جام جم آنلاين: آسيبشناسي رفتارهاي اجتماعي در حوزههاي مختلف از مهمترين ابعاد اين كاركرد است. بخشي از اين وظيفه از طريق آثار نمايشي مثل فيلم و سريالها رخ ميدهد يا به شكل مستقيم در ميزگرد و برنامههاي گفتوگومحور تحقق مييابد. برنامههاي نمايشي تلويزيون صرفا با هدف سرگرمي و تفنن مخاطب توليد نميشود و در دل اين سرگرمي ميتوان، هم آموزش مهارتهاي زندگي و الگوهاي درست رفتار انساني را نشانهشناسي كرد و هم با برجستهنمايي كنشهاي غلط و رفتارهاي نادرست، بدي و سياهي اين رفتارها را به نمايش گذاشت.
اگر بپذيريم يكي از كاركردهاي مهم رسانه بويژه تلويزيون آگاهيبخشي به جامعه است، بديهي است اين فرآيند مشمول نمايش و رفتارهاي غيرعقلاني و چهبسا ضد اخلاقي در جامعه هم ميشود.
رسانه صرفا به واسطه ارائه اطلاعات و نشر دانش و آگاهي به اين كار دست نميزند و در كنار چنين عملكردي با نمايش كجيها و زشتيها نيز به تبليغ راستيها و زيباييها مبادرت ميورزد.
آسيبشناسي رفتارهاي اجتماعي در حوزههاي مختلف از مهمترين ابعاد اين كاركرد است. بخشي از اين وظيفه از طريق آثار نمايشي مثل فيلم و سريالها رخ ميدهد يا به شكل مستقيم در ميزگرد و برنامههاي گفتوگومحور تحقق مييابد.
برنامههاي نمايشي تلويزيون صرفا با هدف سرگرمي و تفنن مخاطب توليد نميشود و در دل اين سرگرمي ميتوان، هم آموزش مهارتهاي زندگي و الگوهاي درست رفتار انساني را نشانهشناسي كرد و هم با برجستهنمايي كنشهاي غلط و رفتارهاي نادرست، بدي و سياهي اين رفتارها را به نمايش گذاشت كه اين مصداق همان مثل معروفي است كه ادب از كه آموختي از بيادبان.
واقعيت اين است هميشه اين انسانهاي مجرم و خلافكار نيستند كه رفتارهاي ناپسند دارند، گاهي به واسطه عدم درك درست از يك موضوع يا جهل و تعصبهاي كوركورانه شاهد برخي رفتارها يا سنتهاي غلط در جامعه از سوي كساني هستيم كه نيت و عملكرد خير و درستي دارند؛ رفتارها و تفكرات و ارزشهايي كه نه سود فردي در پي دارد نه منفعت جمعي، لذا اين وظيفه اخلاقي و حرفهاي رسانه است تا با تذكر و تلنگر يا تبيين و آگاهيبخشي، آن رفتار يا سنت را اصلاح كند.
اين رفتارها و الگوهاي غلط در رفتارهاي مذهبي و ديني هم قابل تعميم است. چهبسا يك رفتار غلط بهدليل نسبت اعتقادي و ايدئولوژيك با دين در جامعه رواج يافته و قبح آن ريخته شده است.
اتفاقا در اين بزنگاههاي حساس است كه رسانه ملي بايد وارد شود و با شجاعت و تمهيدات هوشمندانه از بسط و سرايت آن تفكر و تدين جلوگيري كند.
يكي از ساحتهاي آسيبپذير كه رهبران ديني و سياسي كشور طي يك دهه گذشته بر آن تاكيد كردهاند شيوههاي عزاداري و مداحي درباره اهل بيت بويژه در ماه محرم است كه مصاديق آن را ميتوان در مداحي و نوحهخواني به سبكهاي غيرمتعارف جستجو كرد.
در اين سالها بيشتر از طريق سخنرانيهاي مذهبي مثلا برنامه هفتگي حجتالاسلام قرائتي يا گزارشهاي خبري بهاين موضوع پرداخته شده و كمتر شاهد برنامههاي تخصصي در اين حوزه بودهايم كه به آسيبشناسي مداحي و عزاداري در كشور بپردازد.
مثلا شبكه آموزش محرم سال گذشته با تهيه چنين برنامههايي، در نقد و بررسي و گپ و گفت با مداحان مشهور و صاحبنام كشور تلاش كرد، ضمن آسيبشناسي مداحي، الگوها و شيوههاي درست و پسنديده اين كار را معرفي كند كه اتفاقا مورد توجه مردم نيز قرار گرفت.
برنامه تركيبي «سلام بر حسين» با اجراي سعيد حداديان توانست به عنوان اولين برنامه رسانه ملي در حوزه آموزش تخصصي و اصولي مداحي و ستايشگري اهل بيت تبديل شود.
شبكه آموزش بنا به ماهيت و ماموريتهاي رسانهاي خود، بهترين شبكه براي پرداختن به چنين موضوع حساسي است كه شايد نتوان با يكي دو برنامه مطمئن شد مداحي در كشور ما مسير درستي طي كرده و هيچ آسيبي آن را تهديد نميكند.
اين يك ضرورت رسانهاي در كنار رسالتهاي اخلاقي براي شبكه آموزش است تا شيوههاي درست مداحي را به علاقهمندان اين حرفه آموزش دهد و به مردم معرفي كند.
امروزه بسياري از شيوههاي مدرن مداحي ظاهرا از جذابيت و هيجان بالايي بويژه براي نسل جوان برخوردار است كه ميتواند تعداد بيشتري از اين گروه را جذب خود كند، اما اين شيوهها بيشتر داراي فرمي جذاب بوده ولي به لحاظ معنايي و مفهومي حتي دچار انحراف هستند، لذا نميتوانند به عزاداري با معرفت و شناخت كمك كنند.
تشخيص سره از ناسره نيز در اين حوزه، كار متخصصان و اهالي اين فن است كه نگاهي دلسوزانه و آگاهانه به اين حرفه دارند. شبكه آموزش از اين ظرفيت رسانهاي در اين خصوص بخوبي استفاده كرده است.
حضور مداحان معروف ـ كه اتفاقا طرفداران زيادي دارند ـ بيشتر ميتواند در اصلاح اين امر تاثير بگذارد. در كنار اين آسيبشناسي، معرفي شيوههاي درست نيز تاثيرات تربيتي زيادي دارد.
مثلا مداحيهاي اميرحسين مدرس را ميتوان نمونه بارزي از اين الگوسازي دانست. اين رويكرد رسانه ملي را ميتوان مصداقي از نقد درون دانست كه اتفاقا به واسطه مرجعيت رسانهاي خود ميتواند بيشترين تاثير را دراصلاح و بهبود رفتارها و آيينهاي مذهبي در جامعه ما داشته باشد. اين عملكرد با مولفههايي مثل آگاهي بخشي و اعتلاي شناخت مذهبي كه براي صدا و سيما تعريف شده نيز
انطباق دارد.
در اصلاح رفتارهاي جمعي و ملي هيچ رسانهاي به اندازه تلويزيون نميتواند موثر باشد بويژه در حوزه رفتارهاي مذهبي.
مداحي به عنوان بخشي از كنش و رفتار ديني ما نماد بيروني و نشانهاي از رفتارشناسي ديني است كه در معرض قضاوت و داوري ديگران قرار ميگيرد، در ضمن سويه هنري و زيباييشناسي آن را هم نبايد دست كم گرفت.
توجه به ابعاد عقلاني و هنري مداحي در برنامههاي صدا و سيما ميتواند آن را از حيث رسانهاي به يك برنامه جذاب معنوي و تاثيرگذار بدل كند.
سيدرضا صائمي