ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 7 تير 1403     |     کد : 203966

چهل روز بدون پدر تلخ گذشت‌

به دنبال کلمات می‌گردم تا چند خطی از بزرگواریش بنویسم اما کلمات نیز در وصف او عاجزند. او پدر معنوی مردم آذربایجان‌شرقی بود، دوست داریم دوباره از او این جمله را بشنویم که «شما و مخصوصا خودم را به تقوای الهی دعوت می‌کنم».

ایسنا/آذربایجان شرقی به دنبال کلمات می‌گردم تا چند خطی از بزرگواریش بنویسم اما کلمات نیز در وصف او عاجزند. او پدر معنوی مردم آذربایجان‌شرقی بود، دوست داریم دوباره از او این جمله را بشنویم که «شما و مخصوصا خودم را به تقوای الهی دعوت می‌کنم».

چهل روزی از شهادتش می‌گذرد اما مردم تبریز همچنان در فراق او بی‌قرارند، مرد فراموش نشدنی آذربایجان که هرگز در ذهن‌ و قلب‌ها نمی‌میرد، پدری که دست نوازش بر سر اهالی آذربایجان کشیده بود.

از حذف نرده‌های نماز جمعه و بازدیدهای سرزده گرفته تا یاد کردن از اقشار پایین دست جامعه و گرفتن عکس سلفی با دانش‌آموزان و دانشجویان، همه و همه از اقدامات ابتکاری امام جمعه تبریز بود که کلید قلب مردم را در دست گرفته بود و صراحت بیانش، مردم را علاقه‌مند به حضور در نماز جمعه و نشستن پای خطبه‌ها کرده بود و مصلای اعظم امام (ره) تبریز حالا خالی از گرمای قدم‌های امام جمعه است.

از محبوبیت او همان بس که مردم بدون هیچ تبلیغاتی تنها با شنیدن نام حاج آقا آل هاشم، پای صندوق‌های رای رفتند و مشارکتی بی‌سابقه را رقم زدند و آرای آل هاشم در انتخابات خبرگان رهبری رکوردی تاریخی را کسب کرد.

او آرزوی شهادت داشت و در تمامی سخنرانی‌های مربوط به شهیدان هم بارها گفته بود آرزو دارد تا سومین امام جمعه و سید شهید تبریز باشد و مردم دعا کنند تا شهید شود. 

همانطور که برادرش با بغضی به پهنای خاطراتش در همان روزهای نخست شهادت سید شریف گفت: «ما برادری را از دست ندادیم بلکه یک جامعه را از دست دادیم، برادری که مخلص، متدین، مردمی و ولایت مدار بود، در هر مسئولیتی که داشت با اخلاص تمام از جان و دل مایه می‌گذاشت.»

به مناسبت فرارسیدن چهلمین روز از شهادت پدر معنوی تبریز به گفت‌وگویی کوتاه با بردار این بزرگوار می‌پردازیم.

سید محمد حسن آل هاشم در ابتدای صحبت‌های خود از مردم غیور و ولایی تبریز تشکر کرده و گفت: وقتی مردم خبر سانحه را شنیده بودند از همان ابتدا در بیت امام جمعه منتظر خبرهای خوش بودند و لحظه‌ای آرام و قرار نداشتند تا اینکه خبر شهادتش رسید.

او با بیان اینکه پدرم همیشه دوست داشت در خانواده ما یکی از فرزندانش به لباس روحانیت ملبس شود، افزود: لباس روحانیت، قسمت سید محمدعلی شد که در مدارس دینی تبریز تحصیل کرده و طی مراتب علمی و دینی به قم رفته و در آنجا لباس روحانیت را بر تن کرد.

سید محمد حسن آل هاشم گفت: با حاج آقا قبل از رفتنش قراری داشتیم که باهم انجام دهیم گفت به این سفر بروم و بیایم با هم حل کنیم اما قسمت نشد. 

او با بیان اینکه زمانی که آنها به منطقه سفر کرده بودند من هم برای کاری به خارج از تبریز رفته بودم، اظهار کرد: در مسیر، بچه‌ها زنگ زدند گفتند که هلیکوپتر رئیس جمهور دچار مشکل شده اما اینگونه عنوان کرده بودند که فرود اضطراری و سخت کرده است.

تماسی که بی پاسخ ماند...

او افزود: از صعب العبور بودن آن منطقه اطلاع داشتم، اما زمزمه‌ای بود که می‌گفتند به جایی برخورده و الان حالشان خوب است و به تبریز برمی‌گردند. خودم چند باری با حاج آقا تماس گرفتم زنگ می‌خورد اما جواب نمی‌داد.

برادر این شهید ادامه داد: با رده‌های بالا که حرف زدم گفتند که با حاج آقا صحبت کرده‌اند و گفته که حالمان خوب نیست و به کمک نیاز داریم.

وی با اشاره به اینکه ستاد امداد دو ساعت بعد از شنیدن این خبر در منطقه آماده بودند اما چون منطقه کوهستانی و صعب‌العبور بود نشانه‌ای از آنها پیدا نکرده بودند، گفت: ساعت ۵:۳۰ صبح ۳۰ اردیبهشت ماه اخبار اعلام کرد که هلیکوپتر پیدا شده اما سرنشینان آن از هیچ گونه علائم حیاتی برخوردار نیستند.

وی با بیان اینکه مشیت الهی این بود که آنها با شهادت از دنیا بروند، ادامه داد: اخوی من همیشه آرزو داشت. خدا مرگ او را با شهادت توأم کند، می‌گفت دو شهید محراب سید بودند و شهید شدند خدا کند من هم سومین آنها باشم و چون به خدا نزدیک بود و شیفته‌ی اهل بیت(ع)، خدا نیز به حرف دلش گوش داد.

وی گفت: رسیدگی به مشکلات دردمندان از دغدغه‌های برادرم بود.

وقتی از او حرفی زده می‌شود اشک در چشمانش حلقه می‌زند

پدر شهید آل هاشم نیز در یکی از گفت‌وگوهای تلویزیونی با اشک‌هایی به پهنای صورتش گفت: او هم پدر من بود و هم پسر من، به عنوان نماینده ولی فقیه اطاعت از او را بر خود واجب می‌دانستم.

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقی آل هاشم ادامه داد: خدا به هیچکس داغ جوان را نصیب نکند امام حسین چه کشید وقتی پسرش علی اکبر بر زمین خورد.

وی افزود: می‌گویم سید محمدعلی بلند شو این مردم همیشه به دیدار تو می‌آمدند الان فقط به عکس‌هایت خیره شده‌اند.

چهل روز از رفتن پدر معنوی آذربایجان، می‌گذرد اما هنوز نام و یاد او بر زبان‌ها جاری و ساری است، این‌طور که پیداست اگر چهل سال هم بگذرد باز هم مانند دو شهید محراب دیگر یاد این شهید والا مقام بر دل‌ها خواهد ماند.

به گزارش ایسنا، روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی همراه با برخی اعضای هیأت دولت برای افتتاح سد مرزی قیز قلعه‌سی به استان آذربایجان‌شرقی سفر کرده بود که بالگرد حامل وی هنگام بازگشت به تبریز، در منطقه جنگلی و کوهستانی ورزقان دچار حادثه شد که در این حادثه دردناک، «آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی» هشتمین رئیس‌جمهور کشور، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، «سید محمدعلی آل‌هاشم» نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان‌شرقی و امام‌جمعه تبریز، «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان‌شرقی، سردار «سیدمهدی موسوی»، رئیس یگان حفاظت رئیس‌جمهور و سه خدمه پروازی این بالگرد به شهادت رسیدند.

روحشان شاد و راهشان پُررهرو باد.


برچسب ها
نوشته شده در   پنجشنبه 7 تير 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode