شیخ عبدالکریم حائری بیان کرد
ماجرای خواب امام خمینی(ره) درباره میرداماد
نوه مؤسس حوزه علمیه قم با یک واسطه از قول امام خمینی(ره) گفت: «میرداماد را خواب دیدم که در عالم خواب به من گفت کتابهای من را درس نده!» وی سپس دلیل این موضوع را بیان کرد.
آیتالله سیدمصطفی محققداماد عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در همایش اندیشههای فلسفی و عرفانی امام خمینی (ره) که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، گفت: تاکنون این نکته را جایی نقل نکردهام اما تأکید آیتالله مصطفوی بر خواندن کتابهای مرحوم میرداماد مرا بر آن داشت تا این نکته را نقل کنم.
محقق داماد که نوه دختری مرحوم شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم) محسوب میشود، ادامه داد: از مرحوم آیتالله مهدی حائری یزدی (دایی بنده) که شاگرد خاص الخاص امام خمینی(ره) بود شنیدم که گفت: «در پایان یکی از سالهای تحصیلی امام فرمود: از ابتدای سال جدید (پاییز) کتاب قبسات مرحوم میرداماد را میخوانیم. اما سال تحصیلی آغاز شد و ایشان اول سال کتاب میرداماد را شروع نکردند و کتابهای ملاصدرا را درس دادند، البته هیچ وقت کتابهای شیخ (اشراق) درس ندادند. علت این امر را جویا شدیم و ایشان از بیان دلیل آن طفره رفتند تا اینکه پس از اصرار طولانی گفتند: میرداماد را خواب دیدم که در عالم خواب به من گفت کتابهای من را درس نده! سپس امام ادامه داد: علت این امر را تفکر کردم و به نظرم رسید چون حرفهای ایشان را کسی نمیفهمد، کسی نه ایشان را تکفیر کرده و نه تفسیر. بنابراین شاید تدریس کتابهای میرداماد و بیان ساده حرفهای او موجبات لعن وی را فراهم کند.»
وی ادامه داد: جالب است بدانید در ایام قدیم از میرزای قمی(از علمای اصولی قرن دوازدهم هجری) برای جواز لعن ملاصدرا استفتاء گرفته بودند!
* شاگردان ابیحنیفه نگارش «کتابالحیل»ها را رواج دادند
به گزارش فارس، محققداماد در ادامه این مطلب یک بحث فقهی را مطرح کرد که ارتباطی با عنوان همایش یعنی شخصیت عرفانی و فلسفی امام خمینی(ره) نداشت!
وی گفت: ناسپاسی است اگر نسبت به بستری که دانش در آن رشد کرده بیتوجهی کنیم و آن «علم اصول فقه» است و در واقع اگر نسبتسنجی کنیم، علم اصول فقه مباحث ابداعی و گستردهتری نسبت به «فلسفه حقوق» در غرب را شامل میشود.
وی افزود: در اصول میان معتزلیان بحث میشود که کلیه احکام اسلامی و شرعی تابع مصالح و مفاسد است اما در مقابل شاعره معتقد بودند که تمام اینها برای اثبات بندگی است؛ در مقابل، مکتب اعتزالیون ـ که تشیع به دنبال آن است ـ معتقد است هر حکمی مصلحت یا مفسدهای دارد، چه ما بفهمیم و چه نفهمیم. اینها در علم اصول بیان شده است.
* اثر شیخ صدوق بهترین کتاب برای بیان دلایل احکام شرعی است
این استاد دانشگاه ادامه داد: از سوی دیگر، فقها راههایی را استنباط میکنند که انسان به این نتیجه برسد اما در عین حال از حکم خدا فرار کند. مثلاً فرض کنید زکات واجب شده است اما فقها آمدهاند راههایی را یاد دادهاند که زکات بر آدمی واجب نشود! این دو با هم سازگار نیست، به این میگویند علم حیل. همچنین است وجوب روزه و عدم وجوب آن بر مسافر.
محقق داماد با اشاره به تاریخچه نگاشتن کتابهایی در قرون دوم و سوم هجری تحت عنوان «رسالة الحیل» گفت: «حیل» در اصطلاح فقهی یعنی راههای چاره برای دور زدن قوانین شرعی! کمکم تعداد کتابالحیل میان شاگردان ابیحنیفه زیاد شد. البته من اینطور فکر میکنم جرقه این کار ابتدا از سوی شیعیان زده شد؛ ولو که اهل سنت این موضوع را به قرن پنجم و «امام الحرمین جوینی» منتسب میکنند.
وی افزود: فیض کاشانی که فیلسوف و عرفان است در مفاتیح الشرایع (جلد 3 صفحه 333) راههای فرار از رباخوری را یاد دادهاست. حتی شیخ قمی در زمان صفویه رسماً فتوا داد که آموزش راههای حیلههای ربوی برای فرار از معاملات ربوی مشروع است، در حالی که به شدت این موضوع در قرآن نهی شده است.
نویسنده کتاب «روشنگری دینی» ادامه داد: البته بسیاری از اصحاب بزرگوار ائمه با راهنمایی ایشان کتابهایی روشنگر تدوین و این راههای فرار شرعی را نقد کردند که از جمله بهترین آنها کتاب «علل الشرایع و الاحکام» شیخ صدوق(ره) است.
* کتاب اصولی «ابواسحاق شاطبی» در حوزهها تدریس شود
وی با اشاره به یک فقیه اروپایی (اندلوسی) به نام ابواسحاق شاطبی در قرن هشتم هجری مدعی شد: شاطبی با تألیف کتاب «الموافقات» مقاصد الشریعه (اهداف دین) را بیان کرد. چه خوب است این کتاب سه جلدی در علم اصول در حوزههای علمیه تدریس شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ابو اسحاق شاطبی با انقلاب خود تمام کتاب الحیل را از بین برد البته به دلیل این کار خود خانهنشین شد. مرحوم شهید اول در کتاب «القواعد و الفرائد» مقاصد شاطبی را عیناً نقل میکند.
* توجه ویژه حوزه علمیه قم به فهم قرآن کریم
محقق داماد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مشکلاتی که مباحث حیل در فقه به وجود آورد، گفت: یکی از کسانی که در قرن ما به این مسئله توجه کرده حضرت امام بود.
نویسنده کتاب «حقوق بشر از دیدگاه علی (ع)» گفت: امام خمینی در کتاب «البیع» در جلد دوم میفرماید: ما از طریق قرآن هدف دین از حکم حرمت برای ربا را دست مییابیم و اگر علت کشف شد حکم حرمت مشخص است این که ربا حرام است زیرا یکی از مصادیق ظلم است. امام میفرماید علت یا حکمت ربا هر دو مصداق ظلم و حرام است.
نوه مؤسس حوزه علمیه قم با اشاره به 3 مکتب فقهی قم، سامرا و نجف گفت: یکی از ویژگیهای مکتب حدوداً 90 ساله قم، توجه به فهم قرآن است؛ برعکس نجف که مقتضای قواعد اولی است.
وی افزود: امام خمینی(ره) معتقد است در تعارض اهداف دین و ظواهر دین، اهداف برای ما مقدم است، ظلم با اهداف دین در تنازع است و هدف دین رحم و عطوفت است.