حجتالاسلام علیرضا آلبویه در نشست «بررسی انتقادی غایتگرایی اخلاقی به مثابه نظریه هنجارهای قرآن» گفت: باید فهم دقیقی از غایتگرایی اخلاقی داشته باشیم چراکه اگر آن را به درستی فهم نکنیم ممکن است در مرحله عمل، پای ما بلغزد و منجر به سوء فهمهایی برای خودمان و دیگران شود.
به گزارش ایکنا، نشست «بررسی انتقادی غایتگرایی اخلاقی به مثابه نظریه هنجارهای قرآن» امروز چهارشنبه ۲۰ دیماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا آلبویه؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست گفت: نظریهای که عالمان مسلمان در کتابهای خود در مورد اخلاق اسلامی مطرح کردهاند عمدتاً مبتنی بر نظریه اخلاق ارسطویی است که البته جرح و تعدیلهایی در آن صورت گرفته و تحلیل اسلامی از این اخلاق هم ارائه شده است. البته نزاعی کلامی بین متکلمان اشعری و معتزلی درباره فعل خداوند صورت گرفت با این مضمون که آیا افعال خدا شامل ارزشهای اخلاقی هم میشود یا خیر؟ اشاعره میگفتند همه این اتفاقات در سیطره خداوند است اما معتزله میگفتند اینگونه نیست بلکه ارزشهای اخلاقی، مستقل از افعال خداوند هستند لذا آنها به حُسن و قبح ذاتی اعتقاد داشتند.
جایگاه غایتگرایی در اخلاق
وی افزود: البته به هر دلیلی این مطالب در کتابهای اخلاقی ما بروز و ظهور پیدا نکرده است. بعد از انقلاب اسلامی با توجه به آشنایی متفکران مسلمان با اندیشههای غربی مخصوصا غایتگرایی، این اندیشمندان به این نتیجه رسیدند که نظریه اخلاق اسلامی را به شکل غایتگرایانه تبیین کنند و اولین کسی که به این مسئله توجه کردند آیتالله مصباح یزدی بودند که در فصل آخر کتاب «نقد و بررسی مکاتب اخلاقی» به بررسی دیدگاه غیاتگرایانه اخلاقی به شکل نظاممند پرداختهاند. ایشان در این کتاب سعی کردهاند که اشکال مختلف این نگاه را تقریر کنند.
آلبویه بیان کرد: در میان کسانی که نظریه اخلاق اسلامی را به شکل غایتگرایانه طرح کردهاند استنادی به آیات قرآن وجود ندارد. یکی از متفکرانی که در این زمینه سعی ارزندهای انجام داده حجتالاسلام حسینیرامندی است که بنده مقاله ایشان را نقد هم کردهام. البته توضیح ندادهاند که این غایتگرایی در چه حوزهای ظهور و بروز پیدا میکند. نکته اصلی که باید اشاره کنم این است که برخی از متفکران مسلمان تلاش کردهاند نظریه اخلاقی قرآن را غایتگرایانه تحلیل کنند و حسینیرامندی هم آن را مستند به قرآن کرده است.
لزوم فهم دقیق غایتگرایی
وی با تاکید بر اینکه مهمترین نکته این است که فهم دقیقی از غایتگرایی اخلاقی داشته باشیم، گفت: اگر آن را به درستی فهم نکنیم ممکن است در مرحله عمل، پای ما بلغزد و منجر به سوء فهمهایی برای خودمان و دیگران شود. در غرب، یک نگاه این است که معیار ارزش اخلاقی، غایت و پیامدهای افعال است و آنچه باعث میشود کاری خوب یا بد باشد، غایت آن است. در مقابل برخی میگویند فقط بررسی کنید ببینید وظیفه شما چیست و آن را انجام دهید لذا دنبال این نباشید که ببینید غایت کار شما چیست؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: یک شخص غایتگرا میگوید این پیامدها و غایتها هستند که به ما میگویند چه کاری خوب و چه کاری بد؟ لذا کاری به لحاظ اخلاقی خوب است که خدا از آن راضی باشد و کاری به لحاظ اخلاقی بد است که خدا از آن ناراضی باشد. بنده چنین تعریفی از غایتگرایی را رد میکنم چون غایتگرایی به دو معنا استعمال میشود و برخی از ما بین این دو معنا خلط میکنیم. یک بحث، پیامدگرایی اخلاقی است یعنی پیامدها میگویند چه کاری خوب و چه کاری بد است.
وی در ادامه افزود: معنای دیگر غایتگرایی، ربطی به ملاک و معیار ارزش اخلاقی ندارد. برای مثال بنده یک وظیفهگرا هستم و شخصی به من میگوید چه ایرادی دارد که شما به وظایف اخلاقی خود عمل نکنید اما بنده در جواب میتوانم بگویم سعادتمند شدن ما انسانها در گرو رعایت ارزشهای اخلاقی است و اگر میخواهید به فلاح و رستگاری برسید تقوای الهی را رعایت کنید و بدانید اگر کار خوب انجام دهید این خوبی شما در نظام آفرینش گم نمیشود. اگر آقای رامندی معتقد است آیات قرآن در مقام بیان معیار و ملاک ارزش اخلاقی هستند به نظرم این برداشت درستی نیست اما اگر کاری به فلسفه اخلاق ندارند و میخواهند دیگران را به عمل به ارزشهای اخلاقی تحریک کنند تا نفع و سعادت انسان تأمین شود، اقدامی درست است.
چرایی توجه به غایتگرایی در مطالعات قرآنی
حجتالاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر حسینی رامندی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در ادامه این نشست بیان کرد: بارها گفتهام ما در مطالعات اخلاق قرآنی، ادبیات غایتگرایانه نداریم و به گونهای به ما تحمیل شده است لذا ناچاریم در همین چهارچوب حرف بزنیم. بنده بحث معناشناسی انجام دادهام و معنای اخلاق را از نظر قرآن مورد بررسی قرار دادهام. حتی آیتالله مصباح هم در نقد مکاتب اخلاقی، چنین رویهای را در پیش گرفتهاند. ممکن است هر کسی برای ورود ما به مقوله غایتگرایی دلایلی بیان کند اما واقعیت این است که هدف ما بررسی اخلاق قرآنی است.
چرا باید فهم دقیقی از غایتگرایی اخلاقی داشته باشیم
وی افزود: وقتی در مرحله وظیفهگرایی متوقف میشویم علت این است که هنوز سوالات را به خوبی پاسخ ندادهایم. دغدغه بنده این است که نظریه اخلاقی به معنای مصطلح آن را تشریج کنم. البته قبلا افرادی همانند شهید مطهری معتقد بودند ورود به بحث اخلاق بدون پاسخ به برخی سوالات امکانپذیر نیست و به نظرم بنیادیترین پرسش این است که بالاخره نظریه اخلاقی ما دقیقا کدام است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: ما هم حق داریم مشابه غربیها برای خودمان جعل اصطلاح کنیم. چنین کاری غیر علمی هم تلقی نمیشود. نکته دیگر اینکه میتوان حُسن و قبح عقلی را پذیرفت و غایتگرا هم بود. بنده یکبار از مصطفی ملکیان که در زمینه فلسفه اخلاق سرآمد هستند سؤال کردم که ایشان گفتند تصوری غیر از این دسته بندیها محال است و ما هم وقتی درباره نظریه اخلاقی صبحت میکنیم ناچاریم رویکرد غایتگرا داشته باشیم. بنده سی و پنج سال مطالعات متمرکز قرآنی دارم و به شدت معتقدم زیست اخلاقی مشروط به نظریه اخلاقی است و بنده در نظریه غایتگرایی، نوعی آشتیِ فطرت خودم با مسئله اخلاق را مشاهده میکنم در حالیکه در وظیفهگرایی، چنین چیزی را مشاهده نمیکنم.
لزوم تبیین دقیق غایتگرایی
همچنین محمدجواد فلاح؛ عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی، در این نشست گفت: به نظرم اولین نکتهای که باید در داوری بین این دو دیدگاه مورد توجه قرار دهیم این است که پیشفرضهای مسئله را روشن کنیم. حجتالاسلام آل بویه بر اساس این پیش فرض، دیدگاه حجتالاسلام حسینیرامندی را مورد نقد و بررسی قرار دادند که اساسا حجتالاسلام حسینی در صدد تبیین غایتگرایی اخلاقی قرآن بر اساس غایتگرایی رایج هستند. اگر این درست باشد بسیاری از اشکالات وارد است بنابراین ابتدا باید فهم کنیم که هدف حجتالاسلام حسینی چه بوده است.
وی گفت: به نظرم سیاق مقاله حجتالاسلام حسینیرامندی بیانگر این نیست که بخواهند بر اساس غایتگرایی رایج، غایتگرایی اخلاقی قرآن را بیان کند. البته از مقاله بر میآید که این مسئله در عنوان منعکس شده است و ما غایتگرایی اخلاقی قرآن را به مثابه یک نظریه هنجاریِ مبتنی بر غایتگرایی در نظر نگرفتهایم و به همین دلیل عنوان مقاله را قرآن و غایتگرایی اخلاقی گذاشتهاند که این هم عنوانی کلی است.
فلاح بیان کرد: معتقدم حجتالاسلام حسینی برآوردی نسبت به آیاتی از قرآن داشتهاند که مسائل اخلاقی در آنها مطرح شده و این غایت نشان میدهد روح حاکم بر آیات قرآن، برخوردار از نوعی غایتگرایی و همچنین برخوردار از نتایج است. در این صورت در یک داوری منصفانه باید مسئله را اینگونه تبیین کنیم که حجتالاسلام حسینی؛ در صدد ارائه دیدگاه قرآنی در باب غایتگرایی هستند ولی اشکالی که بر کار ایشان وارد است این است که ما تبیین دقیقی از این نوع غایتگرایی اخلاقی نداریم.