سيد
حميد مولانا در ۶ اسفند ۱۳۱۵ در تبريز متولد شد. او در شهريور ۱۳۲۰ و در حدود پنج سالگي خود
شاهد اشغال ايران توسط نيروهاى خارجى شد و اولين ديدگاههاى خود را در امور ملى و
بين المللى شکل داد: «غم انگيزترين روزهاى من در تبريز حمله متفقين در جنگ جهانى
دوم به ايران و اشغال تبريز توسط قواى شوروي بود»؛ بعد از فروکش کردن جنگ جهانى
دوم، امتناع روسها از اجراي پروتکلهاى بين المللى مبنى بر ترک ايران، باعث بوجود
آمدن حزب دموکرات آذربايجان به رهبرى پيشه ورى شد.
در
اين جريانات بود که سيد حميد با وجود کوچکى سن خود شکاف بين جامعه مدنى آن روز و
دولت و بروکراسى را به طور ملموس ديده و به گفتهٔ خود: «به اين پديدهٔ ناموزون و
نظريه پردازى آن علاقه فوق العاده پيدا نمودم».
او
در سن ۱۹ سالگي، پدر و مادر خود را در يک حادثه رانندگى از دست ميدهد.
خود
مختارها مدتى بعد پدر سيد حميد را به طور موقت بازداشت ميکنند و پس از مدتي، به
دليل افزايش فشارها عليه خاندان مولانا، اين خاندان به تهران هجرت مينمايند.
تحصيلات
کلاس
اول تا سوم ابتدايى را در دبستان سعدى در تبريز و کلاس چهارم را در دبيرستان رضوى
تهران و پنجم ابتديى تا هشتم متوسطه را در دبستان و دبيرستان تعليمات اسلامى جعفرى
در تهران خواند. سيد حميد با گرفتن مدرک سيکل، رشته طبيعي را انتخاب کرد و وارد
دبيرستان مروى تهران شد. در سالهاى ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۴ که همزمان با نهضت ملي
شدن صنعت نفت و کودتاى ۲۸ مرداد بود، عقايد غربي به طرفدارى از دو قطب غرب و شرق،
کمونيسم و سوسياليسم و ليبراليسم و کاپيتاليسم با شدت تمام تبليغ ميشد و جوانان
هر يک طرفدار ايدهاى گشته و با آن شناخته ميشدند؛ اما سيد حميد اينگونه عمل ميکرد:
«من به هر دو گروه انتقاد داشتم و انقلاب اصيل را در هيچ يک از مکتبها نميديدم و
هميشه در بحث و صحبت خود آرزو داشتم که روزى يک خيزش و جهش اصيل و يک انقلاب
اسلامى و مستقل از اين دو قطب، عالمگير شده و ايران را نيز دربر گيرد».
گرايش
به معارف اسلامى و حوزه
او
در دوران دبيرستان، با مدرسه مروى نيز در ارتباط بوده و پاي بعضى از سخنرانيهاى
مرتضى مطهرى در آنجا نشست. نيز قبل از رفتن از تهران با وجود کم بودن سنش، چندين
بار اجازه حضور در دروس بزرگان حوزه علميه قم از جمله آيتالله العظمعى بروجردي را
پيدا کرد و آيتالله خمينى را هم براى اولين بار، در قم ديد.
هم
اکنون نيز او در مساجد مراکز اسلامى حومه واشنگتن شرکت و بارها به دعوت مراکز
اسلامى و تشکلهاى مسلمانان در مساجد و دانشگاههاي شهرهايى مثل لندن، منچستر،
هامبورگ، بارسلون، الجزيره و قاهره سخنرانى کردهاند.
روزنامه
نگارى و عزيمت به آمريکا
درمدتي
که در تهران بود اغلب اوقات فراغت خود را به مطالعهٔ کتاب و روزنامههاي قديمى در
کتابخانهٔ مجلس اختصاص ميداد و حتى در بسياري از جلسات دورههاى شانزدهم و هفدهم
آن زمان مجلس به عنوان نظارهگر در مذاکرات پرجنجال آنروز حضور داشته و يادداشت
بردارى ميکرد و اين امور تأثير بسزايى در آشنايى وى با مسايل جديد داشتند.
آغاز
فعاليتهاى مطبوعاتى سيد حميد مولانا، نويسندگي روزنامهٔ «دانش آموزان» بود که
براى محصلان دبيرستانهاي آن دوران منتشر ميشد؛ زمانى که در سن ۱۹ سالگى مشغول فراگرفتن
دروس اقتصاد در دانشگاه تهران بود، از کيهان به او پيشنهاد کار شد و به عنوان
سردبير نشريه جديدالتايس «کيهان فرهنگي» مشغول کار شد؛ يک سال بعد در سال ۱۳۳۵ به کيهان روزانه منتقل
شده و عهده دار صفحه اقتصادى اين روزنامه شد. چاپ مقالات مولانا در مطبوعات آنروز
قبل از عزيمتش به آمريکا، باعث شد که چندين بار توسط دادستان نظامى وقت مورد تفتيش
و بازرسى قرار گيرد.
ايشان
هم اينک به عنوان رئيس دانشگاه پن امريکن کشور امريکا مشغول به فعاليت مى باشد.
al-shia.com