تعداد امامزادگان شـايسته تعظيـم و تجليل در ((دارالايمان قـم)) كه بـر فراز قبـور مطهرشان گنبـد و سايبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد.
در ميان ايـن چهار صد اختر تابناكى كه در آسمان قـم نـورافشانى مـى كنند, ماه تابانـى كه همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت پـاك شفيعه محشـر, كـــــــريمه اهل بيت پيمبر(عليهم السلام), دخت گرامى موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد.
پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نويسد:
((درميان فرزنـدان امام كاظم(ع) با آن همه كثرتشان بعد از امام رضا(ع), كسـى همسنگ حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شيخ عبـاس قمـى به هنگام بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نويسد:
((بـرحسب آنچه به مارسيده, افضل آنها سيـده جليله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصيت بـرجسته و فضايل گستـرده حضـرت معصـومه(س) در ايـن صفحات نمى گنجد. در ايـن نـوشته به برخـى از ويژگيهاى آن خاتـون دوسرا اشاره مى كنيم:
1 ـ شفاعت گسترده
بالاتريـن جايگاه شفاعت, از آن رسـول گرامى اسلام است كه در قرآن كريـم از آن به ((مقام محمود)) تعبير شده است. و گستردگى آن با جمله بلند: (ولسـوف يعتيك ربك فتـرضـى) بيان گرديـده است. همانا دو تـن از بانـوان خاندان رسـول مكرم شفاعت گسترده اى دارند كه بسيار وسيع و جهان شمـول است و مـى تـوانـد همه اهالـى محشـر را فـراگيـرد:
1 ـ خـاتـون محشـر, صـديقه اطهر, حضـرت فاطمه زهـرا ـ سلام الله عليهاـ. 2 ـ شفيعه روزجزا, حضـرت فـاطمه معصـومه(س).
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا ـ سلام الله عليهاـ هميـن بس كه شفـاعت, مهريه آن حضـرت است و به هنگـام ازدواج پيك وحـى طـاقه ابريشمـى از جانب پروردگار آورد كه در آن, جمله ((خداوند مهريه فاطمه زهرا را شفاعت گنهكاران از امت محمـد(ص) قـرار داد.)) با كلك تقدير نقش بسته بود.
ايـن حـديث از طـريق اهل سنت نيز آمده است.
بعد از فاطمه زهـرا ـ سلام الله عليهاـ از جهت گستـردگـى شفاعت, هيچ كـس ـ و حد اقل هيچ بانـويى ـ به شفيعه محشر, حضرت معصـومه دخت مـوسـى بـن جعفر ـ سلام الله عليها ـ نمى رسد, كه امام به حق ناطق, حضـرت جعفـر صادق(ع) در ايـن رابطه مـى فـرمايـد: ((تدخل بشفـاعتها شيعتنـاالجنه باجمعهم)):
((بـا شفـاعت او همه شيعيـان مـا وارد بهشت مـى شـوند.))
2 ـ عصمت
بـر اسـاس روايتـى كه مـرحـوم سپهر در ((ناسخ)) از امام رضا(ع) روايت كـرده, لقب ((معصـومه)) را به حضـرت معصـومه, امام هشتـم اعطـا كـرده انـد. طبق ايـن روايت امـام رضـا(ع) فـرمود:
((من زار المعصومه بقـم كمـن زارنى)) ((هركس حضرت معصومه را در قـم زيارت كند, همانند كسى است كه مرا زيارت كرده باشد.)) ايـن روايت را مـرحـوم محلاتـى نيز به هميـن تعبيـر نقل كـــرده است.
با تـوجه به ايـن كه عصمت به چهارده معصـوم(عليهم السلام) منحصر نيست, بلكه همه پيامبـران, امامـان و فـرشتگـان معصـوم هستنـد.
و علت اشتهار حضـرت رسـول اكـرم, فـاطمه زهـرا و امامـان(عليهم السلام) به ((چهارده معصوم)) آن است كه آنها علاوه بر مصـونيت از گناهان صغيره و كبيره, از ((ترك اولـى)) نيز كه منافات با عصمت ندارد, پاك و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در كتابهاى ارزشمند:
((العباس)) و ((علـى الاكبـر)) دلائل عصمت حضرت ابـوالفضل و حضرت علـى اكبر(عليهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحـوم نقـدى در كتاب ((زينب الكبـرى)) از عصمت حضـرت زينب ـ سلام الله عليهاـ سخـــن گفته است. و مولف ((كريمه اهلبيت)) شـواهد عصمت حضرت معصومه(س) را بازگو نموده است.
و با تـوجه به ايـن كه حضرت معصـومه(س) نام شـريفشان ((فاطمه)) است و در حال حيات به ((معصـومه)) ملقب نبـودند, تعبير امام(ع) دقيقا به معناى اثبـات عصمت است, زيـرا بـر اسـاس قاعده معروف:
((تعليق حكـم به وصف مشعر بـر عليت است)) دلالت حـديث شـريف بـر عصمت آن بزرگـوار بـى تـرديـد خـواهـد بـود.
3 ـ فداها ابوها
آيت الله سيـد نصـرالله مستنبط از كتـاب ((كشف اللـاءلـى)) نقل فرمـوده كه روزى عده اى از شيعيان وارد مدينه شـدند و پرسشهايـى داشتند كه مى خـواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بـودنـد, پـرسشهاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـديـم نمـودند, چـون عزم سفر كردنـد بـراى پاسخ پرسشهاى خـود به منزل امام(ع) شرفياب شدند, امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بـود و آنها امكان توقف نداشتند, از ايـن رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشها را نـوشتند و به آنها تسليـم نمـودنـد, آنها با مسرت فراوان از مدينه منـوره خارج شدند, در بيرون مدينه با امام كاظم(ع) مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند.
هنگامـى كه امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصـومه(س) را ملاحظه كردند, سه بار فرمودند:
((فداها ابـوها)) ((پدرش به قربانـش باد.)) باتـوجه به ايـن كه حضرت معصـومه(س) به هنگام دستگيرى پـدر بزرگـوارش خردسال بـود, ايـن داستان از مقام بسيار والا و دانـش بسيار گستـرده آن حضـرت حكايت مى كند.
4 ـ بـارگـاه حضـرت معصـومه(س) تجليگـاه حضـرت زهـرا(س)
بر اساس روياى صادقه اى كه مرحـوم آيت الله مرعشـى نجفـى(ره) از پدر بزرگـوارش مرحـوم حاج سيدمحمـود مرعشى (متـوفاى 1338 ه' .) نقل مـى كردند, قبر شريف حضرت معصـومه(س) جلـوه گاه قبر گـم شـده مادر بزرگـوارش حضرت صـديقه طاهره ـ سلام الله عليهاـ مـى باشـد.
آن مرحوم در صدد بود كه به هر وسيله اى كه ممكـن باشد, محل دفـن حضـرت زهـرا ـ سلام الله عليهاـ را به دست آورد, به ايــن منظور ختـم مجربـى را آغاز مى كند و چهل شب آن را ادامه مـى دهد, تا در شب چهلـم به خـدمت حضـرت بـاقـر و يا حضـرت صـادق(عليهماالسلام) شـرفيـاب مـى شـود, امـام(ع) به ايشـان مـى فـرمـايد:
((عليك بكـريمه اهل البيت)) ((به دامـن كـريمه اهلبيت پنــــاه ببريد.)) عرض مى كند: بلـى مـن هـم اين ختـم را براى ايـن منظور گرفته ام كه قبر شريف بـى بـى را دقيقـا بـدانـم و به زيـارتـش بـروم.
امام(ع) فرمود: منظور مـن قبر شريف حضرت معصومه درقم مى باشد.)) سپس ادامه داد:
((براى مصالحـى خداوند اراده فرمـوده كه محل دفـن حضرت فاطمه ـ سلام الله عليهاـ همـواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصـومه را تجليگاه قبرآن حضـرت قرار داده است. هر جلال و جبروتـى كه بـراى قبر شريف حضرت زهرا مقـدر بـود خـداوند متعال همان جلال و جبروت را بـر قبـر مطهر حضـرت معصـومه(س) قرار داده است.))
5 ـ پيشگوئى امام صادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) در ضمـن حديث مشهورى كه پيرامون قداست قم به گـروهـى از اهـالـى رى بيـان كـردنـد, فـرمـودند:
((تقبض فيها امراءه هى مـن ولدى, واسمها فاطمه بنت مـوسى, تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنه باءجمعهم)) ((بانـويى از فرزندان مـن به نام ((فاطمه)) دختر مـوسى, در آنجا رحلت مى كند, كه با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت مى شوند.)) راوى مى گويد: مـن ايـن حديث را هنگامـى از امام صادق(ع) شنيـدم كه حضرت مـوسـى بـن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود.
پيشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قـم پيـش از ولادت پدر بزرگـوارش بسيار حائز اهميت است و از مقام بسيار شامخ آن حضرت حكايت مى كند.
6 ـ رمز قداست قم
در احاديث فراوانى از قداست قـم سخـن رفته, تصـوير آن در آسمان چهارم به رسـول اكـرم(ص) ارائه شـده است.
اميرمـومنان(ع) به اهالى قـم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئيل در آن سخـن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبيت معرفى كرده و خاك آن را پاك و پاكيزه تعبير كرده است. امام كاظم(ع) قـم را عش آل محمد (آشيانه آل محمـد(ص)) ناميـده و يكـى از درهاى بهشت را از آن اهل قـم دانسته. امـام هادى(ع) اهل قـم را ((مغفـور لهم)) (آمـرزيـده) تعبير كرده و امام حسن عسكـرى(ع) از حسـن نيت آنها تمجيـد كـرده و بـا تعبيـرات بلنـدى اهالـى قـم را ستـوده است.
اينها و دهها حـديث ديگرى كه در قداست و شرافت قم و اهل قـم از پيشوايان معصوم به ما رسيده, فضيلت و عظمت اين سرزميـن را براى همگان روشـن مـى سازنـد, جز اين كه بايد ديد راز و رمز ايـن همه شرافت و قداست چيست؟
حديث فـوق كه پيرامون ارتحال حضرت معصـومه(س) به عنوان پيشگوئى از امام صادق(ع) نقل شـد, از راز و رمز آن پـرده بـر مـى دارد و روشـن مـى سازد كه ايـن همه فضيلت و شـرافت, از ريحانه پيامبـر, كـريمه اهلبيت, مهيـن بـانـوى اسلام, حضـرت معصـومه(س) ســرچشمه مـى گيرد, كه در اين سـرزميـن ديـده از جهان فرو بسته, گردو خاك ايـن سـرزميـن را تـوتيـاى ديـدگـان حـور و ملائك نمـــوده است.
7 ـ تنها خواهر امام هشتم
نجمه خاتـون همسـرگرامـى امام كاظم(ع) تنها دو فرزنـد در دامان خـود پـرورش داد و آنها عبـارتنـد از:
1 ـ خـورشيـد فـروزان امامت, حضـرت علـى بـن مـوسـى الـرضا(ع).
2 ـ مـاه تـابـان درج عصمت, حضـرت معصـومه(س).
محمد بـن جرير طبرى, دانشمند گرانمايه شيعه در قرن پنجـم هجرى, براين واقعيت تصريح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتـون بـود, پـس از يك ربع قـرن انتظار, سـرانجام ستاره اى تابـان از دامـن نجمه درخشيد كه هم سنگ امام هشتـم(ع) بود و امام(ع) توانست والاتريـن عواطف انبـاشته شـده در سـويـداى دلـش را بـر او نثـار كند.
بيـن حضرت معصـومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زايـدالـوصفـى بـود كه قلـم از تـرسيم آن عاجز است.
در يكى از معجزات امام كاظم(ع) كه حضرت معصـومه نيز نقشى دارد, هنگامى كه مرد نصرانـى مى پرسـد: ((شما كه هستيد؟)) مـى فرمايـد: ((انا المعصومه اخت الرضا)) ((مـن معصـومه, خـواهر امام رضا(ع) مى باشم.)) ايـن تعبير از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضـا(ع) و از مبـاهات او به ايـن خـواهـر بـرادرى سـرچشمه مى گيرد.
8 ـ نامه دعوت
محبت و مودت ايـن خواهر و برادر در سطح بسيار بالا بود, به طورى كه مفارقت امام هشتـم(ع) براى حضرت معصـومه(س) بسيار سخت بـود, جدائى حضرت معصومه(س) نيز براى امام هشتـم(ع) قابل تحمل نبـود. و لذا پـس از استقـرار امام هشتـم(ع) در مـرو, نامه اى خطـاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده, آن را تـوسط غلام مورد اعتمادى به مدينه ارسال نمود.
جـالب تـوجه است كه حضـرت رضـا(ع) به غلام دستـور داد كه در هيچ منزلى توقف نكند, تا آن مرقومه را در اندك زمان ممكـن به مدينه منوره برساند.
حضرت معصـومه(ع) نيز به مجرد دريافت دست خط بـرادر, رخت سفر بست و خود را مهياى سفر نمود.
فضـائل و منـاقب و ويژگيهاى حضـرت معصـومه عليها السلام
از آنجا كه معرفت و شناخت ائمه طاهرين و اولياء دين مبيـن,همان شناخت فضائل و كمالات نفسانـى آن بزرگـواران است نه فقط آشنايـى اجمالـى بـا زنـدگينامه آنها, در اينجا بعد از بيان اجمالـى از زنـدگـى كريمه اهل بيت عليها السلام مـى پردازيـم به ذكر شمه اى از فضائل و مناقب آن حضرت:
شرافت خانوادگى
يكـى از عاليتـريـن فضائل آن حضـرت انتساب ايشان به بيت وحـى و رسالت و امامت است.
او ((بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلـم)) و ((بنت ولى الله)) و ((اخت ولى الله)) و ((عمه ولـى الله)) است و ايـن امر خـود سـرچشمه ساير فضائل و كمالات معنـوى و روحانـى آن بزرگـوار مى باشد كه زندگـى در جـوار امامان معصـومى همچـون ((مـوسـى بـن جعفر)) و ((على بـن موسى الرضا)) عليهما السلام و بهره مند بـودن از تعاليـم عاليه آن رهبران راه نـور و سعادت, خـود عامل اساسى در تعالى روح و تكامل درجات علمـى و عملـى آن حضـرت بـوده است. بنابرايـن مى تـوان آن حضرت را الگو و نمودارى از فضائل اهل بيت عليهم السلام دانست.
عبادت آن حضرت
بنـا به تصـريح آئه كـريمه قـرآن, هـدف از خلقت انسـان چيزى جز عبادت و بندگـى خداوند متعال نيست كه: ((وما خلقت الجـن والانـس الا ليعبـدون)) (ذاريات, آيه 57) آنان كه به ايـن هدف پـى بردند در راه رسيدن به عاليترين مرتبه آن كه حصـول يقيـن و اطمينان و نفـس مطمئنه شدن است كه: ((واعبد ربك حتى ياتيك اليقيـن))(حجر, آيه 99) سر از پا نمى شناسند و بهتريـن ساعات زندگى خود را زمان عبادت و راز و نياز به درگاه ذات بى نياز مى دانند و در خلـوت شب سر بر آستان دوست مى نهند و راز دل با محبـوب خـويـش مى گـويند و عاشقانه با او به گفتگو مى نشينند و به ايـن آرزو زنده اند كه در حـال نماز و راز و نياز به ملاقات حق بشتـابنـد و مخاطب حضـرتـش قـرار گيـرنـد كه: ((يـا ايتها النفـس المطمئنه ارجعى الـى ربك راضيه مـرضيه)). (فجــر, آيه 28 - 27)
يكى از عاليتريـن نمونه هاى عبادت و بندگى خدا از خاندان ولايت و امـامت,كـريمه اهل بيت فـاطمه معصــومه عليها السلام است. او كه عبادت و شب زنده دارى هفده روزه اش در واپسيـن روزهاى عمر شريفش, گوشه اى از يك عمر عبـوديت و خضوع و خشـوع آن زاده عبد صالح خدا در برابـر ذات پاك الهى است و ايـن بيت النور(بيت النـور, همان حجره اى است كه آن حضرت در مدت اقامت هفده روزه اش در منزل مـوسى بـن الخزرج, در آنجا مشغول عبادت بود كه هم اكنون هم ايـن حجره در ميـدان مير, خيابان چهارمردان و در كنار مـدرسه ستيه برقرار است و مـورد تـوجه دوستـداران اهل بيت عليهم السلام مـى باشـد) و معبـد و محراب به يادگار مانده آن صفيه الله است كه - از بركات راز و نيـازهـاى شبـانه آن بضعه مـوسـى عليه السلام - تـا دامنه قيامت هدايتگر و الهام بخـش بندگان عاشق عبادت و ولايت مى باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق كه:
اين جايگاه كه آنـــقدر منـــور است
ايـن سجـده گاه دختر موسى بن جعفر است
و بـر سـر در آن مكـان مقـدس ايـن دو بيت به چشـم مـى خـورد كه:
شــده بنيــاد ايــن كـــاخ منـــور
به پـــاس دختــر موســـى بن جعفــر
عبــادتگــاه معصـــومه اســت اينجا
كـــز اينــجا قــم شرافت يافت ديگر
عالمه و محدثه اهل بيت عليهم السلام
در فرهنگ اسلامى محدثان راستيـن همـواره از حرمت و منزلت ويژه اى بـرخـوردار بـوده انـد; محـدثـان و راويـان در حفظ و حــراست از گنچينه هاى معارف و ارزشهاى دينـى و ذخاير گرانمايه مكتب تشيع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقـش اول را داشته اندو حامل ودايع و امانتهاى گـرانقـدر الهى و رازدار اسـرار آل رسول بـوده انـد.
يكـى از والاتـريـن عناوينـى كه نشان دهنده بلنـدى مرتبه علـم و آشنايـى كريمه اهل بيت عليهم السلام با معارف بلنـد اسلام و مكتب حياتبخـش تشيع است; محدثه بـودن آن حضرت مى باشد كه بزرگان علـم حـديث بـدون هيچ درنگـى احاديث و روايات رسيـده از آن حضـرت را قبـول و به آن استناد مى نمايند چرا كه حضرتـش جز از افراد مورد وثـوق و اطمينان حديث نقل نمى كند و ما درجاى خود, نمونه هايى از اين روايات را ذكر خواهيم كرد.
او معصومه است
گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بـودن از لغزشها ((در عيـن قدرت بـر خطـا)) مقامـى است خـاص انبياء عظام و اوصياء آنان به ويژه چهارده معصـوم پاك شيعه (عليهم السلام); ولى بـودند كسانى كه به دليل طاعت و بنـدگـى مخلصانه پروردگار و اطاعت و پيروى كامل از رهروان راه پاكـى و وارستگـى به درجه اى از تقـوى و طهارت روحـى رسيدند كه از معاصى و رذايل اخلاقى دور مانده و دامـن روح و جان خويش را از ناپاكى ها زدودند.
فـاطمه معصـومه(عليها السلام) كه خـود پـرورش يــافته مكتب ائمه طاهريـن عليهم السلام و يادگار صاحبان آيه تطهير است, نمونه عاليى از طهارت و پـاكـى است به حـدى كه خـاص و عام او را به عنـــوان معصـومه لقب داده انـد, چنـانچه حضـرت رضـا عليه السلام فـرمـود:
من زار المعصومه بقـم كمـن زارنى.(ناسخ التـواريخ, ج 7, ص 337)
يعنى: كسى كه ((فاطمه معصومه)) را در قـم زيارت كند مثل آن است كه مرا زيارت كرده باشـد. و در يكـى از فرازهاى زيارت دوم حضرت آمـده است كه: السلام عليك ايتها الطاهره الحميده البره الرشيده التقيه النقيه. (انوار المشعشعيـن,نـوشته شيخ محمد علـى قمـى,ص 211) ((سلام بر تـو اى پاكيزه و ستايـش شده, نيكـوكردار و هدايت شده,پرهيزگار وارسته)).
كريمه اهل بيت عليهم السلام
انسان در اثر عبادت و بندگـى خـداوند متعال مـى تـواند به جايـى بــرسـد كه مظهر اراده حق و واسطه فيض الهى گـردد; ايـن ثمــره عبـوديت و اطاعت كامل از ذات اقدس الهى است چنانچه خود در حديث قدسى مى فرمايد:يابـن آدم انا اقول للشىء:كـن فيكون, اطعنى فيما امرتك اجعلك تقـول للشىء: كـن فيكـون.(مستدرك الـوسائل, ج 2, ص 298) يعنى: ((فرزند آدم ... مرا اطاعت كـن تا تو را چنان نمايم كه (به عنـايت مـن) هـر آنچه را اراده كنـى همـان شـود)).
امام صادق عليه السلام هـم مـى فـرمايـد: العبـوديه جـوهره كنهها الـربـوبيه. (مصباح الشـريعه, باب 100, (نقل از ميزان الحكمه))
يعنى: بندگى خداوند گـوهرى است كه نهايت و باطـن آن فرمانروايى بر موجودات است.
اولياء خداوند متعال كه در راه بندگـى و اطاعت گـوى سبقت را از ديگران ربـوده و ايـن راه را خالصانه پيمـوده اند هـم در زندگـى پربركت خويـش و هـم بعد از آن, منشا كرامات و عناياتى بـوده اند كه آثار يك عمر اخلاص و وارستگـى آنها است. و از دير زمان آستان قـدس فاطمـى منشا هزاران كـرامت و عنايت ربانـى بـوده است و چه قلبهاى نـااميـدى كه سـرشـار از اميـد به فضل و كـرم الهى و چه دستهاى تهى كه سرشار از رحمت ربـوبـى و چه انسانهايـى بريده از همه جا و نااميد از همه كـس كه با دلـى شاد و روحـى پيـوسته به ابـديت از درگاه پـرفيض و كرم ايـن كـريمه اهل بيت عليهم السلام برگشته و براى خود زندگيى براساس ايمانى مستحكـم به ولاى اولياء حق, بنا نهادند.
اينها همه, نشانه بزرگـى عظمت روح آن بنده شايسته و پيـوسته به منبع فيض و كرم بى پايان خداى فياض و كريـم است. (نمونه هايى از كـرامـات آن بزرگـوار به زودى ذكـر خـواهـد شد.)
مقام شفاعت آن حضرت
شكـى نيست كه داشتـن حق شفـاعت و رسيـدن به ايـن مقـام عظيــم, شايستگـى لازم را مى طلبد چرا كه خداوند شفاعت كسانى را مـى پذيرد كه ماذون و مجاز از طـرف او باشنـد ((مـن ذاالذى يشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آيه 256) يعنـى: ((كيست كه نزد او شفاعت كند جز به فـرمان او)) و ايـن اذن به كسانـى داده مـى شـود كه به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسيده باشند كه در راس آنها انبياء و ائمه معصـوميـن عليهم السلام هستنـد و بعد از آنها ايـن بندگان خالص حق و اولياء مقـرب درگاه خـداينـد كه هر كدام در حد مقام و درجه معنوى خـويـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـايسته امـامـان معصوم عليهم السلام)).
از جمله كسانى كه به شفيعه بودنـش در روايات و آثار دينى تصريح شـده است, فـاطمه معصـومه عليها السلام است:
امام صادق عليه السلام مـى فرمايـد: تـدخل بشفاعتها شيعتـى الجنه باجمعهم.(سفينه البحار, ج 2, ص 376) يعنـى: به شفاعت او (فاطمه معصـومه) همه شيعيـانـم وارد بهشت خـواهنـد شـد.
و در زيارت آن حضرت به ((دستـور امام معصـوم عليه السلام)) گفته مى شود كه: يا فاطمه اشفعى لى فى الجنه. و ايـن خـود نشان دهنده شـان و مقـام بسيار عظيـم آن شفيعه روز جزا است چنانچه در فـراز ديگرى از زيارت مخصـوص آمده است كه: فان لك عندالله " شانا مـن الشان".(بحار, ج 102, ص 266) يعنى ايـن كه ما از تـو طلب شفاعت مى نماييم به خاطر ايـن است كه تو در محضر الهى شان و منزلت وصف ناپذيـر دارى, كه بـر خاك نشينان ايـن عالـم قابل تصـور نيست و تنها خـدا و پيـامبـر و اوصيـاء طـاهـرينـش بـر آن واقفند