خبرگزاری مهر ـ اسلام حقیقی با تمام عناصر عقب ماندگی و عدم پیشرفت مقابله می کند و در یک جامعه با نظامی کهنه، یک نظام نوین برقرار می سازد، و نه تنها ساختارهای جدید جامعه را بلکه فکر و ذهن جامعه را احیا می کند.
امام خمینی(ره) در فرمایشهای خود، در تقسیم اسلام به حقیقی و آمریکایی، به ظاهر به نقطه نظرها و تعبیرهای مختلفی که در ذهن مسلمانان چند دهه گذشته به وجود آمده بود، اشاره کرده اند، به خصوص به جنبه ها و دیدگاه هایی اشاره کرده اند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گروه های سیاسی ارائه دادند.
اسلام همراه با جهاد، اسلام صحیح و متحرک، اسلام مبتنی بر ولایت، طرز تفکرهای مختلفی بودند که ارائه کنندگان آنها هر یک به شیوه خود بعد از شناخت دین، آنها را به طور جداگانه تشریح می کردند و علاوه بر آن، آنها قبل از بنیان نهادن مکتب فکری فلسفی و اجتماعی مسلمانان، یک اندیشه خاص را به وجود آورده بودند که به هر نحوی این مکاتب فکری را با اسلام مطابقت می دادند.
اسلام عملی، متحرک و اسلام فاقد نظام طبقاتی، تعبیرهایی بودند که مطابق معمول گروه های التقاطی و یا پیروان مکتبهای مارکسیسم شرقی یا پیروان اندیشه های غربی ارائه می دادند؛ بدین ترتیب آنها در جامعه علیه مذهب، شناخت مذهب را به وجود آوردند.
نظریه مذهب در میان جامعه شناسان، اولین بار توسط ماکس وبر مطرح شد، از طرفی دیگر دکتر علی شریعتی تحت تأثیر نظریه ماکس وبر قرار گرفته و نظریه تشیع علوی و تشیع صفوی را بنیان نهاد. ایشان از نظر جامعه شناسان، تشیع را به دو شاخه با خصوصیتها و ویژگیهایی تقسیم کرده اند.
شاید امام خمینی(ره)، با توجه به تأثیرپذیری فرهنگهای معاصر از استکبار کنونی، در مقابل اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) را مطرح کردند و با تأکید بر حاکمیت اسلام حقیقی، علیه حامیان اسلام امریکایی و حاکمیت این نظریه جد و جهد فراوانی را شروع کردند که تا به امروز نیز ادامه دارد.
خصوصیتهای اسلام واقعی تحت عنوانهای ذیل می باشد:
1- این اسلام به مسائل اساسی و معنوی توجه ویژه دارد.
2- برای تفکر و تعقل اهمیت زیادی قائل است.
3- در قلمرو اسلام حقیقی، علوم استدلالی و عقلی رواج پیدا می کنند.
4- روح اجتهاد براساس اصول علمی حاکم است.
5- این اسلام شامل همه جنبه هاست و به تمام جنبه های فکری، سیاسی، عرفانی، اخلاقی، قانونی، اجتماعی و اقتصادی توجه دارد.
6- در این اسلام حکومت و سیاست هر دو با یکدیگر تلفیق یافته اند.
7- این اسلام، مرم را به سوی شأن و شوکت اسلامی و اقتدار و خودمختاری هدایت و ترغیب می نمایند و به منافع مسلمانان و امور اجتماعی عامه مردم توجه دارد.
8- در آن امر به معروف و نهی از منکر اجرا می شود.
9- سلطه پذیر نیست و در برابر تجاوزگران و ظالمان داخلی و خارجی می ایستد.
10- این اسلام، اسلامی متحرک و پویا و مطابق نیاز و وضعیت جهانی به پیش می رود و تحت هیچ شرایطی وابسته نخواهد شد.
11- این نوع اسلام علاوه بر آگاهی از مسائل سیاسی جهانی، آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
12- وجود مقررات و قوانین اداری
13- ایجاد وحدت و یگانگی برادری و صلح و آشتی در میان مسلمانان و انزجار از تعصب گرایی و فرقه گرایی
14- مقابله و مبارزه با دشمنان و ملایمت و نرمی با دوستان
15- این مذهب مظهر رنج و محبت، صبر و بردباری و ایثار و فداکاری و شهادت است.
تمام این خوصیتها، صفتهای همان انسان فعال و پرتحرک می باشد که یک امر فطری است.
همان طور که اسلام حقیقی به پیکره بی جان جهان سوم و جامعه اسلامی روح تازه ای می بخشد و یک انسان بی تحرک را به فعالیت و حرکت وا می دارد، در آن خرافات پرستی، خوف و هراس و عدم فرهنگ و احساس ضعف و حقارت از بین می رود و در آن ساختار جدید، حس استقلال طلبی و سعی و تلاش برای زندگی بهتر و شرافتمندانه به وجود می آید.
اسلام حقیقی با تمام عناصر عقب ماندگی و عدم پیشرفت مقابله می کند و در یک جامعه با نظامی کهنه، یک نظام نوین برقرار می سازد، و نه تنها ساختارهای جدید جامعه را بلکه فکر و ذهن جامعه را احیا می کند و در میان مردم کشورهای جهان سوم و مسلمانان جهان چنین احساس امید و هویت را عطا می نماید که مردم شیوه انقلاب امام خمینی(ره) را در پیش گرفته و باعث دگرگونی حالتها و جریانها می شوند که اثرهای این انقلاب را در جهان اسلامی می توانیم مشاهده نمائیم.
امیدواریم که مسلمانان تمام جهان به وسیله بیداری و به برکت سعی و کوشش خود، خودسازی و خوداتکایی خویش را تکامل بخشند و به واسطه احیای هویت دینی و اجتماعی خود، به اهداف مقدس این انقلاب نائل شوند.