يك تحليلگر روسي معتقد است اگر روسيه ميپندارد در قبال راي مثبت به قطعنامهها ميتواند خود را از سيستم ضد موشكي ايالات متحده برهاند مرتكب يك اشتباه استراتژيك شده است.
به گزارش فارس، پايگاه اينترنتي خبري- تحليلي "ولترنت " (Voltaire.Org) در مقالهاي به قلم "پيوتر اسكندروف " (Piotr Iskenderov) با اشاره به راي مثبت روسيه به تحريمها عليه ايران، آنرا يك اشتباه استراتژيك خوانده و مينويسد: مسكو به دام فرمول گفتگوهاي "گروه شش " افتاد همانطور كه در بحران "كوزوو " اينگونه شد؛ باور اشتباهي است اگر بپنداريم كه روسيه در قبال راي مثبت به قطعنامهها ميتواند خود را از سيستم ضد موشكي ايالات متحده برهاند. در عوض روسيه يكبار ديگر بازنده همزمان در هر دو جبهه خواهد بود.
اسكندروف در اين زمينه تاكيد ميكند: قطعنامه اخير شوراي امنيت سازمان ملل متحد (قطعنامه 1929) كه تحريمهاي تازهاي عليه ايران وضع كرد، به نظر ميرسد بدترين شكست براي ديپلماسي روسيه طي سالهاي اخير بهشمار رود. تاثيرات منفي ممكن است جدي و شديدتر از اعلام استقلال كوزوو باشد كه بار ديگر در آن روسيه هدف قرار گرفت. آنچه كه ما شاهد آن هستيم شديد شدن ناگهاني و دور از انتظار سندروم يكجانبهگرايي غرب است كه باعث كم اثر شدن تدريجي سياست بينالمللي روسيه خصوصا در بخش بالكان در دهه 90 قرن گذشته شد. روسيه بهدنبال پيروي از سياست مواجهه با ايران به رهبري غرب، هم خطر از دست دادن موقعيت خود در منطقهاي بسيار گستردهتر از قضيه بالكان و هم از دست دادن نقش كليدي خود در پديد آوردن جهان چند قطبي را كه بسيار سخت بهدست آمده را به جان خريده است.
• قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران براساس توافقات سري با كشورهاي قدرتمند صورت گرفت
نويسنده در ادامه مقاله خود به راي دادن تركيه و برزيل به قطعنامه اشاره كرده و مينويسد: روزنامه با نفوذ "تهران تايمز " در مورد راي شوراي امنيت سازمان ملل متحد جايي كه برخي از اعضاي گروه BRIC(شامل كشورهايِ برزيل، روسيه، هند و چين) يعني برزيل و تركيه كه دومي عضو ناتو نيز هست، به تحريمها راي منفي دادند، مينويسد: با اينكه برزيل و تركيه متحد آمريكا هستند اما عليه قطعنامه راي دادند، و اين دليل ديگري است مبني بر اين كه آخرين تصميم شوراي امنيت بر اساس توافقات سري و پشت پرده توسط قدرتهاي بزرگ صورت گرفته و بنابراين آنچه كه در مورد رها كردن طرح استقرار سپر موشكي در اروپاي شرقي از سوي ايالات متحده آمريكا به خاطر جلب حمايت روسيه گفته ميشود احتمالا واقعيت داشته باشد. در سال 2009 وزير خارجه روسيه در چند جلسه مجبور شد وجود قرارداد مبادله سيستم دفاع موشكي با ايران را انكار كند (همانطور كه رسانههاي غربي هنوز به بحث در مورد آن ادامه مي دهند). البته اگرچه ممكن است اين موضوع به عنوان يك قرارداد رسمي وجود نداشته باشد ولي حقيقت اين است كه روسيه در موقعيتي حساس موضع سرسختانهتري نسبت به ايران اتخاذ كرده و قراردادهاي نظامي خود را با اين كشور به حال تعليق در آورده است (تعليق فروش سيستمهاي دفاع هواييS300) و همچنين با در نظر گرفتن اين واقعيت كه مسكو ممكن است شريك استراتژيك خود در منطقه خاورميانه را بدون دلايل روشن براي چنين فداكاريِ بيموردي كه براي غرب انجام داده از دست بدهد. آيا دليل ناديدني چنين اقداماتي ميتواند يك توافق پنهان با رئيس جمهوري ايالات متحده آمريكا باراك اوباما باشد؟
• تحريمها عليه ايران ظرفيت بكارگيري برنامه هستهاي اين كشور را كاهش نداده است
اين تحليلگر در پايان قسمت اول مقاله خود معتقد است كه تحولات اخير، آرايش پيچيدهاي از تغييرات در منطقه و بيرون از آن را پيام ميدهند. ميانجيگري موفق تركيه و برزيل در گفتگوها بر سر غنيسازي ذخاير اورانيوم ايران در خارج از اين كشور؛ تشديد درگيريها در خاورميانه، تنش بين تركيه و رژيم صهيونيستي، تحركات ژئوپولتيك جديد در مورد توافق "قرهباغ " و پروژههاي انرژي مرتبط كه در آن تركيه، ايران و آذربايجان كشوريهايي با موقعيتي ويژه، نقش كليدي بازي ميكنند همگي با ايالات متحده به مقابله برخاستهاند و اين موضوع آمريكا را با تهديد منزوي شدن و از دست دادن نقش رهبري مواجه ميسازد. و اما در رابطه با ايران همانطور كه بر هيچكس پوشيده نيست سه دوره از تحريمهاي اعمال شده بر اين كشور بين سالهاي 2006 تا 2008 به كاهش ظرفيت بكارگيري برنامه هستهاي اين كشور كه تبديل به يك عنصر هويتي ملي ايرانيان شده منجر نشده است. هيچ نشانهاي مبني بر اينكه وضعيت ايران تغيير كند مشاهده نميگردد.