سيد حميد مولانا در ۶ اسفند۱۳۱۵ شمسى در خانواده اى روحانى در تبريز متولد شد. سالهاي اول دوره ابتدايي را در شهر تبريز و سالهاي بعدي را در تهران گذراند. مولانا پس از پايان تحصيلات متوسطه به دانشگاه تهران راه مى يابد و در رشته اقتصاد مشغول به تحصيل مى شود. مصادف با حادثه تلخ از دست دادن پدر و مادر در سانحه رانندگي در سال ۱۳۳۷سيد حميد توانست از دانشگاه «نورت وسترن» شيكاگو كه يكى از دانشگاه هاى برجسته آمريكاست، بورس تحصيلى دريافت كند. و موفق شد دكتراي خود را در رشته هاى علوم سياسى و بين المللى و اقتصاد و ارتباطات از اين دانشگاه دريافت كند. مولانا اكنون نيز عضو هيأت علمى دانشگاه امريكن واشنگتن است. حميد مولانا در رشته ارتباطات تنها ايرانى با بالاترين درجه آكادميك اين رشته است وسال هاست دررسانه ها و اخبار حوزه ارتباطات ،او را با پيشوند و پسوند پروفسور معرفى مى كنند.
خاطرات كودكي : او از دوران كودكى حمله متفقين را به عنوان يك خاطره فراموش نشدنى به خاطر دارد:«غم انگيزترين روزهاى من در تبريز حمله متفقين در جنگ جهانى دوم به ايران و اشغال تبريز از سوى قواى شوروى بود» پدر سيد حميد نيز در اين دوران به طور موقت بازداشت مى شود و با اين اتفاق خانواده تصميم به مهاجرت به تهران مى گيرد.
اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حميد مولانا دريك خانواده روحاني به دنيا آمده و رشد و نمو كرده است .[مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ] خاندان مولانا خاندانى معروف در فقاهت ومجاهدت شناخته شده اند وحميد مولانا نيز نگره دينى اش را وامدار خانواده است. وى مؤثرترين فرد در شكل گيرى اين نگره را نيز پدربزرگش مى داند: «اول و بالاتر از همه پدر بزرگ من آيت الله العظمى سيد محمد مولانا»؛ «من درس اوليه جامعه و دولت وشكاف ميان اين دو در ممالك اسلامى را از او آموختم».
تحصيلات رسمي و حرفه اي : كلاس اول تا سوم ابتدايى را در دبستان سعدى در تبريز،كلاس چهارم را در دبيرستان رضوى تهران و پنجم ابتدايى تا هشتم متوسطه را در دبستان و دبيرستان تعليمات اسلامى جعفرى در تهران خواند. با گرفتن مدرك سيكل رشته طبيعى آن زمان را انتخاب كرد و وارد دبيرستان مروى تهران شد. مولانا پس از پايان تحصيلات متوسطه به دانشگاه تهران راه مى يابد و در رشته اقتصاد مشغول به تحصيل مى شود. ۶ ماه بعد از فوت والدين،سيد حميد توانست در سال ۱۳۳۷ از دانشگاه «نورت وسترن» شيكاگو كه يكى از دانشگاه هاى برجسته آمريكاست، بورس تحصيلى دريافت كند. حميد مولانا مدرك ليسانس و فوق ليسانس را در رشته روزنامه نگارى و با گرايش هاى اقتصاد و سياست از دانشكده مشهور روزنامه نگارى نورت وسترن موسوم به مديل دريافت كرد و با اين كه امكان تحصيل دكترا در«برنامه مطالعات خاورميانه»دانشگاه هاروارد برايش فراهم شد، به خواست استادانش در نورت وسترن با اعطاى بورس بهترى، دكتراى خود را در رشته هاى علوم سياسى و بين المللى و اقتصاد و ارتباطات از اين دانشگاه دريافت كرد: «اين يكى از بزرگ ترين تصميمات من و مؤثرترين عامل تدريس و تحقيق من در رشته «روابط بين المللى و ارتباطات جهانى» بود». مولانا پس از پايان تحصيلات و با اخذ بالاترين مقام آكادميك(پروفسورى)از دانشگاه نورت وسترن در آذرماه ۱۳۴۲ به ايران آمد [روزنامه ايران] بدين ترتيب او اولين دكتراي اين رشته را در ايران و نخستين دانشجوي خارجي درآمريكا بود كه دوره دكتري اين رشته را درآن كشور به پايان رسانيده است . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص6 ]
خاطرات و وقايع تحصيل : مولانا پس از پايان تحصيلات متوسطه به دانشگاه تهران راه مى يابد و در رشته اقتصاد مشغول به تحصيل مى شود. بعد از يك سال و قبولي سردبيري نشريه كيهان فرهنگي است كه به ناگهان حميد مولانا پدر و مادر خود را در يك حادثه رانندگى از دست مى دهد . مصادف با اين حادثه تلخ در سال ۱۳۳۷و ۶ ماه بعد از فوت والدين،سيد حميد توانست از دانشگاه «نورت وسترن» شيكاگو كه يكى از دانشگاه هاى برجسته آمريكاست، بورس تحصيلى دريافت كند
فعاليتهاي ضمن تحصيل : آغاز فعاليت هاى مطبوعاتى حميد مولانا در دبيرستان مروي تهران درسن 17 سالگي و دردوران تحصيل وي شروع شد كاردر نشريه «دانش آموزان» بوده است كه براى محصلان دبيرستان هاى آن زمان منتشر مى شد. . و نيز در ايام تحصيل در دانشگاه تهران است كه از كيهان پيشنهاد سردبيرى نشريه «كيهان فرهنگى» را كه در آن زمان تازه تأسيس شده بود به مولانا مى دهند و او يك سال نيز اين مسئوليت را بر عهده داشته است. بعد از آن به روزنامه كيهان انتقال مى يابد و مسئول صفحه اقتصادى آن روزنامه مى شود.
استادان و مربيان : مهمترين استاد حميد مولانا ،پدر بزرگش بود . حميد هرروز كنار درس ايشان مي نشست و تما شا مي كرد . مولانا نقل مي كند كه هيچ كس به اندازه پدر بزرگوارش روي وي تاثير و نقود نداشته است . ازديگر استادان حميدي مي توان به آقاي ساعي (دبيرشيمي ) ،آقاي رهنما (دبير فيزيك ) ،آقاي دكتر صفا (دبيرتاريخ ) و آقاي طاهري (دبير خوشنويسي ) كه دردوران دبيرستان از آنها كسب فيض كرده است اشاره كرده است .[مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ]
هم دوره اي ها و همكاران : پروفسور «لويز گودمن»، رئيس دانشكده خدمات بين المللى دانشگاه آمريكن در معرفى حميد مولانا دركنفرانس بزرگداشت وي سخن مى گفت از آن جمله اين كه: « فهرست آثار و انتشارات اين دانشمند ايرانى و دنياى اسلامى در واقع يك جلد كتاب مى شود و او يكى از پربارترين استادان دانشگاه هاى آمريكا ست. پروفسور «ژوزف پلتون»، رئيس انستيتوى مطالعات و تحقيقات عالى ارتباطات فضايى آمريكا و استاد دانشگاه هاى كالرادو و جرج واشنگتن و يكى از همكاران قديمى حميد مولانانيز در مقاله و سخنرانى كه به اين كنفرانس ارائه كرد، رهبرى علمى مولانا را در بسيج دانشمندان رشته هاى روابط بين الملل و ارتباطات مورد تحسين و قدردانى قرار داد و از تأثير آثار تئوريك و نظرى او در پيش بينى وضع كنونى ارتباطات جهانى و روابط بين الملل بويژه در حوزه فناورى ها و ماهواره ها سخن گفت.
وقايع ميانسالي : حميد مولانا مفهوم كارگروهي و نظم درعمل راازآغاز دوره نوجواني به خوبي دريافته و به كار بسته است . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ]
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سردبير نشريه «كيهان فرهنگى» در ۱۳۳۴، مسئول صفحه اقتصادى روزنامه كيهان۱۳۳۵ عزيمت به امريكا و ادامه تحصيل. او به محض بازگشت به ايران در آذر سال 1342پيشنهاد سردبيرى روزنامه كيهان را پذيرفت، اما در مدت كوتاهى در اعتراض به بازداشت و تبعيد امام خمينى(ره)،از سردبيرى كيهان استعفا كرد و به آمريكا بازگشت: «چون اختناق در ايران در آن زمان به حد اعلاى خود رسيده بود و من در مدت چند هفته اى كه در ايران براى عنوان سردبيرى كيهان دعوت شده بودم چندين بار براى بازجويى به ساواك خوانده شده و تحت فشار دستگاه و نظام بودم،پس از سه ماه و نيم سكوت در ايران،به عنوان اعتراض براى بازداشت امام خمينى(ره) و خفقان موجود در مملكت استعفا داده و خاك ايران را براى هميشه ترك كردم و اين آغاز تدريس و استادى من در آمريكا بود». ـ رئيس دانشكده روابط بين الملل ـ رئيس كنگره بين المللى ارتباطات نوين آمريكا [روزنامه ايران] حميد مولانا ابتدا سردبيرروزنامه كيهان بود سپس به آمريكا رفته و درآنجا علاوه بر تدريس ،درسمت استاد برنامه ريز ،مسئوليت مستقيم ايجاد چند دانشكده ارتباطات درآمريكا و چند كشور ديگر را برعهده گرفت . وي بعد از آن رييس بخش برنامه هاي عالي ارتباطات بين المللي گرديد . او همچنين رييس انجمن بين المللي پژوهش درعلوم ارتباطات و رسانه ها گرديده و آثار بسياري را عرضه كرده است . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ]
فعاليتهاي آموزشي : او۴۰ سال است به عنوان استادى دانشگاه امريكن واشنگتن به كار تدريس و تحقيق مشغول است، مولانا اكنون نيز عضو هيأت علمى دانشگاه امريكن واشنگتن است. در اين سال ها البته اوارتباطات خود را با فضاى داخلى ايران قطع نكرده و بويژه بعد از انقلاب اسلامى،حضور پررنگ ترى در ايران داشته و در بسيارى از كنفرانس هاى داخلى مرتبط با حوزه كارى اش يعنى ارتباطات، حضور فعال داشته است. مولانا، استاد روابط بين الملل، يكى از بنيانگذاران و پيشكسوتان رشته هاى ارتباطات و روابط بين الملل در سطح جهانى است. او ۴۰ سال است كه در عنوان استادى در دانشگاه هاى آمريكا تدريس كرده و در بسيارى از دانشگاه هاى مهم دنيا به عنوان استاد ميهمان حضور داشته است.
مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حميد مولانا ۳۷ سال پيش (1347) رشته ارتباطات بين الملل و بخش مطالعات عالى ارتباطات جهانى را - كه يكى از قديمى ترين برنامه درسى ارتباطات در دانشگاه امريكن است- در واشنگتن تأسيس كرده و در طول اين مدت، رياست آن را به عهده داشته است.پروفسور مولانا درتأسيس و توسعه برنامه هاى ارتباطات جهانى بسيارى از دانشگاه هاى جهان سهيم بوده و بسيارى از كشورها از جمله چين، استراليا، انگلستان، اسپانيا، هند، مصر و مالزى از الگويى كه او ۳۷ سال قبل در دانشگاه امريكن پايه گذارى كرد، اقتباس كرده اند.
ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مولانا دربرنامه هاي روزمره خود به غايت پرحوصله ، دقيق ،منظم و منطقي است . او با آنكه بيش از چهاردهه درغرب زندگي كرده است ، اما هنوز هم ايراني ترين انساني است كه درآن سوي مرزها ، آرمانها و اصول ايراني را پاس مي دارد .[مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ]
شاگردان : پروفسور «كريستين چين» استاد روابط بين الملل در دانشگاه امريكن و يكى از دانشجويان سابق مولانا هم از تأثير ديدگاه فلسفى و اسلامى مولانا در معرفت شناختى رشته هاى سياسى و اقتصادى وارتباطات دنياى غرب صحبت كرد: «بيش از ۱۵۰دانشمند در رشته هاى روابط بين الملل و ارتباطات در دنيا دوره دكتراى خود را زير نظر و راهنمايى پروفسور مولانا تمام كرده و هزاران دانشجو از گوشه وكنار دنيا در مقطع كارشناسى و كارشناسى ارشد از دروس او بهره مند شده اند. پروفسور مولانا درتأسيس و توسعه برنامه هاى ارتباطات جهانى بسيارى از دانشگاه هاى جهان سهيم بوده و بسيارى از كشورها از جمله چين، استراليا، انگلستان، اسپانيا، هند، مصر و مالزى از الگويى كه او ۳۷ سال قبل در دانشگاه امريكن پايه گذارى كرد، اقتباس كرده اند. »[ روزنامه ايران]
همفكران فرد : پرفسور هربرت شيلر ،پرفسور جورج گربنر ازجمله همفكران مولانا مي باشند كه آثار مشتركي نيز به اتفاق هم منتشر نموده اند . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ]
آرا و گرايشهاي خاص : مولانا براين باور است مانبايد اشتباهات گذشته را تكرار كنيم . مزيت تاريخ تمدن اسلامي برساير تمدن ها و اديان اين است كه ما بيش از هرتمدن ديگري تجربيات سياسي ،اقتصادي و علمي داريم و اديان ديگر اين را ندارند و اگر هم داشته باشند ، خيلي محدود بوده است . كه خوشبختانه بيداري هايي دردنياي اسلام بوجود آمده و نويدهاي خوش را داده است . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ] اودرباره واژه ارتباطات نيز ديدگاه جالبى دارد. او معتقد است ترجمه فارسى اين واژه به صورت «ارتباط» يا «ارتباطات» معنى اصلى و مفهوم كلى آن را در زبان مقصد در برندارد، زيرا مفهوم ريشه لاتينى اين واژه دربردارنده نقاط اشتراك دو نفر يا دو شىء است، حال آن كه مفهوم واژه «ارتباط» در فارسى حاوى اين بعد اشتراكى نيست. مولانا درباره نگاه پيوند خورده اش در علم ارتباطات با مبناى معرفت دينى داراى تئورى هاى بسيار تأمل برانگيز است. «در يك قرن اخير دانش ارتباطات و اطلاعات در غرب در چند مسير اصلى شكل گرفته است كه جريان و روند آنها را مى توان به اين ترتيب طبقه بندى و خلاصه كرد: روش رياضى و سايبرنتيك، روش سياسى و جامعه شناسى، روش مردم شناسى و زبان شناسى، روش روانشناسى و فردى، روش اقتصاد سياسى، روش حقوقى، روش ادبيات و فرهنگ، روش فلسفه و پديده شناسى، روش بيولوژيك و ژنتيك و روش روزنامه نگارى و. . . نمونه اين گونه روش ها را مى توان در آثار افرادى مانند كلاد شنون، وارن ديور، نوربرت وينر، هارولد لاسول، رابرت پارك، كارل هاولند، ادوارد هال، نوام چامسكى، هارولد اينس، مارشال مگ لوهان، ژان فرانسوا ليوتارد، ژاك الول، يورگان هابرماس، والتر ليپمن و ديگران مشاهده كرد. روش جامعه شناسى ارتباطات با نظريه هاى ماكس وبر، جامعه شناس آلمانى در مورد اخلاق و روحيات مسيحيت پروتستان و تأثير آن در توسعه نظام سرمايه دارى و تجددگرايى (مدرنيته) آغشته شد و نظريه هاى متداول امروزى ارتباطات و توسعه و غيره را به وجود آورد. بسيارى از روش هاى ارتباطات در تقويت ملى گرايى (ناسيوناليسم) و سوداگرايى و مصرف گرايى و دنياگرايى رواج پيدا كرد. آنچه مى تواند اين خطوط عمودى روش ها را به صورت موازى در آورد و به هم وصل كند و خطوط موازى ارتباطات را از طريق دواير مختلف ريشه بندى كرده و وحدت بخشد، مفهوم و عامل جهان بينى است. عامل جهان بينى در روش هاى متداول ارتباطات غرب نيمه پنهان است. دين به معناى راه زندگى، به معناى وحدت خالق و مخلوق و طبيعت، به معناى معنويات - ماديات همان جهان بينى است كه ما در اسلام داريم. در اسلام، علم و هنر دو طرف يك سكه هستند - سكه ارتباطات. ارتباطات از ديدگاه دين، هنر، شعر، معمارى، نقاشى، نويسندگى، عرفان و فلسفه كاملاً با ديدگاه امروزى ارتباطات و علم آن در غرب فرق مى كند. ديدگاه ارتباطات از جنبه قرآن كريم، مثنوى مولانا، آثار غزالى، ابن سينا، رازى، فارابى و . . . نظريه هاى متداول امروزى ارتباطات را در غرب در اقليت و انزوا قرار مى دهد، زيرا تمدن ادامه توسعه و تكامل ابزار آلات و جوانب فيزيكى انسان است در حالى كه فرهنگ و ارتباطات با سؤالات معنوى و غيرمادى بشر سروكار دارد. پيش تر رشته ارتباطات به اهميت فرهنگ به عنوان يك مفهوم اجتماعى پى برد، اما پژوهشگران و محققان ارتباطات در حال حاضر اغلب از يك منظر معرفت شناسانه قوم مدار، به فرهنگ و دين مى نگرند. با اين وضع تفاهم بين فرهنگى حاصل نخواهد شد، مگر اين كه رويكردهاى نظرى به اين رشته، اهميت مكاتب فكرى ديگر را به رسميت بشناسد. بنابراين نياز به شناخت فرهنگ و دين، در سطوح موضوعى، ماهوى و همين طور معرفت شناختى وجود دارد».[روزنامه ايران]
جوائز و نشانها : درفروردين ماه 1381 بزرگداشتي براي تجليل ازخدمات پرفسور حميد مولانا درشيرنئواورلئان درآمريكا تشكيل شد و درحضور بيش ازدو هزار تن از دانشمندان جهان ، از خدمات علمي وي تقديربه عمل آمد . [مهدي پروين زاد ،گفتگو با پرفسور حميد مولانا ، كيهان فرهنگي ،سال نوزدهم . تير1381 ، پياپي 189، ص9 ] بزرگداشت او در دانشگاه آمريكن. در كنفرانسى كه به مناسبت بزرگداشت علمى پروفسور حميد مولانا در دانشگاه آمريكن در واشنگتن تشكيل شد، آثار نيم قرن اين دانشمند ايرانى مورد نقد و بحث قرار گرفت و از خدمات فرهنگى و آكادميك وى در سطح جهانى تجليل به عمل آمد. شركت كنندگان اين كنفرانس از استادان علوم روابط بين الملل و ارتباطات و بسيارى از شاگردان سابق و دانشجويان پروفسور مولانا بودند كه اكنون در مراكز مهم علمى جهان از جمله دانشگاه ها ومراكز تحقيقاتى آمريكا تدريس و پژوهش مى كنند و مشاغل مهم ملى و بين المللى را در كشور خويش به دست آورده اند. مقاله ها و سخنرانى هاى ارائه شده در اين كنفرانس بر محور آثار و افكار و انديشه هاى حميدمولانا و درباره خدمات آموزشى و پژوهشى او در آمريكا و ديگر نقاط دنيا بود. [روزنامه ايران]
چگونگي عرضه آثار : ـ نگارش مقالات بسيار در حوزه ارتباطات نوين ،رسانه و مطبوعات در نشريات معتبر جهانى ـ تأليف كتب بسيار مرجع در حوزه مطالعات عالى ارتباطات جهانى و ارتباطات نوين ـ ترجمه چند اثر به فارسى از جمله: «ارتباطات جهانى در حال گذر: پايان چند گونگى»، انتشارات سروش ۱۳۸۵ و «الگوى مطبوعات و رسانه هاى اجتماعى»، انتشارات پژوهشكده فرهنگ و انديشه اسلامى ۱۳۸۲
سايت زندگينامه مشاهير