امام مرجع پاسخگوی همه پيروان اسلام اعم از شيعيان و سنیها
بودند و با سعی و تلاش فراوان توانستند اقتدار مكتب تشيع را با استدلال و منطق بر
همه پيراون اسلام اثبات كنند.
به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) امام
جعفر صادق عليهالسلام ششمين پيشوای شيعيان در هفدهم ربيعالاول سال 83 ق، با تولد
خويش در مدينه، بستانسرای آفرينش را نويدی از دلاويزترين گل دانش داد.
65 سال ازعمر پربركت اين امام همام، با حكومت ده تن از
امويان و دو تن از عباسيان رو به رو بود.
امام جعفر صادق (ع) در 31 سالگی عهده دار امامت شد و در فضای
آشفته اشتغال امويان و عباسيان به درگيریهای دامنه دار برای حكمرانی، حضرت توانست
از اين فرصت پيش آمده بهره جويد و با منطقیترين موضعگيری، بستر آرامشی برای بهرهگيری
از علوم و فنون و عقايد راستين اسلام فراهم كند تا سبكباران و رهپويان حقيقت، از
جرعههای زلال انديشههای حضرتش سيراب گردند.
امام جعفر صادق(ع) كه بنيانگذار مكتب تشيع در دوران بعد از
فقه اول شيعه است، توانست با استفاده از فضای باز سياسی و نيز آموزههای پدر مكرمش
امام محمد باقر(ع) به ترويج مكتب علوی همت گمارد. پس از شهادت امام حسين(ع) در
محرم سال 61 هجری قمری به نظر میرسيد كه امت اسلامی دچار نوعی سردرگمی شدهاند.
خاندان بنی اميه كه به واسطه بیكفايتی يزيد ابن معاويه
دچار تزلزل و در آستانه انهدام قرار گرفته بود، نتوانستند در برابر مشكلات به وجود
آمده به خصوص قيامهای متعدد برای خونخواهی امام بزرگ شيعيان و ياران وفادارش در
كربلا، مقاومت كنند و به همين دليل حكومتشان نيز نتوانست دوام يابد.
امام سجاد(ع) كه تا مدتها برای اثبات كج فهمیهای مردم
ناشی از تبليغ دستگاه اميه و به خصوص روايت مظالم عاشورا تلاش گستردهای را آغاز
كرده بود با دسيسه و توطئه برنامهريزی شده محبوس شد و نتوانست به نحو مطلوب به
اشاعه فقه علوی بپردازد. هر چند شيوه تبليغ اين امام بزرگوار در بيان نيازها و
آموزههای دينی در قالب ادعيه و اذكار به شيعيان منتقل میشد اما به دلايل امنيتی
و فضای بسته سياسی در جامعه همان اندك تعاليم دينی نيز به گونهای ناقص به مردم
منتقل میشد.
در دوران امام محمد باقر(ع) شرايط به گونهای متفاوتتر
ازگذشته فراهم شد و با گشوده شدن فضای سياسی، تعاليم مكتب علوی از سوی امام پنجم
شيعيان به مشتاقان به شيوههايی كاملا محسوس انتقال میيافت. امام مجمدباقر(ع) در
زمان حكومت امويان به مقام امامت رسيد و در زمان خلافت وليد، سليمان بن عبدالملك،
عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن عبدالملك و هشام بن عبدالملك به ترويج علوم دينی و دانش
روز پرداختند.
ايشان در دوران مهجور علم و دانش با تشكيل كلاسهای درس و
تعليم شاگردان بسيار توانست به سرعت به اشاعه فقه علوی و ترويج علومی كه بسياری از
آنها تا آن زمان مجهول بودند، بپردازند. در اين زمان تلاش بسياری برای برگزاری
محافل علمی از سوی امام باقر(ع) و ياران و اصحاب انديشمند ايشان در تمام ممالك
اسلامی صورت گرفت. نتيجه اين تلاش كه موجب بنا نهاده شدن و تاسيس دهها و صدها
مدرسه دينی و علمی در سراسر قلمرو اسلامی شد، زمينهای را برای ادامه اين تلاش در
عصر صادقی ايجاد كرد.
پس از شهادت امام باقر(ع) در هفتم ذيحجه سال 114 ه.ق و در 57
سالگی و در زمان خلافت «هشام بن عبدالملك»، فرزندش امام صادق(ع) به امامت رسيد. شناخت
دقيق تحولات اين دوران، كمك شايانی به فهم بهتر آنچه كه امام صادق(ع) در اين زمان
انجام دادند و مكتبی را به نام مكتب الصادق ايجاد كردند و موجب شكوفايی انديشه
تشيع شدند، خواهد كرد.
در دوران امام صادق(ع)، تحولات زيادی به وقوع پيوست كه
لازمه شناخت تمامی اين تحولات بررسی دقيق و همه جانبه آن از زمان روی كار آمدن
معاويه در زمان امامت امام حسن مجتبی(ع) است. هرچند موشكافی همه اين موارد در اين
مقال نمیگنجد اما به اختصار میتوان گفت كه معاويه با شناختی كه از اوضاع اجتماعی
و ساخت فكری قبايل عرب داشت به خوبی به اين نكته رسيده بود كه مشكل اصلی اين قبايل
موضوع عصبيت و نسب است.
وی میدانست كه حكومتش به دليل نداشتن رابطه مستقيم
باخاندان پيامبر(ص) بسيار آسيب پذير خواهد شد. بر همين اساس وی تلاش كرد تا اين
نقيصه را با جعل احاديث به نفع خود و خاندانش پر كند.
دستگاه حكومتی وی با صرف هزينههای كلان توانست احاديث
بسياری را جعل و روانه جامعه سازد. احاديثی كه در دوران معاويه جعل شد هر چند به
سادگی قابل شناخت بود اما به نظر میرسد تا مدتها توانست در بين مردم از سوی
درباريان ترويج و منتشر شود.
آنچه كه امام حسن(ع) و امام حسين(ع) برای آن قيام كردند به
واقع درك صحيح از انحرافی بود كه اينگونه در دين ايجاد شده بود.
امام باقر(ع) تلاش زيادی را برای برملا كردن اين خطوط
انحرافی انجام دادند اما عمر كوتاه ايشان نيز كفاف نداد تا همه آن انحرافات را
آشكار سازند. سئوالی كه در زمان امامت امام صادق(ع) در ذهن بسياری از مردم طرح شد
اين بود كه برای فهم و دريافت احاديث معتبر و نيز تفسير قرآن چگونه بايد عمل كرد؟
آمادگی مردم از يك سو و شرايط به وجود آمده از تزلزل دستگاه
حكومتی و در نهايت فضای باز سياسی موجب شد تا امام صادق(ع) با بهرهگيری از همه
امكانات ضمن پاسخ به اين پرسشها، ابهامات و شبهات، به ترويج تعاليم اسلام ناب
محمدی(ص) بپردازند.
امام خود در اين زمان برای پاسخ دادن به نياز مردم، قيامی
دانش محور را پايهريزی كردند و با داير كردن كلاسهای درس جديد و همچنين تقويت
كلاسهای قبلی بنيانگذار مكتب فقه تشيع شدند.
امام در اين زمان مرجع پاسخگوی همه پيروان اسلام اعم از
شيعيان و سنیها بودند و با سعی و تلاش فراوان توانستند اقتدار مكتب تشيع را با
استدلال و منطق بر همه پيراون اسلام اثبات كنند. به گونهای كه حتی شافعی يكی از
شاگردان امام جعفر صادق(ع) بوده و از محضر اين بزرگوار كسب فيض كرده است. علاوه بر
شافعی، مالك و ابوحنيفه از بزرگان اهل سنت نيز از محضر امام جعفر صادق(ع) كسب علم
كردهاند.
امام صادق(ع) با بهرهگيری از همه علوم و نيز بهرهمندی از
منبع علوم خاص موجود نزد خاندان عصمت و عترت پيامبر(ص) به پاسخگويی به شبهات مردمی
كه سالها در معرض احاديث انحرافی و جعلی قرار گرفته بودند، پرداختند. تلاش امام
منجر به شكلگيری انديشهای شد كه نه تنها توانست شاگردان بسياری را در همه زمينهها
تربيت كند، بلكه موجب بيمه شدن شيعه و پالايش تفكرات اسلامی در طول صدها سال شد.
منصور دوانيقی از فعاليتهای امام صادق (ع)بسيار نگران بود
و همواره آن حضرت رامورد اذيت و ازار قرار میداد تا بالاخره در 26 شوال سال 148
هجری قمری با مظلوميت تمام ايشان را به شهادت رساند.