ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 30 فروردين 1404     |     کد : 206207

اسماعیل منصوری لاریجانی شرح داد

رسیدن به تقوای الهی با پاسداری دائم از حرم دل

استاد فلسفه اسلامی دانشگاه امام حسین(ع) گفت: باید همه شب پاسدار حرم خدا باشیم و حتی انسان فکر غیر از خدا و گناه را به ذهن خود راه دهد؛

 استاد فلسفه اسلامی دانشگاه امام حسین(ع) گفت: باید همه شب پاسدار حرم خدا باشیم و حتی انسان فکر غیر از خدا و گناه را به ذهن خود راه دهد؛ این یعنی پاسداری از حرم خدا؛ در صورتی که این کار را کردیم به تقوای الهی دست یافته‌ایم و این راه را باید تا فردای قیامت ادامه دهیم.

در روزگاری که انسان‌ها بیش از پیش در معرض هیاهوی زندگی مدرن قرار دارند، یادآوری معنویت و سیر الی الله، راهی است برای بازگشت به حقیقت گمشده‌ انسان.
خبرنگار ایکنا در گفت‌وگو با اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد فلسفه اسلامی دانشگاه امام حسین(ع) به تبیین مفهومی ژرف از تقوای الهی پرداخته‌ است؛ تقوایی که نه صرفاً پرهیز از گناه، بلکه حفاظت از قلب به عنوان خانه و حرم الهی است.
 
این استاد فلسفه اسلامی با نگاهی عرفانی و برگرفته از آیات قرآن و کلام اهل‌بیت(ع)، مسیر استمرار آثار معنوی ماه رمضان را نه در اعمال ظاهری بلکه در مراقبه دائمی و پاسداری از دل ترسیم می‌کنند. این گفت‌وگو تأملی بر چیستی و چگونگی حفظ آثار معنوی روزه‌داری و حضور در ضیافت الهی و نیز تلاشی برای بازشناسی اهمیت دل در سلوک معنوی است که در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.
 
ایکنا ـ بعد از پایان ماه مبارک رمضان دغدغه بسیاری از مومنین این است که چگونه معنویت این ماه را در خود حفظ کنیم در حالی که گاهی زندگی اجتماعی ما را از این مسئله غافل می‌کند.
همانطور که در آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بیان شده خداوند در اینجا هدف روزه را بیان کرده است که همان تقوای الهی است. وقتی می‌گوییم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ»؛ تقوا از ریشه «وقی» به معنای نگه داشتن خدا برای خود است یعنی هدف از روزه این بوده است که ما خودمان و نفسمان را در سایه حاکمیت و ربوبیت خدا قرار دهیم و بنده واقعی او باشیم و فلسفه همه عبادات الهی همین است. اینکه می‌گوییم «اتَّقُوا اللَّهَ» به معنای پرهیز کنید از خدا، ترجمه دقیق این عبارت قرآنی نیست و «اتَّقُوا اللَّهَ» یعنی اینکه خدا را برای خودتان نگه دارید و هر کاری از خداست.
 
شیطان و هواهای نفسانی در دوران زندگی ما را می‌گزند. دل ما دالان تردد جنود شیطانی است و وسوسه‌ها ما را تحریک می‌کند و هزار گرفتاری داریم اما در ماه رمضان توفیق پیدا کرده‌ایم که دل را پالایش کنیم و از چنگال هوا و هوس دربیاوریم. قلب‌ها در این ماه حرم‌الله بوده و خانه تکانی کرده‌ایم و غیر خدا را از قلبمان دور کرده‌ایم؛ اکنون باید در حفاظت از این قلب و حرم الهی مراقبت کنیم و خانه خدا را حفظ کنیم.
 
وقتی می‌گوییم خدا را نگه دارید یعنی خانه خدا را حفظ کنید؛ قلب من و شما خانه خداست و نباید این خانه را دوباره به دست شیطان و وسوسه‌ها دهیم و دوباره اسیر دنیا شویم و جلوه‌های دنیا ما را فریب دهد. این به معنای حفظ آثار روزه است البته اگر با این نیت روزه گرفته باشیم. چه بسا روزه گرفته باشیم و فقط تشنگی و گرسنگی تحمل کرده باشیم و به پالایش و آرایش خانه خدا نپرداخته باشیم.
 
امام صادق(ع) فرمود «القلبُ حَرَمُ اللّه، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَيرَ اللّه»؛ یعنی این قلب خانه و حرم خداست. فرق حرم با خانه این است که ورود غیر خدا به حرم حرام است. ما باید اینگونه از خانه خدا حفاظت کنیم و به قول حافظ «پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب/ تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم». فقط سی شب ماه رمضان نباید مراقب قلب بود بلکه باید همه شب پاسدار حرم خدا باشیم و حتی انسان فکر غیر از خدا و گناه را نباید کند و به ذهن خود راه دهد؛ این یعنی پاسداری از حرم خدا در صورتی که این کار را کردیم به تقوای الهی دست یافته‌ایم و این راه را باید تا فردای قیامت ادامه دهیم. باید به قدری از این نفس و حریم مراقبت کنیم تا روزی به خدا برسیم. چه بسا عده‌ای در همان هفته‌های اول آثار روزه‌داری را درک می‌کنند و لذت عبودیت را می‌چشند.  
 
انسان خیلی غافل است؛ جناب مولوی چقدر زیبا می‌فرماید «صد هزاران دام و دانه است ای خدا/ ما چو مرغان حریص بی‌نوا / دم به دم ما بسته دام نویم/ هر یکی گر باز و سیمرغی شویم/ می‌رهانی هر زمان ما را و باز/ سوی دامی می‌رویم ای بی نیاز» یعنی حتی اگر بگوییم من سیمرغ یا عقاب آسمانم باز هم تله‌ها و دام‌هایی وجود دارد. خداوند ما را از هر تله و دامی رهایی می‌دهد؛ ما مدام روزه می‌گیریم و نماز می‌خوانیم و صدقه می‌دهیم اما باز خود را در دام دیگری می‌اندازیم و ما چه خدای مهربانی داریم که با ما مدارا می‌کند.
 
 به قول علامه حسن‌زاده آملی «امام صادق بحر حقایق/ چنین در وصف دل بوده است ناطق/ که دل تنها حرم باشد خدا را/ پس اندر وی مده جا ما سوا را/ بود این نقطه تخم رسم رستگاری/ که باید در زمین دل بکاری/ پس اندر حفظ او کن دیده‌بانی/ که تا گردد ضمیرت آسمانی» بنابراین ماه رمضان تازه آغاز کار است.
 
ما مانند کشاورزی هستیم که بذری را در بهار می‌کارد و باید از آن مراقبت کند تا نیروهای خارجی واردش نشود، بذر آفت نگیرد، به موقع آب دهد و مراقبت کند تا این دانه به ثمر برسد. نباید فکر کنیم که بعد از ماه رمضان می‌توانیم رها کنیم و از همه چیز تا ماه رمضان دیگر دست بداریم بلکه فصل مراقبت از آنچه کاشته‌ایم است و فصل مراقبت، رشد، نگهداری و به ثمر رسیدن است نه اینکه همه چیز را رها کنیم.
ایکنا ـ در ادبیات عرفانی و دینی ما، به مراقبت کردن از خود و نفس تأکید بسیاری شده است راهکارهای این مراقبت چیست؟
باید دامان خدا را نگه داشت و محکم به آن چسبید و لحظه‌ای خدا را رها نکرد. خدا می‌فرماید با من زندگی کنید «وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»؛ یعنی اگر یک لحظه با من نباشی و از من غفلت کنی شیطان شما را کمند می‌زند، رفیق شما می‌شود و به قدری زندگی را شیرین جلوه می‌دهد که فکر نمی‌کنیم فریب خورده‌ایم؛ پس اولین سطح مراقبت این است که همیشه خود را با خدا نگه داریم. خدا ناظر و حاضر بر اعمال ماست. همه چیز خدا است و غیر از خدا وجود ندارد.
 
مولانا می‌گوید «ای در دل من میل و تمنا همه تو/ ای در سر من مایه سودا همه تو/ هرچند بروی کار در می‌نگرم/ امروز همه تویی و فردا همه تو» وقتی که امروز و فردا خداست؛ وقتی یک ماه زحمت کشیده‌ایم و از حریم خدا مراقبت کرده‌ایم و مهمان خدا بوده‌ایم چرا همه را فراموش کنیم؟ بد است که نمک بخوریم و نمکدان بشکنیم؛ بنابراین شرط اول این است که مدام با خدا باشیم.
ایکنا ـ آیا برای با خدا بودن مراتبی وجود دارد؟
باید مشاهده کرد که آیا واقعاً در بند خدا هستیم یا خیر و این شرط مراقبت است. مولوی می‌گوید «بند بگسل باش آزاد ای پسر/ چند باشی بند سیم و بند زر» بسیار زیبا و دقیق است اینکه می‌گوییم ما به حریم خدا رفته‌ایم باید ببینیم که آیا واقعاً رفته‌ایم یا هنوز در بند دنیا و شیطان هستیم. اگر قبل از ماه رمضان حب دنیا، شهرت، قدرت و نفس در ما بوده است و اکنون هم این تمایلات وجود دارد به این معناست که از بند نفس آزاد نشده‌ایم و هنوز دنبال دنیا و هواهای نفسانی هستیم و در بند هستیم؛ به قول خواجه عبدالله انصاری «بنده آنی که در بند آنی» هر کسی خودش می‌داند که در بند چیست؛ اگر بند دنیا از درون می‌کشد یعنی در بند دنیا هستیم و اگر بند شهرت می‌کشد به این معناست که هنوز در بند شهرت و قدرت هستیم و معلوم می‌شود که هنوز نفس را رها نکرده‌ایم و در بند و بندگی خدا قرار نگرفته‌ایم.
 
هر کسی خودش بهتر می‌داند که در بند چیست «الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ» به قول مولوی «گر در طلب گوهر کانی کانی/ گر در پی جستجوی جانی جانی/ من فاش کنم حقیقت مطلب را/ هر چیز که در جستن آنی آنی» باید ببینیم که دنبال چه چیزی هستیم. اگر کینه یا مرض و حرص درون ما وجود دارد معلوم می‌شود که اصلاً در مهمانی خدا حضور پیدا نکرده‌ایم و خود را اصلاح نکرده‌ایم.
 
روزه اهل طریقت این است که از همه بندها خود را رها کند و همه چیز را به غیر از خدا را بر خود حرام داند. افطار چنین فردی وصال معشوق است که مولانا می‌فرماید «در هوایت بی‌قرارم روز و شب/ سر ز کویت برندارم روز و شب/ روز و شب را همچو خود مجنون کنم/ روز و شب را کی گذارم روز و شب/ تا بنگشایی به قندت روزه‌ام/ تا قیامت روزه دارم روز و شب» همه بندها و دام‌ها ما را تهدید می‌کند؛ بنابراین انسان زمانی که از همه بندها و دام‌ها که او را تهدید می‌کند دور شود در واقع روزه واقعی گرفته است؛ روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست.
 
راه رسیدن به خدا حرام کردن هر چه غیر از خدا است. کتاب اسرارالشریعه و انوار الحقیقه علامه سید حیدر آملی را اگر بخوانیم مو بر بدن سیخ می‌کند که روزه‌داری‌های ما کجا و روزه‌داری‌های اهل طریقت کجا. اولیای الهی تا قیامت روزه دارند زیرا هرچه غیر از خدا را بر خود حرام کرده‌اند و امساک می‌کنند. فکر کردن یکی از آداب مراقبه است و تفکر برکاتی را به ارمغان می‌آورد برای اینکه تفکر کنیم باید ذکر بگوییم «ذکر باید گفت تا فکر آورد/ صد هزاران گفته بکر آورد»
ایکنا ـ برای طی این مسیر چه اذکاری را توصیه می‌فرمایید؟
ذکرهایی که اولیای الهی بیان کردند؛ خداوند این همه اسماء الله را برای همین قرار داده است و ما اکنون بعد از ماه رمضان تشنه ذکر هستیم و حداقل اذکار الهی را صبح و شام صد بار تکرار کنیم؛ مخصوصاً ذکر «یا رحمان و یا رحیم»، «یا حنان و یا منان»، «یا مفتح الابواب»، «یا مسبب الاسباب» و... اینها اذکاری است که خداوند و اولیای الهی توصیه می‌کنند. علاقه‌مندان کتاب «تازیانه سلوک» علامه حسن‌زاده آملی و «تذکره المتقین» شیخ محمد بهاری را مطالعه کنند که در این کتاب آداب ذکر گفتن را می‌آموزند.
انسان به جایی می‌رسد که دیگر جز لذت ذکر خدا هیچ چیز نمی‌خواهند. همانطور که امام سجاد(ع) می‌فرماید «إلهي أستَغفِرُكَ مِن كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيرِ ذِكرِكَ» یعنی من از هر لذتی به جز لذت ذکر تو استغفار می‌کنم. اصلاً در زندگی هیچ چیز به غیر از خدا شیرین نیست و خداوند لذت دنیا و آخرت است.
 
 «الهی فرح قلبی بنشاطی الذکر» انسان با هرکه می‌نشیند بعد از مدتی خسته می‌شود؛ از هر چیزی که بخورد بعد از اندکی دیگر لذت نمی‌برد اما ذکر خدا و همنشین خدا بودن هرچه بیشتر باشد لذت هم بیشتر می‌شود. انسان باید این موضوعات را تجربه کند تا بفهمد چقدر زندگی کردن با خدا شیرین است و بودن با خدا چه صفایی دارد و چه نشاط پایداری می‌آورد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى» یعنی اوست که می‌خنداند و می‌گریاند؛ حتی اگر برای خدا گریه یا خنده کنیم شیرین است. اصلاً ذات گریه عرفانی لذت است؛ لذتی که گریه عرفانی دارد خنده‌های ظاهری ما ندارد.
 
بنابراین بیایم با خدا آشتی کنیم و قدر او را بدانیم به قول مولوی «گر خدا دادی مرا پانصد دهان/ گفتمی شرح تو ای جان جهان/ یک دهان دارم من آن هم منکسر/ در خجالت از تو ای دانای سر» یعنی اگر پانصد زبان داشتم همه را برای وصف تو به کار می‌گرفتم و برای ذکر تو مشغول می‌کردم اما همین یک زبان را دارم؛ ما چقدر آن را برای خدا به کار می‌بریم؟ نماز می‌خوانیم اما ذکر در نماز نداریم و الفاظی بر زبان جاری می‌شود اما توجه نداریم. ذکر یعنی توجه و تذکر و نماز معنای حقیقت است.
 
گفت‌وگو از سجاد محمدیان


برچسب ها
نوشته شده در   شنبه 30 فروردين 1404  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
 
Refresh
SecurityCode