اگر بگوییم اوجگیری و ظهور هوش مصنوعی در زندگی بشر میتواند با یک انقلاب فکری بزرگ نیز همراه شود، در واقع بشریت نیاز به یک دگردیسی بزرگ را حس خواهد کرد.
خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-سامان سفالگر: در طرح کلی تحقق تمدن نوین اسلامی توجه به تربیت انسانهای تراز تمدنی و تولید فکر، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. به منظور تولید فکر، باید علوم تأثیرگذار در حوزه تمدن سازی مدنظر قرار گیرد. این علوم، همان علوم انسانی است که پایه حکمرانی محسوب میشود.در صدر توجه ما، علوم پیشران تمدن سازی است که با توجه به ویژگیهای هوش مصنوعی، میتوانیم آن را از این قسم در نظر بگیریم. توجه به هوش مصنوعی، میتواند جهش فراوانی در حوزه تمدن سازی برای ما داشته باشد.
هوش مصنوعی، آن است که ماشین کاری کند که اگر انسان آن کار را انجام دهد، کار هوشمندانه تلقی شود و یا به عبارت دیگر ماشین، مثل انسان، منطقی فکر و عمل کند. در دهه ۵۰ میلادی، ابتدا هدف هوش مصنوعی این بود که انسان نما طراحی کند. اما وقتی دیدند ماشینی که تولید کردهاند، حداقل قابلیتهای یک کودک را هم ندارد چون کودک دوساله تقریباً زبان طبیعی را متوجه میشود و صحبت میکند؛ اما ماشین این قابلیتها را ندارد از این حرف، عقب نشینی کردند. پس، ماشینی که تا به امروز تولید شده، مثال به عنوان مترجم، قابلیت ابتدایی یک کودک را هم ندارد. بعد از این عقب نشینی، طراحهای هوش مصنوعی گفتند، ما به دنبال تولید ماشینهای هوشمند هستیم. دانشمندان در نهایت، به این ادعا رسیدند که میخواهیم ماشین حل مسئله تولید کنیم. بنابراین، سومین هدف تقلیل یافته حوزه هوش مصنوعی، حل مسئله شد. بر این اساس، اگر هوش مصنوعی در حل مسائل کمک کند، خیلی خوب است و کار بزرگی انجام داده است .[۱]
یکی از نمودها و مسائل مهم و محوری که جهان امروز با آن دست و پنجه نرم میکند، اوجگیری قابل توجه هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط با آن است. گویی بشر در آستانه یک تغییر بزرگ است و بایستی خود را به نحو قابل توجهی برای آن آماده کند.
در این رابطه، بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران، دیدگاههای مختلفی را در مورد هوش مصنوعی و تأثیرات جدی و قابل توجه آن بر زندگی بشر مطرح و منتشر میکنند. در این میان، یکی از جلوههای عینی اثرگذاری هوش مصنوعی، بر اخلاق و فرهنگ و جنس اندیشه انسانها است. موضوعی که عملاً از ظهور یک جهان گفتمان تازه و فضای جدید برای زندگی بشر خبر میدهد.از این رو، خبرگزاری مهر در گفتگو با مثنی عبدالله، نویسنده و تحلیلگر مالزیایی، به واکاوی چند سوال مهم و محوری در این رابطه پرداخته است. آنچه در ادامه میخوانید بخش نخست این گفتگو است:
*در سالهای اخیر با اوجگیری قابل توجه پدیده هوش مصنوعی در جهان رو به رو بودهایم. روندی که همچنان نیز ادامه دارد و تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت اثرگذاری این مساله بر سبک زندگی بشر و به طور کلی مسائل مرتبط با آن مطرح میشود. به نظر شما هوش مصنوعی چگونه میتواند فرهنگ بشری را تحت تأثیر قرار دهد؟
یکی از نکات مهمی که در صورتِ سوال شما نیز مطرح شد، اثرگذاری پدیده هوش مصنوعی بر سبک زندگی انسانها است. این گزاره حقیقتاً درست است. در واقع، وقتی هوش مصنوعی در سبک زندگی انسانها نفوذ کند و در شیوه اندیشیدن، کار کردن و طور کلی زیست آنها اثرگذار باشد، این بدان معناست که این پدیده جدید بدون تردید حامل تبعات و پیامدهای فرهنگی نیز است.
البته که در هر دورهای از پیشرفتهای مهم تاریخ بشری نیز با رویدادی مشابه رو به رو بودهایم. در حقیقت، تغییرات بزرگ با تغییر در سبک زندگی بشر و حتی جهان بینی انسانها همراه هستند. اکنون شاهدیم که این نکته مطرح میشود که برخی مشاغل با ظهور پدیده هوش مصنوعی و امکانات آن، منقرض خواهند شد و از بین میروند. به عنوان مثال، گفته میشود که امکان دارد رانندگان خودروهای سنگین، شغل خود را با اتوماتیک شدن کامل خودروها از دست بدهند.
در حوزه هنر میبینیم که خیلی از تصورات و فضاهای سنتی بیمعنی شدهاند و مثلاً در زمینه موسیقی، صدای افراد تا حد زیادی از قابلیت تغییر برخوردار میشود و شاهدیم که صدای خوانندگان فوت شده روی آهنگهای جدید گذاشته میشود
در مورد طیفهای گستردهای از دیگر شغلها نیز این موضوع قابل مشاهده است. مثلاً زمانی استودیوهای بزرگ و مجهزی برای ساخت صحنههای خاص و ویژه در فیلمهای سینمایی مورد استفاده قرار میگرفتند با این حال، امکانات ساده هوش مصنوعی اکنون وضعیتی را در این حوزه ارائه میکنند که تا حد زیادی استفاده از این تجهیزات سنگین را بی اثر کرده است. جالب است که میبینیم مثلاً هنرمندانی نظیر تام هنکس میگویند که فناوری هوش مصنوعی کاری کرده که آنها حتی پس از مرگشان نیز به بازی کردن در فیلمهای سینمایی ادامه دهند. از این رو، هوش مصنوعی عملاً یک زیست تازه را برای بشریت به ارمغان آورده که حوزههای فرهنگی و هنری و اندیشهای انسانها را به نحوی جدی تحت تأثیر قرار میدهد.
*این فضای جدید با یک انقلاب فکری همراه است؟
به نظر میرسد که باید اینطور باشد. اکنون به هر حوزهای از زندگی بشر مینگریم میبینیم که ظهور هوش مصنوعی به معنای آغاز یک جهان جدید و تازه است. به عنوان مثال حوزه جنگاوری و نظامی را در نظر بگیرند. فناوری هوش مصنوعی موجب شده تا پدیده «رباتهای قاتل/ Killer Robots» مطرح شود.
این بدان معناست که ارزش سنتی نیروی انسانی در میدانهای جنگ تا حد زیادی کاهش مییابد و رباتها به سربازان جدیدی در میدانهای جنگ تبدیل خواهند شد. در حوزه هنر میبینیم که خیلی از تصورات و فضاهای سنتی بیمعنی شدهاند و مثلاً در زمینه موسیقی، صدای افراد تا حد زیادی از قابلیت تغییر برخوردار میشود و شاهدیم که صدای خوانندگان فوت شده روی آهنگهای جدید گذاشته میشود. نمودهای این مساله در حوزه سینما نیز کم نیست. در حوزه ارتباطات اجتماعی نیز با پدیدههای جدیدی رو به رو هستیم.
گویی فناوریهای هوش مصنوعی به مثابه یک موجود مستقل در حال نفوذ به زندگی انسانها هستند و وقت زیادی را از زندگی آنها میگیرند. هنوز سوژه فیلم «او/Her» را فراموش نکرده ایم که در قالب آن یک فرد عاشق سیستم رایانه خود و هوش مصنوعی حاکم بر آن میشود! از این رو، به هر جنبهای که نگاه میکنیم، هوش مصنوعی ایجادکننده یک فضای تازه است. فضایی که تفکرات پیشین در آن حوزهها را به کناری می نهد و الزامات تازهای را طلب میکند.
از این رو، بیراه نیست اگر بگوییم اوجگیری و ظهور هوش مصنوعی در زندگی بشر میتواند با یک انقلاب فکری بزرگ نیز همراه شود. در واقع، بشریت نیاز به یک دگردیسی بزرگ را حس خواهد کرد.
*چرا عمده دیدگاهها نسبت به پدیده هوش مصنوعی و اوجگیری آن در جهان کنونی منفی است؟
چون جنبههای منفی این موضوع خطرناکتر و جدی تر به نظر میرسند. در سالهای اخیر، ظهور برخی از فناوریهای هوش مصنوعی سبب شدهاند تا نگرانیهای جدی در مورد استفاده باندهای تبهکار از آنها ایجاد شود. به عنوان مثال، اینکه میبینیم فناوریهای هوش مصنوعی میتوانند زمینه را برای تقلید صدای افراد فراهم کنند حقیقتاً چالشزا است. تاکنون گزارشهای مختلفی از این مساله منتشر شده که خلافکاران از طریق این فناوری توانسته اند از انسانها کلاهبرداری کنند.
گویی دیگر حتی پشت تلفن نیز این اطمینان وجود ندارد که آیا با کسی که در حال صحبت هستیم، دقیقاً همان فردی است که ما میشناسیم یا خیر، این هوش مصنوعی است و خلافکاران به دنبال سوءاستفاده از ما هستند. البته این فقط یک نمونه و مثال در این حوزه است. با این همه، مساله اصلی که مایلم به آن اشاره کنم این است که عرصه حکمرانیِ این حوزه جدید در زندگی بشر، بسیار عقب تر از ظهور آن و ورودش به زندگی بشر است.معادلهای که خود تهدید زا است و اکنون مساله حکمرانی این حوزه را به یک دغدغه جدی حتی در کشورهای پیشرفته دنیا تبدیل کرده است.
[۱] مقاله نقش هوش مصنوعی در پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی / محمدرضا حسنی آهنگر.