مراجعه خواهند كرد.
اما در كنار اين دسته از آيات كه به صراحت مربوط به خاندان عصمت و طهارت، به ويژه وجود نازنين حضرت صديقه اطهر، فاطمه زهرا(س) است، دسته ديگری از آيات نيز وجود دارد كه از حيث «تأويل» و نه تنزيل به آن بانو ارتباط دارد. برای نمونه میتوان به آيه «فيومئذ يفرح المؤمنون بنصرالله» اشاره كرد كه از حيث ظاهر و تنزيل مربوط به جنگ دو امپراطوری بزرگ ايران و روم است كه ابتدا ايرانيان بر روميان فائق آمدند، اما چند سال بعد به پيشبينی قرآن كريم، اين روميان مسيحی خداپرست بودند كه بر ايرانيان پيروز شدند و اين پيروزی فرح و شادی مؤمنان را به ارمغان آورد.
اما همين آيه كه از حيث تنزيل به جنگ ايران و روم اختصاص دارد، از لحاظ تأويل و در لسان روايات، در شمار آياتی گنجانده شده كه تأويل آن مربوط به قيامت كبری و رستاخيز است و تأويل آن هنوز فرا نرسيده است.
آيا مقصود شما آن است كه حضرت صديقه كبری(س) شفيعه روز محشر است؟ اگر چنين است لطفا اطلاعات بيشتری را در اختيار علاقه مندان و خوانندگان اين گفتوگو قرار دهيد.
اما آنچه كه روايات بر آن صحه میگذارند، آن است كه اين آيه؛ يعنی «فيومئذ يفرح المؤمنون بنصرالله» بيانگر دو تأويل است؛ تأويل اول را شادی مؤمنان به نصرت الهی زمان ظهور حجت ثانی عشر(عج) میداند كه با آْمدنش شادی و فرحی را به مؤمنان خواهد نماياند كه زداينده هر نوع غم و اندوه و حزن و ترسی خواهد بود كه او به حقيقت، فجر است و حقيقت فجر كه خداوند متعال به آمدنش سوگند ياد كرده است (والفجر) و او به واقع همان صبح صادق است كه آمدنش دير نخواد بود (اليسالصبح بقريب) و ظهور پرشكوهش ظلمت و تاريكی و بیعدالتی را برای هميشه از بين خواهد برد.
اما تأويل دومی كه حضرات معصومين(ع) برای اين آيه بيان داشتهاند، براساس روايتی است كه از رسول خدا(ص) نقل شده است. از آن حضرت(ص) سؤال شد كه چرا فاطمه(س) را «منصوره» ناميدهاند؟ آن حضرت(ص) در پاسخ چنين فرمودند: «آن بانو در آسمانها منصوره است و اين سخن خداوند متعال است كه فرموده است: «فيومئذ يفرح المؤمنون بنصر الله؛ يعنی مؤمنان به روز رستاخيز و در محكمه عدل الهی به نصرت و ياری فاطمه(س) كه شامل حال محبين صادق و دوستدارانش خواهد شد، شاد خواهند شد.»
منظور من دقيقا همان است كه شما به خوبی به آن اشاره كردهايد. البته برای آنكه درك كامل و صحيحتری نسبت به موضوع شفاعت كه از ضروريات مذهب تشيع است پيدا كنيم، لازم است تحقيقی فراگير و همهجانبه را در اين خصوص و بر پايه آيات و روايات دنبال كنيم.
اما آنچه كه مسلم است، آن است كه شيعيان و محبين اميرالمؤمنين(ع) و خاندان نبوت كه در مسير حق و صراط مستقيم و تبعيت از امامان(ع) خود كه به واقع تبعيت و اطاعت از خدا و رسول(ص) است گام برداشتند، به روز رستاخيز شايسته بهرهمند شدن از شفاعت اوليا و اوصيای خود خواهند بود و از الطاف خاصه حضرت حق استفاده خواهند كرد؛ (ان رحمةالله قريب من المحسنين).
شايد تأويل آيه «انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تأخر ...» بهتر از هر آيه ديگری بيانگر مشروعيت شفاعت از منظر شريعت باشد؛ زيرا به واقع فتح و پيروزی بزرگ و آشكار نه فتح مكه و يا جنگ خيبر و صلح حديبيه است كه آنان نيز البته و به حسب ظاهر صحيح است، بلكه فتح بزرگ زمانی برای رسول گرامی(ص) رقم خواهد خورد كه به اذن الهی و شفاعت معصومين(ع)، شيعيان آن بزرگواران از عذاب دوزخ جان به سلامت بيرون برند و بدين خاطر است كه خدای متعال خطاب به پيامبر اسلام(ص) میفرمايد: «و لسوف يعطيك ربك فترضی»؛ يعنی آنقدر شفاعت تو را در حق محبين صادق و دوستداران تو و اهلبيت(ع) تو خواهم پذيرفت كه بالاخره راضی و خشنود شوی.
اما در پاسخ به سؤال شما كه مربوط به شفاعت حضرت زهرا(س) است به عرض برسانم كه روايت در اينباره بسيار است كه در اين مختصر فقط به يك روايت اشاره میكنم. در روايتی كه علامه مجلسی آن را نقل كرده است، آن حضرت «صاحب لواء الحمدلله» معرفی شدهاند و منظور از آن اشارهای ظريف به آيه 34 از سوره مباركه «فاطر» است كه خدای متعال از زبان مؤمنان و در صحنه قيامت چنين بيان داشته است: «و قالوا الحمدلله الذی أذهب عنا الحزن»؛ يعنی بهشتيان میگويند: «ستايش خدايی را كه هرنوع حزن و اندوهی را از ما ببرد ...»
هر چند به حسب ظاهر گوينده اين سخن همه بهشتيان و با ضمير «و» در فعل «قالوا» معرفی شدهاند، اما بنابر روايت، گوينده اين سخن، كه اذن تكلم به او داده خواهد شد، وجود نازنين و مقدس بانوی دو عالم حضرت صديقه كبری(س) هستند كه حزن و اندوه شديد ايشان آنگاه فروكش خواهد كرد كه محبين و دوستداران و شيعيان همسرش اميرالمؤمنين(ع) را از آتش دوزخ برهاند و به بهشت برين داخل كند.
پر واضح است مقصود ما از محبين صادق كسانی هستند كه همشان آن است كه از پيروی حق و قرآن و سنت رسول گرامی(ص) و اطاعت آن حضرت(ص) سرباز نزنند و احيانا خطا و اشتباهاتی نيز در پرونده اعمال آنها ثبت شده كه با اميد بر خدا و به لطف الهی و به مدد صاحب شريعت رسول خدا(ص) و برادر و وصی بر حق آن حضرت، اميرالمؤمنين(ع)، اسدالله الغالب، يعسوبالدين، امامالمتقين، امامالانس و الجن أجمعين ... اميدوار به رحمت حضرت باری تعالی خواهند بود
دكتر سيدمحمد رضوی