جام جم آنلاين: احترام، امنيت، شغل؛ خواستههاي زنان را با كمي اغماض ميتوان در اين سه كلمه جا داد. احترام، امنيت، شغل؛ هم در خانه هم در اجتماع. زنان اگر به اين سه حق برسند مشكلات زيادي را پشت سر خواهند گذاشت.
نبايد فقط به تهران نگاه كرد يا فقط به شهرهاي بزرگ كه زنانشان را بال و پر دادهاند و كمي از مشكلاتشان كاستهاند. بايد همه زنهاي ايران را در نظر گرفت، زنان حاشيه مرزها، آنهايي كه همراه ايل كوچ ميكنند و زنهايي كه در دورافتادهترين نقاط ايران به سبك زنان كشورهاي عقب مانده همسايه زندگي ميكنند.
اما اينجا در تهران آن هم در محل كار برنامهنويسان و تصميمگيرندگان وضع طور ديگري است. اينجا طرحهاي زيادي به ذهن طراحان و فعالان حوزه زنان و خانواده ميرسد، پيشنهاد هاي زيادي ارائه ميشود، برنامههاي زيادي نوشته ميشود، ساعتها وقت صرف ميشود اما وقتي نوبت اجرا ميرسد، كارها به سختي پيش ميرود.
حتي پيشنهادهاي خوبي كه منافع زيادي براي زنان دارد خيلي سخت و دير تبديل به قانون ميشود كه شواهدش هم بسيار است. يك ماه است كه سال 90 به آخر رسيده اما هنوز بسياري از طرحهايي كه در اين سال، نام زنان و خانواده به آنان منگنه شده به ثمر نرسيده است.
طرح پيشگيري از بحران اعتياد در آرايشگاهها كه معاون خانواده مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري طراح آن بود از جمله اين طرحهاست. پارسال اين گونه هدفگذاري شد كه به منظور هشداردهي به زنان، بروشورها و سيديهايي در آرايشگاههاي زنانه استان تهران توزيع شود تا مراجعان اين مراكز را نسبت به مواد مخدر و پيامدهاي اعتياد آگاه كند، اما حالا كه سال 90 تمام شده همه ما زنان كه مشتري اين مراكزيم گواهي ميدهيم كه هيچ بروشور يا سيدي هشداردهندهاي دريافت نكردهايم.
تشكيل بانك اطلاعات آمار اشتغال زنان هم پيشنهاد ديگري است كه سال گذشته در دفتر امور زنان وزارت كشور متولد شد يعني پيشنهادي كه ميكوشيد تمام نيازهاي مربوط به اشتغال زنان را بررسي كند كه البته در نهايت، تا پايان سال فقط براي آن يك بسته پژوهشي به تصويب رسيد.
سرانجام طرح پيشنهادي مشاور امور زنان رئيسجمهور درباره احداث بيمارستان ويژه زنان كه تكتك پرسنل آن را زنها تشكيل ميدهند نيز مشابه طرحهاي نافرجام ديگر شد به طوري كه تنها دستاورد سال 90 براي اين پيشنهاد، تاكيد مسوولان بر لزوم احداث چنين بيمارستاني بود.
ايجاد كميسيون زن و خانواده در مجلس شوراي اسلامي هم كه به نتيجه دلخواه نرسيد و برخلاف پيشنهاددهنده اين طرح كه گمان ميكرد داشتن يك كميسيون ويژه كه مسائل مربوط به زنان را به شكلي تخصصي پيگيري كند ساير نمايندگان و حتي برخي نمايندگان زن مجلس نيز با اين پيشنهاد مخالفت كردند و پرونده اين كميسيون در سال 90 را بدون نتيجه مشخص بستند.
البته سال گذشته برخي طرحها و پيشنهاد هاي مربوط به زنان به نتيجه هم رسيد مثل آييننامه تابعيت فرزندان اتباع بيگانه كه از مجلس به دولت آمد و با تصويب در دولت سبب شد تا از اين پس، فرزندان اتباع بيگانه كه مادر ايراني دارند بتوانند تابعيت ايراني كسب كنند.
امنيت و احترام
با اين حال طرحهايي كه در حوزه زنان و خانواده ارائه ميشود هنوز جاي بحث دارد مثل لايحه امنيت زنان در خانه كه هنوز به نتيجه مشخصي نرسيده است. هدف از تدوين اين لايحه، ايجاد فضايي است كه احترام و كرامت را به زنان هديه كند يعني نيازي كه بشدت در جامعه حتي در پستوي خانهها احساس ميشود.
نكته: احترام و كرامت قائل شدن براي زنان يعني ايجاد فضايي در خانه و اجتماع كه آنها نيز درست همانند مردان قادر به شكوفا كردن تمام تواناييها و استعدادهايشان باشند
احترام و كرامت قائل شدن براي زنان نزديكترين معنياش اين است كه به آنها احترام كلامي بگذاريم و به عنوان موجودي ارزشمند با آنها رفتار كنيم، اما مفهوم دورتر آن كه مهمتر از تعريف نزديك آن است به اين اشاره دارد كه زنان نيز درست مثل مردان از حقوقي برخوردارند و بايد در فضايي زندگي كنند كه تواناييها و استعدادهايشان به طور كامل بروز كند بيآنكه جنسيتشان مانع از رسيدن به اين حق باشد. اما چقدر فضاي جامعه ما براي احترام گذاشتن به زنان آماده است و پيرو آن، در چه تعداد از خانههاي ايراني مجال براي كرامت زنان وجود دارد؟ و سوال مهمتر اينكه آيا ميدانيم قبل از اينكه به موضوعات اينچنيني فكر كنيم بايد دستي در قوانينمان ببريم و آنهايي را كه با احترام و كرامت به زنان منافات دارد اصلاح كنيم و به عنوان يك مانع از سر راه برداريم؟
در حوزه زنان هيچ آمار دقيق و كاملا قابل اعتمادي وجود ندارد اما آن چيزي كه كارشناسان در حوزههاي مختلف بيان ميكنند و گاه نتايج بررسيهاي شخصي شان را هم به آن اضافه ميكنند اين است كه آسيبها در حوزه زنان و خانواده در حال افزايش است.
برخي كارشناسان از افزايش مرگ زنان معتاد خبر ميدهند و بيان ميكنند كه اين مرگ و مير، رشدي 4 درصدي دارد و در 10 سال گذشته به طور متوسط در هر ماه 13 زن جان خود را به خاطر اعتياد از دست دادهاند. برخي ديگر از اين كارشناسان به افزايش آمار زنان سرپرست خانوار اشاره ميكنند و هشدار ميدهند كه اوضاع زندگي اين دسته از زنان آنچنان وخيم است كه هر سه قوه بايد بسرعت وارد عمل شوند.
اين كارشناسان نگران اين موضوعند كه در حال حاضر سرمايهها به نام زنان بيسرپرست هدر ميرود؛ در حالي كه در اصل، هيچ نظارتي بر هزينه كرد اين سرمايهها وجود ندارد و به خاطر موازيكاري دستگاهها و نگرشهاي بسته، امكان مهارت آموزي اين زنان نيز وجود ندارد.
شغلي بيارج و قرب
اين هشدار براي آنهايي كه به مسائل مربوط به زنان آشنا هستند موضوع ديگري را هم به ذهن ميآورد؛ معطل ماندن بيمه زنان خانهدار و وعده به نتيجه نرسيده رسمي شدن شغل خانهداري.
سالهاست زنان خانهدار كه برنامهريزان و طراحان به فكر حفظ احترام و كرامتشان هستند، در انتظار بيمه نشستهاند. آنها در حالي كه از به نتيجه رسيدن اين طرح نااميد بودند سال 90 شنيدند كه بزودي خانهداري در زمره مشاغل رسمي قرار ميگيرد ، به طوري كه در آينده نه چندان دور از انواع بيمههاي اجتماعي بهرهمند خواهند شد.
اين وعده كه از زبان معاون حقوقي رئيسجمهور شنيده شد اميدهاي زيادي در جامعه زنان ايجاد كرد هر چند هنوز از به نتيجه رسيدن اين طرح نيز اثري ديده نميشود. اما به اعتقاد ما به ثمر رسيدن اين طرحها، نياز اصلي زنان ايراني است و البته طرحهاي بيشمار ديگري كه بر مبناي حقايق اجتماع نوشته شده باشد و طوري طرح نشود كه اگر آن طرح به تصويب هم رسيد، دردي از دردهاي زنان دوا نكند.
مريم خباز / گروه جامعه