نخستين سريال تابستاني شبكه سوم سيما از امشب ساعت 23 روي آنتن ميرود. در اين سريال شبانه كه« نابرده رنج» نام دارد بازيگراني چون كامبيز ديرباز، سام درخشاني، سياوش طهمورث، ميلاد كيمرام، ثريا قاسمي، مينا جعفرزاده، سحر دولتشاهي، صدرالدين حجازي و محمود رضايي ايفاي نقش كردهاند.«نابرده رنج» يك كمدي جنگي است كه هم لحني طنز دارد و هم به اتفاقات حاشيهاي دفاع مقدس ميپردازد.
اين مجموعه، داستان جواني به نام اسد را روايت ميكند كه در پي يك افسانه قديمي راهي سفر ميشود و ميخواهد با يافتن گنج ره صدساله را يك شبه طي كند.عليرضا بذرافشان كارگردان اين سريال پيش از اين نويسندگي مجموعههاي موفق تلويزيوني زيرزمين، تب سرد، خط قرمز و كارگرداني تلهفيلمهايي چون تنگنا، انتقال و لرزش زندگي را به عهده داشته است.داستان سريال «نابرده رنج» در سال 1367 اتفاق ميافتد. يعني زماني كه ايران درگير جنگ تحميلي با عراق است.تابستان سال گذشته كه سريال فاصلهها از شبكه سوم سيما پخش شد، بينندگان زيادي را با خود همراه كرد. بايد منتظر بمانيم و ببينيم سريال تابستان امسال شبكه سوم چگونه با مخاطبان ارتباط برقرار ميكند.
دشواريهاي يك سريال جنگي و دهه شصتي
كامبيز ديرباز و مينا جعفرزاده پيش از اين ژانر كمدي جنگي را با فيلم پرفروش اخراجيها تجربه كردهاند. در اين سريال كامبيز ديرباز نقش اسد و مينا جعفرزاده نقش مادر اسد را بازي ميكند.اين طور كه خود ديرباز ميگويد اسد يك آدم توسريخور است كه هر كاري ميكند بدشانسي ميآورد.
او جواني دستفروش است كه از درآمدش راضي نيست. ديرباز پيش از اين نيز سابقه همكاري با عليرضا بذرافشان را در سريال موفق «تب سرد» داشته است.
محمود رضايي، تهيهكننده سريال «نابرده رنج» هم در پشت دوربين حضور دارد و هم در جلوي دوربين.او نقش يك پيرمرد بنگاهدار را بازي ميكند. سياوش طهمورث هم در نقش يك آدم منفي و عصبي و فرصتطلب به نام منوچهر جلوي دوربين رفته است. از اخبار حاشيهاي سريال اين بود كه ارديبهشت ماه دو نفر از عوامل سريال دچار سانحه شدند. ماجرا اين بود كه هنگام تصويربرداري بخشهاي انفجار مربوط به دفاع مقدس سريال، كامبيز ديرباز بازيگر و فرشاد خالقي مدير تصويربرداري سريال دچار سانحه شده و به بيمارستان پارس تهران منتقل شدند.عليرضا بذر افشان، كارگردان سريال درباره اين اتفاق به خبرنگار «جامجم» ميگويد: خطرات كار زياد بود. ما وقتي ميخواهيم بر اساس امكانات يك كار شهري يك سريال جنگي و دهه شصتي بسازيم طبيعي است كه به اين مشكلات بربخوريم. در سريال من اتفاق بدي براي كامبيز ديرباز و تصويربردارمان فرشاد خالقي افتاد. ما در پشت صحنه، 8 ماه ترقه و انفجار داشتيم. خيلي خوششانس بوديم كه فقط يك بار اين اتفاق براي عواملمان افتاد.او درباره دشواريهاي كار، بيشتر توضيح ميدهد و تاكيد ميكند: خيلي كار سختي بود. من اگر بخواهم يك بار ديگر اين سريال را بسازم به يك شكل ديگر ميسازم. اگر شرايط به همين صورت باشد اصلا سمت كارهاي اين گونه نميروم. سريال ما هم جنگي است و هم زمانش در دهه 60 ميگذرد. پس ما دو جور محدوديت داشتهايم هم به لحاظ امكانات و هم به لحاظ لوكيشن خيلي محدوديت داشتيم.
ساخت 4 آنونس
از بذر افشان ميپرسم در سريال شما چقدر تصاوير جنگي و اتفاقات مربوط به دفاع مقدس را خواهيم ديد. اين كارگردان توضيح ميدهد: خود جنگ را در 4 بخش ميبينيم. قصه ما در خط مقدم اتفاق نميافتد.فضاهاي جبهه و پشت خط مقدم و شليك و تيراندازي و درگيريهاي منطقهاي را در 4 بخش ميبينيم.60 يا 70 درصد داستان سريال در حواشي جنگ اتفاق ميافتد.از اين كارگردان ميپرسم چرا در تبليغات تلويزيوني سريال از موسيقي سريال سالهاي دور از خانه استفاده شده است. او پاسخ ميدهد: ما 4 تا آنونس تهيه كرديم. در يكي از آنها جنبه طنز كار تقويت شده است. آنونسهاي ديگر به بخش حادثهاي ميپردازند.به گفته بذرافشان، تصويربرداري سريال در ارديبهشت ماه تمام شده است. او ميگويد: البته ضبط يك بخش تاريخي سريال مربوط به سال 1306 مانده بود كه دو هفته پيش انجام شد.بذرافشان صحبتهايش را با بيان يك اتفاق ديگر به پايان ميرساند. او ميگويد: يكي از بازيگران كار ما توقعاتي درباره تيتراژ داشت و ميخواست در جاي خاصي از تيتراژ اسمش بخورد كه اين اتفاق نميتوانست بيفتد. ايشان در قسمتهاي نهايي حاضر نشد بيايد بازي كند و ما مجبور شديم آخر داستانمان را تغيير بدهيم كه به همين خاطر به قصه ما يك ضربهاي وارد شد.
احسان رحيمزاده / گروه راديو و تلويزيون