ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 20 آذر 1403
سه شنبه 20 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 16 آبان 1403     |     کد : 204877

حضرت زینب (س)، نماد صبر جمیل

مصائب حضرت زینب(س) در تمام تاریخ کم­ نظیر است.

حوزه/ مصائب حضرت زینب(س) در تمام تاریخ کم­ نظیر است. آن حضرت در برابر تمام مصائب، نمونه و تجسم عالی صبر جمیل بود. مقاومت و شکیبایی در راه پاسداری از حریم دین و ولایت، انجام وظیفه خویش به مقتضای عقل و شرع، کنترل نفس خود در برابر ناملایمات، ضعف نشان ندادن در مقابل دشمن، عدم شکوه به مردم، حفظ عزت و کرامت و ...، از ویژگی‌های صبر جمیل زینبی است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در فصلنامه علمی-تخصصی «ره توشه» ویژه محرم الحرام ۱۴۴۲، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.

مقدمه

بی‌تردید حضرت زینب(س) شخصیتی تأثیرگذار در تاریخ و اسوه‌ای جامع و کامل برای همگان است. شخصیتی که در نهضت عظیم کربلا، نقش اساسی و سرنوشت‌سازی در حفظ و ماندگاری و جاودانگی این قیام داشته است. مهم‌ترین و برجسته‌ترین بخش زندگی حضرت زینب(س)، صبر و مقاومت در بُعد اجتماعی و سیاسی است که به عنوان بارزترین خصیصه آن بزرگوار به شمار می‌آید؛ موضوعی که ابعاد مختلف آن در رویدادهای گوناگون زندگی آن حضرت کاملاً مشهود و محسوس است و از او به عنوان شخصیت نمونه و نماد صبر جمیل ساخته است. در این نوشتار، تصویری از نوع و کیفیت صبر جمیل آن حضرت به عنوان الگوئی جاودانه ارائه می‌شود.

 

مفهوم صبر جمیل و موارد استعمال آن در قرآن

واژه‌شناسان صبر را در مقابل جزع و به معنای حبس، منع، خودداری و شکیبایی آورده‌اند؛ چنان­که خلیل بن احمد می‌نویسد: «الصبر: نقیض الجزع؛ [۱] صبر نقیض جزع است». احمد بن فارس نیز در تعریف آن نوشته است: «الصبر هو الحبس؛ [۲] صبر عبارت از همان حبس است». از آنجایی که این واژه جنبه اخلاقی دارد، علمای علم اخلاق نیز به تعریف واژه صبر پرداختند. مرحوم نراقی؛ در تعریف این واژه می‌نویسد: «صبر یعنی ثبات و آرامش نفس در سختی‌ها، بلاها و مصائب و پایداری و مقاومت در برابر آن‌ها؛ به‌طوری ‌که از گشادگی خاطر و شادی و آرامشی که پیش از حوادث داشت، بیرون نرود و زبان خود را از شکایت و اعضای خود را از حرکات ناهنجار نگه دارد».[۳]

در فرهنگ قرآنی، واژه صبر معنای دقیق و بلندی دارد. راغب اصفهانی می‌نویسد: «صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به آنچه که عقل و شرع اقتضا می‌نماید و بازداشتن آن از آنچه که عقل و شرع نهی می­کند».[۴]

واژه «جمیل» به معنای زیبا، نیکو و آراسته است. توصیف صبر با لفظ جمیل از این روست که ممکن است ایستادگی و شکیبایی در برابر ناملایمات، شایسته و مورد پسند نباشد؛ زیرا امکان دارد شخص عکس‌العملی از خود نشان دهد که از نظر عرف یا عقل یا شرع بد شمرده شود. از این رو صبر جمیل بر اساس افراد، متفاوت خواهد بود؛ چه بسا عملی در برابر ناملایمات در عرف منطقه‌ای صبر جمیل به شمار آید و نزد عرف منطقه دیگر یا در نظر شرع، صبر جمیل نباشد. بنابراین باید برای شناخت صبر جمیل معیار و ملاک‌هایی در نظر گرفته شود. [۵]

بر اساس آموزه‌های دینی صبر جمیل، صبری است که برای رضای خدا باشد، [۶] تداوم داشته باشد، شکوه و بی‌تابی در آن نباشد، هرگز یأس و ناامیدی در آن راه پیدا نکند، [۷] به کفر و ناسپاسی منجر نشود، موجب ذلت و خواری نگردد و افزون بر اراده و انگیزه درونی، از امدادهای الهی استمداد گرفته شود.

در قرآن کریم صبر جمیل در سه مورد به کار برده شده است:

۱. هنگامی که پیراهن خونین یوسف(ع) را برای پدر آوردند، فرمود: «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی‌ ما تَصِفُون؛ [۸]هوس‌های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل (و شکیبایی خالی از ناسپاسی) خواهم داشت و در برابر آنچه می‌گویید، از خداوند یاری می‌طلبم».

۲. دومین مورد نیز در رابطه با صبر حضرت یعقوب(ع) بر مصیبت فراق فرزندش حضرت یوسف(ع) است که می‌فرماید: «قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ عَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَنی‌ بِهِمْ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ؛ [۹] (یعقوب) گفت: (هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می‌کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران) امیدوارم خداوند همه آن‌ها را به من بازگرداند؛ چرا که او دانا و حکیم است!».

۳. سومین مورد در رابطه با توصیه خداوند متعال به پیامبر اعظم(ص) در مقابل استهزا، تکذیب و آزار کافران و مشرکان است که می‌فرماید: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً؛ [۱۰] پس صبر جمیل پیشه کن».

 
جلوه‌هایی از صبر جمیل زینب کبری(س)

نگاهی به زندگی حضرت زینب(س)، گواه بر این است که زندگی و حیات آن حضرت آمیخته با صبر جمیل بوده است که در اینجا به اختصار به بعضی از جلوه‌های آن اشاره می‌کنیم.
  

۱. مقاومت در برابر مصیبت‌ها

مصائب حضرت زینب(س) در تمام تاریخ کم­ نظیر است. آن حضرت در برابر تمام مصائب، نمونه و تجسم عالی صبر جمیل بود. مقاومت و شکیبایی در راه پاسداری از حریم دین و ولایت، انجام وظیفه خویش به مقتضای عقل و شرع، کنترل نفس خود در برابر ناملایمات، ضعف نشان ندادن در مقابل دشمن، عدم شکوه به مردم، حفظ عزت و کرامت و ...، از ویژگی‌های صبر جمیل زینبی است.

 مصائب حضرت زینب(س) را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد. قسم اول مصائب زندگی در مدینه است. وقایعی چون از دست دادن جدش رسول‌خدا(ص) در سن پنج سالگی، هجوم به خانه مادرش فاطمه(س)، آتش زدن خانه، بردن پدرش علی(ع) به مسجد برای گرفتن بیعت، وارد کردن ضربات بر حضرت زهرا(س) و شهادت مادر گرامی‌اش و خانه‌نشینی پدر بزرگوارش علی مرتضی(ع) تمام این حوادث در زندگی حضرت زینب(س) واقع شد؛ اما مانند کوه صبر و مقاومت کرد و هرگز شکوه نکرد. [۱۱]

قسم دوم از مصائب حضرت زینب(س) مربوط به قیام عظیم عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهدا(ع)، یاران، فرزندان و اهل‌بیت آن حضرت و نیز مصائب دوران اسارت است.

مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی؛ معروف به کمپانی، درباره صبر حضرت زینب(س) می‌گوید:

لَهَا مِن الصَّبرِ عَلَی المَصَائِبِ
 
    مَا جَلَّ أَن یُعَدَّ فِی العَجَائِب[۱۲]
 
در نحوه صبر و مقاومت حضرت زینب(س) در مقابل مصیبت‌ها چند نکته مهم وجود دارد که بسیار حائز اهمیت است:

 

۱. در تمام این مصائب حضرت زینب(س) بر نفس خود مسلط بود و هرگز بی‌تابی، جزع و فزع نکرد، عنان و اختیار خود را از دست نداد، رفتار ناپسندی از خود نشان نداد که عزت و کرامتش لطمه ببیند؛ بلکه همیشه قوی و قدرتمند در صحنه مصیبت حاضر شد. شیخ مفید؛ در کتاب الارشاد می‌نویسد:

هنگامی که اهل‌بیت: وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شدند، حضرت زینب(س) عزتمندانه در گوشه‌ای از قصر الاماره نشست. این صحنه آنقدر جلب توجه کرد که ابن‌زیاد پرسید: «این زن کیست که این چنین در گوشه‌ای نشسته؟». کسی جواب نداد. ابن‌زیاد تا سه مرتبه تکرار کرد، گفتند: «این زینب(س) دختر فاطمه(س) دختر رسول‌خدا(ص) است». ابن‌زیاد وقتی این جمله را شنید، رو به حضرت کرد و گفت: «حمد خدای را که شما را رسوا کرد و شما را کشت و دروغتان را آشکار ساخت». حضرت زینب(س) با آن همه مصائبی که دیده بود، برخاست و گفت: «اَلْحَمدُللَّهِ الَّذی اَکْرَمَنا بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ وَ طَهَّرنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهیراً، واِنَّما یَفْتَضِحُ الفاسِقُ وَ یَکذِبُ الفاجِرُ، وَ هُوَ غَیْرُنا؛ حمد خدایی را که ما را گرامی داشته به پیامبر اکرم(ص) و به ما کرامت بخشید و ما را پاک و پاکیزه از رجس و پلیدی داشت. همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و بحمدلله، از آن‌ها نیستیم و آن‌ها دیگرانند». این جملات همانند پتک آهنین بر فرق عبیدالله بن زیاد وارد شد؛ به‌طوری که غضبناک و خشمگین شد و قصد کشتن حضرت زینب(س) کرد. [۱۳]

ابن‌طاووس در کتاب لهوف نقل می‌کند که حضرت زینب(س) در پاسخ ابن‌زیاد که خود را مست قدرت پوشالی و پیروزی ظاهری می‌دید، فرمود: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ [۱۴] من چیزی جز زیبایی نمی‌بینم».

این جمله که عمق بینش و اندیشه حضرت زینب(س) را در تحلیل حوادث و مصیبت‌ها نشان می‌دهد، نمایان‌گر «صبر جمیل» آن حضرت است که در مقام عمل از آن برخوردار بود و با اراده قوی و عزمی استوار در مقابل ظالمان ایستاد و مصیبت‌ها و شدائد را به فرصت‌ها تبدیل کرد تا ستمگران را رسوا، و عزت و کرامت اهل‌بیت: را حفظ کند.


۲. حضرت زینب(س) مصائب را مشیت و امتحان الهی می‌دانست و ایمان داشت که آنچه اتفاق می‌افتد، بدون حکمت الهی نیست. خداوند این مصائب را وسیله‌ای برای امتحان و ابتلا قرار داده است تا اولیای الهی به مقام قرب و درجات بالا برسند. همان خدایی که این حوادث و مسائل را مقدر می‌کند، قدرت تحمل و مقاومت را نیز می‌دهد و به صابران، اجر و پاداش عطا می‌کند. حضرت زینب(س) خواست و مشیت و اراده الهی را بر همه چیز ترجیح می‌داد و نظام هستی را نظام احسن می‌دانست؛ از همین رو بود که همه چیز را زیبا می‌دید.

وقتی در قتلگاه بدن قطعه قطعه برادرش را دید، به جای ضعف در برابر دشمن با صبر و مقاومت، بدن برادرش را بلند کرد و رو به آسمان گفت: «ألَّلهُمَّ تَقَبّل مِنَّا هَذا القُربَان؛ [۱۵] خدایا این قربانی را از ما بپذیر». در مجلس یزید نیز وقتی آن خطبه معروف را ایراد نمود، خداوند را حاکم و داور قرار داد و فرمود: «ای یزید! تو هر نیرنگی خواهی بزن و هر اقدامی که می‌توانی، انجام بده و از هر کوششی دریغ منما. به خدا قسم! هرگز نمی‌توانی نام ما را محو کنی و وحی ما را خاموش کنی و به منتهای مقام ما برسی و هرگز نمی‌توانی ننگ این ستم را از خود بزدایی؛ رأی تو سست و ایام دولت تو اندک است».[۱۶] این نگاه توحیدی حضرت زینب(س)، همان صبر جمیل است که نسبت به حوادث و مصیبت‌ها درس‌آموز و الگوست.

 

۳. حضرت زینب(س) در تمام این حوادث و مصیبت‌ها به همراهی خدا و پاداش الهی امید داشت و معتقد بود که انسان مظلوم، تنها و بی‌یار و یاور نیست. حضرت مقاومت را از خدا می‌دانست؛ چون بر اساس آیات قرآن، صبر و مقاومت یک نعمت بزرگ از جانب خداست؛ چنان­که در قرآن آمده است: «وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ [۱۷] صبر کن و صبر تو، جز به توفیق خدا نیست». آن حضرت می‌دانست که در این نهضت عظیم، اجر و پاداش فراوان است که تنها در سایه صبر و مقاومت به دست می‌آید؛ ‌ زیرا خداوند «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ [۱۸] خدا با صابران است» و به صابران وعده پاداش بغیر حساب داده است: «إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ [۱۹] صابران پاداش خود را بدون حساب دریافت می‌کنند».

 حضرت زینب(س) نصرت و پیروزی واقعی را در صبر و مقاومت می‌دید؛ زیرا از جدش رسول‌خدا چنین آموخت: «وَ اعْلَمْ أَنَ‌ النَّصْرَ مَعَ‌ الصَّبْر؛ [۲۰] بدان که یقیناً نصرت و پیروزی با صبر و مقاومت است». امام حسین(ع) نیز هنگام آخرین وداع با اهل‌بیت:، به خواهرش زینب(س) سفارش کرد که صبور باشد و در مقابل دشمن بی‌تابی نکند. حضرت زینب(س) با این تفکر و عقیده و صبر جمیل، تمام مصائب را تحمل کرد تا این قافله عشق به سر منزل مقصود برسد و نهضت عظیم عاشورا ماندگار و ثمربخش گردد و با صبر جمیل خود، دشمن را از پای درآورد.

 

۲. ایراد خطبه در برابر دشمنان

حضرت زینب(س) بعد از حادثه عاشورا، با سلاح صبر جمیل توانست مانند کوهی استوار در مقابل دشمنان بایستد و در فرصت‌های مناسب، با شناخت موقعیت‌ها به ایراد خطبه‌های انقلابی و مقاومتی بپردازد تا از این طریق رسالت خود را در پیام‌رسانی و حفظ قیام عاشورا انجام دهد. خطبه انقلابی و مقاومتی آن حضرت در بازار کوفه، در شرایطی که دو روز قبل در روز عاشورا آن همه مصیبت دیده بود، آن‌چنان کوبنده، عمیق و محکم ایراد شد که گویا مردم کوفه دوباره صدای خطبه‌های علی(ع) را می‌شنیدند. همه دچار حیرت شدند و صدای گریه آنان بلند شد. زمانی که حضرت زینب(س) با صدای قوی و رسا گفت: «یا أَهْلَ الْکُوفَةِ، یا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ...، أَلا فَلا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ، إِنَّما مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّة أَنْکاثاً؛ [۲۱] ای مردم کوفه، ای اهل نیرنگ و فریب، ای مردم خیانتکار و پیمان‌شکن، آیا گریه می‌کنید، اشکتان خشک نشود، ناله‌هایتان آرام نگیرد، مثل شما همانند آن زنی است که رشته‌های خود را پس از محکم تابیدن، باز کرد».

این خطبه آنچنان در عمق وجود افراد اثر گذاشت که منشأ تغییر و تحول بزرگی در مردم کوفه شد و زمینه انقلاب مردم علیه ابن‌زیاد را فراهم کرد. در شام نیز وقتی یزید آن اشعار کفرآمیز را خواند. حضرت زینب(س) با تلاوت آیه ۱۰ سوره روم، همچون شیرزنی خشمگین جوابی دندان‌شکن به گردن‌کشی‌ها و بلندپروازی‌های یزید داد و او را با خطاب «یابن الطلقاء» [۲۲] تحقیر نمود، سرنوشت دردناک ظالمان در دنیا و آخرت را به او  یادآور شد، او را بازنده و شکست‌خورده معرفی کرد و ماهیت آنان را افشا نمود و فرمود:

ای یزید! برای تو کافی است در قیامت به دادگاهی وارد شوی که قاضی آن خدا باشد و خصم و طرف دعوای تو محمد(ص) و پشتیبان او جبرئیل، در روز قیامت نه تنها تو به مکافات اعمال ضد انسانی خواهی رسید؛ بلکه آن‌هایی که تو را در این مسند نشاندند و بر گُرده مسلمین سوار کردند، سزای همکاری‌های خود را دریافت خواهند نمود. آن روز است که بدانید چه سرنوشت دردناکی دارید و یکی پس از دیگری بدبخت و بیچاره‌تر، ناتوان‌تر و شکست‌خورده‌تر خواهید بود. جایگاه تو در جهنم است و به زودی به اجداد خود در جهنم ملحق خواهی شد، و در آن­جا خواهی گفت که ای کاش نبودم و چنین جنایتی مرتکب نمی‌شدم.

حضرت زینب(س) در کوفه مردم را مورد خطاب قرار داد، اما در شهر شام به صورت مستقیم به یزید حمله کرد و این سخنان کوبنده را به یزید و کارگزاران حکومتی او بیان داشت که این دلیل بر موقعیت‌شناسی دقیق آن حضرت است. صلابت، هیبت، شجاعت، قاطعیت، حکمت و ... در خطبه‌های حضرت زینب(س) برخاسته از روحیه ایمان، اعتماد به خدا و صبر جمیل آن حضرت است که او را به عنوان الگوی جاودانه و ماندگار معرفی نموده است.


۳. صبر  و مقاومت بر محور دین و ولایت

یکی از ویژگی‌های صبر جمیل، مقاومت بر محور دین و ولایت است. هر چند صبر و مقاومت در برابر سختی‌ها، ستم‌ناپذیری، تسلیم نشدن در برابر ظالمان، تحمل سختی‌ها در میدان مبارزه و ... ارزش است، اما ارزش واقعی در صبر و مقاومت بر محور دین و ولایت است.

آنچه که باعث شد از میان افراد صبور، حضرت زینب(س) به عنوان قهرمان صبر و مقاومت و «نماد صبر جمیل» باشد، این است که آن حضرت در تمام مراحل مبارزاتی، بر محور دین و ولایت صبر و مقاومت کرد. او در انجام رسالت خود در دوران پر از فراز و نشیب اسارت کاری انجام نداد که بر خلاف دستورات دین یا برخلاف نظر امامت و ولایت باشد.

 وقتی عبیدالله بن زیاد از پاسخ امام سجاد(ع) خشمگین شد، دستور داد آن حضرت را بکشند؛ زینب کبری(س) خودش را سپر امام سجاد(ع) کرد و گفت: «ای ابن‌زیاد! دست از ما بردار. آیا هنوز از خون‌هایمان سیراب نشدی؟ آیا کسی از ما را باقی گذاشتی؟ اگر می‌خواهی او را (امام سجاد(ع)) بکشی، مرا هم بکش».[۲۳] ابن‌زیاد با مشاهده این ایستادگی و دفاع جانانه از کشتن امام سجاد(ع) صرفنظر کرد.

 حضرت زینب(س) تسلیم محض امامت بود، چه در دوران امام حسین(ع) و چه در دوران امام سجاد(ع) حتی در لحظه‌ای که خیمه‌ها را آتش زدند، نزد آن حضرت آمد و از امام کسب تکلیف کرد. بنابراین یکی از جلوه‌های صبر جمیل حضرت زینب(س) در ولایتمداری اوست. او در زمینه ولایتمداری، ثابت‌قدم و استوار بود؛ حتی ذره‌ای در این مسیر کوتاه نیامد و همواره در معرفی آنان کوشید و حتی فرزندانش را در این راه تقدیم کرد.


۴. صبر توأم با معرفت و بصیرت

از دیگر ویژگی‌های صبر جمیل، معرفت و بصیرت است. اگر صبر و مقاومت توأم با معرفت و بصیرت نباشد، نه تنها ثمربخش نیست؛ بلکه آثار زیانبار و پیامدهای ناگواری به دنبال خواهد داشت. تاریخ افراد بسیاری را به خود دیده است که در مبارزه خود صبر و مقاومت کردند، ولی به دلیل نداشتن معرفت و بصیرت به نتیجه نرسیدند، عاقبت بدی پیدا کردند و ضرر جبران‌ناپذیری وارد نمودند و همان کاری را انجام دادند که دشمنان و مخالفان می‌خواستند. حضرت زینب کبری(س) که در خانه وحی تربیت شده و در دامان ولایت علوی و فاطمی رشد پیدا کرده بود، از همان دوران کودکی نشانه‌های ایمان و معرفت و بصیرت در او نمودار بود و در دورانی که مسئولیت سنگین نهضت عاشورا را بر عهده گرفت، توانست با همان صبر جمیل، صبر توأم با معرفت و بصیرت الگویی برای همگان باشد.

زینب کبری(س) با معرفت و بصیرت کامل در قیام عاشورا حاضر شد، حمایت و دفاع از امامش را وظیفه خود دانست، در روز عاشورا با طمأنینه و آرامش بدن‌های قطعه قطعه شش برادر، دو فرزند و ده‌ها نفر از بستگان و یاران باوفای حضرت سیدالشهدا(ع) را مشاهده کرد و در کوفه در مقابل خودخواهی‌های عبیدالله بن زیاد و در شام در مقابل ترفندهای یزید با صلابت ایستادگی کرد تا تکلیف خود را در برابر خدا و ولی خدا ادا کرده باشد و ظالمان را رسوا و نهضت امام حسین(ع) را زنده نگه دارد.

امام سجاد(ع) درباره علم و معرفت عمه‌اش حضرت زینب(س) فرمود: «أَنْتِ بِحَمْدِاللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة؛ [۲۴] بحمدلله تو دانشمند معلم ندیده و فهمیده فهم‌نیاموخته هستی». حضرت زینب(س) هرگز در مقابل تحقیر، تکذیب و تهمت دشمنان اظهار ضعف یا سستی نکرد؛ بلکه مانند کوهی استوار و سربلند ایستاد و روشنگری نمود و هرگز شکوه و شکایتی به مردم نداشت و اگر شکوه‌ای داشت، به خدا نمود؛ همچنان‌که در سخنان پایانی خود در مجلس یزید فرمود: «فَإِلَی‌ اللَّهِ‌ الْمُشْتَکَی‌ وَ الْمُعَوَّلُ‌ وَ إِلَیْهِ الْمَلْجَأُ وَ الْمُؤَمَّل؛ [۲۵] پس به درگاه خدا شکایت می‌برم و بر او توکل می‌کنم و او را امید و پناه خویش قرار می‌دهم».

این همان «صبرجمیل» است که زینب کبری نماد برجسته و ماندگار آن است. این بانوی بزرگوار در همه عرصه‌های خانوادگی، سیاسی و اجتماعی و در تمام عصرها و زمان‌ها، الگوی کاملی برای مقاومت و پایداری است. او سرفراز و بلندقامت ایستاد و مسیر زندگی در ناملایمات را با رفتار و گفتار خود تعریف کرد. او به همگان آموخت که می‌توان در برابر ظالمان ایستاد و سرخم نکرد.

 

فهرست منابع

۱.  احمد بن فارس؛ معجم مقاییس اللغه؛ تصحیح عبدالسلام محمد هارون؛ چاپ اول، ‌ قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ق.

۲. ابن‌طاووس، علی بن موسی؛ اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ترجمه احمد فهری زنجانی؛ چاپ اول، تهران: نشر جهان، ۱(س) ۴۸ ش.

۳. الهی، حسن؛ زینب کبری(س) عقیله بنی‌هاشم؛ قم: مؤسسه فرهنگی آفرینه، ۱(س) (ع) ۵ ش.

۴. بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله؛ عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاحوال؛ تصحیح محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی؛ چاپ اول، قم: مؤسسه الامام المهدی، ۱۴۱(س) ق.

۵. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسایل الشیعه؛ تصحیح مؤسسه آل‌البیت:؛ چاپ اول، قم: مؤسسه آل‌البیت:، ۱۴۰(ص) ق.

۶. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛ تصحیح صفوان عدنان داوودی؛ چاپ اول، بیروت ـ دمشق: دارالقلم ـ دارالشامیه، ۱۴۱۲ ق.

۷. طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج؛ تصحیح محمدباقر خرسان؛ چاپ اول، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰(س) ق.

۸. علم الهدی، علی بن حسین؛ امالی المرتضی؛ تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم؛ چاپ اول، قاهره: دار الفکر العربی، ۱(ص) (ص) ۲ م.

۹. فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین؛ چاپ دوم، قم: نشر هجرت، ۱۴۰(ص) ق.

۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰(ع) ق.

۱۱. مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ تصحیح مؤسسه آل‌البیت:؛ چاپ اول، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱(س) ق.

۱۲. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه؛ چاپ دهم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱(س) (ع) ۱ ش.

۱۳. نراقی، محمدمهدی؛ جامع السعادات؛ بیروت: اعلمی، ۱۴۲۲ ق.

پی نوشت ها:

[۱]. خلیل بن احمد فراهیدی؛ کتاب العین؛ ج ۷، ص ۱۱۵.

[۲]. احمد بن فارسی؛ معجم مقاییس اللغه؛ ج ۴، ص ۲۱.

[۳]. محمد مهدی نراقی؛ جامع السعادات؛ ‌ ج ۳، ص ۲۸۱.

[۴]. حسین بن محمد راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص ۴۷۴.

[۵]. ناصر مکارم شیرازی و همکاران؛ تفسیر نمونه؛ ج ۲۵، ص ۱۷.

[۶]. در ادبیات عرب گفته‌اند: صبر در «صبر جمیل» مرفوع آمده و معنایش این است که: «فشأنی صبر جمیل؛ کار من صبر جمیل است». علی بن حسین علم‌الهدی؛ امالی المرتضی؛ ج ۱، ص ۱۰۶.

[۷]. از امام باقر۷ سؤال شد، معنای صبرجمیل چیست؟ فرمود: «صَبْرٌ لَیْسَ‌ فِیهِ‌ شَکْوَی‌ إِلَی‌ النَّاس؛ صبری که در آن شکایت به مردم وجود نداشته باشد». محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۹۳.

[۸]. یوسف: ۱۸.

[۹]. یوسف: ۸۳.

[۱۰]. معارج: ۵.

[۱۱]. احمد بن علی طبرسی؛ الاحتجاج؛ ج ۲، ص ۱۳۸.

[۱۲]. حسن الهی؛ زینب کبری عقیله بنی‌هاشم؛ ص ۶۲: «در صبر و شکیبایی بر مصیبت‌ها آنچنان بود که نزدیک است از عجائب و شگفتی‌ها شمرده شود».

[۱۳]. محمد بن محمد مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ص ۲۴۳ و ۲۴۴.

[۱۴]. علی بن موسی ابن‌طاووس؛ اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ص ۱۴۲.

[۱۵]. بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله؛ عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال؛ ج ۱۱، ص ۳۵۸.

[۱۶]. علی بن موسی ابن‌طاووس؛ اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ص ۲۱۵.

[۱۷]. نحل: ۱۲۷.

[۱۸]. انفال: ۴۶.

[۱۹]. زمر: ۱۰.

[۲۰]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسایل الشیعه؛ ج ۱۵، ص ۲۶۳.

[۲۱]. احمد بن علی طبرسی؛ الاحتجاج؛ ج ۲، ص ۳۰۴.

[۲۲]. به افرادی همچون ابوسفیان و معاویه گفته می‌شود که پس از فتح مکه مستحق مجازات بودند، اما پیامبر۹ آن‌ها را آزاد کرد و فرمود: «انتم الطلقاء».

[۲۳]. محمد بن محمد مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ص ۱۲۷.

[۲۴]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج ۴۵، ص ۱۶۴.

[۲۵]. احمد بن علی طبرسی؛ الاحتجاج؛ ج ۲، ص ۳۰۹.

 


نوشته شده در   چهارشنبه 16 آبان 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
 
Refresh
SecurityCode