ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 6 دي 1403
پنجشنبه 6 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 12 آبان 1403     |     کد : 204846

فلسفه غيبت‏ امام عصر (عج)

یک پژوهشگر حوزه مهدویت با استناد به روایات و آیات کلام‌الله به تحلیل و تفسیر چرایی غيبت امام زمان(عج) پرداخت.

 یک پژوهشگر حوزه مهدویت با استناد به روایات و آیات کلام‌الله به تحلیل و تفسیر چرایی غيبت امام زمان(عج) پرداخت.

امام عصر (عج) اگرچه در تمامی‌ ادیان و مکاتب، اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان کم و بیش مطالبی به چشم می‌خورد اما براساس دلیل‌های متقن و معیارهای درستی که وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است که کامل‌ترین و قابل اعتمادترین اطلاعات در مورد شخصیت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر تولد، غیبت، ظهور، حکومت و... در مجموعه روایات اهل بیت(ع) ارائه شده است اما سؤالاتی نیز همواره قابل طرح بوده و نیاز به تحلیل و تفسیر دارد.

آنچه که در طول تاريخ عصر غيبت مطرح بوده و هست اين است ‏كه چرا امام زمان(عج) غايب شد و ما با آن حضرت ارتباط نداريم؟ چه فرقى بين اين عصر و عصرهاى گذشته است؟ آيا وظيفه امام هدايت بشر نيست؟ اگر هست، پس چرا او را نمی‌بينيم؟ از این رو خبرنگار ایکنا از همدان گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام مرتضی عباسی، پژوهشگر حوزه مهدویت در همدان در باب تحلیل و تفسیر چرایی غیبت امام زمان(عج) داشته است که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:
ایکنا _ جایگاه امام زمان(عج) در قرآن و کلام معصومین چیست؟

غلبه اسلام بر ساير اديان‏ در متون اسلامى اعم از قرآن کریم و حديث اشاره‌‌هاى متعددى بر اين مسئله شده است كه در آخرالزمان، دين اسلام بر تمام اديان غلبه كرده و عدل و داد و حكومت الهى و توحيدى سرتاسر گيتى را فرا خواهد گرفت. خداوند در آیه ۳۳ سوره توبه می‌فرمايد: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ اوست خدايى كه رسول خود را با دين حقّ به هدايت خلق فرستاد تا بر همه اديان عالم تسلط و برترى دهد ...»

استدلال به اين آيه در صورتى تمام می‌شود كه ضمير «ليظهره» را به دين حق برگردانيم نه «رسول» و صحيح هم همين است‏. همچنین در زمینه تغيير مصالح به تغير حالات‏ شيخ مفيد می‌فرمايد: «مصالح بندگان با اختلاف حالات آن‏ها تغيير می‌كند، انسانى كه حكيم است تدبير و تربيت اولاد و دوستان و اهل و خدمت‏كاران و ... خود را به عهده گرفته و آن‏ها را معرفت و آداب آموخته و وادار بر اعمال حسنه می‌كند تا در ميان مردم عزيز شده و مستحق مدح و ثنا و تعظيم گردند. هم‏چنين چگونگى تجارت صحيح را به آن‏ها می ‌آموزد و ...

حال اگر آنان به دستورها و اهداف تربيتى او عمل كردند آن شخص حكيم‏ هدايت‌‏هايش را ادامه داده و راه صحيح را براى آنان هموار می‏‌كند. ولى اگر از دستورات سرپيچى كرده و تحت تربيت او قرار نگرفته و راه سفاهت و ظلم و لهو و لعب را پيشه كردند، در اين هنگام آن شخص حكيم مصلحت را در قطع موقتى رحمت از آن‏ها می‌بيند تا به خود آمده و قدر نعمت را بدانند، و اين عمل هيچ‌‏گونه تناقض و تضادى با اغراض و تدبيرهاى انسان حكيم و عاقل ندارد.

علاوه بر این بی‌شک هر كار اجتماعى كوچک يا بزرگ احتياج به آماده شدن ظرفيت‏‌هاى مناسب دارد تا چه رسد به اينكه آن امر اجتماعى انقلاب جهانى و فراگير در تمام زمينه‏‌ها اعم از عقايدى، سياسى، اخلاقى و اقتصادى باشد. به عبارت ديگر انقلابى كه در طول تاريخ نمی‌توان براى آن نمونه‏‌اى يافت.

واضح است كه چنين قيامى نياز به آمادگى و استعداد در ميان مردم دارد كه از آن جمله پيشرفت بشر از حيث ظرفيت دينى و اسلامى، ولو در طبقه خاصى از آن‏ها و همچنین  پيشرفت بشر در تكنولوژى براى بسط و گسترش حكومت در سطح عالم نياز است.

بی‌ترديد دين غالب در عصر ظهور، احتياج به رهبر و امامى غالب دارد كه داراى شرايطی باشد آن هم اینکه عالم به جميع قوانينى باشد كه بشر به آن‏ها محتاج است، قدرت خارق‌العاده داشته باشد و همچنین از گناه و اشتباه و گمراهى به دور باشد.
ایکنا _ آیا به وجود امام دوازدهم از طریق روايات می‌توان استناد کرد؟

پيامبر اكرم(ص) بنابر رواياتى كه از طريق شيعه و سنى رسيده امامان و خلفاى بعد از خود را تا روز قيامت دوازده نفر معرفى كرده است، بخارى به سندش از جابر بن سمره نقل كرده كه من از پيامبر(ص) شنيدم كه فرمود «بعد از من دوازده امير خواهد بود». بنابراین ضرورت وجود حجت در روى زمين از مجموعه روايات و ادله عقلى استفاده می شود كه بقاى امام معصوم و حجت خدا در روى زمين تا روز قيامت از امور ضرورى است. مانند حديث ثقلين يكى از اسباب گوشه‏ نشين شدن انبيا و رسل، خوف از قتل به جهت حفظ جان و به اميد نشر شرايعشان بوده است، خداوند متعال از زبان حضرت موسى(ع) می‌فرمايد: «فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ‏ پس از ميان شما گريختم، هنگامى كه از شما ترسيدم.»

خداوند متعال از زبان شخصى از بنى‌اسرائيل خطاب به حضرت موسى(ع) می‌فرمايد: «گفت: اى موسى رجال دربار فرعون در كارت مشورت می‌کنند تا تو را به قتل رسانند.» بنابراین خوف يكى از اسبابى بود كه موسى بن عمران را مجبور به فرار از مصر كرد و او را به سوى شعيب رسانيد.

امام مهدى منتظر(عج) نيز با نبود اسباب عادى براى نصرت و ياريش، و قوت و قدرت دشمنانش خوف حبس بلكه قتل و به دار آويختن براى او بوده است، بنابراین از ابتدا برايش چاره‏اى جز اعتزال و غيبت نبود تا اين‏كه امر خدا صادر شود و ظهور او مقدّر گردد.

از همين‏ رو در روايتى كه صدوق به سندش از امام صادق(ع) نقل كرده آمده است «براى قائم غيبتى است قبل از قيامش. زراره می‌گويد: به حضرتش عرض كردم: به چه جهت؟ فرمود: زيرا او به جهت قتل بر خود می‌ترسد».
ایکنا _ طبق روایات نحوه برخورد امام زمان(عج) با حاکمان عصر چگونه خواهد بود؟

يكى از اسباب و عوامل غيبت امام زمان(عج) كه در روايات به آن اشاره شده، بيعت نكردن آن حضرت با حاكمان عصر خود است. شيخ صدوق در كمال‌الدين به سندش از امام صادق(ع) نقل می‌کند كه فرمود «قائم(عج) قيام خواهد كرد، در حالى كه بيعت كسى بر گردن او نخواهد بود.» و نيز به سندش از امام على بن موسى الرضا(ع) نقل می‌کند كه فرمود «گويا حال شيعه را هنگام فقدان و غيبت فرزند چهارم خود می‌بینم؛ يعنى غيبت امام مهدى(عج) كه چگونه مردم به‌دنبال او رفته و او را طلب می‌كنند، ولى او را نمی‌يابند. آن‏گاه حسن بن فضال به آن حضرت عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! جهتش چيست؟ حضرت فرمود: تا اين كه هنگامى كه قيام به شمشير می‌کند، براى كسى بر گردن او بيعتى نباشد.»
ایکنا _ آیا در نبود ظاهری امام زمان(عج) می‌توان از هدايت ایشان بهره‌مند شد؟

هدايت بر چهار نوع است؛ هدايت فطرى، خداوند متعال می‌فرمايد: «پس تو اى رسول [با همه پيروانت‏] مستقيم رو به جانب آيين پاک اسلام‌آور و پيوسته از طريق دين خدا كه فطرت خلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه در خلقت خدا هيچ تغييرى نبايد داد. و اين است آيين استوار حقّ و لكن اكثر مردم از حقيقت آن آگاه نيستند.»

هدايت تشريعى؛ این نوع هدايت به معنای راهنمايى كردن كه متفرّع بر حضور امام در ميان جامعه است. خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره می‌فرمايد: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ‏ پس خداوند رسولان را فرستاد كه نيكان را مژده دهند و بدان را بترسانند.»

هدايت تكوينى؛ كه همان تصرف و تدبير در نظام آفرينش است. خداوند می‌فرمايد «آن كس كه به علم كتاب الهى دانا بود [آصف بن برخيا يا خضر يا سليمان‏] گفت: من پيش از آن كه چشم برهم زنى تخت او را به اينجا می آورم [و همان دم حاضر كرد]. چون سليمان سرير را نزد خود مشاهده كرد؛ گفت: اين توانايى از فضل خداى من است ... .»

هدايت باطنى (ايصال به مطلوب)؛ كه بخشی از ولايت تكوينى است. اين نوع هدايت متفرع بر وجود امام زمان(عج) است نه حضور او. خداوند متعال به اين نوع هدايت اشاره دارد آنجا كه می‌فرمايد: «آنان انبياء را پيشواى مردم قرار داديم تا خلق را به امر ما هدايت كنند.»

ایکنا


نوشته شده در   شنبه 12 آبان 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode