از ديرباز،شوق وآرزومندي براي رسيدن به نزديكان مضمون نوشته هاي نويسندگان وشعرا بوده است . اكثر ما به زادگاهمان يا محلي كه آن را خانه مي ناميم به شدت وابستهايم .هرگاه نتوانيم براي كسب آرامش وامنيت درخانه خود حضور يابيم ، بسيار آزرده مي شويم .
وقتي شما خانه را به قصد حضور در دانشگاه ترك ميكنيد، چه بسا درجاتي از غم غربت ودلتنگي راحس كرده باشيد.برخي دانشجويان چنان غرق در هيجان دوستان وفعاليتهاي جديد ميشوند كه كاملا زندگي پيشين خود را از ياد ميبرند.بعضي دانشجويان فقط در همان چند دقيقه اول هيجان زده هستند وسپس دلشان براي همه آن چيزهايي كه برايشان آشنا و صميمي بود تنگ ميشودودر آرزوي ديدار خانواده و دوستانشان به سر ميبرند.عدهاي ديگر ، از همان ابتداي ورود به محيط نا آشناي دانشگاه وشهر در وحشتند .آنها براي مدتي ،از چند روز تا يك ونيم سال تحصيلي ، غمگين اند و تا حدودي احساس بيچارگي ميكنند.اين مشكل براي دانشجوي خارجي يا غير بومي دشوارتر است ،دسته اخير دانشجويان برخلاف دانشجويان بومي از عوامل حمايتي محرومند ،عواملي نظير دوستان هم شهري كه با يك زبان و گويش وعلاقمندي مشترك با يكديگر سخن بگويند.ما به هر محيط جديدي پا بگذاريم ومجبور شويم نيازهايمان را به نحوي متفاوت با قبل وبا افرادي ديگر تأمين كنيم ،دچار غم غربت ودلتنگي ميشويم .هريك از ما براي تغيير وآموختن روشهاي مختلف كنار آمدن با محيط هاي جديد،آستانه تحمل خاصي داريم .غم غربت ،اصطلاحي كلي است كه اندوه ، غمگيني ،از دست دادن معنا ،ترس از تغيير،پيش بيني نوكيدي يا احساسات تنهايي را دربر ميگيرد.گاهي اگر دانشجو نتواند نيازهاي دوست داشتن وتعلق خود را با افراد جديد تأمين كند.چه بسا دچار افسردگي جدي شود.درچنين شرايطي ،دانشجوي جديد(يا دانشجويي كه غم غربت دارد)درپي كمك هاي حرفهاي بر ميآيد تا از دغدغهها و نگراني- هايش سخن بگويد.
غم غربت شفاي عاجلي ندارد،ولي هرگاه به شدت غمگين شويد،اگر با كسي حرف بزنيد،حتما حالتان بهتر ميشود اغلب اوقات ،مشاوران ميتوانند معناي تازهاي از خودمان و زندگي را به ما نشان دهند،آن ها ما را به حل مشكلات ودرك جديدمحيط ترغيب مي كنند .غم غربت ،اغلب روشي است براي گفتن اين كه ما از مواجهه با آينده مي ترسيم يا در كنا رآمدن با آن ترديد داريم.حرف زدن با دوستان جديد،درگير شدن دربرخي فعاليتها ي تازه (تا زمان مأنوس شدن با آنها )يا حرف زدن با مشاور يا معلم مورد علاقهتا ن راهي است براي تخفيف ناگوارترين حزنها .
q راهنمائيهاي براي غلبه بر غم غربت:
۱- بپذيريد كه به آن دچاريد.{بخش اعظم خاطرات شما و آنچه مي توانيد بدان تكيه كنيد، درخانه قبلي تان است}.غم غربت پاسخي طبيعي به اين احساس فقدان است.
۲- با خواهر وبرادر بزرگتان يا دوستي كه اوهم از خانه دور است،دراين باره صحبت كنيد قدرت زيادي لازم است تا اين واقعيت را بپذيريدكه چيزي شما را رنج مي دهد وبايدبا آن روياروشويد.
۳- چند وسيله آشنا و مانوس را از خانه تان به محل جديدبياوريد.چيزهايي مانند عكس ،گياهان ،حتي حيوانات خشك شده حس تداوم به فرد ميدهند وشوك حاصل از محيط جديد را نزد وي تسهيل مي كند.
۴- با محيط جديد خود آشنا شويد.دراطراف قدم بزنيد.اگر بدانيد ساختمانها ،كلاسهاوخدمات دركجا مستفرند،بهتر ميتوانيد برخود مسلط شويد.
۵- از ديگران بخواهيد شما را دركشف محيط تازه همراهي كنند.دوست يابي قدمي بزرگ درتخفيف غم غربت است .
۶- با اعضاي خانوادهتان درتماس باشيد،اما تلفنهاي خودرا محدود كنيد. برايشان درباره فعاليتها وتجربههاي جديدتان بنويسيد. آنها را متوجه سازيد كه شما هم مايليد از حال وروزگار آنها مطلع باشيد.
۷- قراري را براي رفتن به خانه تنظيم ومقدمات آن را فراهم كنيد .اين روش از احتمال بازگشت ناگهاني شما به خانه ميكاهد و شما را روي هدفهاي محل اقامت جديدتان متمركز ميكند.
۸- آرزوها و انتظارات (توقعات )خود را بررسي كنيد.همه ما دوست داريم مشهور ، خوش لباس ،سامان يافته و خوب سازگار يافته باشيم .خوب ،ولي نيستيم .شما با تنظيم يك هدف كمالگرايانه خود را به دردسر مياندازيد.به اشتباهاتتان بخنديد.چرا كه ميخواهيد بياموزيد.
۹- درپي فرصتهاي جديد برآييد .همان اندازه كه ديدن مردم ،كلاسها ،ساختمانها و ديگر موارد محيط جديد وحشت انگيز بنظر ميرسند ،درعين حال فرصت آشنايي با مردمي را پيش ميآورند كه بين شما و آنها زمينه علايق مشتركي وجود دارد. دركلاسهايي كه براي شما جالبند ،ثبت نام كنيد وبه فعاليتهاي مورد علاقهتان سرگرم شويد،يا فعاليت تازهاي را امتحان كنيد.
۱۰ـ كاري كنيد .منتظر نشويد تا غم غربت خود برطرف شود.مشكلات مدفون شده اغلب بعدها درچهره مشكلاتي مانند :سردرد،خستگي ،بيماري،يا كمبود انگيزه رخ مينمايانند.
مترجم :نسرين مصباح
منبع:Overcoming Homesickness. Counseling Services University Of Winsconis
http://iransco.org/Br_Ghameghorbat.asp