خبرگزاري فارس: ما مداركي داريم كه فرود انسان بر روي ماه در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 دروغي بزرگ بوده است.
"در دروغ بزرگ هميشه قدرت معيني از قابليت باور كردن وجود دارد. چرا كه افراد زيادي از يك ملت هميشه تحت تأثير عواطف به راحتي گول مي خورند حالا يا عمدي يا سهوي. و به خاطر سادگي و بي آلايشي و صداقت باور آنها، راحت تر قرباني يك دروغ بزرگ مي شوند تا يك دروغ كوچك. چرا كه آنها خودشان در موارد كوچك، دروغ هاي كوچك مي گويند و از گفتن دروغ هاي بزرگ شرم دارند (و دولت مردان در اين مورد شرمي هم ندارند). هرگز به ذهن اين مردم خطور نمي كند كه دروغ هاي خيلي بزرگ بسازند و هرگز هم باور ندارند كه ديگران چنان گستاخ باشند كه اين چنين صداقت را بدنام كنند ولو اين كه مدارك اين چنين دروغي را براي ذهن آنها ثابت كنند آن هم به طور آشكار، باز هم به دروغ بودن آن دروغ بزرگ شك دارند و همچنان فكر مي كنند كه حتماً توضيحي وجود دارد. چنين دروغ بزرگ گستاخانه اي هميشه رد پاهايي پشت سر خود به جاي مي گذارد. حتي بعد از اين كه سرهم بندي شد و توسط متخصص هاي جهاني دروغ گويي وتمام كساني كه براي دروغ گفتن در هر دروغ گويي با هم همكاري مي كنند، به عنوان يك حقيقت شناخته شد. اين افراد در حال حاضر به خوبي مي دانند كه چگونه از اين دروغ ها براي اهداف توسعه طلبانه خود استفاده كنند "
آدولف هيتلر (1925)
حتي يك تفاله اي از كيسه ي زباله ي زمين مانند آدولف هيتلر هم مي دانست كه چگونه توده هاي مردم را با مهارت اداره كند و گول بزند پس شما به واقع فكر مي كنيد كه آمريكا انسان را بر روي ماه فرود آورده است؟ خوب، دوباره فكر كنيد. ما مداركي داريم كه فرود انسان بر روي ماه در اواخر دهه ي 60 و اوايل دهه ي 70 دروغي بزرگ بوده است.
براي شروع بهتر است بدانيد كه تنها 100 نفر در پروژه فرود بر روي كره ي ماه درگير بوده اند. مركز كنترل در هوستون (Houston) به علاوه بيشتر زنان و مرداني كه بر روي اين پروژه كار كرده اند، شكي باقي نمي گذارند كه اين كار يك دروغ بوده است. اما چگونه ممكن است؟ خيلي ساده. قدرت كسي كه چنين افتضاحي را به بار آورده هرگز اجازه نمي دهد كه كسي اين تصور را داشته باشد. هزاران نفري كه درگير اين ماجرا شده اند، تنها نگران قسمت كوچكي بودند كه مربوط به آنها بود. مهندسان، مكانيك ها، برنامه نويسان كامپيوتري و... كاري نداشتند كه با هم مشترك باشد. بنابراين بيشتر افراد از چيزي از يك پروژه ي هاليوود سر بيرون مي آورد، چيزي نمي فهمند.
در سال 1962، رئيس جمهور آمريكا، جان اف كندي گفت كه يك تصوري از آمريكا دارد كه تا قبل از پايان اين دهه مي تواند انسان را بر روي ماه فرود آورد و دوباره وي را به زمين بازگرداند. امروز، ما نمي دانيم كه كندي آن روز مي دانست كه اين كار واقعاً ممكن است يا نه اما مدت كوتاهي پس از ترور او، بهترين دانشمند جهان در زمينه ي موشك كه در اين پروژه كار مي كرد به ليندون جانسون اطلاع داد كه علم حداقل تا 30 سال آينده از انجام چنين پروژه اي ناتوان است. حقيقت اين است... در واقع آنها كمي خوش بين بودند. الآن و اينجا ما 40سال از آن تاريخ را گذرانده ايم و هنوز هم تكنولوژي قادر به فرستادن يك انسان به ماه و باز گرداندن سالم وي به زمين نيست. قدرت هايي كه در مورد اين كلاهبرداري تصميم گرفتند به اين نتيجه رسيدند كه اگر آنها نتوانستند انساني را به ماه بفرستند وبه سلامت به زمين بازگردانند، كاري كه آنها بايد بكنند اين است كه از ناسا بخواهند اين چنين پروژه اي را جعل كند و پس از آن ميلياردها دلار از پول ماليات دهندگان كه براي سرمايه گذاري در اين پروژه در نظر گرفته شده بود را براي خود بردارند. پس از آن، آنها تصميم گرفتند كه واقعاً مي توانند كل اين ماجرا را جعل كنند آنهم فقط با قسمتي از پولي كه براي اين كار آماده شده بود. اين جا در عكس زير مكاني در ايسلند است كه ما فهمديم كه بسياري از كلك ها و دروغ هاي ناسا در آن ساخته شده است.
در اين جا چند حقيقت وجود دارد كه بايد به ذهن بسپاريد كه نمي شود واقعاً انساني را به ماه فرستاد و غير ممكن است:
ماه به طور دائم توسط شهاب سنگ هاي خيلي ريز كه با سرعت بيست هزار مايل در ساعت حركت مي كنند، در حال بمباران شدن است. براي اين كه تصور درستي داشته باشيد گلوله يك تفنگ با سرعت 800 مايل بر ساعت حركت مي كند. ماه هم هيچ اتمسفري ندارد كه سرعت اين شهاب سنگ ها را كم كند. اگر يكي از فضانوردان يا يكي از واحدهاي ماه نشين توسط يكي از اين شهاب سنگ ها ضربه اي ببيند حتي اگر اين شهاب سنگ به اندازه ي يك دانه برنج باشد، آن وقت كار تمام است. عجيب اين كه ناسا در آن زمان اصلاً نگران چنين موضوعي نبود.
اين يك مورد واقعاً ديگر خيلي خنده دار است. به پوتين هاي نيل آرمسترانگ (اولين انساني كه آمريكايي ها مدعي اند بر روي ماه پاگذاشت) نگاه كنيد. به كف پوتين نگاه كنيد و به عكس كه ناسا ادعا مي كند اولين نقش پوتين بر روي ماه بود.
اين دونقش هيچ شباهتي به هم ندارند. ناسا سرانجام به خاطر اشتباهش طفره رفت و حالا ادعا مي كند كه پوتين هايي كه آرمسترانگ روي ماه پوشيده بود قبل از اين كه ماه نشين اورا سوار كند روي سطح ماه رها شد و به زمين بازگردانده نشد، مطمئناً همين كه ناسا گفته، درست است...
يك مشكل ديگر، يك سري امواج كشنده در فضا وجود دارد نه تنها براي فضانوردان بلكه براي عكس هايي كه ممكن است بخواهد گرفته شود هم كشنده است و آنها را از بين مي برد. خيلي خنده دادر است كه ناسا سعي كرده كه با حيله اين رسوايي ديگر را هم از سر بگذراند. در يك دقيقه به شما نشان مي دهيم كه چنين عكس هايي كه ناسا ادعا مي كند روي ماه گرفته شده است جعلي است.
ماه بر روي زمين كه 250 هزار مايل با آن فاصله دارد نور مي اندازد، براي اين كه چنين سطحي به اين روشنايي بخواهد وجود داشته باشد، حتما، براي هر كس كور كننده خواهد بود. بنابراين اصلاً فكرش را هم نكنيد كه با تكنولوژي آن روز (حتي امروز) بتوان عكس گرفت كه ظاهر هم بشود. اما هيچ كدام از چنين عكس هايي كه فضانوردان گرفتند، كوچكترين مشكلي نداشت.
نيل آرامسترانگ كسي كه ناسا مدعي است اولين انساني است كه پا بر روي ماه گذاشت هم اكنون (اين مقاله قبل از مرگ وي تأليف شده بود) دچار بيماري روح شده است چرا كه تمام عمرش مجبور بوده با اين دروغ زندگي كند. عجيب اين كه ما هيچ گاه نديديم كه فضانورداني كه بر روي ماه راه رفته اند در يك جمع مردمي از جزئيات اين سفر حرف بزنند. چرا اين كار را نكردند؟ ناسا به آنها اجازه نداد.
در عكس زير كه از ماه نورد گرفته شده ومدعي شده اند كه بر روي ماه حركت كرده است هيچ رد لاستيكي در عقب يا جلوي آن ديده نمي شود.
به عكس زير نگاه كنيد علامت آمريكا بر روي سفينه ي ماه نشين با نوار چسب اسكاچ چسبانده شده اين نوارچسب حتماً بايد تحمل دماي 400درجه را داشته باشد آيا مي توانسته است؟ من كه مطمئنم نمي توانسته شما چطور؟
به اين عكس نگاه كيند عكسي است از پيت كانراد از آپولو 12 اگر به قسمت بالايي كلاهش نگاه كنيد، در قسمت بالا سمت راست انعكاس پروژكتور نورپردازي استوديويي را مي توانيد ببينيد.
حالا يك چيز جالب ديگر، اولين سيگنال هاي ارسالي از ماه ابتدا به استراليا رسيده است، استراليايي هاي مي گويند كه در اولين تصوير مخابره شده ديده اند كه يك نفر يك قوطي كوكاكولا را كه در تصوير بوده از تصوير بيرون پرت كرده است.
يا مثلاً به اين عكس توجه كنيد كه در آن پرچم آمريكا به آرامي توسط باد در حال تكان خوردن است. جالب اين كه در ماه هيچ گونه جريان بادي وجود ندارد. چون ماه اتمسفر ندارد.
براي آنكه سفر به فضا امكان پذير شود، ناسا تأسيس شد. برنامه ي فضايي آپولو اين طور وانمود كرد كه انسان مي تواند به فضا سفر كند و بر روي ماه پياده روي كند. هر كدام از پروژه هاي آپولو با دقت تمرين مي شد و سپس با دقت بسيار بيشتر در صحنه هاي نمايش در سايت آزمايشي فوق سري كميسيون انرژي اتمي در صحراي نوادا و استوديوهاي كاملاً امن ومحافظت شده والت ديزني كه در آن يك مدل بزرگ از ماه بود، به صورت فيلم در مي آمد. همه ي اسامي، مأموريت ها، محل هاي فرود و تمام وقايع در برنامه ي فضايي آپولو انعكاس مراسم و تشريفات سري و سمبل آيين هاي سري پنهان روشنفكران است. شفاف ترين چيز انفجار ساختگي سفينه ي فضايي آپولو 13 كه آكوريس (عصر جديد) ناميده شده بود، كه در ساعت 1:13 (زمان نظامي 1313) در 13 آوريل 1970 رخ داد. اين رخداد استعاره اي از جشن درگيركردن مرگ و انفجار، شغل تابوت سازي، مشاركت با جهان معنوي و... در اين پروژه بود. سفرهاي اكتشاف ماه متوقف شدند چرا كه ادامه دادن اين دروغ بزرگ بدون آشكار شدن آن امكان پذير نبود و البته آنها ديگر داستاني براي سرهم كردن نداشتند.
هيچ انساني، هيچ گاه از ارتفاع 300 مايلي بالاتر نرفت. در اين ارتفاع فضانوردان تحت فشار تشعشعات كمربند ون آلن بودند و البته كمربند ون آلن از آنها در برابر بي نهايت تشعشعات كيهاني محافظت مي كرد. هيچ انساني هرگز در هيچ برنامه ي فضايي آشكار براي عموم مردم، دور ماه نگشت، روي آن فرود نيامد و روي ماه پياده روي نكرد، هيچ كس، هيچ وقت. حتي اگر چنين چيزي هم رخ داده باشد آنهم به صورت واقعي، بايد از تكنولوژي خيلي بالايي استفاده شده باشد و هيچ كس هم از آن خبر نداشته باشد (حتي حالا هم چنين تكنولوژي پيشرفته اي در اختيار ما نيست).
آن تشعشعات عظيم كه در كمربند ون آلن با آن روبروي مي شويم، تشعشعات خورشيدي، پرتوهاي كيهاني، روشنايي خيره كننده خورشيد، كنترل دما و خيلي از مشكلات ديگر به هيچ موجود زنده اي اجازه نمي دهد كه با چنين سطحي از تكنولوژي كه ما در اختيار داريم، از اتمسفر خارج شود. هر دانش آموز با هوش دبيرستاني با يك كتاب فيزيك پايه مي تواند ثابت كند كه فرود آپولو بر روي ماه توسط ناسا جعلي بوده است.
اگر باز هم شك داريد، توضيح دهيد كه چگونه فضانوردان روي ماه پياده روي كردند ،آن هم با لباس فضايي و در معرض نور خورشيد كامل و گرمايي كه در خلأ موجود در سطح ماه با درجه حرارت 256 درجه، آنها را احاطه كرده بود و تازه اينها غيراز اثرات شهاب سنگ هاي آسماني، پرتوهاي كيهاني، پرتوهاي خورشيدي و... است. ناسا به ما مي گويد كه ماه هيچ اتمسفري ندارد و فضانوردان اين سازمان در خلأ كامل بوده اند.
گرما با به عنوان حركت و لرزش مولكول هاي ماده معني مي شود. حركت سريع مولكول ها، يعني دماي بالاتر. حركت آرامتر مولكول هاي يعني دماي پايين تر. صفر مطلق دمايي است كه در آن حركت مولكول ها، متوقف مي شود. براي داشتن گرما يا سرما، بايد ملوكول هايي موجود باشند.
خلأ حالتي از نيستي است كه هيچ مولكولي وجود ندارد. خلأ هم درجاتي دارد.دانشمندان معتقدند كه خلأ كامل وجود ندارد. فضا شبيه ترين چيز به خلأ كامل است كه براي ما شناخته شده است. در جايي كه ما به عنوان فضا مي شناسيم مولكولهاي بسيار كمي وجود دارد كه مفهوم اندازه گيري سرما وگرما در آن غير ممكن است. اين همان دليلي است كه براساس آن ما از فلاسك يا بطر هاي خلأ براي نگهداري مايعات سرد يا گرم استفاده مي كنيم تا بدون نياز به دوباره سرد كردن يا دوباره گرم كردن، دماي آنها حفظ شود.
همه ي انواع پرتوها در خلأ حركت مي كنند اما هيچ تأثيري برخلأ ندارند. پرتوهاي گرمايي خورشيد در فضا حركت مي كنند اما فضا را گرم نمي كنند. در واقع پرتوهاي گرمايي خورشيد به هيچ وجه تأثيرگذار نيستند تا وقتي كه به ماده برخورد كنند. حركت هاي مولكولي وقتي انرژي موجب به صورت مستقيم توسط ماده دريافت شود، زياد مي شوند. زماني كه طول مي كشد تا ماده بر اثر نور مستقيم خورشيد در فضا گرم شود، به رنگ نور، خواص عنصري آن، فاصله از خورشيد، و نرخ جدب موج گرمايي توسط ماده بستگي دارد. فضا داغ نيست. فضا سردنيست.
اجسامي كه گرم مي شوند به وسيله ي فضا نمي توانند سرد شوند. اولين كار براي سرد كردن يك جسم اين است كه آن را از معرض نور مستقيم خوشيد دور نگه داريم. چيزهايي كه در سمت سايه ي يك چيز ديگر قرار دارند، عاقبت سرد مي شوند، اما نه به خاطر اين كه فضا سرد باشد. فضا سرد نيست. گرما و سرما در خلأ فضا وجود ندارد. قوانين حركت دستور مي دهند تا مولكولها آهسته تر حركت كنند. اگر هيچ منبع گرمايي ديگري نباشد، اجسام بالاخره سرد مي شوند، اما از آنجايي كه خلأ موجود در فضا يك عايق كامل محسوب مي شود، زمان زيادي طول مي كشد تا يك جسم سرد شود حتي زماني كه به طور كامل از معرض امواج گرمايي يا ديگر امواج خارج شود.
ناسا تأكيد مي كند كه لباس هايي كه فضانوردان مثلاً روي سطح ماه پوشيده بودند، داراي تهويه مطبوع بوده است. يك سيستم تهويه مطبوع بدون تبادلگر گرمايي، نمي تواند كار كند. يك تبادلگر گرمايي به طور ساده اين طور كار مي كند كه گرمايي را كه در يك ميانجي مثل گاز فريون، جمع شده است را مي گيرد و به جاي ديگري منتقل مي كند. براي اين كه سيستم تهويه مطبوع كار كند و گرما را به مكان دوم انتقال دهد، به يك ميانجي ديگر كه مولكول هايش گرما جذب كند مثل هوا يا آب احتياج دارد. (اين ميانجي دوم در آشپزخانه خانه، هواي موجود در آشپزخانه است). يك سيستم تهويه مطبوع نخواهد توانست كه در خلأ كار كند. يك لباس فضايي كه در محاصره ي خلأ قرار دارد نمي تواند گرماي داخل لباس را بگيرد و به مكاني ديگر بدهد. به ياد آوريد كه خلأ يك عايق كامل است. در چنين شرايط محيطي اي، يك انسان در لباس فضايي خود، بريان مي شود.
ناسا ادعا مي كند كه لباس فضايي آنها به وسيله يك سيستم آب پايه كه در لوله هاي اطراف بدن فضانورد كار مي كرده است، خنك مي شده است كه آن هم توسط يك محافظ مارپيچي در قسمت پشتي لباس فضانوردان، از نور خورشيد محافظت مي شده است.
ناسا ادعا مي كند كه آب بر روي مارپيچ اسپري مي شده تا لايه اي از يخ ايجاد شود. ظاهراً پس از آن، يخ كه آن گرماي عظيم را جذب كرده است بخار مي شده و به فضا مي رفته است. در اين مورد دو مشكل وجود دارد كه به هيچ وجه قابل توضيح نيست:
1- ميزان آبي كه براي انجام اين كار بايد توسط فضانورد حمل شود، حتي براي زمان بسيار كوتاهي (آنهم براي دماي 155 درجه بالاي نقطه ي جوش آب) آنقدر زياد است كه براي فضانورد امكانپذير نيست.
2- ناسا ادعا كرده است كه آنها يخ در سطح ماه پيدا كرده اند. ناسا ادعا مي كند كه محافظت توسط يخ (در برابر پرتوهاي خورشيد) اظهارات جعلي آنها را در مورد سيستم تهويه مطبوع را نقض نمي كند.
اين را به خاطر داشته باشيد. در مورد اين موضوع فكر كنيد آن هم وقتي كه يك روزصبح با يك فلاكس پر از قهوه بيرون مي رويد. در اين مورد خيلي طولاني و عميق فكر كنيد آن هم وقتي كه يك فنجان قهوه ي داغ (4 ساعت پس از صبح) مي ريزيد تا با نهار بنوشيد. باز هم در اين مورد فكر كنيد كه چگونه چنين چيزي ممكن است آن هم در آخر روز وقتي باز هم يك فنجان قهوه ي گرم داريد كه بخوريد.
قوانين يكسان فيزيكي در مورد هر وسيله اي كه در فضا سفر مي كند، اعمال مي شود. ناسا ادعا مي كند كه فضاپيما به آرامي چرخش مي كرده است تا قسمت هاي قرار گرفته در سايه، به وسيله ي سرماي جان فرساي فضا سرد شود... سرماي جان فرسايي كه وجود ندارد. در واقع تنها كاري كه چرخش سفينه مي توانسته انجام دهد، آن بوده است كه گرمايي ثابت و حتي بيشتر براي سفينه را سبب شود همانند وقتي كه شما يك هات داگ را روي آتش مي چرخانيد. در واقع يك غذا كه نامش فضانورد آپولو بوده است، پخته مي شده است. حداقل كاري كه مي شود كرد اين است كه وقتي سفينه به زمين بازمي گردد شما دلتان نمي خواهد كه در سفينه را باز كنيد.
ناسا خودش هم بهتر مي داند كه اگر چنين سيستم خنك كننده اي براي لباس فضانوردان تعبيه كرده بوده است، بايد براي سفينه مدل بزرگترش را قرار مي داده است. هيچ راكتي چنين حجم عظيمي از آب (براي سفينه و فضانوردان) را حتي براي زماني كوتاه نمي توانسته حمل كند.
آب وزني حدود 62 پوند بر فوت مكعب دارد. فضا و جرم آبي به اين مقدار، براي حمل توسط راكت ها خيلي خطرناك بوده است. هيچ گاه چنين مقدار عظيمي از آب در هيچ مأموريتي نه براي فضانوردان نه براي سفينه ها، حمل نشده است.
بر روي نوارهاي ضبط شده به اصطلاح سفر به ماه، فضانوردان به تلخي از سرمايي كه در حين سفر نيز بر روي سطح ماه با آن روبرو بوده اند، شكايت كرده اند. آنها گفته اند از گرماسازهايي استفاده كرده اند كه براي غلبه بر سرماي وحشتناك فضا كافي نبوده است. انجام چنين حيله اي هم ضروري بوده است چرا كه مجبور مي شده اند روزي حقيقت را بگويند. حقيقت را. اين حيله همچنين مدركي از خواري و غرور است كه درآن روشنفكران همچنان كارهاي انسان هاي معمولي را انجام مي دهند.
چيزي كه ما شنيديم در واقع از يك سيستم سرمازاي قوي در صحنه ي نمايش و ضبط فيلم مأموريت آپولو 11 بوده است. اين صحنه ي نمايش و فيلم سازي در سايت آزمايش فوق سري كميسيون انرژي اتمي در صحراي نوادا قرار داشته است جايي كه دماي هوا به طور معمول 100 درجه فانهايت است. در گرماي مستقيم خورشيد، فضانوردان هرگز نبايد سردشان مي شده است حتي در فضا كه خلأ آن يك عايق كامل است.
به عنوان مدرك، ماه نشين را كه در مؤسسه ي اسميت سونيان (smith sonian institute) در معرض نمايش عمومي قرار دارد، بررسي كنيد و به هسته ي موتور راكت كه درون ماه نشين قرار داده شده است توجه كنيد كه به قمست بالاي نازل راكت در قسمت پايين مركزي ماه نشين متصل شده است. اين همان موتور راكتي است كه مي گويند نيروي اضافه براي فرود بر ماه و برخاستن از آن را فراهم كرده است. درنمونه ي واقعي ماه نشين اين موتور راكت موجود است اما در فيلم ها و عكس هايي كه گفته مي شود روي ماه از ماه نشين گرفته شده است ديده نمي شود. پس از آن نظري به شبيه ساز ماه نشين بيندازيد و شما خواهيد فهيمد كه دقيقاً كجا چنين حقه اي به صورت فيلم درآمده است.
يك فكر خوب ديگر هم براي عملي كردن وجود دارد. اين كه اندازه ي ابعاد فضانوردان در لباس هاي فضايي شان و ابعاد واقعي درب ورود و خروج ماه نشين را اندازه بگيريد. همچنين ابعاد داخلي ماه نشين را اندازه بگيريد و پس از آن خواهيد فهيمد كه فضانوردان (يا همان دروغگوها) نمي توانسته اند با لباس فضانوردي از درب ماه نشين وارد آن شوند يا از آن خارج شوند. (واقعاً حواس پرتي هم حدي دارد). محل لولاهاي درب ورود و خروج توجه كنيد و سپس به شبيه ساز آموزش ماه نشين نگاهي بيندازيد و همه ي ابعاد را اندازه بگيريد (همه ي آنهايي كه در بالا گفته ام) و حالا حواستان به محل لولا هاي درب ورود و خرج خيلي بزرگتر باشد تا روشن شويد...
ناسا ادعا مي كند كه لباس هاي فضايي اي كه فضانوردان پوشيده بودند، در سطح ماه فشارشان را 5psi بالاتر از فشار محيط برده اند (فشار خلأ صفر psi است) ما دستكش هايي را كه ناسا ادعا مي كند فضانوردان در دست كرده اند را امتحان كرديم و فهميدم كه آنها از مواد قابل انعطاف ساخته شده اند و هيچ وسيله ي مكانيكي، الكتريكي يا هيدروليكي در آنها تعبيه نشده است تا هنگامي كه آنها را در دست دارند، به انگشتان آنها كمك مي كنند. آزمايش ها به روشني نشان مي دهد كه چنين امكان استفاده كردن از چنين دستكش هايي وجود ندارد به طوري كه پوشنده ي آنها امكان خم كردن مچ يا انگشتان را براي انجام هيچ كاري ندارد وقتي كه با فشار پنج psi بالاتر از فشار محيط پرشده باشد، حالا در خلأ باشد يا در جو زمين (فرق نمي كند). به واقع ناسا فيلم ها و عكس هايي را نشان داد كه درآنها فضانوردان از دست ها و انگشتان شان به راحتي در طي به اصطلاح سفر به كره ي ماه، استفاده مي كنند. فيلم به وضوح نشان مي دهد كه به هيچ وجه هيچ فشاري درون دستكش ها وجود ندارد... شرايطي كه در آن بيهوش شدن به علت كاهش فشار اتمسفر به صورت آني و انفجاري رخ خواهد داد و نتيجه ي آن تقريباً مرگ ناگهاني است، اگر واقعاً فضانوردان درمحيط خلأ باشند. اگر باور نمي كنيد، خودتان امتحان كنيد. يك آزمايش ساده است و لازم نيست كه حتماً متخصص موشك باشيد. اينها چند دليل، از بيش از يك صد دليل ساده و راحت براي اثبات قابل قبول علمي ماجرا بود كه نشان مي دهد چگونه ناسا و برنامه ي فضايي آپولو بزرگترين دروغ هايي بوده اند كه به مردم راست پندار جهان، قبولانده شده است.
ما تلاش كرديم كه اطلاعاتي در مورد فعاليت هايي در منظومه شمسي كه همزمان با پروژه ي آپولو فعال بوده اند، تهيه كنيم. فهميديم كه اين اطلاعات براي تمام روزها و تمام سالها قابل دسترسي است، غير از روزها و ساعت هايي كه مأموريت آپولو(به اصطلاح) در حال انجام بوده است. اين اطلاعات از هيچ سازمان دولتي شامل ناسا، سازمان ملي اقيانوس و اتمسفر (NOAA) و رصدخانه دريايي قابل تهيه نيست. اين اطلاعاتي است كه به طور عادي جمع آوري مي شود (چيز عجيبي براي پنهان كردن ندارند) و شامل تاريخ هاي پرتاب، تاريخ ها و زمان هاي فرود و آسيب هاي سنگين ناشي از پرتوها مي باشد. اين اطلاعاتي است كه بايد وقتي كه فضانوردان با ماه پيما روي ماه حركت مي كرده اند، مشاهده مي شده است، اگر كه به واقع فضانوردي روي ماه بوده باشد. اين اطلاعات قابل دسترسي نيست چرا كه اثبات خواهد كرد كه آن فضانوردان كذايي مثل سيب زميني برشته شده اند. جسد آنها بايد به زمين باز مي گشت اگر واقعاً آنها، تلاش كرده اند چنين مأموريتي انجام دهند.
به علاوه، اگر تمام دلايل بالا را كنار بگذاريم فيلم ها و عكس هايي مأموريت آپولو به راحتي جعلي بودن آن را اثبات مي كند. هر كسي با كمترين سطح اطلاعات درباره ي استوديوهاي فيلم برداري، استوديوهاي نورپردازي و واقعيت هاي فيزيكي ماه به راحتي مي تواند ثابت كند كه مدارك بصري پروژه ي فضايي آپولو (عكس ها و فيلم ها) توسط ناسا جعل شده است. هيچ فيلم رنگي اي براي بشر اين قدر شناخته شده نيست كه شامل چنين جزئيات عالي در سايه ها و قسمت هاي روشن عكس هايي كه گفته مي شود روي ماه گرفته اند، باشد. هر عكاس حرفه اي كه اين عكس ها را ببيند به شما مي گويد كه چنين عكس هايي در محيط هاي كنترل شده اي گرفته شده اند و چنين عكسي متعلق به محلي با تابش مستقيم نور خورشيد، و آنهم در خلأ نيست. بعضي از اين اشكالات و اختلاف ها در عكس ها چنان است كه حتي كساني كه هم كه خيلي خوش بين هستند، وقتي اين اختلافات را براي آنها روشن كني به مِن و مِن شنيدني اي مي افتند. بعضي ها واقعاً به يك شوك آرام فرو مي روند. برخي در هم مي ريزند و گريه مي كنند. من خودم كساني را ديده ام كه به شدت عصباني شده اند و در حالي كه اين عكس ها را پاره مي كنند، جيغ هم مي زنند.
كلينيك نكت (kleinik nekt) فرمانده ي عمليات هاي ناسا در زمان پروژه ي آپولو، الآن هم "عضو فراماسونري سي و سومين مرتبه " است و برادرش هم حاكم مطلق و مشهور هيئت سي وسومين مرتبه از رسم اسكاتلندي باستاني و پذيرفته شده ي فراماسونري است (فرماسونري يعني فراموش خانه) اين عضويت جايزه ي او براي مقاومت در چنين ماجرايي بوده است. همه ي گروه اولين فضانوردان فراماسون بوده اند. عكسي از نيل آرمسترانگ (اولين كسي كه مثلاً روي ماه پياده شد) در خانه ي معبد واشينگتن وجود دارد كه در آن نواري كه علامت فراماسونري است روي ران او آنهم بر روي ماه قرار دارد. همه ي اعضاي بلند پايه ي رسمي ناسا جزء اشراقيون، ماركسيست ها يا كمونيست بوده اند و هستند.
اتحادجماهير شوروي فقط يك برنامه ي فتح ماه سرنشين دار را برنامه ريزي كرده آن طور كه من تحقيق كردم كيهان نوردهاي شوروي وقتي كه از كمربند ون آلن بالاتر رفته اند، جزغاله شده اند. شوروي هيچ گاه دوباره تلاشي براي فرستادن انسان به كمربند ون آلن يا بالاتر از آن صورت نداد. (كاري شبيه كاري كه عقل سليم مي كند). وقتي كه انسان نمي تواند از تشعشعات سنگين كمربند ون آلن جان سالم به در ببرد، چگونه مي تواند روي ماه فرود آيد؟ اتحاد جماهير شوروي برنامه ي فرستادن انسان به ماه را منحل كرد.
اثري كه اين ماجرا بر روي انسان هاي جهان داشت، اين بود كه اگر ما مي توانيم به ماه سفر كنيم، ديگر موجودات زنده ي كيهان هم مي توانند به زمين ما سفر كنند. سناريوي حمله ي بيگانگان به زمين از آن زمان مرسوم شده است.
فاش سازي هاي اخير در باره ي طبيعت كلاهبردار ناسا و برنامه ي فضايي آپولو كه توسط اداره ي اطلاعات وديگران صورت گرفت موجب سيل تبليغات و برنامه ي تلويزيوني شد تا مردم گول خورده در خواب عميق جهالت باقي بمانند. بلندپروازترين آنها "آپولو 13 " و "از زمين تا ماه " هستند كه در هر دو بازيگر و تهيه كننده ي معروف، تام هنكس كار كرده است.
حقايق آپولو
1- نيل آرمسترانگ هم اكنون ( اين مقاله قبل از مرگ آرمسترانگ تهيه شده است) هم اكنون از بيماري روحي رنج مي بود. كه نتيجه ي مستقيم قراردادن او به عنوان سنگ بناي بزرگ ترين دروغ تاريخ است. شايد هم از اين كه تعداد بيشماري سايت اينترنتي او را دروغگو مي خوانند.
2- شايعه اي هست كه مي گويد فضانورد آپولو 12 پيت كنراد (pete conrad) قصد داشته كه در جشن سي امين سالگرد ازدواجش در منظر عموم از جعلي بودن فرود بر ماه پرده بردارد. او در يك تصادف با موتورسيكلت، يك هفته قبل از سي امين سالگرد ازدواجش كشته شد.
3- هم اكنون، براي شاتل فضايي 66 ساعت طول مي كشد كه به ايستگاه فضايي بين المللي كه در 185 مايلي سطح زمين قرار دارد، برسد. ناسا مي گويد كه آپولو 13 از وقتي كه از زمين بلند شد، 55 ساعت طول كشيد كه در فاصله ي 200 هزار مايلي زمين به مشكل برخورد. (185 مايل در 66 ساعت با تكنولوژي امروز و 200 هزار مايل در 55 ساعت با تكنولوژي 40 سال پيش) بهتر است به كسي ديگر نگوييد. شايد مسخره تان كردند.
4- يوري گلر (Uri Geller) يكي از افراد سرشناس جهان در وب سايت خودش، مي گويد كه عكس هاي ناسا از برخي برنامه هاي آپولو به طرز احمقانه اي، جعل و ساخته شده اند، و مي پرسد كه چرا؟ يوري دوست صميمي فضانورد آپولو 14، ادگار ميچل (Edgar Michell) است. حالا ما از او مي پرسيم كه چرا از دوست خودت نمي پرسي كه چرا عكس ها جعلي هستند؟
5- رئيس، ليندون جانسون، اسناد مشخصي از آپولو را طبقه بندي كرد و دستور داده تا سال 2026 از طبقه بندي خارج نشود. اين كا را كرد تا تمام كساني كه در پروژه ي آپولو درگير بوده اند، مرده باشند و فراموش شده باشند، و هيچ كسي براي عيب جويي كردن زنده نمانده باشد. اگر كسي بخواهد حقيقت پشت سر برنامه ي آپولو را بداند، لازم نيست تا 2026 صبر كند. همين الآن بر همه آشكار است.
6- در اوايل دهه ي 1960 مسئولان ناسا طي جلسه اي پشت درهاي بسته، فهميدند كه سفر انسان به ماه قبل از 1970 امكان پذير نيست. پس تصميم گرفتند كه اين قضيه را در پروژه ي آپولو 11 عملي كنند آنهم با جعل كردن قضيه، به اين اميد كه بعدها بتوانند به ماه سفر كنند و اين حقه را مخفي و مدفون نگه دارند كه هرگز موفق به سفر واقعي به ماه نشدند.
7- نويسنده معروف سي كلارك از آپولو11 به عنوان "حفره اي در تاريخ " ياد مي كند و مورخ بزرگ اي.جي.پي تيلور از آپولو11 به عنوان "بزرگترين اتفاقي كه در طول زندگي اش نيفتاد " ياد مي كند.
8- ناسا در آن زمان ماه نشين را تكميل نكرده بود. اكنون 40 سال از آن تاريخ مي گذرد و ناسا هنوز نتوانسته يك راكت كه به ماه برود و برگردد را بسازد كاري كه ادعا مي كند 40 سال پيش انجام داده است. آن هم با سرنشين.
9- فيلمي كه از درون كپسول تمام آپولوها (تأكيد مي كنم تمام آپولوها) گرفته شده است، يك نور آبي كم رنگ را نشان مي دهد و همچنين خميدگي زمين را نيز از پنجره ي فضاپيما نشان مي دهد. اين فيلم به ادعاي ناسا در نيمه ي راه سفر به ماه و در تاريكي و سياهي فضا گرفته شده است. اين نور آبي ثابت مي كند كه كپسول فقط در حال چرخش به دور زمين بوده است.
10- تصاوير ماه كه در سايت ناسا ديده مي شود جعلي هستند و در آنها پشت صحنه ي تئاتر ديده مي شود. عكس ها يك خط سياه كه با مداد كشيده شده است را در جايي كه پس زمينه به نور روز در آسمان مي رسد آشكار مي كند كه در آنجا به طور ناگهاني تاريك مي شود.
11- ماه نشيني كه در آخرين مأموريت ها استفاده شده است دقيقاً مانند همان نمونه هاي اوليه است به طور مثال هيچ گونه اصلاحي در آن صورت نگرفته است. حمل ماه نشين به ماه حتي اگر خيلي كوچكتر هم مي شده است، غير ممكن بوده است.
12- ماه پيما داراي تايرهاي قابل بادكردن بود كه اگر از قبل بادشده بود وبه ماه رفته بود، آنجا منفجر مي شد. حالا اگر بدون باد هم به ماه مي رفت، آنجا هوايي براي باد كردن آن وجود نداشت. سنجابهاي حرفه اي پروژه ي آپولو مي گويند كه ماه پيما داراي تايرهاي ماه پيما همراه با شبكه فلزي محكم بوده است. بله، ماه پيماي موجود در موزه كه از اواسط دهه ي هفتاد (پنج شش سال پس از اولين سفر به ماه) به جا مانده است، چنين خصوصيتي دارد. چرا كه سنجابها فهميدند كه تايرهاي باد شونده به هيچ وجه (چه در زمين باد شوندوچه در ماه) در ماه قابل استفاده نيستند. ناسا 40 سال وقت داشته است كه به اصلاح اشتباهات ساده و آشكار برنامه ي آپولو بپردازد. هر وقت كسي ايرادي مي گرفته است، ناسا اين اشتباهات را اصلاح مي كرده است و چيزي نمي گفته است مثلاً آنها نمي توانند بگويند چرا اين همه چيز خلاف قاعده در اولين محل فرود وجود دارد. در هر صورت من عكس هايي از ماه پيما كه تصور مي شود بر روي ماه بوده است، در اختيار دارم كه دقيقاً همان تايرها و حتي والوهاي تايرهايي را دارد كه در مركز هوايي كندي استفاده مي شود به عبارت ديگر آنها يك نوع و يك جنسي هستند. از زماني كه چنين اشتباه بزرگي در وب سايت من مثل بمب منفجر شد، تصاوير اوليه كه از نماي نزديك از ماه پيما بود و در اينترنت قرار داشت، تغيير كرده است.
13- غير ممكن بوده است كه بتوان لباس فضايي اي در اختيار داشت كه آنهم بر روي ماه با آب خنك شود، در حالي كه دماي بيرون در نقطه ي جوش آب باشد. و هيچ جايي براي پراكنده كردن گرما در آن وجود نداشنه باشد.
14- براساس تحقيقات مركز تحقيقات لانگلي (Longley Research Center) در هميتون ويرجينيا، ماه پيما ابتدا از جايي آويزان بوده است و دقيقاً در همان زماني كه در ماه دروغين ادعا مي كنند كه حركت مي كرده است، به آرامي پايين آورده شده است. (در عكس ديديد كه هيچ رد تايري در جلو و عقب تايرهاي ماه نشين نيست).
15- فضانوردان هم از چنين چيزي آويزان بوده اند تا كم وزني درسطح ماه را نشان دهند. عكس هاي سايت Reality را با عكس هاي سايت ناسا مقايسه كنيد.نوسان غير منطقي زياد پاي عقبي در هر دو سري عكس، يكسان است.
16- فيلم هايي كه مي گويند توسط آپولو8 كه مثلاً دور ماه گشته است گرفته شده است، دقيقاً همان فيلم هايي است كه براي مأموريت آپولو 11 نشان داده شده است. به جز اين كه معكوس شده است و وارونه گشته است. رشته كوههاي تادپول لايك (tadpole like) را چك كنيد.
كاري كه ناسا انجام داد اين بود كه سطح ماه دروغين را در مركز تحقيات لانگلي (LRC) فيلم برداري كرد، در يك مسير رفت، سپس دوربين را معكوس كردو سطح را در جهت معكوس فيلم برداري كرد چيزي كه در فيلم ها مشهود است وديده مي شود.
17- فيلم هايي كه نشان مي دهد آپولودور ماه گشته است، توسط يك دوربين سوار بر ريل كه به آرامي دور مدل گچي ساختگي ماه مي چرخد، گرفته شده است.
18- جيمزلاول كه از روي يك متن پيش نوشته در شبيه ساز ماه نشين براي فيلم بالا مي خوانده است در جايي از فيلم مي گويد كه "ظاهراً ماه اصلاً خاكستري بوده است. هيچ رنگي در كار نبوده است. مثل يك مجسمه گچي به نظر مي آيد. اين صدا خيلي پيشتر از مأموريت آپولو ضبط شده است. با دقت به اين نوار گوش دهيد (با هدفون) ببينيدكه اوبه سختي تلاش مي كند جلوي خنده ي خود را بگيرد. چرا كسي كه ديگر بايد فكر كند چنين مأموريت عظيم و بزرگي چيز خنده داري است؟ جواب اين است كه به واقع آن ماه كذايي يك مجسمه ي گچي واقعي بود كه وي به آن اشاره مي كرد.
19- در يك مصاحبه ي تلويزيوني بين شينامك دونالد و مدير اجرايي ناسا، دن گلدن (Dan Golden) (معروف به Dan Dare) در سال 1994، دن گلدن آشكارا پذيرفت كه انسان نمي تواند از مدار زمين خارج شود، مادامي كه بر پرتوهاي كيهاني غلبه كند. او در حالي اين سخنان را گفت كه هيچ اشاره اي به پروژه آپولو در 25 سال قبل از آن نكرده بود، مأموريتي كه تصور مي شود كه انسان 250 هزار مايل از مدار زمين دور شده است.
20- نيل آرمسترانگ هيچ عكس يادگاري يا چيزي شبيه به آن از سفر مثلاً به ماه ندارد. اما او عكس هاي فراواني از روزهاي تست خلباني اش جمع كرده بود. آرامسترانگ كه خود مي دانست اين حماسه آمريكايي يك دروغ بزرگ است، از طرف ناسا مجوزي براي داشتن اين عكس ها نداشت.
21- در سال 2009 ناسا هنوز به تكنولوژي فرستادن انسان به ماه و برگرداندن ايمن وي از ماه نرسيده است. خوب انجام چنين كاري در سال 1962، يعني 40 سال پيش واقعاً يك شاهكار صنعتي و فضايي بوده است. شما كه در اين مورد شكي نداريد؟
انگيزه هايي در مورد اين حقه ي كثيف:
چندين نظريه در مورد علت چنين حقه اي توسط نظريه پردازان اين ماجرا بيان شده است:
1- پرستيژ جنگ سرد: ايالات متحده آمريكا فهميد كه براي او خيلي حياتي است كه در رقابت فضايي برنده شود آنهم در برابر اتحادجماهير شوروي. رفتن به ماه خيلي خطرناك و البته پرهزينه بود. عليرغم توجه شوروي و گوش به زنگ بودن آن، بيل كيسينگ (Bill keysing) ادعا مي كند كه براي آمريكا جعل كردن چنين چيزي خيلي راحت تر بود و در نتيجه موفقيت را تضمين مي كرد. آنهم بهتر از زماني كه واقعاً بخواهد بر روي كره ماه فرود بيايد.
2- پول: ناسا در آن زمان هزينه ي سفر به ماه را 30 ميليارد دلار آمريكا برآورد كرد. بيل كيسينگ ادعا مي كند قسمتي از چنين پولي مي توانست انگيزه لازم براي صدها نفر جهت شركت در اين حقه باشد.
3- خطر: اين بحث و جدل ها به اين نتيجه رسيدندكه مشكلات اوليه براي سفر به فضا غير قابل حل كردن است ولو اين كه شما تيم مجهز و با پول كافي براي حل چنين مشكلاتي داشته باشد. كيسينگ ادعا كرد كه شانس موفقيت براي فرود بر روي كره ي ماه فقط 17 هزارم درصد بود.
4- حواس پرتي مردم: با توجه به اظهارات نظريه پردازاني كه ادعا مي كنند چنين پروژه اي حقه اي بيش نبوده است، آمريكا از حواس پرتي عمومي مردم در جنگ ويتنام استفاده كرد. فعاليت هاي آمريكا براي فرستادن انسان به ماه ناگهان متوقف شد، مأموريت هاي از قبل برنامه ريزي شده كنسل شد و همه ي اينها تقريباً در همان زماني كه آمريكا از جنگ ويتنام دست كشيد، متوقف شد. (اما برنامه آپولو چندين سال قبل از پايان جنگ ويتنام، متوقف شد).
5- وفاي به عهد: براي اين كه قول رئيس جمهور فقيد آمريكا جان اف كندي براي فرستادن انسان به ماه و بازگرداندن وي به زمين قبل از پايان دهه ي 60 عملي شود.
مقايسه تكنولوژي آمريكا با شوروي:
در زمان پروژه ي آپولو 11، شوروي 5 بار بيشتر از آمريكا پروازهاي سرنيشين دار به فضا فرستاده بود شوروي براي اولين بار به موارد زير دست يافته بود:
1- قراردادن اولين ماهواره ي ساخت بشر در فضا (اكتبر 1957، سفينه اسپوتنيك 1)
2- فرستادن اولين موجود زنده به فضا، سگي ماده به نام لايكا (نوامبر 1975، اسپوتينيك 2)
3- اولين بازگشت سالم موجودارت زنده از مدار به زمين شامل 2 سگ، 40 موش، 2 موش صحرايي (آگوست 1960، اسپوتنيك 5)
4- اعزام اولين انسان به فضا، يوري گاگارين، همچنين اولين انساني كه به دور فضا گشت (آوريل 1961، وستوك 1)
5- اولين دارنده ي همزمان 2 سفينه ي فضايي در مدار (آگوست 1962، وستوك 3 و وستوك 4)
6- اولين زن در فضا، ولنتينا ترش كف (ژوئن 1963، وستوك 6، به عنوان قسمتي از دومين پرواز سفينه هاي فضايي دوبل شامل وستوك 5)
7- اولين راهپيمايي فضايي (EVA) (مارس 1965 voskhod2)
در 27 ژانويه سال 1967 سه فصانورد آپولو1 در حين آزمايش در قسمت پرتاب در آتش سوختند و جان باختند. اولين پرواز سرنشين دار در آپولو 7 صورت گرفت در اكتبر سال 1968 (يك سال قبل از سفر به ماه) و 21 ماه پس از آن آتش سوزي (اگر امريكا پس از 1 سال از اولين پرواز سفينه سرنشين دار به فضا توانست، انسان را روي ماه فرود آورد آيا شوروي پس از 40 سال نمي توانست).
چند سؤال اساسي:
1- در مورد سنگ هايي كه از ماه آورده شده اند چه مي گوئيد، اين سنگ ها ثابت مي كنند كه فرود روي ماه واقعاً صورت گرفته است؟
پاسخ: نه اين طور نيست. اين سنگ ها بيشترين تاكتيك مورد استفاده ي ناسا و PAN است، اما هيچ چيز را ثابت نمي كند. ناسا مدت ها قبل از مأموريت آپولو به توليد سنگ هاي شبيه سازي شده ي ماه مي پرداخته است كه اين موضوع در كتابي كه در سال 1966، سه سال قبل از آپولو 11، چاپ شده است، اثبات شده است. اين سنگ هاي شبيه سازي شده از سنگ بازالت و نمونه شهاب سنگ هاي پيدا شده در آنتراكتيكا ساخته شده است. اين سنگ هاي شبيه سازي شده كه به دانشگاه هاي سرتاسر جهان فرستاده مي شود به نظر واقعي مي رسد. (كه اين طور نيست). اين سنگ هاي شبيه سازي شده، البته از هر نمونه سنگ موجود روي زمين متفاوت به نظر مي آيد و ناسا هم همين را مي خواهد. اين دليلي است براي آن كه زمين شناسان مي گويند چنين سنگ هايي در هيچ كجاي زمين پيدا نخواهد شد. البته كه چنين نيست چون اين سنگ ها فقط توسط ناسا توليد شده است و با سنگ هاي اصلي متفاوت است. ناسا سنگ هاي شبيه سازي شده و غبارهاي شبيه سازي شده ي ماه را آن قدر ارزان توليد كرده است كه بابتش لازم نيست پولي بدهد، غير از هزينه ي حمل و نقل آن.
2- چرا آنها تلسكوپ هابل را روي ماه تنظيم نمي كنند تا مصنوعات دست بشر را كه در ماه جا مانده است ببينيم؟
هابل از اموال ناسا است و توسط ناسا هم هدايت مي شود، كسي كه كل اين ماجراي ساختگي را راه انداخت. بنابراين نمي توان كاري كرد. به عنوان راه حلي دفاعي، ناسا به خبررسان ها و سايت هاي علمي پول هايي پرداخت كرد، (مثل فيل پليت (Phit Plait از Bad astronomy) تا ادعا كنند كه تلسكوپ هابل قابل به انجام چنين كاري نيست و نمي تواند محل هاي فرود را ببيند. اما واقعاً چه درجه اي از تفكيك پذير (Resulation) براي آنها مورد نياز است؟ هابل در واقع مي تواند تا 50 متري سطح ماه را ببيند. چيزي كه به اندازه كافي هست تا بتوان مصنوعات بشري به جا مانده روي ماه (به ادعاي ناسا البته) را ديد.
حالا شما توجه كنيد كه سطح ماه، ابر يا اتمسفري ندارد كه نشود آن را ديد. ناسا در واقع تصاوير با كيفيت بسيار بالايي از ماه در اختيار دارد كه آنها را در اختيار رسانه ها نمي گذارد چرا كه اولين چيزي كه مردم مي خواهند اين است كه چيزهايي كه روي سطح ماه جا مانده است را ببينند و مسلماً چيزي هم در آنجا نيست.
3- در مورد بي وزني چه مي گوييد، آيا چنين چيز در زمين و با گرانش قوي آن امكان دارد؟
اين هم يكي ديگر از ادعاهايي است كه در عين خنده دار بودن، هيچ چيز را ثابت نمي كند. فيلم در نور كم گرفته شده است، به علاوه يك فيلم سياه و سفيد با كيفيت خيلي پايين است. از آنجايي كه چنين تجربه اي در فاصله ي زيادي از دور بين صورت گرفته است، به راحتي مي تواند چيزي جعل كند. آيا با يك طناب و چند حقه ي سينمايي نمي توان چنين كاري كرد. من مي خواهم به شعبده بازي نظير دويد كاپرفيلد اشاره كنم. كسي كه شيرين كاري هاي خيلي بزرگتري انجام داد (حقه هاي بصري) آن هم در فاصله ي يكي دو متري از تماشاچي. يكي از شيرين كاري هايي كه خود او هم در آن شركت داشت، نصف كردن بدن خودش با يك اره برقي بود. پس از 2 تكه ي جدا شده ي بدن او به دو طرف صحنه ي نمايش برده مي شود. اگر طرفداران فرود بر روي كره ي ماه واقعي بودن آن را قبول دارند، آيا قبول مي كنند كه ديويد كاپرفيلد هم واقعاً به دو تكه بريده شده بود؟
4- چرا ستاره شناسان بزرگي مثل سربرنارد لاول (Sir Bernard Lobell) و پاتريك مور (Patrick Moore) از اين ناسا در اين ماجرا حمايت مي كنند، اگر كه مي گوييد چنين چيزي صحنه سازي است؟
داشنمندان و ستاره شناسان سراسر زمين به خوبي مي دانند كه چنين ماجرايي ساختگي است، اما از ناسا طرفداري مي كنند تا به اطلاعات حساسي كه از تلسكوپ هابل به زمين ارسال شده است دسترسي داشته باشند. آنها نمي توانند به ناسا دهن كجي كنند كه در اين صورت ناسا آنها را از دستيابي به چنين اطلاعات گرانبهايي محروم مي كند. اطلاعاتي كه واقعاً مورد نياز هستند.
5- در مورد انعكاس دهنده ي ليزري كه در سطح ماه قرار داده شده است و با آن مي توانند فاصله ي زمين تا ماه را بفهمند چه مي گوييد؟
در سال 1946، دانشمندان در آمريكا توانستند يك سيگنال راديويي به سطح ماه ارسال كنند و با موج راديويي برگشتي از ماه توانستند فاصله ي دقيق ماه را به دست آورند. در اوايل دهه ي 60 ناسا فهميد كه مي تواند اين آزمايش را خيلي بهتر هم انجام دهد و اين كار را با يك باريكه پرقدرت نور ليزر با دقت بيشتري انجام دهد. در اين سناريو، نور ليزر از ماه به سمت زمين منعكس و برگشت مي شود، دقيقاً همان طور كه نور خورشيد از ماه به زمين منعكس مي شود. در 9 مه ي سال 1962 (بيش از 7 سال قبل از آن كه آپولو 11 مثلاً بر روي ماه نشست) يك ليزر پرقدرت يا قوتي با موفقيت روي سطح ماه تابانيده شد و به زمين منعكس شد تا فاصله ي دقيق ماه از زمين بدون آنكه لازم باشد، چيزي در سطح ماه تعبيه شود، مشخص شود. هيچ منعكس كننده ي ليزري روي سطح ماه نيست و هرگز هم نبوده است. ناسا هم اكنون از همان روشي استفاده مي كند كه در سال 1962 قبل از حقه ي فرود بر ماه، از آن استفاده مي كرد. اتفاقاً ناسا برنامه اي دارد تا بتواند با يك ليزر پرقدرت تر فاصله ي دقيق مريخ تا زمين را محاسبه كند. آيا باز هم اين جا مي گوييد كه فضانوردان منعكس كننده ي ليزري روي ماه گذاشته اند تا فاصله ي آن با زمين را اندازه بگيرند؟
6- چرا آمريكا فرود بر روي ماه را جعل كرد، آيا از نظر آنها شوروي احمق بود؟
نه آنها كاري نكردند كه روسها را احمق جلوه بدهند. و هيچ كس هم قبول ندارد كه روسها آن قدر احمق باشند كه اين گونه گول بخورند؟ روسيه در آن زمان (و حتي الان در بعضي قسمت ها) (1) فناوري فضايي پيشرفته تري از آمريكا داشت و حتي در زمان سخنراني كندي مي دانست كه فرستادن انسان به ماه و برگشت وي از ماه غير ممكن است. اين ماجرا جعل شد تا به غرب ثابت شود كه آمريكا در تكنولوژي فضايي از شوروي برتر است (در زمان مسابقه فضايي آمريكا و روسيه، هميشه در هر كاري روسها، اولين بودند، مثلاً فرستادن اولين انسان به فضا) چرا كه دنياي غرب ايمان خود در مورد قدرت آمريكا را از دست داده بود وآمريكا هم چنين ارتباط ضعيفي با خود را نمي توانست، شاهد باشد. هيچ رقابت فضايي آن طور كه ناسا ادعا مي كند وجود نداشت. روسيه به هيچ وجه، هيچ گاه قصد فرستادن انسان به ماه را نداشت چرا كه مي دانست و البته آزمايش كرده بود كه چنين كاري غير ممكن است.
7- آيا ريچارد نيكسون در پس اين قضايا بود؟
اگر چه نيكسون مسئول مأموريت هاي آپولو در آن زمان بود، مستقيماً مسئول چنين كاري نبود، اگر چه كه او مي دانست يا حداقل بايد مي دانست كه آنها در حال جعل اين ماجرا هستند. برنامه ريزي و آماده سازي شرايط ساختن اين ماجرا در اوايل دهه ي شصت صورت گرفت و از اين نظر ليندون بي جانسون رئيسي بود كه در پروژه ي آپولو بيشترين اطلاعات در اختيارش بود.
8- در مورد اين همه انسان كه در پروژه ي آپولو درگير بوده اند، چه مي گوييد، آيا هيچ كس نمي خواسته كه اين راز را فاش كند؟
طرفداران مي گويند كه نيم ميليون نفر انسان در اين پروژه درگير بوده اند، اما اين آمار شامل تمام مهندسان دون پايه در تمام شركت هاي سراسر دنيا هم مي شود. حالا اگر يك مهندس در كارخانه اي در سياتل دارد قطعه اي مي سازد و رئيس او به او مي گويد كه اين قطعه را براي پروژه ي آپولو مي سازيم، آيا اين مدركي دال بر رخ دادن فرود بر روي كره ي ماه مي شود؟ البته كه نه. اين كه مدرك نمي شود. ولو اين كه اگر آن مهندس مي دانست كه هرگز اين قطعه را براي سفر به ماه نساخته اند، باز هم پيش همه است كه به كره ي ماه رفته است تا اين كه يك جورهايي احساس غرور كند. قطعات مورد نياز براي آپولو در كارخانه هاي مختلف بسياري در سراسر جهان ساخته شد. مثلاً منعكس كننده ي ليزري كه تصور مي شود بر روي ماه قرار گرفته است، توسط فرانسه ساخته شده است. ناسا يونيت را از كمپاني فرانسوي گرفت و اين آخرين چيزي بود كه آنها ديدند. احتمالاً اين قطعه در جايي مثل لانگي بايگاني شده است، اما چيزي كه با اطمينان مي شود گفت اين است كه اين قطعه روي ماه نيست. آيا آن مهندسان فرانسوي مدركي براي فرود انسان بر روي ماه محسوب مي شوند؟
نه، البته كه نه، افراد خيلي كمتري (كمتر از 200 نفر) مستقيماً در اين ماجرا درگير شده اند تا تعداد افرادي كه شاهد وقوع اتفاق واقعي هستند، به حداقل برسد. هيچ نيازي نيست كه آنها حرفي بزنند و افشاگري بكنند چون آنها واقعاً نسبت به آمريكا حس وطن پرستي دارند و هيچ چيز در مخالفت اين قضيه نخواهند گفت. حتي اگر دروغ بزرگي به مردم قبولانده شده باشد. اين دليل اول، اما دليل دوم، آنها به ميليون ها دلار پول نياز ندارند تا به فكر آينده ي خود باشند، چون همين الان پول زيادي از ناسا بري ساكت ماندن مي گيرند.
9- چرا روسيه براي فاش كردن اين دروغ كاري نكرد؟
اين هم يكي ديگر از دستاويزهاي طرفداران واقعي بودن اين ماجرا است. اما آنها در واقع بر حقيقتي تكيه كرده اند كه روسيه چگونه پيشرفت هاي فضايي آمريكا در اوايل دهه ي شصت را مسخره مي كرد (طي دوره ي خورشچف/كندي). خروشچف هميشه شكست هاي امريكا را به سخره مي گرفت و پرواز فضايي آلن شيارد را كه 15 دقيقه بيشتر طول نكشيده بود، در برابر آنچه روسها انجام داده بودند، پرواز يك كك خوانده بود. اما وقتي كه دوره ي خروشچف در سال 1964 به پايان رسيد، رهبر جديد روسيه، برژنف هرگز آمريكا را مسخره نكرد و روسها فقط سرشان به كار خودشان بود. اما چيزي كه خيلي از مردم نمي دانند اين است كه جعلي بودن فرود بر روي كره ي ماه، در همان زمان، هم در روزنامه هاي روسيه و هم در روزنامه هاي سراسر جهان مورد بحث و تأييد قرار گرفته بود اما آن داستان ها از طرف رسانه هاي غربي بايكوت شده بود. به ياد آوريد كه در سال 1969 شوروي كشوري بود كه در همه جا جاسوس داشت (يك نمونه از اين جاسوس ها: كيم فيلبي رئيس بخش ضدشوروي سازمان جاسوسي خارجي انگليس موسوم به MI6 خود جاسوس شوروي بود و تا دهها سال هر شب چمداني از اسرار و مدارك وزارت خارجه ي انگليس را مثل زنبيل سبزي براي گرفتن ميكرو فيلم به خانه هاي امن (كا گ ب(سازمان جاسوسي شوروي) مي برد).
روسيه مي توانست براي جهان فاش كند كه اين ماجرا، جعلي بوده است و احتمالاً اين كار را مي كرد اگر خورشچف همچنان بر سر قدرت بود اما كشورهاي غربي به آساني اين كار را دليلي بر حسادت روسيه بر پيروزي آمريكا بر روسيه در اين رقابت مي خواندند. اما روسها برنامه ي بهتري در سر داشتند، براي اين كه بدانيد اين برنامه چه بوده است بايد با نحوه ي كار ايدئولوژي كمونيست ها در سال 1969 آشنا باشيد. در آن زمان اتحاد شوروي تصور مي كرد كه جاودانه خواهد ماند و هرگز تصور نمي كرد كه به 20 كشور تقسيم شود و نهايتاً براي 50 سال عمر كند. راه حل آنها براي اين كار ناسا اين بود كه عقب بنشينند و حرفي نزنند و در امن و امان تصور كنند كه در آينده اي نه چندان دور تمدن غرب از خواب بيدار خواهد شد و خواهد فهميد كه دولت آمريكا به آنها دروغ گفته است. اين كار خيلي ها را در برابر آمريكا قرار خواهد داد و رسانه هاي غربي احساس خواهند كرد كه رودست خورده اند و احمق به نظر آمده اند و بيشتر از اين نمي توانند به آمريكايي ها اطمينان كنند. اين دقيقاً همان چيزي بود كه شوروي انتظار داشت، رخ دهد مثلاً رسانه هايي در مقابل منبع صحيح و موثقي قرار بگيرند كه بيشتر از اين قابل اعتماد نيست. اگر روسيه همچنان دولت كمونيستي بود، رهبران آن به دولت آمريكا مي خنديدند كه اين گونه توسط شهروندان خودش تحت فشار قرار مي گيرد.
و در پايان هيچ چيز را اگر باور نكرديد، اشكالي ندارد. فقط به من بگوييد چرا در 40 سال پيش انسان به ماه رفت و سالم برگشت، اما حالا ديگر قادر به چنين كاري نيست؟
پي نوشت :
1- آمريكا به علت نياز به فناوري و همكاري فضايي و تكنولوژيكي روسيه، شركت هاي صنعتي روسيه را كه با ايران همكاري مي كنند و همزمان در صنايع فضايي با آمريكا همكاري مي كنند را تحت تحريم قرار نمي دهند.
منابع:
1. Theconspiracyzone.podcastpeople.com
2. Wikipedia.org
3. moondeception
...................................................................................................................
منبع: راسخون