جام جم آنلاين: آخر هفتهها روز آمدن نوهها به خانه پدربزرگ و مادربزرگهاست. پنجشنبهها عصر كه هوا گرگوميش ميشود و دلشان ميگيرد، تنها نوههايشان دلتنگي آنها را آرامش ميدهند.
آنها احساس ميكنند با اينكه چندروزي نوهشان را نديدهاند، چقدر دلشان براي دستهاي كوچك او تنگ شده است، اما امروزه در اغلب خانوادهها مهاجرت قصه زندگي آدمهاي اين روزگار را تغيير داده است. شايد بتوان گفت برخي پدربزرگ و مادربزرگها ماهها و شايد سالهاست نوههايشان را در آغوش نگرفتهاند. آنها ديگر عادت كردهاند، سر ساعت پاي كامپيوتر باشند.
درصد زيادي از آنها كيلومترها دور از نوههاي خود زندگي ميكنند. كودكان سريع رشد و تغيير ميكنند، بنابراين پدربزرگ و مادربزرگهايي كه با نوههاي خود فاصله دارند، گاهي اوقات سعي ميكنند با نگهداري جزئيات روز به روز زندگي نوههاي خود، با گذشت زمان مبارزه كنند. ارتباط عاطفي با نوهها آرزويي است كه آنها براي رسيدن به آن تلاش ميكنند، اما مهاجرت و نبود ارتباط رو در رو سبب مشكلاتي شده است.
آمار و ارقام سازمان ثبتاحوال كشور نشان ميدهد بيشترين تعداد مهاجران ايراني با يك ميليون و 400 هزار نفر جمعيت مربوط به كشور آمريكاست و 800 هزار ايراني در امارات متحده عربي زندگي ميكنند. انگليس و كانادا با 410 هزار، آلمان با 210 هزار، فرانسه با 155 هزار و سوئد با 110 هزار ايراني اغلب كشورهايي هستند كه ايرانيان در آنجا حضور دارند.
شايد بتوان گفت اين آمار از پدربزرگ و مادربزرگهايي خبر ميدهد كه از نوههاي خود دور شدهاند، اما براستي با اين پديده چگونه بايد مواجه شد؟ چطور ميتوان فرهنگ دور ماندن از فرزندان و نوهها را در جامعه آموزش داد؟ چگونه ميتوان تنور ارتباط بين نوه و پدربزرگ و مادربزرگها را گرم نگه داشت؟
در اين رابطه محمود آخوندزاده، كارشناس خانواده به «جامجم» ميگويد: در جهان امروز با توجه به تغييرات در شيوه زندگي، افراد با آسيبهايي مواجه ميشوند. در ميان اين تغييرات، پيشرفت تكنولوژي، افزايش جمعيت و بحران اشتغال و اقتصاد باعث پديدهاي به نام مهاجرت شده است. مهاجرت به نوعي تغييرات گسترده اجتماعي را در ماهيت ازدواج و خانواده ايجاد كرده، اما نكته حائزاهميت اين است كه خانواده ايراني مانند خانواده غربي ذاتا نتوانسته با مساله مهاجرت فرزندان كنار بيايد.
وي ادامه ميدهد: زماني كه مهاجرت صورت ميگيرد با فاصلهاي كه بين خانوادهها ايجاد ميشود، يك نوع محروميت عاطفي احساس ميشود. در حال حاضر برخي خانوادهها در ايران راههاي كنار آمدن با اين امر را نياموختهاند و آن را با تمام وجود حس ميكنند. اين مسأله گاهي به بيماريهاي رواني و افسردگي منجر ميشود.
آرزوها در ميانه راه
آخوندزاده ميگويد: همه افراد براي آيندهشان طرح و برنامهاي دارند. براي رسيدن به اهدافشان برنامهريزي ميكنند و اگر در اين راه مانعي وجود داشته باشد، عصبي و افسرده ميشوند. پدربزرگ و مادربزرگها طي ساليان زندگيشان نقشه اين راه را ترسيم كردهاند، اما زماني كه مهاجرت اطرافيانشان امري اجتنابناپذير ميشود، احساس ميكنند ديگر نقش تكيهگاه را براي خانواده ايفا نميكنند و به نوعي با خلأ عاطفي و احساس كاهش مقبوليت و ارزشمندي مواجه ميشوند.
آقاي پرويزي كه نوهاش در كانادا زندگي ميكند، ميگويد: اين موضوع وحشتناك است كه من تمام روزهاي خود را با ياد نوهام سپري ميكنم، اما هر بار كه بعد از مدتي طولاني به ديدن آنها ميروم، نوهام مانند غريبهاي با من رفتار كرده و عكسالعمل او من را شوكه ميكند. شايد اين امر بهدليل نبود ارتباط رودرروي ما در طولانيمدت و تغيير فرهنگ اوست.
اين درمانگر خانواده ميگويد: فرزند در طول مدت رشد، رفتارهايي را از پدر و مادر الگوبرداري ميكند و رفتار با اطرافيان از جمله پدربزرگ و مادربزرگ را ميآموزد و غيرمستقيم وظيفه خود را در قبال پدر و مادر خويش ياد ميگيرد.
وي ادامه ميدهد: وقتي پدر و مادر مهاجرت ميكنند، بيهويتي اولين آسيبي است كه زندگي كودك را خدشهدار ميسازد. پدر و مادر ميتوانند ارزشها و اعتقاداتي كه روزگاري آن را در خانواده آموختهاند به فرزندانشان بياموزند و به نوعي براي آنها تابلويي زيبا از هويت و اصالتشان ترسيم كنند. اين امر تا حدودي به آنها كمك خواهد كرد تا دچار بيهويتي نشوند.
هر كودكي در زندگي افسانههاي مختلفي براي خود پرورش ميدهد. پدربزرگ و مادربزرگها ميتوانند شخصيتهاي اصلي داستاني باشند كه قبل از خواب براي كودكان گفته میشود. كودكان با قصههايي كه برايشان گفته ميشود، افسانههاي خود را ميسازند. اين كار والدين باعث ميشود كودك ارتباط ذهني خود را با پدربزرگ و مادربزرگها حفظ كند.
نكته: بازگويي خاطرات، نشان دادن آلبوم و قهرمانسازي از پدربزرگ و مادربزرگ در ذهن فرزندان كمك ميكند تا آنها هيچ گاه ريشه اصليشان را فراموش نكنند
مطالعات نشان داده است پدر و مادر در تمامي مراحل زندگي و در هر شرايطي براي فرزندان الگو هستند. زماني كه افراد مهاجرت ميكنند به نوعي فرزندان از فرهنگ خود دور ميشوند و درك و پذيرش درستي از ساختار خانواده ايراني ندارند. در اين ميان والدين ميتوانند با وقت گذاشتن و گفتوگو در اين زمينه اعتقادات و ارزشها را به آنها يادآوري كنند.
نيازهايي كه بيپاسخ ميماند
آخوندزاده با تاكيد بر اين كه امروز با وجود مهاجرت، خانوادهها از يكديگر فاصله گرفتهاند، اما در حال حاضر بايد از دور شدنهاي نزديك نگران بود، عنوان ميكند: ارتباط كلامي و گفتوگوهاي تاثيرگذار ميان افراد كاهش يافته است و در نهايت منجر به طلاق عاطفي شده است. ميتوان ريشه اين امر را در دوري از پدربزرگ و مادربزرگها دانست، چراكه آنها بدرستي ميدانستند، چگونه با يكديگر گفتوگوي سازنده داشته باشند.
پدربزرگ و مادربزرگها ستون خانوادهها هستند و آسيب دور بودن از نوههايشان دوجانبه است. اين افراد در اين سنين نيازهاي خاصي دارند. يكي از نيازهاي اين افراد، ارتباط كلامي و گفتوگو با اطرافيان است.
وي با اشاره به اين موارد ميگويد: افراد در ميانسالي و بازنشستگي دنبال شنونده خوب هستند. تقريبا در اين سن نوهها همانهايي هستند كه ميتوانند شنونده خوبي باشند و از نصايح و پندهاي آنها بهرهمند شوند، اما با وجود مهاجرت، اكثر نوهها در كنار آنها نيستند.
براي پدربزرگ و مادربزرگهايي كه از نوههايشان دور هستند، شنيدن صداي آنها از همه چيز شيرينتر است بخصوص اگر آنها تازه به حرف زدن افتاده باشند. صداي آنها هم به كودك احساس محبت، عشق، امنيت و صميميت ميدهد. حقيقت اين است كه اين افراد بخش مهمي از زندگي كودك هستند و والدين ميتوانند با تهيه قاب عكسي از پدربزرگ و مادربزرگ و گذاشتن آن در مكانهاي مختلف خانه باعث شوند نوهها هنگام صحبت كردن با آنها تصويرشان را داشته باشند.
به گفته اين كارشناس، يكي ديگر از نيازهاي افراد در اين دوران محبت به اعضاي خانواده است؛ محبتي بدون قيد و شرط كه ميخواهند به نوههايشان ارزاني كنند، اما در حال حاضر گاهي براي ديدار نوههايشان حسرت ميكشند.
مادربزرگي ميگويد: با توجه به اينكه امكانات ارتباطي گسترش يافته است، اما اين وسايل نميتواند قابليت بوسيدن و بغل كردن نوههايمان را برايمان فراهم كند و اين امر از نظر رواني من را آزار ميدهد.
فرزنداني كه دنبال گمشدهشان ميگردند
كارشناس مسائل خانواده با بيان اين كه روزگاري پيران خردمند موجب وحدت خانواده ميشدند، اما امروز راههاي دور و مهاجرتها، افراد را از اين نعمت دور كرده است، ميگويد: داشتن اصالت خانوادگي، جايگاه پدربزرگ و مادربزرگها را حفظ ميكند و به نحوي اجازه كمرنگ شدن نقش آنها را در خانواده نميدهد. حال آن كه نبود توجه به اين موارد سبب شده است فرزندان عصر حاضر دنبال گمشدهاي بگردند كه در زندگيشان آن را نمييابند.
آخوندزاده ادامه ميدهد: فرزندان بايد در مرحلهاي از زندگي «احسان به والدين» را ياد بگيرند، اما در حال حاضر كه از خانوادههايشان دور هستند بايد اين امر را بهگونهاي ديگر به فرزندانشان بياموزند. بازگويي خاطرات، نشان دادن آلبوم، قهرمانسازي از پدربزرگ و مادربزرگها در ذهن فرزندان كمك ميكند آنها هيچ گاه ريشه اصليشان را فراموش نكنند.
سادهترين مكالمات، نامهها و يادآوري آداب و سنن از سوي والدين ميتواند پيوند صميمي بين پدربزرگ و مادربزرگها و كودكان در سراسر زندگي فراهم كند.
وقتي با نبودنها كنار ميآييم
گاهي مسافتها به گونهاي است كه رفت و آمدها را تحتالشعاع قرار نميدهد و فرزندان حداقل ماهي يكبار ميتوانند به ديدار پدر و مادرشان بروند، اما گاهي مهاجرت از يك كشور به كشور ديگر، فاصله ديدارها را طولانيمدت ميكند كه در اين صورت خانوادهها بايد راههاي ارتباطي ديگري براي بهبود ارتباط فراهم كنند.
خانم احمدي مادربزرگي است كه دور از نوههاي خود زندگي ميكند. او كارهاي روزانه خود را طوري تنظيم ميكند تا از طريق اينترنت هر روز زمان كافي براي ارتباط برقرار كردن با آنها داشته باشد. او از طريق دخترش متوجه علايق نوههاي خود شده است و سعي ميكند بيشتر در اين درباره با نوههايش صحبت كند.
به گفته كارشناس مسائل خانواده، برخي اوقات والدين مشوق هستند تا فرزندشان مهاجرت كند، در اين صورت براي محروميتهايي كه احساس ميكنند، تدبيري انديشيدهاند، اما در بعضي خانوادهها طي زمان و با گذشت سالها، هنوز دوري از فرزندان مانند زخم التيامنيافتهاي است كه درمان پيدا نميكند. با توجه به اين كه در عصر حاضر دوري نوهها از پدربزرگ و مادربزرگها تقريبا تبديل به بخش جداييناپذيري از زندگي شده است و افراد براي ديدار نوههايشان مجبور هستند ساعتها در جاده رانندگي كنند يا سوار هواپيما شوند، اما نسبت به دهه گذشته پيشرفت تكنولوژي و راههاي ارتباطي اينترنتي توانسته است تا حدودي غمگيني افراد را كاهش دهد.
استفاده از سرويسهايي با قابليت نمايش ويدئويي از طريق وب كمك كرده است تا خانوادهها ديگر نگراني در مورد هزينههاي مكالمات تلفني گسترده نداشته باشند. در واقع همكاري والدين به ارتباط دوسويه پدربزرگ، مادربزرگ و نوهها كمك ميكند.
هانيه ورشوچي / جامجم