عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه نگاه ما به احتیاط از نگاه روششناسی مدرسی اشراب شده است، گفت: اگر امروز فردی مانند آیتالله جوادی آملی میگویند در حوزه امروز نه عقل و نه قرآن و نه روایات و نه حتی اجماع ملاک است، بلکه مشهور فقها رواج دارد، که هر سه ملاک اصلی یعنی قرآن و روایات و عقل را از حجیت میاندازد، بیانگر گسترش و پیامد احتیاط دانشی است.
عبدالمجید مبلغیبه گزارش ایکنا، عبدالمجید مبلغی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۵ بهمن ماه در نشست علمی «تبارشناسی نحوههای رویکرد به احتیاط در تاریخ فقه شیعه» با بیان اینکه احتیاط به مثابه اصل عملی و قاعده فقهی در بین فقها مطرح میشود، گفت: این احتیاط به قاعده اصولی تبدیل میشود که همان اصالتالاحتیاط نام دارد؛ احتیاطورزی در فرایند استنباط لحاظ میشود و فقیه به خاطر خطیربودن موقعیت استنباط و تحفظ بر عوامل شارع و با این هدف که مبادا مصالح احکام فوت شود، به احتیاط رو میآورد. آن احتیاط عملگرایانه تهدیدکننده به احتیاطی تبدیل میشود که مسیرها را باز میکند.
وی افزود: هر کجا ما دچار مشکل شدیم، میتوانیم از این احتیاط استفاده کنیم که در شبهات مرتبط با حرمت و وجوبیه نیز کاربرد دارد. هر جا مراجعه به منابع در وهله نخست پاسخ نمیدهد در مرحله بعد که به اصول عملیه برگردیم، احتیاط نقش مهمی را ایفا میکند. اگر در شبهه تحریمیه دچار مشکلی شویم، احتیاط راهگشا است و اگر در شبهه وجوبیه هم دچار مشکل شویم، باز احتیاط راه را باز میکند.
مبلغی با اشاره به دوره دیگری از احتیاط بیان کرد: این دوره در جایی است که احتیاط از دانشی به روششناختی منتقل میشود که به صورت سایهوار در فقه به زندگی خود ادامه داده است تا اینکه به دوره اخباریون رسیدهایم و در اینجا فراتر از ظرفیت روانشناختی مشایخ قم در قالب روششناختی راه را مجدداً بر فقه میبندد. در دوره عصر غیبت و دور اخباریون بروز و ظهور این مسئله را به خوبی شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه احتیاط بر پایه نگاهی تاریخی و درک آسیبشناسانه از تاریخ فقه مبتنی شده است، اضافه کرد: استرآبادی در هر چه محل بحث و نقد باشد در اینکه خودآگاهی در بازگشت به فقه دارد چهره درخشانی دارد و پیشگام و پیشتاز است و سعی کرده در مراجعه به تاریخ قبل از خود نشان دهد که چگونه فقه با تکیه بر دو ستون معرفتشناختی کلام اعتزالی و روششناختی اصول فقهی که تا حد زیادی از اهل سنت متأثر است، از راه درست منحرف شود و عقلانیت تاریخی فقه را به چالش میکشد تا نشان دهد که لحاظ احتیاط منجر به کنارهگیری از فقه خواهد شد؛ یعنی امروزه باید فقه را با تکیه بر احتیاط پالایش کنیم و در تعقیب این انگاره، معتقد است که توجه به ظرفیت ناشناخته روایات بسیار مهم است.
احتیاط و نقش آن در فقه
پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه دوره دیگر از احتیاط هم اصولیون دوران وحید بهبهانی و شیخ انصاری و به تعبیری دوره نواصولی پسااخباریگری است، تصریح کرد: در اینجا احتیاط باعث احیای فقه میشود و در این احیای فقه، احتیاط در بالاترین امکان تاریخی خود برای گسترش و ارتقاء فقه در ذیل منطق احتیاط دانشی به کار گرفته میشود، یعنی اگر به تاریخ فقه مراجعه شود آن احتیاط روانشناختی و روششناختی حوزه مقاومت در برابر فقه را نشان میدهد ولی احتیاط دانشی معرف ظرفیت امکان ارتقای فقه است.
مبلغی افزود: شیخ انصاری ادبیات درخشانی در رسائل در باب احتیاط دارد و وجوه مختلف احتیاط را در دو سطح وجوبیه و تحریمیه نشان میدهد و به علم تفصیلی بودن احتیاطهای موضوعی و علم اجمالیبودن احتیاطات حکمی را در هر دو سطح بررسی کرده است. او نشان میدهد که احتیاط در کالبد فقه جایگاه بسیار مهمتری پیدا میکند و مانند ابزاری برای رفع شبهات فراروی فقه است.
وی ادامه داد: فقه در جوانب مختلف خود متأثر از این احتیاط دانشی شیخ انصاری، امکان گسترش پیدا میکند؛ در این شرایط فقه آنچنان گسترده میشود که چیزی باقی نمیماند که در زیر سیطره فقه درنیاید. یکی از مسائل مهمی که در این دوره مطرح شده است و پیامدهای نهادشناختی برای فقه داشت بحث تقلید و اجتهاد است که آن هم متأثر از ساختار هرمی اجتهادی است که در رأس آن یک اعلم قرار دارد.
مبلغی اظهار کرد: در تقاریر شیخ انصاری و شاگردان وی مبحث احتیاط وجود دارد و یک علم اجمالی به آنچه باید باشد وجود دارد ولی علم تفصیلی را نداریم لذا یا فرد باید خودش فقیه شود یا مقلد باشد و یا رویکرد احتیاطی پیشه کند؛ در اینجا احتیاط ابزاری برای ارتقای ساختار اجتهاد و تقلید است و باز در بحث دیگری در ذیل این موضوع بحث ضرورت تقلید از اعلم و اعلم زنده را داریم و همه اینها احتیاط را به صورت مویرگی در همه اجزای فقه نشان میدهد.
به حاشیه رفتن عقل، قرآن و روایات پیامد گسترش احتیاط در فقه است
وی با بیان اینکه نگاه ما به احتیاط از نگاه روششناسی مدرسی اشراب شده است که این روششناسی در وجوهی میتواند محل نقد قرار بگیرد، اضافه کرد: اگر امروز فردی مانند آیتالله جوادی آملی میگویند در حوزه امروز نه عقل و نه قرآن و نه روایات و نه حتی اجماع ملاک است، بلکه مشهور فقها رواج دارد، که هر سه ملاک اصلی یعنی قرآن و روایات و عقل را از حجیت میاندازد، بیانگر گسترش و پیامد احتیاط دانشی است. اگر فقهی داریم که کمابیش هر حوزه تصرفات معصوم را ذیل سیطره فقیهانه در میآورد، بی ارتباط با گسترش فقه در تعقیب احتیاط دانشی نیست.
وی با اشاره به نحوه نگاه ما به احتیاط دانشی، افزود: وقتی ما به چند و چون صورتبندی نظام بزرگ احتیاطگرایی میان شیعیان مینگریم، در مییابیم چگونه ذهنیت مدرسی و اسکولاستیک بر نحوه تئوریپردازی حاکم بوده است؛ اگر استعاره مولا عبد را در نظر بگیریم، تقاریری که فقیهان دادهاند اساساً بخش قابل توجهی از آنچه را ارائه کردهاند بدون دفاع خواهد ماند یعنی نسبت ما با خدا چون نسبت عبد و مولاست و سعی کردهاند تا نسبتی خطیر و احتیاطآمیز حاصل بیاورند و این نشت آگاهی میانه به ذهنیت این فقیهان است که اصالت تاریخی ندارد و چه بسا اگر در شرایط امروزین بودند، از استعاره مولا و عبد بهره نمیبردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی بیان کرد: آنها با توجه به زمان خود هرقدر فکر کردهاند و دیدهاند چیزی بهتر از رابطه مولا و عبد در رابطه انسان با خدا نمیتوان یافت ولی امروزه استعارات بدیلی میتوان ارائه داد از جمله نسبت نهاد و شهروند.
تاریخ فقه به خوبی واکاوی نشده است
همچنین در این برنامه، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا به عنوان ناقد، بیان کرد: روح حاکم بر بحث ایشان برخلاف عنوان، غیر سیاسی بوده در حالی که عنوان ما معطوف به بحث فقه سیاسی است لذا توقع این است که این رویکرد اصلاح شود.
وی افزود: مسئله دیگر اینکه عنوان بحث از تعطیلگرایی به حکومتگرایی است ولی شما بازه زمانی مشخصی را در تاریخ فقه مدنظر قرار ندادهاید بلکه ۱۴۰۰ سال تاریخ فقه را مدنظر دارید لذا مسیر بحث به خوبی طی نشد. ضمن اینکه شما نشان ندادید که مسیر تعطیلگرایی چه فرایندی طی کرده تا به حکومتگرایی رسیده است. اولین فقیه رسمی دانشی شیعه شیخ طوسی است و مفید اولین کسی است که احتیاط را به صورت جدی کنار گذاشت و وارد مقوله دولت در دولت شد. ایشان، اگر صد تا فقیه در دولت عباسیون این حکومت را بپذیرند، از منظر وی فقیه محسوب میشوند و آنان را مشروع و ولی فقیه میداند پس ما از حکومت شروع کردیم.
مهاجرنیا با بیان اینکه احتیاط در بین فقهای نسل اول برای این بود که تراث شیعه از بین نرود، گفت: اینها دنبال آن نبودند که سیاست را رها و احتیاط کنند بلکه محافظهکاران عقلی بودند؛ دیدند امام زمان غایب شده است و جانشینی هم ندارند تمرکز خود را بر حفظ میراث شیعه قرار دادند و کاری بسیار عاقلانه و زیبا بوده است نه اینکه بدیلی برای آنان وجود داشته باشد؛ ما فقهی در این دوران نداریم زیرا آخرین نسل فقه ما از قرن چهارم شروع شده است در حالی که محدثان ما قبل از آن هستند.