ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 22 مرداد 1391     |     کد : 41029

زنگ خطر افزايش خانوار‌هاي تك ‌نفره

اعلام رسمي نتايج سرشماري آمار سال 1390 در روزهاي اخير، پاسخي ديرهنگام به انتظار افكار عمومي از يك طرف و مديران خرد و كلان و اصحاب فن از طرفي ديگر بود.

مسئولان، نگران منفي‌شدن رشد جمعيت در ايران هستند
زنگ خطر افزايش خانوار‌هاي تك ‌نفره
جام جم آنلاين: اعلام رسمي نتايج سرشماري آمار سال 1390 در روزهاي اخير، پاسخي ديرهنگام به انتظار افكار عمومي از يك طرف و مديران خرد و كلان و اصحاب فن از طرفي ديگر بود.
گروه نخست تنها به آمار كلي 75 ميليون نفري جمعيت و افزيش پنج ميليون نفري آن نسبت به سال 85 بسنده كردند، ولي جنبه‌هاي مختلف آماري براي گروه دوم آغاز يك راه است. بر پايه اين آمار استادان به بحث و پژوهش روي مي‌آورند و مديران نيز بر اساس اين داده‌ها، طرحي نو براي ملك و مملكت در مي‌اندازند. در اين ميان افزايش خانوارهاي يك‌نفره از نكات مهم و قابل تامل اين آمار است؛ تك‌بازيگراني كه حضور پرتعدادشان، زنگ خطري است براي نهاد خانواده​.

پرده‌هايي از يك زندگي

مي‌خواهيم با هم به تماشاي نمايش زندگي ديروز بنشينيم؛ نمايشي با تعداد زيادي بازيگر. اسمش ​خانواده گسترده​ است. بازيگران: پدر و پدربزرگ، مادر و مادربزرگ، نوه‌ها، عروس‌ها و... .

آنها سقفي داشتند و حياطي فراخ براي گپ‌هايي كه وقت و بي‌وقت كنار حوض يا زير درخت شاتوت واگويه مي‌شد. گاه شب از نيمه مي‌گذشت، اما كسي را ميل سر گذاشتن بر بالين نبود. مهر و مهرباني بود، ادب و احترام به سالمندان، تقسيم غم‌ها بر بي‌نهايت و دست آخر اين آيينه‌دلان، روز ديگرشان را با طليعه‌هاي پرمهر خورشيد آغاز مي‌كردند. اين بود پرده‌اي از نمايش زندگي.كه حالا سالياني است از صحنه نمايش كنار رفته است. حتي خبري از اين نوع خانواده‌هاي گسترده، در آمار رسمي منتشرشده نيز نبود.

در يك كلام، خانوار يك واحد آماري است با ويژگي‌هاي اجتماعي و اقتصادي معين، مركب از افرادي كه در يك كانون زندگي مي‌كنند (وحدت زندگي)، زير يك سقف مي‌خوابند (وحدت محل سكونت)، هم‌خرج هستند (وحدت بودجه) و دور يك ميز يا سفره غذا مي‌خورند (هم‌سفرگي). اين تعريف جمعيت‌شناسان از خانوار است.

جمعيت كه سير صعودي گرفت، اعضاي گروه نمايش ​خانواده گسترده​ رفتند پي معاش و كار ديگر. مي‌گفتند ديگر كار در اين گروه بزرگ نمايشي مقرون به صرفه نيست! گروه يا همان خانواده گسترده، آب رفت و آب رفت تا تبديل شد به يك گروه نمايشي كوچك‌تر به نام ​خانواده هسته‌اي​. اجرايشان بد نبود، اما رونق گذشته را ​ نداشت.

بازيگران آن زن و شوهر در نقش‌هاي اصلي بودند كه گاه با لبخند كودكانشان تكميل مي‌شد. كودكان در اين صحنه قد كشيدند، نسلي در زمين‌هاي خاكي و با توپ‌هاي پلاستيكي فوتبال روياي آينده‌شان را بافتند؛ نسل بعد از آنها هم چشمان سياهشان را به صفحه جادويي و مسحوركننده رايانه دوختند و بازي‌‌هايشان در فضاي مجازي شكل گرفت. هندسه ذهني اين نسل، اما عجيب و متفاوت از آب درآمد، متغير با نسل‌هاي پيشين. ديگر دشوار بود كه يك نقش تعريف شده را براي اجرا در صحنه زندگي به آنها واگذار كرد. خود صاحب سبك و نقشي جديد شدند؛ بي‌راهنمايي، كنترل و حتي نظارت ديگران. البته كمي وجود داشت... و اين‌گونه شد كه صحنه براي اجراي پرده ديگري از بازي زندگي در چرخش ناموزون روزگار شروع شد.

پيش از نشستن به تماشاي اين پرده از نمايش بايد تكليف خود را با ​خانواده​و ​خانوار​ مشخص كنيم تا نقش‌ها با هم اشتباه نشود. اين هم تفاوت‌هاي اين دو. خانواده از زن و شوهر و فرزند يا فرزندان تشكيل شده، در حالى‌كه افراد خانوار الزاما زن و شوهر نيستند. خانواده حداقل از دو نفر كه از دو جنس هستند تشكيل مى‌شود، در حالى ‌كه خانوار مى‌تواند شامل تنها يك نفر باشد. اقتصاد خانواده مشترك است، در حالى‌​كه ممكن است هزينه اقتصادى خانوار مشترك نباشد و اين مهم‌ترين تفاوت بين خانواده و خانوار است. در خانواده روابط خويشاوندى وجود دارد. در حالى ‌كه اين شرط در خانوار ممكن است وجود نداشته باشد و افرادى كه با هم زندگى مى‌كنند هيچ‌‌گونه رابطه خويشاوندى نداشته باشند. به‌ هر خانوارى مى‌توان خانواده گفت ولى هر خانواده‌اى را نمى‌توان خانوار ناميد. بنابراين مفهوم خانوار كلى‌تر از خانواده است و آن را در بر مى‌گيرد. به همين جهت در سرشمارى از اصطلاح خانوار استفاده مى‌شود.

مونولوگ‌هاي تك‌بازيگر

تك‌بازيگران در پرده جديد از نمايش زندگي،در خانه را كه باز مي‌كند سلام نمي‌دهد، چون كسي براي پاسخ گفتن حضور ندارد، با حركت دست در تاريكي شب كليد برق را جستجو مي‌كند، لامپ روشن مي‌شود، اما چندان فروغي ندارد. رختخواب را كه رو‌به‌روي تلويزيون پهن كرده بود، چند روزي مي‌شود​ همان‌طور​ وسط پذيرايي به حال خود رها كرده است... «مي‌خواهم تنها بر صحنه نمايش زندگي حضور يابم.» او بيشتر احساساتش را با خود تقسيم مي‌كند. واقعيتش اين است كه گاهي خود او از اين بازي تك‌نفره و مونولوگ‌هايش به ستوه مي‌آيد! اما خود دست به انتخاب اين سبك زندگي زده است.

نكته: بر مبناي آمارگيري اخير، درصد خانواده‌هاي پنج شش نفره كاهشي قابل توجه دارد و بر شمار خانواده‌هاي تك‌نفره افزوده شده است
حال براي اين كه به اهميت اين پرده از نمايش زندگي پي ببريد به اين اعداد توجه فرماييد؛ 21 ميليون و 185 هزار خانوار، آماري است كه از نتايج سرشماري سال گذشته منتشر شده است. حالا فكرش را بكنيد كه از اين فراواني، 1/7 درصد آن تنها يك نفر جمعيت دارد! يعني خانوارهاي تك‌نفره‌اي كه تا دو يا سه دهه پيش چندان رنگ و جلوه‌اي در جامعه ايراني يا جايگاهي در آمارهاي رسمي نداشت، در حال حاضر درصد قابل توجهي از تعداد خانوارهاي ايراني را تشكيل مي‌دهد. در همين حال اين درصد نسبت به سرشماري سال 1385، 2 درصد رشد را نشان مي‌دهد. اين نكته هم قابل توجه است كه درصد خانوارهاي يك‌نفره در آمار سال 1385 به نسبت سرشماري سال 1375، رشد دو برابري را نشان‌مي‌دهد. بر مبناي نتايج سرشماري اخير، بشدت از ميزان خانوارهاي پنج نفره و بيشتر كاسته شده است و در كنار آن ساير خانوارها (يك‌نفره تا چهار نفره) رشد قابل ملاحظه‌اي را نشان مي‌دهد. به زبان ديگر يعني اين كه متوسط بعد خانوار كاهش يافته و از 03/4 نفر در سال ۱۳۸۵ به 55/3 نفر در سال 90 كاهش يافته است.

نقدي بر نمايش​خانوار تك‌نفره​

«زندگي مجردي ارزش شده است.» اين را سعيد خراط‌ها، پژوهشگر اجتماعي به «جام‌جم» گفت. البته به گفته اين استاد دانشگاه، اين نوع ارزش داراي آثار فراواني است كه مي‌توان به تغيير ساختار جمعيتي به عنوان يكي از مهم‌ترين آنها اشاره كرد. او عنوان مي‌كند: «در چنين حالتي جامعه شاهد كاهش آمار ازدواج، كاهش جمعيت، بيماري‌هاي روحي و رواني و... خواهد بود.»

بررسي چرايي رشد خانوارهاي تك‌نفره را بايد در بسترها و شرايط اجتماعي و فرهنگي جستجو كرد. عواملي همچون​نداشتن امكان ازدواج، ميل به مستقل‌شدن، استقلال مالي دختران، تنوع‌طلبي، افزايش سطح تحصيلات، آزادي و اختيار نامحدود و... اما باز هم اين تمام آن چيزي نيست كه فرد را به انتخاب اين سبك از زندگي سوق مي‌دهد. به باور خراط‌ها بايد ريشه‌هاي اين موضوع را در يك مجموعه مورد بررسي قرار داد. اين نكته را هم بايد متذكر شد كه خانوار تك‌نفره در بين زنان و مردان سهم متفاوتي در جامعه دارند و در رده‌هاي سني مختلف جاي مي‌گيرند.

اصطلاح ديگري كه براي خانوارهاي تك‌نفره به كار مي‌رود خانوار مستقل است كه از ديگر پيامدهاي آن افزايش سن ازدواج است. محمد‌سعيد ذكايي، عضو هيات‌ علمي دانشگاه‌ علامه با تاكيد بر اين موضوع مي‌گويد: اين موضوع درخصوص دختران بيشتر مشاهده مي‌شود. به اين معنا كه دختراني كه به اين شيوه زندگي مي‌كنند از فشارهاي اطرافيان براي ازدواج اندكي دور مي‌شوند و در نهايت خود را با اين شيوه زندگي منطبق مي‌‌كنند.

ديگر نياز به تاكيد بر اهميت نهاد خانواده در جامعه و فرهنگ ايراني وجود ندارد، چون در اين مورد انديشمندان به تفصيل سخن رانده‌اند و كتاب‌ها نوشته‌اند. با وجود اين پرسش اساسي همچنان پابرجاست که چرا اقبال به ازدواج و تشكيل خانواده در حال كاهش است؟ دكتر امان‌الله قرايي‌مقدم، جامعه‌شناس در پاسخ به اين سوال اذعان مي‌كند كه در حال حاضر همچون گذشته، ازدواج باعث مستقل‌شدن افراد در جامعه نخواهد شد. وي بر اين باور است كه تعهد به خانواده و ازدواج در جوانان كم شده است، به همين دليل به تنهايي رو مي‌آورند و با روابط خارج از ازدواج روزگار خود را سپري مي​كنند. گرچه در كشورهاي توسعه‌يافته اين سبك به صورت گسترده‌اي وجود دارد، اما اين موضوع را در ايران آن هم با اين تعداد فراواني بايد موضوعي مهم و قابل توجه قلمداد كرد. يكي ديگر از تفاوت‌هاي خانواده ايراني با ممالك فرنگي، بستن عهد زناشويي ميان زوجين و سپس آغاز زندگي مشترك است، در حالي كه در برخي كشورهاي توسعه‌يافته، گروهي بدون ازدواج و تعهد رسمي زندگي مشترك و آزمايشي خود را آغاز مي‌كنند. خراط‌ها هم نشانه‌هايي از اين تنوع‌طلبي را در بين برخي جوانان ايراني غيرقابل انكار مي‌داند.

البته خراط‌ها به اين نكته هم اشاره مي‌كند كه در بررسي موردي تك‌خانوارها، گاهي يك عامل همچون فقر به صورت برجسته خودنمايي مي‌كند و در برخي موارد چند عامل مانند ادامه تحصيل و دوري از خانواده پررنگ‌تر است.

نهادهاي رسمي و يك نقش آماتوري

قبلا هر كدام از اعضاي خانواده يا خانوار نقشي ايفا مي‌كردند در تكميل هم. نهادهاي رسمي نيز در جايشان ناظر بودند و نگاهبان ارزش‌ها. اما هنگامي كه يك آسيب آن هم در سطح كلان جامعه را مورد تهديد قرار مي‌دهد حضور و نقش فعال نهادهاي رسمي ضرورتي است مهم و البته غيرقابل انكار.

بنا به گفته خراط‌ها، بسياري از مسائل اجتماعي ريشه در كژكاركردي نهادهاي رسمي دارد. در حال حاضر رواج ماديگري، بيكاري، فقر، فحشا، فساد اداري و... وصله‌هاي ناجوري بر كالبد جامعه ايراني ​است كه البته همه و همه نيازمند و مستلزم برنامه‌ريزي‌هاي بلندمدت و كارشناسي‌شده توسط مسئولان مربوط است. نبايد اين بخش از تراژدي را ناديده گرفت كه همين عوامل سهم موثري در زوال ارزش‌هاي خانواده دارد كه به باور خراط‌ها نمي‌توان با مديريت فله‌اي براي آن چاره‌اي انديشيد. گرچه جامعه در هر حالتي دردهاي خود را التيام خواهد بخشيد.

قصه ما هنوز به سر نيامده است، اين نمايش همچنان بر صحنه زندگي از نوع ايراني آن اجرا مي‌شود و مي‌رود تا خود را براي پرده‌هاي ديگري از آن با پاياني غيرقابل پيش‌بيني مهيا كند.

سامان عابري / جام جم




نوشته شده در   يکشنبه 22 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode