ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 20 مهر 1391     |     کد : 44032

در جستجوي هيولاهاي دريا

هنوز هم بعد از گذشت ده‌ها سال از انقلاب صنعتي و قدم نهادن انسان بر سطح ماه و كشف ريزترين عنصر تشكيل ‌دهنده جهان هستي، بحث هيولاهاي دريايي يكي از ماجراهايي است ...

جام جم آنلاين: هنوز هم بعد از گذشت ده‌ها سال از انقلاب صنعتي و قدم نهادن انسان بر سطح ماه و كشف ريزترين عنصر تشكيل ‌دهنده جهان هستي، بحث هيولاهاي دريايي يكي از ماجراهايي است كه ذهن بسياري از افراد را به خود مشغول كرده است. ولي آيا واقعا چنين موجوداتي كه بشر سال‌هاست تصورش را داشته، واقعيت دارند؟
چارلز پاكستون، محققي از دانشگاه سنت اندروز در اسكاتلند يك كريپتوزولوژيست (جانورافسانه‌اي‌شناس) است كه تعطيلات خود را به تصور يافتن يك پاگنده يا يك هيولاي دريايي در بين جنگل و دريا به جستجو مي‌پردازد.

او كه در واقع جانورشناسي است علاقه‌مند به حيوانات افسانه‌اي، بر اين باور است كه با به كارگيري روش‌هاي مناسب مي‌توان از اين حكايات يا افسانه‌هاي به جا مانده از دوران قديم استفاده و آنها را به واقعيت نزديك كرد.

شايد هم بتوان نتايج آن را به صورت علمي گسترش داد تا اين دغدغه بشر نيز بي‌پاسخ نماند.

پاكستون و محققاني از اين دست درصددند كه بتوانند جانور افسانه‌اي ‌شناسي را به عنوان شاخه‌اي از جانورشناسي تبديل كنند؛ حال سوالي كه پيش مي‌آيد اين است كه آيا جانورافسانه‌اي‌شناسي يك علم واقعي است يا يك سرگرمي شيادانه؟

اولين سوالي كه پيش مي‌آيد اين است: چه چيزي او را به مطالعه هيولاي دريايي واداشت؟

از نظر پاكستون دلايل متعددي محرك او براي شروع اين تحقيق بودند. دليل اول، جالب توجه و جذاب بودن اين سوالات براي او بود. دليل علمي‌تر اين بود كه از اين طريق بتواند اثبات كند چيزهايي كه مردم همواره باور دارند لزوما نمي‌تواند به دور از واقعيت باشد، پس نبايد همه تصورات بشر را تخيلي فرض كرد و دليل سوم اين بود كه مي‌خواست به اين واقعيت پي ببرد كه بشر تا چه حد براي اثبات جرقه‌هاي ذهني خود تلاش مي‌كند، حتي اگر گاهي اين الگوهاي مدنظر انسان كاملا با واقعيت متفاوت باشد.

پاكستون معتقد است كه در مسير تحقيقات خود متوجه تناقض و اختلاف آشكار گزارش‌هاي قديمي و جديد شده است.

پس او شاخه جديدي از تحقيقات را آغاز كرد تا به شكاف اطلاعات به جامانده از گذشته پي ببرد. او مي‌خواست تفاوت گزارش‌هاي قديمي با جديد را با تحقيقاتي كه در آنها حيوانات به صورت انتخابي گزينش مي‌شوند، مقايسه كند.

به نظر پاكستون نتايج اين تحقيق جديد نشان مي‌دهد كه مي‌توان نسبت به گزارش‌هاي قديمي‌تر راجع به هيولاي دريا ترديد داشت، چرا كه به نظر او شايد مردم در آن زمان تنها به اين دليل كه حيوانات بزرگ و معمولي دريايي را خيلي نزديك به خود ديده‌اند چنين گزارشاتي كرده‌اند، ولي با اين حال متوجه شد كه تناقضات و اختلاف اندكي بين گزارش‌هاي قديمي وجود دارد. اين خود به اين معني است كه اگر هم شاهدان موجودات معمولي را هيولا تصور كرده‌اند يا غلط تفسير كرده باشند، با اين حال تشابهاتي بين مشاهدات آنها به چشم مي‌خورد.

او به گزارشي كه از دو جانورشناس منتشر شده بود اشاره مي‌كند. در اين گزارش اين دو محقق موجودي مارمانند را در جنوب آتلانتيك ديده بودند كه از نظر آنها مي‌توانسته هيولاي دريا باشد، ولي نكته اينجاست كه اين مشاهده آنها هيچ تناسبي با مشاهدات قديمي‌تر از هيولاي دريا نداشت.

او مي‌گويد: گزارش‌هايي راجع به مشاهده هيولاي دريا از قرن 18 موجود است، يعني زماني كه مردم براي اولين بار موجودي كه از نظر آنها هيولاي دريا بود را در گرينلند كه در آن زمان مستعمره آلمان بود ديدند. چيزي كه آنها مشاهده كردند موجودي بود كه به نظر دمي مارمانند داشت. حال شك او در اين است كه اين اندام مارمانند كه آنها ديدند مي‌توانسته آلت تناسلي يك نهنگ باشد؟ چون تصاوير اين عضو نهنگ‌هاي نر را كاملا مارپيچ نشان مي‌دهد. از نظر پاكستون احتمالا شاهدان ماجرا فقط توانسته بودند آن قسمت مارپيچ از بدن نهنگ را مشاهده كنند و بنابراين گزارش اشتباهي داده‌اند.

وقتي يك جانورشناس حيواني را مي‌بيند، در ابتدا در پي قرابتي از ويژگي‌هاي آن با گونه‌هاي شناخته شده قبلي مي‌گردد تا براحتي بتواند آن را رده‌بندي كند و چيزي كه مسلم است مردم عادي مخصوصا در زمان گذشته قادر به تفكيك اين جانداران از هم نبوده‌اند. همين موضوع مي‌توانسته باعث شود تا آنها گزارش‌هاي عجيب و باورنكردني از خود به يادگار بگذارند.

پاكستون معتقد است اين احتمال وجود دارد كه موجودات ناشناخته‌اي در اعماق درياها وجود داشته باشند. او معتقد است كه در موقعيت كنوني پاسخي قطعي براي اين ادعا وجود ندارد. او معتقد است سرعت فزاينده كشف گونه‌هاي جديد در طبيعت مي‌تواند براي ساكنان درياها نيز رخ دهد و با توجه به اين كه بشر هنوز تنها بخش كوچكي از درياها را كاوش كرده است، مي‌توان انتظار داشت كه آن پايين‌ها چيزهاي عجيبي براي كشف انتظار انسان كنجكاو را مي‌كشند.

پاكستون اعتقادي به دروغگويي مردم قديمي يا آنهايي كه گزارش ديدن موجودات افسانه‌اي را داده‌اند، ندارد. او معتقد است كه به طور منطقي هنوز حيواناتي براي ما ناشناخته باقي مانده‌اند و شايد بعضي‌ها شانس ديدن آنها را داشته‌اند، اما نبايد فراموش كرد در گزارش دادن هم همواره اغراق وجود دارد، مخصوصا اگر گزارش‌دهنده يك فرد علمي نباشد. براي اين‌كه بتوانيم حيوان ناشناخته‌اي را بشناسيم بي‌شك بايد از تحصيلات سطح بالايي برخوردار باشيم.

به فرض در مورد پستانداران دريايي شايد بدون شك بتوان گفت تنها 10 نفر در دنيا وجود دارند كه براحتي مي‌توانند نوع و خانواده يك حيوان را تشخيص دهند و با ديدن گونه‌هاي جديد مي‌توانند آن را از سايرين تفكيك كنند.

ما نمي‌توانيم همه چيزهاي عجيبي را كه مي‌بينيم به عنوان گزارش رد كنيم و تنها با اتكا به اين كه نتوانسته‌ايم آن موجود را بشناسيم پس لزوما جانداري ناشناخته ديده‌ايم.

livescience - مترجم: بهروز يزدان‌پناه


نوشته شده در   پنجشنبه 20 مهر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode