ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 11 مهر 1391     |     کد : 43625

خشونت ريشه مي‌دواند

هنوز در را كامل نبسته بود كه پدر با صدايي بلند گفت: كجا بودي؟ صداي پدر آنقدر بلند بود كه بهروز حتي نتوانست بگويد سلام. مادر با حالتي كه مثل هميشه حال و هواي ميانجيگري داشت وسط آمد و با اضطرابي كه از چشمانش پيدا بود، گفت: پسرم مي‌دوني چقدر نگرانت شديم.

جام جم آنلاين: هنوز در را كامل نبسته بود كه پدر با صدايي بلند گفت: كجا بودي؟ صداي پدر آنقدر بلند بود كه بهروز حتي نتوانست بگويد سلام. مادر با حالتي كه مثل هميشه حال و هواي ميانجيگري داشت وسط آمد و با اضطرابي كه از چشمانش پيدا بود، گفت: پسرم مي‌دوني چقدر نگرانت شديم.
بهروز هم با حالتي كه نشان از آرامش داشت گفت: فقط يك ساعت دير كردم. موبايلم شارژ نداشت و... ناگهان لحن مادر عوض شد و با فريادي كه همراه با گريه بود گفت: شماها آخر منو مي‌كشيد. بهروز هم به دنبال مادر فريادي كه نشان از خستگي داشت زد و به سمت در رفت و در را بشدت بست.

صبر يا خشونت؟

خشونت و كشمكش‌هاي خانوادگي در كنار ساير دغدغه‌هاي زندگي شهري مانند ترافيك موجب شده تا فضاي تشنج به جامعه و محيط كار نيز كشيده شود. كاملا مشخص است بسياري از دعواها بر سر جاي پارك و بوق‌زدن‌هاي بيجا متعلق به محيط​هاي نا آرام است و براي به دست آوردن محيط آرام احتياجي به شعبده و رمل و اصطرلاب نيست، اما با دغدغه‌ها و نگراني‌هايي كه امروزه زندگي شهري به ما تحميل مي‌كند، نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم همه چيز هميشه بر وفق مراد باشد. بنا براين، در بسياري از موارد بايد همه چيز و همه كس را آن‌گونه كه هست بپذيريم و به جاي عصبانيت و اعمال خشونت سعه‌صدر را پيشه كنيم.

خشونت پنهان

دكتر آناهيتا خدابخشي كولايي، روان‌شناس و مدرس دانشگاه شهيد بهشتي، با تاكيد بر الگوهاي مشاهده‌اي در افزايش رفتارهاي خشونت‌آميز در كودكان و نوجوانان، درباره نقش خانواده در رشد پرخاشگري و خشونت در جامعه مي‌گويد: خشونت و پرخاشگري هميشه به صورت مشخص و كلامي و فيزيكي بر فرزندان ما تاثير نمي‌گذارد. بلكه در بسياري از موارد در قالب خشونت پنهان در ذهن كودك و نوجوان ما نقش مي‌بندد.

وقتي پدر و مادر با هم دعوا نمي‌كنند ولي حرف هم نمي‌زنند، اين موضوع به دليل باور پذيري كودكان​، تاثيرات منفي زيادي بر آنها مي‌گذارد. معمولا فرزندان ما از طريق مشاهده رفتارهاي ناشايست كه همان الگوهاي مشاهده‌اي نام دارد از رفتار پدر و مادر الگوسازي مي‌كنند. به عنوان مثال در بسياري از موارد والدين در زمان اختلاف فرزندانشان را حلقه واسط قرار مي‌دهند و از آنها استفاده ابزاري مي‌كنند به طوري كه بدون اين‌كه خشونتي از خود نشان دهند با قهر‌كردن، كودك يا نوجوان را تبديل به پيكي براي انتقال پيام‌هاي خالي از مهر و عاطفه خودبه يكديگر مي‌كنند​.

زير پوست جامعه!

عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي با بيان اين‌كه خشونت‌هاي جسمي، كلامي، عاطفي و رواني تاثيرات مخرب يكساني بر فرزندان و نسل آينده ما دارد، درباره اهميت رواج اين خشونت‌ها در جامعه و پيامدهاي مخرب آن مي‌گويد: متاسفانه خشونت در جامعه ما به صورت امري عادي در آمده است به طوري كه در رانندگي و ساير مناسبات كلامي و رفتاري آن را مشاهده مي‌كنيم. براي مقابله با اين معضل بايد آستانه تحمل‌پذيري در جامعه را بالا برد به صورتي كه صلح و تحمل‌پذيري به صورت يك فرهنگ در آيد. به عنوان مثال اگر بتوان تدبيري انديشيد كه مجازات‌هايي مانند اعدام در مقابل چشم مردم انجام نشود و به گونه‌اي ديگر بتوانيم به مجرمان و گناهكاران درس عبرت بدهيم، همه اينها مي‌تواند فرهنگ تحمل‌پذيري را ارتقا دهد.

توصيه‌اي براي مشاوران​مدارس

اين روان‌شناس در توصيه به مشاوران ​مدارس و نهادهاي آموزشي مي‌گويد: پسران و دختراني كه در خانواده‌هاي خشن بزرگ مي‌شوند علائم مشخصي دارند. دختراني كه قرباني ناملايمت‌هاي پدران و مادران هستند معمولا گوشه گير بوده و افت تحصيلي در آنها به وضوح مشاهده مي‌شود. ولي اين موضوع در پسران متفاوت است و علاوه بر افت تحصيلي به صورت انفجاري و دعوا بروز پيدا مي‌كند. همچنين پسراني كه قرباني كمبود محبت والدين هستند به مروز زمان به انزوا كشيده مي‌شوند و مهارت‌هاي اجتماعي در آنها پايين مي‌آيد. بنابراين مشاوران ​مدارس بايد به تناسب جنسيت، علائم خشونت را در نوجوانان مورد بررسي قرار دهند.

تاثير خشونت در افرادي با بيماري‌هاي خاص

كولايي درباره تاثير خشونت بر افرادي كه به دليل بيماري‌هاي خاص از لحاظ جسمي ضعيف‌تر هستند و مشكلات روحي و رواني دارند، مي‌گويد: خشونتي كه معمولا اين افراد با آن مواجه هستند به صورت پرخاشگري و از نوع لفظي و فيزيكي نيست، بلكه​ به شكل خرده‌گيري و انتقاد است.

نكته: دختراني كه قرباني ناملايمت‌هاي پدران و مادران هستند، معمولا گوشه گير بوده و افت تحصيلي در آنها بوضوح مشاهده مي‌شود. ولي اين موضوع در پسران متفاوت است و علاوه بر افت تحصيلي به صورت انفجاري و دعوا بروز پيدا مي‌كند
در بسياري از خانواده‌ها به دليل مشكلات خاصي كه اين افراد بدون آن‌كه بخواهند، براي اعضاي خانواده ايجاد مي‌كنند و به قولي دست‌و‌پاگير مي‌شوند، نگاهي كه نشان از بي‌محلي و به حساب نياوردن اين افراد دارد، بتدريج زمينه‌هاي خشونت را در آنها افزايش مي‌دهد. بويژه در سنين پايين كه فاصله گرفتن از اين افراد و برخورد تحقير‌آميز با آنها بيشتر به علت نا آگاهي خانواده‌هاست. مهم‌ترين وظيفه اعضاي خانواده در مقابل اين افراد اين است كه بيماري آنها را بپذيرند و از سوي ديگر مهارت‌هاي مختلف را به آنها آموزش داده و از جامعه دورشان نكنند.

ريشه‌ها و نشانه‌هاي خشونت

ستاره حسينيان، روان‌شناس و مدرس دانشگاه، در تعريف خشونت از هيجانات منفي نام مي‌برد و مي‌گويد: اغلب هيجانات منفي باعث مي‌شود فرد براي دفاع از خود به خشم متوسل شده و اين خشم اگر كنترل نشود بتدريج به خشونت تبديل خواهد شد. وي مهم‌ترين راهكارهاي جلوگيري از خشونت را ايجاد فضايي گرم در خانواده، گذشت در موقعيت‌هاي ناكامي براي فرزندان، يادگيري جرات ورزي، جلوگيري از تحقير، پرهيز از رواج هيجانات منفي در جامعه، تخليه ناراحتي‌ها و استرس‌ها از طريق كنترل و مديريت رفتار، ارتقاي معنويت و روح گذشت، تحريك‌نكردن نقاط ضعف افراد، ورزش‌كردن، ​ صبر و شكيبايي، پذيرفتن محدوديت‌ها و كمبودهاي اجتماعي، پاداش براي رفتارهاي مثبت در خانواده، نهادهاي آموزشي و سازمان‌ها و آشناشدن مردم با حقوق انساني بر مي‌شمارد و همچنين عدم كنترل كلامي و رفتاري، بر افروختگي چهره، تغيير تن صدا، تعرق بالا، قرمز شدن چشم، گرفتگي عضلات و تغيير فشار خون را از نشانه‌هاي رايج خشونت در افراد مي‌داند.

ارتباطات انساني نادرست و خشونت

اين روان‌شناس كه سال‌هاي زيادي به عنوان مشاور تربيتي در مدارس مشغول به كار بوده است، با تاكيد بر نقش نهاد خانواده و مدرسه در شكل‌گيري رفتارهاي خشونت‌آميز ارتباطات انساني در جامعه را نيز در ترويج خشونت مهم دانسته و مي‌افزايد: متاسفانه الگوهاي رفتاري در جامعه به صورتي است كه موجب مي‌شود كودكان و نوجوانان از اين رفتارها الگوبرداري كنند. عمده اين رفتارها نيز براي حفظ موقعيت و عمدي است. متاسفانه اين الگوهاي نادرست رفتاري در رفتار سازماني نيز مشاهده مي‌شود. به طوري كه در برخي از موارد جبهه‌گيري به عنوان حربه‌اي براي عدم پاسخگويي تبديل شده كه نشانگر الگوهاي نادرست سازماني است. البته در چند سال اخير طرح تكريم ارباب رجوع و تاكيد مسئولان اجرايي بر اين رفتار اقدام ارزشمندي بوده​ است.

خشونت و دغدغه‌هاي زندگي

عضو سازمان نظام روان‌شناسي كشور ادامه مي‌دهد: بيشترين تماس‌ها و الگوبرداري‌هاي رفتاري كودكان و نوجوانان در محيط خانواده انجام مي‌شود. وقتي كودك يا نوجوان در ميان اعضاي خانواده امنيت رواني ندارد و پس از آن وارد مدرسه شده و با معلماني سر و كار دارد كه پر از دغدغه‌هاي روزمرگي و مشكلات زندگي هستند زماني كه وارد جامعه مي‌شود، اين پيشينه مانند زخم كهنه‌اي سر باز مي‌كند. بنا براين وجود موج منفي در جامعه كه تا حد زيادي ناشي از وجود مشكلات اقتصادي است اين خشونت را در خانواده، از طريق پدر و مادر، در مدرسه از طريق معلمان و در جامعه از طريق ارتباط‌ها و تعاملات نامناسب مردم با يكديگر به صورت ذخيره‌اي ثابت در ذهن و انديشه نوجوان ماندگار مي‌كند.

تعادل در برآوردن خواسته‌هاي فرزندان

به عقيده حسينيان، يكي از مهم‌ترين نكات تربيتي ​ فرزندان در نهاد خانواده پايين آوردن سطح توقع آنهاست. وي در اين باره مي‌گويد: اگر همه خواسته‌هاي فرزندان را برآورده کنيم ، توقع‌شان افزايش يافته و در زماني كه نتوانيم اين کار را انجام دهيم ،​ از خشونت به عنوان ابزاري براي برآوردن خواسته‌هايشان استفاده مي‌كنند. به طوري كه اين كار به نوعي باجگيري توسط فرزندان تبديل مي‌شود. اما​ كمبود محبت نيز از سوي والدين باعث افزايش روحيه خشن در فرزندان مي‌شود به طوري كه تكرار آن بتدريج به صورت ذخيره‌هاي رفتاري در آنها رشده كرده و تثبيت مي‌شود.

چه بايد كرد؟

هيچ‌كدام از ما ذاتا عصبانيت را دوست نداريم و معمولا شرايط محيطي و جبر زمانه باعث مي‌شود تا به قول قدما «از كوره در برويم. »اين نشان مي‌دهد ​ بسياري از موارد در مقابل مشكلات و سختي‌ها با كمي تمرين مي‌توانيم صبر را هم امتحان كنيم، اما از سوي ديگر نبايد از كاستي‌هايي كه نظام مديريت اجرايي ما در حوزه‌هاي اقتصادي و فرهنگي دارد، بسادگي گذشت. ناكامي در رسيدن به هدف، تعارض در موقعيت‌هايي كه فرد توان تصميم گيري مناسب را نداشته باشد، حفظ موقعيت فرد در حالتي كه جايگاه متزلزلي در خانه يا محل كار داشته باشد، عوامل اجتماعي نظير آلودگي‌هاي صوتي، ترافيك، كار روزانه و بيكاري از مهم‌ترين مواردي است كه روان‌شناسان در افزايش پرخاشگري و خشونت موثر مي‌دانند؛ عواملي كه متاسفانه ناشي از نبود امنيت و آرامش رواني در جامعه ما محسوب مي‌شود و در كنار ساختار اشتباه نظام تربيتي خانواده‌ها خشونت را در جامعه رواج مي‌دهد. بنابراين، در اين ميان نقش مسئولان و نهادهاي آموزشي و فرهنگي براي ايجاد محيطي پرطراوت و شاداب در جامعه با حل مشكلات اقتصادي و فرهنگي تا حد زيادي مي‌تواند آرامش رواني را در محيط خانواده و جامعه براي تربيت صحيح فرزندان از يك‌سو و اصلاح ارتباطات انساني بين مردم از سوي ديگر برقرار كند.

عليرضا بهشتي / جام‌جم


نوشته شده در   سه شنبه 11 مهر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode