ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391     |     کد : 41161

انقراض نسل دغدغه امروز خانواده‌ها

چيني‌ها اگر هر كدامشان يك سطل پر از آب به سوي سرزمين دشمن بپاشند آن كشور را سيل خواهد برد؛ اين جمله كه سال‌ها پيش، سياستمدار چيني در پاسخ برخي تحركات سياسي عليه كشورش به زبان آورد حالا جمله‌اي تاريخي شده كه مي‌شود با آن، هيبت و شكوه جمعيت را درك كرد.

جام جم آنلاين: چيني‌ها اگر هر كدامشان يك سطل پر از آب به سوي سرزمين دشمن بپاشند آن كشور را سيل خواهد برد؛ اين جمله كه سال‌ها پيش، سياستمدار چيني در پاسخ برخي تحركات سياسي عليه كشورش به زبان آورد حالا جمله‌اي تاريخي شده كه مي‌شود با آن، هيبت و شكوه جمعيت را درك كرد.

آدم‌هاي لوليده درهم كه در خيابان‌هاي پرازدحام شهرها، همديگر را كلافه مي‌كنند و جاي كافي براي هم باقي نمي‌گذارند، از نظر دولتمردان يك فرصت هستند.

از نظر آنها تك‌تك آدم‌هاي ساكن در يك كشور حكم نيروهاي دفاعي را دارند كه از امنيت و حيثيت سرزمين خود دفاع مي‌كنند و چرخ اقتصاد را مي‌چرخانند.

حالا اگر هر ماه و هر سال از تعداد آدم‌ها كم شود و كسي جايشان را نگيرد معلوم است ​چه به روز كشور مي‌آيد ؛ نيروي كار كم مي‌شود، جوان‌ها بتدريج پير مي‌شوند و نيروي تازه‌اي متولد نمي‌شود كه جاي گذشتگان را بگيرد، پس كشور گرفتار بحران شده و تمام حواسش صرف تبليغ براي توليد نسل مي‌شود.

به همين دليل كشورها دلهره انقراض نسل دارند و با تشويق و آموزش، به دنبال تغيير نگاه مردم به سمت فرزندآوري مي‌روند.

چه شد​ اين شديم ؟

تا چشم ما اجازه قضاوت مي‌دهد، ايران پر است از كودك و نوجوان و جوان، اما آنهايي كه آمار دستشان است مي‌گويند، ايراني‌ها در حال پير شدن‌ هستند. حتي چند ماه پيش مژده پير شدن جمعيت را هم به ما دادند و ما خوشحال شديم از اين كه جواني جمعيت دست از سرمان برداشته و سنگيني كفه جواني ترازوي جمعيتي كشور بالاخره به نفع پيرها​ سبك شده است.

اما اين خوشحالي زياد دوام نياورد، چون همان‌هايي كه آمارها دستشان است از پير شدن بيش از حد جمعيت نگران شدند و حالا سعي در متوازن كردن دو كفه ترازو دارند.

داستان پير شدن جمعيت ايران، حكايتش طولاني است. بعد از اين كه مردم آموختند​ نبايد منتظر آمدن مستقيم پول نفت به در خانه‌شان باشند و به پشت‌گرمي اين پول، هر سال بچه‌دار شوند، تصميم گرفتند​ به تولد يك نوزاد در هر سال پايان دهند و به مرحله‌اي برسند كه حداكثر سه فرزند داشته باشند.

آن موقع خيلي از مردم غائله فرزندآوري‌شان را با سه بچه تمام كردند، اما هنوز هم بودند كساني كه بيش از سه فرزند را مي‌پسنديدند و به فكر تنها نماندن خودشان در پيري و بي‌كس نماندن بچه‌هايشان در آينده بودند، اما اين روش كم‌كم رنگ باخت، چون مردم آموختند فرزندآوري افراطي نه براي خودشان فايده‌اي دارد و نه براي خود بچه‌ها كه مجبورند در خانواده‌اي پرجمعيت زندگي كنند؛ در حالي كه در اين ميان، سخت‌تر شدن شرايط اقتصادي و بالا رفتن هزينه‌هاي زندگي نيز بي‌تاثير نبود.

سازمان ملل 10 كشوري را معرفي مي‌كند كه تا سال 2050 با سرعتي بيشتر از كشورهاي ديگر به‌سمت پير شدن مي‌روند نام ايران نيز در اين فهرست هستدر كنار اينها، مروجان فرهنگي نيز نقش مهمي داشتند چون آنها از هر تريبوني استفاده مي‌كردند تا به گوش مردم برسانند كه دو بچه كافي است.

كم‌كم مردم نيز ياد گرفتند​ واقعا دو بچه كافي است و بيشتر از اين تعداد، دردسر درست مي‌كند.

براي همين شد كه براي مدتي طولاني​ در بيشتر خانواده‌ها دو بچه ديده مي‌شد كه البته برخي​ پدر و مادرها، يكي بچه را هم اضافه مي‌دانستند.

حالا نيز تك‌فرزندي مد شده و كسي كه براي بارداري دوم اقدام مي‌كند با نگاه‌هاي چپ چپ و پر استفهام اطرافيان مواجه مي‌شود؛ يعني «اگر بچه هوس است، يكي بس نيست؟»​

و همين مد است كه اين روزها مسوولان كشور را نگران كرده و از داشتن جمعيتي پير كه روز به روز تحليل مي‌رود و قدرت كارش را از دست مي‌دهد، به هراس انداخته است.

دنياي كشورهاي پير

نگاه علم جمعيت‌شناسي به آدم‌هاي پير با نگاه اخلاقگرايان متفاوت است. اگر گروه دوم، پيرها را نعمتي در هر خانه مي‌داند كه بايد براي بركت گرفتن، آنها را روي سر و چشم گذاشت و عزيزشان كرد، جمعيت‌شناسان آدم‌هاي پير و سالخورده را نيروهاي زهوار درفته‌اي مي‌دانند كه ديگر نمي‌شود براي پيشرفت كشور روي آنها حساب كرد.

شايد ظالمانه به نظر برسد، اما اگر از زاويه ديد اينها به موضوع نگاه كنيم، جمعيت يك موجود زنده است كه نياز به پويايي دارد و اين پويايي نيز فقط با توليد مثل ميسر است. اين حرف، حرف سازمان ملل نيز هست كه بتازگي از پيرشدن جمعيت جهان گزارشي منتشر كرده و چالش‌هاي اين پيري را شمرده است.

كارشناسان اين سازمان​ دريافته‌اند سه عامل افزايش طول عمر، كاهش باروري و افزايش سن افراد متولد شده در دوره رشد سريع جمعيت​ در پير شدن مردم جهان نقش عمده‌اي داشته، به آمارهايي استناد مي‌كنند كه نشان مي‌دهد تا سال 2050 ميلادي كشورهايي كه هم‌اينك جمعيتي جوان دارند، مسيري برعكس را طي خواهند كرد.

طبق اين گزارش، تا 38 سال ديگر ژاپن كه هم‌اينك پيرترين جمعيت جهان را دارد، همچنان در صدر باقي مي‌ماند در حالي كه كشورهاي پرتغال، بوسني، كوبا، كره جنوبي، ايتاليا، اسپانيا، سنگاپور، آلمان و سوئيس به ترتيب آن را تعقيب مي‌كنند.

سازمان ملل 10 كشوري را معرفي مي‌كند كه تا سال 2050 با سرعتي بيشتر از كشورهاي ديگر به سمت پير شدن مي‌روند، نام ايران نيز در اين فهرست هست.

طبق گزارش اين سازمان، كشور امارات تا 38 سال ديگر از نظر سرعت پير شدن جمعيت رتبه نخست را خواهد داشت (با رشد 36 درصد) كه پس از آن بحرين با رشد 29 درصدي و ايران با رشد26 درصدي جمعيت بالاي 60 سال در رتبه‌هاي دوم و سوم قرار مي‌گيرند و كشورهاي عمان، سنگاپور، كره جنوبي، ويتنام، كوبا، چين و ترينيداد و توباگو را پشت‌سر خواهند گذاشت.

آنچه پيري به سرمان مي‌آورد

با اين‌كه در فرهنگ ما بهترين آرزو براي آدم‌ها اين است كه پير شوند، اما پيري هم دردسرهاي خودش را دارد. پير يعني كسي كه ديگر دلش نمي‌خواهد در فعاليت‌هاي اجتماعي شركت كند، او حتي اگرهم بخواهد ديگر نمي‌تواند كار كند، ديگران هم مثل يك نيروي كار به او نگاه نمي‌كنند.

پس پيرها در خود فرومي روند و گرفتار موجي از بيماري‌هاي غيرواگير مي‌شوند كه جهان به آنها به چشم چالش‌هاي خطرناك نگاه مي‌كند.

بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي، سرطان، ديابت و بيماري‌هاي مزمن ريوي در كنار بي‌تحركي، استفاده از تنباكو و رژيم‌هاي نادرست غذايي همان خطايي است كه جهان را از سالخوردگي جمعيت مي‌ترساند و از بابت هزينه‌هاي بهداشت و درمان و حقوق بازنشستگي و تامين اجتماعي به تكاپو مي‌اندازد.

افراط و تفريط ممنوع

با اين حال نبايد از دو سوي پشت‌بام افتاد؛ نه بايد آنقدر از پيري جمعيت حذر كرد كه سالخوردگي مذمت شود و سالخوردگان در تنگنا قرار بگيرند و نه بايد آنقدر رو به جوانگرايي جمعيت آورد كه باز هم تعادل به هم بخورد.

هنوز يادمان هست كه وقتي در دو دهه قبل، جمعيت جوان كشور به حالت انفجار رسيد، مسئولان تا چه حد نگران بودند و به دنبال راهي براي رفع معضل جواني جمعيت مي‌گشتند، پس حالا كه اين بحران از سرمان گذشته بايد سياست جديد و متعادلي انتخاب شود.

اين حرف خبره‌ترين جمعيت‌شناسان ايران هم است؛ آدم‌هايي مثل محمد ميرزايي، رييس انجمن جمعيت‌شناسي ايران.

​آن طور كه او در گفت‌وگو با «جام‌جم» توضيح مي‌دهد، هم‌اكنون متوسط فرزندان خانوار در ايران بين يك و دو فرزند است و اين بايد به رقمي بين دو و سه فرزند برسد، چون ايده‌آل جمعيتي براي كشور ما، معدل 2.5 فرزند است به طوري كه با اين رقم، هم رشد جمعيت كشور بطئي و آرام خواهد بود و هم از سالخوردگي افراطي جمعيت جلوگيري مي‌شود.

او تمام حرفش اين است كه متفكران بايد جامعه را به سمت تعادل در رشد جمعيت ببرند تا گرفتار مشكلاتي چون رشد يكباره جمعيت در سال 65 كه نسل آن هم‌اكنون به سن ازدواج و اشتغال رسيده‌اند، نشويم.

اين جمعيت‌شناس يك نگراني هم دارد و آن اين كه وزارت بهداشت ديگر وسايل تنظيم خانواده و مشاوره‌هاي آن را در اختيار كساني كه شرايط خاص دارند، قرار ندهد.

به باور او اگر لوازم كنترل بارداري را در اختيار افراد قرار ندهيم و حاملگي ناخواسته اتفاق بيفتد، بويژه در مناطق محروم به سقط جنين‌هاي غيربهداشتي روي مي‌آورند و سلامت مادران و فرزندان طوري به خطر مي‌افتد كه احتمال كاهش رشد مواليد به وجود مي‌آيد.

اينها حرف‌هاي مقبولي است، اما در كنار آن بايد به توليد انسان‌هاي كيفي هم فكر كرد. امروز قدرت از آن ملتي است كه انسان‌هايي توانمند، ماهر و دانش‌آموخته دارند، پس اگر برنامه‌اي براي هدايت انسان‌هاي تازه متولد شده نداشته باشيم، مثل كسي مي‌مانيم كه بابت درآمدن از چاله خوشحال است غافل از اين كه به‌زودي به چاه خواهد افتاد.

خداحافظ عمو، عمه و دايي
بچه‌هاي خانواده‌هاي پرجمعيت آرزوي سكوت دارند و بچه‌ها​ي يكي يكدانه آرزوي سر و صدا. آنها سكوت را مي‌پسندند چون خانواده پرازدحام، آنها را به سمت اين آرزو كشانده و اينها ارتباط داشتن و گفتن و شنيدن و خنديدن را دوست دارند، چون خانواده محدود و ساكت با آنها اينچنين كرده است.
درد بچه‌هاي يكي‌يكدانه اغلب از اين جنس است، ولي شايد كساني هم پيدا شوند كه از تنهايي و نداشتن برادر و خواهر شكايت ندارند و برعكس از اين فرصت براي پيشرفت بيشتر استفاده مي‌كنند.

با وجود اين بيشتر روان‌شناسان نگران تك فرزند‌ها هستند، همان‌هايي كه خودشان طعم خواهر و برادر و نسل بعدي آنها لذت داشتن عمو، عمه، خاله و دايي را نمي‌چشد.

روان‌شناساني كه اين طرز تفكر را دارند مي‌گويند، تك‌فرزند‌ها در طول زندگي هميشه تنها هستند و چون تنها نقطه اتكايشان، پدر و مادر است وقتي آنها را از دست بدهند چون همراه و همدل ديگري ندارند، دچار مشكلات رواني مي‌شوند.

به گفته اينها، تنها فرزندان خانواده چون هميشه در محور توجه قرار دارند، گرفتار خودخواهي و تماميت‌‌خواهي نيز مي‌شوند، چون زندگي به آنها آموخته كه همه چيز در سريع‌ترين زمان بايد تنها در اختيار آنها
قرار بگيرد.

البته تك فرزندها كه محصول ازدواج ديرهنگام​ و مشغله‌هاي كاري و گرفتاري‌هاي اقتصادي زوج‌ها هستند، هميشه هم آدم‌هاي ناموفق و مشكل‌داري نيستند، چون كارشناسان خبره تربيتي​اي هستند كه معتقدند برخلاف تصور همگاني كه تك فرزندي را سبب كاهش كيفيت رشد و تربيت كودك مي‌دانند با به كارگيري شيوه‌هاي درست تربيتي مي‌توان از آسيب‌هاي احتمالي و جبران كمبودهاي ناشي از نبود فرزندي ديگر در محيط خانه پيشگيري كرد.

جان كلام ​اين است، اگر اساس ديدگاه پدر و مادر اين باشد كه تك فرزندي هرگز به معني گوشه‌گيري و محدودبودن روابط اجتماعي نيست، آن وقت نتيجه اين مي‌شود كه تك فرزندها نيز آدم‌هايي موفق و با اعتماد به نفس كه خودشيفته و خيالپرداز نيستند بار خواهند آمد.
همسريابي​آنلاين، تلاش براي هيچ
اگر بشود دوست خوب را در اينترنت پيدا كرد، حتما همسر ايده‌آل را هم مي‌توان در سايت يا دفاتر همسريابي جستجو كرد.

بالا رفتن سن ازدواج و وسواس جوان‌ها در انتخاب همسر در كنار استدلالات آنها كه مي‌گويند، نمي‌دانند همسر خوب را از كجا پيدا كنند، عده‌اي را واداشته تا معركه‌اي راه بيندازند و در آن همسران خوب و ايده‌آل را حراج كنند.

سايت‌هاي همسريابي و دفاتري كه براي متقاضيان، همسر پيدا مي‌كند حالا ديگر نام‌هايي آشنا هستند. گردانندگان اين مجموعه كه بابت اين بده‌بستان‌ها، درآمد خوبي هم دارند مي‌گويند به اين علت جذب اين كار شده‌اند كه هم كار خيري بكنند و جوان‌ها را راهي خانه بخت كنند و هم تلاشي داشته باشند به حد بضاعتشان تا با معرفي دختران و پسران خوب، ميانگين سن ازدواج را پايين بياورند.

اما پليس و نيروهاي نظارتي حرف اين مجموعه را باور ندارند و حتي به برخي از آنها به چشم مجرم نگاه مي‌كنند، چون تجربه نشان داده كه به واسطه وجود اين سايت‌ها و دفاتر عده‌اي از جوان‌ها در دام‌هاي خطرناك افتاده‌‌اند و نه‌تنها ازدواج نكرده‌اند، بلكه نگاهشان به تاهل نيز منفي شده است.

بتازگي هم اعلام شده كه عمده مشتريان اين مراكز، مردان متاهلي هستند كه به دنبال همسري براي ازدواج دوم و چندم مي‌گردند كه طبيعي است با اين وضع، نه‌تنها اين مراكز به افزايش ازدواج جوانان كمك نمي‌كند، بلكه عملكردشان به فروپاشي خانواده ختم مي‌شود.

پس معلوم است كه براي تشويق جوان‌ها به ازدواج، اين راه نيز به بيراهه مي‌رود چون شروع يك زندگي مشترك اگرچه اصلي مهم است، ولي تداوم اين زندگي از تشكيل آن بسيار مهم‌تر است.

در يك زندگي زناشويي بادوام كه مبتني بر عشق، انصاف، محبت و سادگي باشد همه اعضا احساس خوشبختي مي‌كنند و بر اثر منطق موجود ميان زن و شوهر، فرزند يا فرزنداني نيز متولد مي‌شوند كه هم ضامن بقاي نسل باشند و هم مهره‌اي مفيد براي ترقي اجتماع.
همه چيز زير سر افزايش سن ازدواج
كسي مي‌گفت بايد زماني ازدواج كرد و بچه‌دار شد كه وقتي از اين دنيا رفتي بچه‌هايت از آب و گل درآمده باشند و در سنين كودكي نگويند به ارواح پدر و مادرم.

او منظورش اين بود كه نبايد ازدواج و فرزندآوري را آنقدر به تاخير انداخت كه زمان از دست برود و ازدواج ديرهنگام فقط اسباب زحمت شود.

حرف‌هاي او منطقي به نظر مي‌رسيد، چون آنچه كه اين روزها به آن شكاف بين نسلي مي‌گويند از همين جا ناشي مي‌شود كه پدر و مادرها آنقدر فاصله سني‌شان با بچه‌ها زياد است كه اگر هم بخواهند نمي‌توانند حرف هم را بفهمند.

البته پدر و مادرها نيز به عمد دست به چنين كاري نزده‌اند و آنها هم خودشان قرباني سختي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شده‌اند. دخترهاي ما مدت‌هاست كه در درس خواندن و ادامه تحصيل تا مقاطع بالا، جلوتر از پسرها هستند و موقعيت‌هاي كاري بهتري پيدا مي‌كنند.

پس دخترهاي ما حالا دستشان در جيب خودشان است و مثل دخترهاي گذشته، چشمشان به دست مردهاي خانواده نيست؛ براي همين اگر ازدواج نكنند يا تاهلشان به تاخير بيفتد، غم به دل راه نمي‌دهند.

دخترها بيراه هم نمي‌گويند، چون كسي كه تمام جواني‌اش را به تلاش گذرانده، حق دارد همسري را كه بهترين است، انتخاب كند. اين حق به پسرها هم مي‌رسد و آنها نيز مي‌توانند تا يافتن همسر ايده‌آل، براي ازدواج دست نگه دارند؛ به شرط اين‌كه اين حق سبب نشود تا روزگار جواني دخترها و پسرهاي دم‌بخت از دست برود و آنها تنها و افسرده فقط با خاطرات دوران جواني و آرزوهاي قشنگ آن، وقت بگذرانند.

با اين حال بايد منصف بود ؛ ازدواج كردن هم شرايط خاص خودش را دارد و علاوه بر يافتن زوج مناسب، مسائل مالي هم اهميت زيادي دارد، چون بهترين و شيرين‌ترين زندگي‌ها نيز اگر چاله‌هاي اقتصادي‌اش زياد و عميق باشد، احتمال به مشكل افتادنش كم نيست.

البته با همفكري و تلاش دوجانبه مي‌توان بر مشكلات مالي هم غلبه كرد، اما عقل حكم مي‌كند در راهي كه مشكلات آن روشن‌تر از روز است، قدم‌ها با احتياط برداشته شود. (جام جم - ضميمه چارديواري)

آويد طالبيان


نوشته شده در   سه شنبه 24 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode