عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ضمن اشاره به برخی آموزههای تربیتی پیامبر اسلام(ص) گفت: نمیگویم موفقیت صددرصدی برای پیامبر(ص) حاصل شد چون در حقیقت در امر تربیت چنین اتفاقی واقع نمیشود ولی در اثر تلاش رسول مکرم اسلام، چیزی شبیه معجزه در جامعه اتفاق افتاد.
مهمترین برنامه پیامبر اکرم(ص) طی ۲۳ سال مجاهدت در قامت پیامبر و فرستاده الهی، تربیت جامعه و گسترش اخلاق در میان مردم بود. اصلاح اعتقادات و نفی باورهای غلط، نقد سنتهای جاهلی و ناپسند، افقگشایی در جهانبینی مردمان عصر خود، ایجاد پیوند و وفاق اجتماعی و ارتقای روحی و معنوی مردم، بخشی از برنامه جامع آن حضرت در راستای پیشبرد اهداف تربیتی خود بود.
از سوی دیگر، خود آن حضرت بهترین الگو و اسوهای بود که میتوانست مسیر صحیح زندگی را به مردم نشان دهد.
در ایام ولادت با سعادت پیامبر اکرم(ص) که سرآغاز دستیابی بشر به بهترین برنامه زندگی دنیوی و اخروی است، خبرنگار ایکنا با مریم حاجعبدالباقی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و پژوهشگر قرآن و حدیث گفتوگو کرده است.
مریم حاجعبدالباقی در ابتدا به اهمیت تربیت در سیره پیامبر(ص) و برخی از آموزههای تربیتی آن حضرت اشاره کرد و گفت: هدف از رفتارهای پیامبر(ص) تربیت بود. من از قرآن بهره میگیریم و به چند مورد اشاره میکنم. آیه اول سوره تحریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ». به استناد این آیه، پیامبر(ص) آن شخصیتی هستند که برای جلب رضایت همسرشان، چیزی را که استفاده از آن مباح است بر خودشان ممنوع میکنند. باز در سوره احزاب داریم؛ «تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ» یعنی پیامبر(ص) در ارتباط با همسرشان به دستور خدا و بر اساس سیره خودشان به فکر رفتاری بودند که چشم همسرشان روشن شود، غصه نخوردند و از زندگی راضی باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد افزود: همین یک مطلب خودش دریایی از حقایق و تربیت دارد و معمولا نادیده گرفته میشود. من فکر نمیکنم کسی در جامعه ما به این آیات توجه کرده باشد؛ هم خداوند در قرآن سفارش کرده و هم پیامبر(ص) در فکر روشنی چشم همسرش و غصه نخوردن او بوده است. متاسفانه مسائل دیگری مورد تاکید ما قرار میگیرد و این نکات اخلاقی و تربیتی مغفول میماند. به هر ترتیب این آیات نشان میدهد پیامبر(ص) چقدر برای همسرش و دخترش احترام قائل بوده است.
وی ادامه داد: مسئله بعدی این آیه است که میفرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ». آن حرصی که ما در ارتباط با دنیا و مقام و امکانات مادی داریم، پیامبر(ص) در ارتباط با هدایت مردم داشت. ما داریم نمونههایی از معلمینی که زندگیشان را وقف شاگردانشان کردند مثلا استاد رضا روزبه. اینها نمی از دریای وجودی پیامبر(ص) داشتند که خودشان را وقف شاگردانشان کردند و خودشان را برای شاگردان به زحمت میانداختند و ایثار میکردند. به فرموده این آیه چشم پیامبر(ص) اگر میدید روزنهای برای هدایت باز شده برق میزد همانطور که چشم یک انسان پولپرست با دیدن پول برق میزند. آیه واژه «حرص» را به کار برده و همانطور که یک مادر برای نجات فرزند خودش حرص دارد، پیامبر(ص) نیز برای نجات انسانها حرص داشت.
حاجعبدالباقی ادامه داد: مسئله جالب بعدی این است که خدای مهربان، مهربانترین فرد را برای هدایت مردم انتخاب میکند، بعد به پیامبر(ص) میفرماید اینقدر برای هدایت مردم خودت را اذیت نکن: «مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَى». اگر بخواهم بگویم بهترین سبک تربیتی چیست؛ شرط اول مهربانی است. مهربانی جواب میدهد، مهربانی روزنه دل متربی را به روی حقیقت میگشاید. اگر مهربانی نباشد بقیه کارها بیهوده است و نباید سراغ آنها رفت.
این کارشناس علوم دینی تاکید کرد: پیامبر(ص) نسبت به مردم خیلی مهربان بودند و در کنار مهربانی، بسیار متواضع بودند یعنی حال تواضع پیامبر(ص) عامل نفوذ ایشان بود. پیامبر(ص) سوار الاغ میشد و حتی روی آن پالان قرار نمیداد که نشان از تواضع ایشان است. سپس با مهربانی با مردم مواجه میشد لذا افرادی که با حضرت روبرو میشدند تسلیم میشدند و پیام ایشان را میپذیرفتند. این یکی از راههای تربیت جامعهای است که به شدت دچار قبیلگی و طبقهبندی اجتماعی بود. البته من نمیگویم موفقیت صد درصد برای پیامبر(ص) حاصل شد چون اصلا در تربیت چنین امری اتفاق نمیافتد ولی در اثر تلاش حضرت، چیزی شبیه معجزه در جامعه اتفاق افتاد.
وی پایبندی بنیامیه به ظاهر اسلام را یکی از علائم موفقیت پیامبر(ص) برشمرد و گفت: ما میدانیم بنیامیه هرگز خواهان اسلام نبودند و مسلمان نشدند و خواهان نفی و نابودی اسلام، پیامبر اسلام و حتی نام پیامبر اسلام بودند ولی پیامبر(ص) کار را به کجا رسانده بود و چقدر پیروزمندانه پیش رفته بود که وقتی معاویه در شام حاکم شد محکوم بود به اینکه نماز جمعهای که به آن علاقه ندارد بخواند، اذانی که از آن متنفر است بشنود، نماز جماعتی که به آن مقید نیست برگزار کند. این نشاندهنده اوج اقتدار روش تربیتی پیامبر(ص) است که در نبود پیامبر(ص) آن هم در شهر شام کسی مثل معاویه نمیتواند ظاهر اسلام را رعایت نکند یعنی روش پیامبر(ص) اینقدر موفقیتآمیز بود.
حاجعبدالباقی در پاسخ به این پرسش که چرا علیرغم تبلیغات فراوان در جامعه از نظر اخلاقی و فرهنگی رشدی دیده نمیشود، گفت: شاید انتظار ما بالاست و دلمان میخواهد همه خیلی خوب باشند ولی اصلش نیت صادق کسانی است که در کار تعلیم و تربیت هستند. امام خمینی(ره) یک نفر بودند ولی همین یک نفر، آنچه میگفت را باور کرده بود و چقدر جامعه را به حرکت واداشت. مقام معظم رهبری هم ادامهدهنده راستین همان مسیر هستند ولی خیلیها معلم هستند و فقط شغلشان تعلیم و تربیت است. آن سالی که مقام معظم رهبری تعبیر «پیامبر اعظم» را به کار بردند، در جلسهای یکی از مسئولان آموزش و پرورش در سه دقیقه سخنرانی هشت بار گفت «پیامبر اعظم». میخواستم به او بگویم دنبال چه پستی هستی که ایقدر تملق میکنی! بنابراین یک بخش از مشکلات ما این است که اصطلاحا برخی ریشداران بیریشه مسئولیتهایی را بر عهده گرفتند و قصد خیر هم ندارند. البته با توجه به روندی که در جهان دارد اتفاق میافتد و به سمت سقوط بشریت میرود، ایران به طور نسبی موفق است.
وی در پایان تصریح کرد: یک مشکل دیگر این است که شاید برخی افراد در اوایل انقلاب تندروی کردند و همان کارها خیلی آسیبزده است. متاسفانه گاهی تندرویها داشتیم که امروز از آن پشیمانیم ولی به هر حال آن کارها اثرات خودش را داشته ولی وقتی در مجموع اگر نگاه کنیم رویش هم در کنار ریزشها زیاد بوده است.