علامه شهيد، آيتالله سيد محمدباقر صدر، يكي از بزرگترين انديشمندان مسلمان و به تعبير امام خميني «مغز متفكر اسلامي» در تاريخ اسلام بهويژه در قرن چهاردهم هجري است.
او فقيهي جامعالشرايط، فيلسوفي اجتماعي، مفسري بزرگ، متفكري آگاه به فرهنگ و علوم زمان، نويسندهاي توانمند و پركار و سياستمداري هوشمند و شجاع و دردمند بود. شهيد سيد محمدباقر صدر از مدافعان حكومت اسلامي و به ويژه انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني بود كه در اين راه جان خود را فدا كرد. از نظر شهيد صدر هدف و اساس خليفهاللهي انسان و تشكيل دولت و حكومت وي در زمين اين است كه بتواند ارزشهاي الهي را در خود پياده كند و چون ارزشها و صفات حق تعالي نامحدود است بنابراين تحرك و پويايي انسان هميشگي است.
از ديد وي رشد حقيقي در منطق اسلام وقتي حاصل ميشود كه انسان (خليفه الله) بتواند ارزشهايي شبيه به ارزشهايي كه در وجود خداوند متعال متجلي است را در وجود خود بهعنوان خليفه او تحقق بخشد و از آنجا كه اين مكارم اخلاقي در سطح خدايياش مطلق و بيحد و حساب است و انسان موجودي است محدود، بديهي است كه پيادهشدن اين اخلاق در يك موجود انساني ايجاب ميكند كه به صورت يك حركت دائم به سوي بينهايت انجام شود. مطلب حاضر اشارهاي اجمالي دارد به رابطه اين شهيد بزرگوار با امام (ره) و انقلاب اسلامي.
سيد محمدباقر صدر، نهضت امام خميني در ايران را روزنه اميدي براي نجات امت اسلامي ميدانست؛ بنابراين از آغاز نهضت اسلامي امام در سال 1342ش آن را تحت نظر داشت و از امام(ره) و حركتش حمايت ميكرد.
در تاريخ 9 جماديالثاني 1385ق، حضرت امام خميني از تبعيدگاه تركيه به نجف اشرف منتقل شد. ورود امام (ره) به حوزه علميه نجف، جنب و جوشي در آن ايجاد كرد. علما و روحانيون نجف درباره استقبال از امام، نظرات مختلفي داشتند. آيتالله صدر با اشتياق تمام به همراه عدهاي از علماي ديگر، در مراسم استقبال و پيشواز از امام خميني، شركت و شاگردان و همفكرانش را نيز به آن دعوت كرد. در تمام 14سال اقامت امام در نجف، سيد محمدباقر با ايشان ارتباط نزديكي داشت و به امام عشق ميورزيد؛ عشقي كه تا آخر عمر در بين او و امام (ره) بود.
دوران مرجعيت
دوران مرجعيت آيتالله سيد محمدباقر صدر، پس از وفات آيتالله حكيم (1390 ق) آغاز شد و بسياري از مردم عراق از او تقليد كردند. يكي از برنامههاي خطرناك رژيم بعثي عراق، «بعثي كردن نظام آموزش و پرورش» بود. به همه دستاندركاران امور تعليم و تربيت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تكليف كردند كه به حزب بعث عراق بپيوندند و برنامههاي ضداسلامي آن را در تمام سطوح آموزش كشور اجرا كنند. در اين هنگام، آيتالله صدر در مقام مرجعيت و به عنوان يگانه پرچمدار مبارزه با حزب كافر بعث، با صدور فتوايي، پيوستن به حزب و هر گونه همكاري با آن را تحريم كرد. اين فتوا، تكليف مردم را روشن ساخت و مردم از پيوستن به حزب و عضويت در آن پرهيز كردند؛ جز اندكي فرومايه.
در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي
آيتالله صدر، از حاميان راستين امام خميني و انقلاب اسلامي بود. امام(ره) در پاريس بود كه سيد محمدباقر صدر، طي نامهاي پشتيباني خود را از ايشان و ملت انقلابي ايران اعلام و از مقام شهداي انقلاب، تجليل كرد.
در شب 22 بهمن 1357 كه شب پيروزي شكوهمند مردم مسلمان و انقلابي ايران به رهبري امام(ره) بر طاغوت آمريكايي ـ رژيم محمدرضا پهلوي ـ بود، آيتالله صدر در مسجد جواهري نجف اشرف به منبر رفت و براي مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامي ايران و نقش امام خميني در احياي انديشههاي ديني و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تكليف مردم عراق را در برابر حكومت ضد ديني بعثي، معين كرد: قيام!...قيام...!
فرداي آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، براي حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري امام خميني، در بسياري از شهرهاي عراق راهپيمايي كردند. از ديگر كارهاي آيتالله صدر، در جهت حمايت از انقلاب اسلامي ايران، تاليف سلسله كتابهاي «الاسلام يقود الحياه» در 6جلد بود كه شامل بحثهايي نظير قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، منابع قدرت دولت اسلامي، اقتصاد جامعه اسلامي و... ميشود.
صدر شهادت
روز 18 رجب 1399ق، خانه آيتالله صدر و كوچههاي اطراف آن از اول صبح تا پاسي از شب، مملو از جمعيتي بود كه روزقبل براي آزادي رهبرشان دست به تظاهرات اعتراضآميز زده بودند و امروز آمده بودند تا بار ديگر با او بيعت كنند.
رژيم صدام حسين، از تجديد پيمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و براي قطع رابطه مردم با آيتالله صدر، نيروهاي امنيتي را در كوچه آيتالله صدر و كوچههاي اطراف، مستقر كرد و بدين گونه محاصره 9ماهه خانه آيتالله صدر آغاز شد.
در مدت 9ماه محاصره، رژيم با فرستادن ماموران خود نزد آيتالله صدر، سعي كرد او را از راهي كه در پيش گرفته، منصرف كند، ولي آيتالله صدر ثابت و استوار ايستاد و همچنان از انقلاب اسلامي ايران و امام خميني و مردم انقلابي ايران حمايت كرد و هرگز به خواستههاي رژيم خونخوار صدام، گردن ننهاد تا اينكه در بعدازظهر گرم و سوزان روز شنبه 19 جمادي الاول 1400 (16 فروردين 1359)، «ابو سعيد» رئيس سازمان امنيت نجف، با عدهاي از مزدوران امنيتي، آيتالله صدر را دستگير و بهسرعت از نجف به بغداد منتقل كرد.
فرداي آن روز، حكومت جبار بغداد، اقدام به دستگيري بنت الهدي كرد چون بيم داشت مبادا بنت الهدي بار ديگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت و رژيم را رسوا كند!
برزان ابراهيم، برادر ناتني صدام و رئيس سازمان امنيت كشور، در زندان از آيتالله صدر خواست كه فقط چند كلمه ضد امام خميني و انقلاب اسلامي بنويسد تا آزاد شود، وگرنه كشته خواهد شد!
آيتالله صدر اين خواسته را رد كرد. وقتي كه مزدوران بعثي، از منصرف كردن آيتالله صدر و خواهرش مأيوس شدند، آن دو را در روز سه شنبه 23 جمادي الاول 1400 (19 فروردين 1359) زير شكنجه به شهادت رساندند.
با قرآن در صحنه
از كارهاي شگفتانگيز آيتالله صدر براي بيداري مردم عراق و آمادهكردن آنها براي قيام و حركت در مقابل حكومت جائر آن كشور، برگزاري تفسير موضوعي قرآن بود؛ آن هم بعد از تعطيل كردن درس خارج فقه!
درس تفسير قرآن جنب و جوشي در ميان توده مردم به وجود آورده بود. حكومت صدام از آن، به وحشت افتاد و براي جلوگيري از هرگونه تحرك، در يك يورش وحشيانه، همه نمايندگان آيتاللهصدر را در تمام شهرهاي كشور دستگير و زنداني كرد. شهيد صدر روز 16رجب 1399 را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژيم اعلام كرد. مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقليد خود برخاستند، دست از كارهاي خود كشيدند، بازارها را تعطيل كردند و براي بيعت با رهبرشان به خانه او شتافتند. همان شب آيتالله صدر دستگير و روانه بغداد شد.
در سازمان امنيت بغداد، از او خواستند كه دست از پشتيباني از انقلاب اسلامي بردارد و مردم عراق را تحريك نكند اما او شجاعانه جواب داد: «من يك مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان ـ و نه تنها عراق و ايران ـ مسئولم و بايد به وظيفه شرعي خود عمل كنم و وظيفه شرعي منحصر به ايران و عراق نيست. حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري آن هم، يك وظيفه شرعي است!»
همان روز بنت الهدي، به ايراد يك سخنراني در حرم امام علي(ع) پرداخت و از مردم خواست كه به خيابانها بريزند و در مقابل دستگيري آيتالله صدر، به رژيم بعثي اعتراض كنند. همينگونه نيز شد و رژيم براي ايجاد آرامش و جلوگيري از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد كه آيتالله صدر را آزاد كند.