هر روز افسانه و داستان ميخوانديد، حالا بگذاريد امروز جدي باشيم و كمي فكر كنيم كه چرا رانندگي ما ايرانيها اينجوري است.
بيخودي لبخند نزنيد! شايد خود شما هم يكي از كساني باشيد كه رانندگيتان ناجور است و براي شهروندان مشكل ايجاد ميكنيد. از همان رانندههاي متشخصي كه وقتي موبايلشان زنگ ميزند توقف ميكنند و مشغول صحبت ميشوند، غافل از اينكه راه را بند آورده و پشتسرشان ترافيك شده است.
مهارت و جنسيت
ما در آموزشگاه رانندگي چه چيزي را فرا ميگيريم؟
1) پارك دوبل
2) سنگچين (هنوز نفهميدم چرا اسمش اينه)
3) رانندگي با دندههاي1 و 2
4) آشنايي با شيوههاي خواندن ذهن افسر در روز امتحان و قبولي در آن
5) انتظار در پمپ گاز يا بنزين(برخي هنرجويان بيشتر وقت كلاس را در صف ميگذرانند)
يك روز در يك كوچه فرعي بوديم. كمي جلوتر از ما كاميوني گير كرده بود و بايد عقب ميرفتيم و برميگشتيم. به راننده اتومبيل پشتسرمان اشاره كرديم كه عقب برود، اما با دست اشاره كرد و گفت: «بلد نيستم»!البته جنسيت راننده هميشه هم ملاك نيست. گاهي مردها پشت فرمان سوتيهايي ميدهند كه وقتي بشنويد، ترجيح ميدهيد از تحقق قانون منع رانندگي مردان حمايت كنيد. درست است كه خانمها هم حقوقشان با آقايان برابر است، اما تجربه و تاريخ اثبات كرده كه آنها اگر «ریاست» نكنند، به كسي آسيبي نميرسد. ما رانندگان حرفهاي خانم هم داشتهايم و داريم.
كمربند
رانندگي با بستن كمربند ايمني آغاز ميشود. در سالهاي اخير با اصلاح قوانين و سختگيري موضعي، اين مشكل كمي حل شده است، اما هنوز بعضيها بستن كمربند را براي خارجيها ميدانند و فقط در مواقع خطر و مشاهده افسر پليس آن را ميبندند. بعضي از اتومبيلها هم كمربندشان خراب است و صاحبش حس پيگيري درست كردنش را ندارد.
بارها شده كه در تاكسي يا خودرو آژانس نشستهام و وقتي خواستهام كمربند را ببندم، راننده گفته: «نبند، داداش! خرابه» نميفهمم! من چه داداشي برايش هستم كه ايمني و سلامتم برايش مهم نيست؟!
مسيجبازي هنگام رانندگي
محققان هشدار دادهاند، وقوع تصادفات هنگام رانندگي بر اثر ارسال و دريافت پيامك است. آنها ميگويند ارسال و دريافت مسيج از طريق موبايل هنگام رانندگي، احتمال بروز تصادفات را به ميزان 50درصد افزايش ميدهد.
اين اقدام، هنگام رانندگي مدت زمان واکنش راننده را به شدت کاهش ميدهد و بدينترتيب احتمال وقوع تصادفات افزايش مييابد. بررسيها حاکي است، 20درصد از رانندگان هنگام رانندگي پيامك دريافت يا ارسال ميکنند. در حالي که اين درصد ميان رانندگان در سنين 18 تا 24 سالگي به 66درصد ميرسد و بيشتر اين افراد، نسوان هستند. هماکنون در 49کشور جهان استفاده از گوشيهاي موبايل هنگام رانندگي ممنوع است.
كلاس راننده
رانندگي هميشه با سطح كلاس افراد، طبقه اجتماعي، ميزان تحصيلات يا محل سكونت آنها ارتباطي ندارد. روزي در يك شرايط اضطراري، پشت آمبولانس نشسته بودم تا مسير كوتاهي را طي كنيم. آنقدر انگشتم را روي دكمهها جعبه آژير فشار دادم كه بيحس شده بود. در آن نيمساعت به اندازه 12سال حرص خوردم و پشت بلندگو داد كشيدم:
«پژو برو كنار... پرايد راه بده... وانت حركت كن... تاكسي توقف نكن... كورولا دور نزن... راننده پرادو كجاست؟... سمند يكطرفه اومدي، طلبكار هم هستي؟... فيات راه برو... 206 قرمز ماتيكي! خواندن همشهريمسافر را ول كن و حركت كن...» اصلا مهم نبود كه با چه اتومبيلي مواجه هستيم. اين رانندهها هستند كه به صداي آژير توجهي نميكنند، نه اتومبيلها.
گول زدن كمپاني
چند سال قبل در يك كمپاني خودرويي آلماني مشغول به كار بودم. روزي آقايي به واحد خدمات پس از فروش مراجعه كرد و گفت اتومبيل 147ميليونياش واژگون شده و زير كاميون رفته و له شده و حالا ميخواهد از گارانتي استفاده كند و به جايش يك اتومبيل نو تحويل بگيرد. روز بعد كارشناس تعميرگاه كمپاني در گزارش خود نوشت كه پس از بررسي كروكي حادثه و بازديد فني اتومبيل، اين نتيجه حاصل شده كه تصادف در هنگام خاموش بودن «سيستم هوشمند رانندگي ايمن» رخ داده است.
صاحب آن اتومبيل وقتي گزارش را خواند، داد و بيداد كرد و گفت، آن سيستم روشن بوده و تصادف باز هم رخ داده و كمپاني بايد يك اتومبيل نو به او بدهد. باز هم همه چيز مورد بررسي و تحليل قرار گرفت و همچنان همه مطمئن بودند كه سيستم هوشمند خاموش بوده است.
صاحب اتومبيل را به اتاق كنفرانس برديم و با نمايش عكس و فيلم، به او توضيح داديم كه سيستم رانندگي ايمن چگونه كار ميكند و اجازه نميدهد كه اتومبيل واژگون شود. بعد از تمام شدن كلاس آموزشي، آن آقا اعتراف كرد كه سيستم ايمن را خاموش كرده بوده و در توجيه اين اقدام خود گفت: «خب آخر وقتي آن سيستم روشن باشد، نميشود در جاده لايي كشيد»!
او قصد داشت در جاده چالوس با اتومبيل لوكس كلاس تشريفاتي خود كارهايي را انجام دهد كه رانندگان نيسان وانت در جاده آبعلي هم آن کار را نميكنند.يك مورد ديگري كه در كمپاني با آن مواجه بوديم، اين بود كه رانندهها جوگير ميشدند و تصور ميكردند سوار هواپيما هستند. آنها وقتي سوار اتومبيلشان ميشدند، فكر ميكردند بايد تمام دكمههايي كه مقابلشان ميبينند را فشار دهند. براي همين بود كه متوجه شديم خيليها وسط يك روز داغ در مردادماه، با چراغ روشن مهشكن در جاده و خيابان رانندگي ميكنند.
تابلوهاي راهنمايي و رانندگي الكي
سرهنگ هاشمی، ريیس پلیس راهنماییورانندگی تهران بزرگ اخيرا گفته است: «بیشتر ناهنجاریهای ترافیکی تصادفات و تبعات سوء اجتماعی ناشی از ترافیک به قوانین کهنه برمیگردد. بیش از چند سال است که لایحه اخذ جرايم در کمیسیونهای مجلس پیگیری میشود، اما از تصویب آن خبری نیست.
در صورتی که این لایحه نیز تصویب شود، پاسخگوی نیازهای روز نیست. در کمیسیونهای مختلف مجلس آنقدر از سر و ته این لایحه کم کردهاند که در صورت تصویب نیز کارآمدی ندارد و فرصت تصویب هم پیدا نمیکند. اكنون قوانین و مقررات به قدری ضعیف است که هیچکدام از تابلوهای راهنمایی و رانندگی در کشور حرمت ندارد و فقط زمانی به آنها توجه ميشود که کنار هر کدامشان یک مأمور پلیس هم ایستاده باشد.
الان با اين احتساب اگر بخواهیم به تابلوها حرمت بدهیم باید حداقل یک میلیون پلیس راهنمایی و رانندگی استخدام کنیم تا حرمت تابلوها نگهداشتهشود. بیشتر رانندگان به راحتی پای تابلوهای توقف ممنوع پارک میکنند و وارد محدوده طرح ترافیک میشوند و باید در هر ورودی طرح ترافیک، 6تا 8 مأمور بگذاریم تا تکتک خودروها را بررسی کنند.
اكنون رانندگان به راحتی هر خطایی که حتی تصور آن نمیشود را انجام میدهند و همه اینها به ضعف قوانین و مقررات برمیگردد و در هیچ جای دنیا این چنین نیست. بنابراين با این وضع نمیشود ترافیک را ایمن کرد. نبايد فراموش كرد كه يك تابلوی راهنماییورانندگی بايد خودش حکم پلیس را داشته باشد».به این سخنان جناب سرهنگ فقط اضافه می کنم که در سال گذشته 23 هزار نفر بر اثر تصادفات كشته شده و روزانه 64 نفر جان خود را در اثر سوانح رانندگی از دست دادند؛ يعني در هر ساعت 3نفر فوت شدهاند.
فرورتيشرضوانيه
همشهري مسافر