در نشست «فلسفه اسلامی و فیزیک؛ یک گفتگوی ناتمام» که در موسسه حکمت و فلسفه برگزار شد پژوهشگران علم فیزیک و فلسفه نظرات خود را در خصوص این دو موضوع بیان کردند.
به گزارش خبرنگار مهر، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه صبح روز سه شنبه ۱۴ آذرماه به مناسبت سالگرد شهادت محسن فخری زاده نشست «فلسفه اسلامی و فیزیک؛ یک گفتگوی ناتمام» را برگزار کرد.
سخنران ابتدایی این مراسم حجتالاسلام عسکر دیرباز، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه بود. وی گفت: شهید فخری زاده از یک سو نسبت به فلسفه اسلامی خضوع داشتند و از آن دفاع میکردند از سوی دیگر به واسطه تسلطشان به علم فیزیک همیشه فکر میکردند که چرا فلسفه اسلامی وارد مباحث فیزیک نمیشود و اندیشمندان این دو عرصه با یکدیگر وارد گفتگو و تعامل نمیشوند به نظر میرسد شهید فخریزاده از فلاسفه اسلامی انتظار داشتند که با اندیشمندان حوزه فیزیک در مورد یکسری از موضوعات به تفاهم برسند.
پس از دیرباز، میثم توکلی عضو هیأت علمی مؤسسه حکمت وفلسفه درباره موضوع «ملاحظاتی در باب مدلسازی تصادفی» سخنرانی کرد.
وی گفت: بنده قرار است درباره موضوع مدل سازی تصادفی در علم سخنرانی کنم و منظورم از مدلسازی تصادفی هم این است که مثلاً در ترمودینامیک ما درباره وضعیت یا حالتهای مختلف گاز درکنار یکدیگر بحث میکنیم و وقتی میگوئیم وضعیت و حالت یعنی از سنجش دقیق پرهیز میکنیم و هرجایی که پای حالت یا وضعیت در علم به میان بیاید یعنی ما نخواستیم به مساله و واقعیت نزدیک شویم چون کار سخت میشود.
توکلی افزود: مدلسازی به حوزه شناخت ما مربوط میشود نه واقعیت؛ در واقع چون به واقعیت نزدیک نشدیم به مدل سازی تصادفی روی آوردیم. البته در مورد موضوعاتی مثل پدیده کوانتومی نمیتوانیم اینطور بحث کنیم چون در ا ین حوزه میگوئیم که رفتار ذره ذاتی است و ما نمونه دیگری نداریم که در مقایسه با آن قرار دهیم.
این عضو هیأت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ادامه داد: من بقیه سخنانم را میخواهم در سه دسته تقسیمبندی کنم؛ اول اینکه اگر به هر دلیلی قرار باشد ریاضیات احتمال در حوزه علم تجربی قرار بگیرد باید گزارشی از نظریه احتمال ارائه دهیم که در چارچوب تجربی بگنجد. پس تصورات متافیزیکی از تصادف یا نظریه احتمال میتواند نظریه احتمال را از علم تجربی بیرون و به فضای فلسفه و متافیزیک ببرد. نکته دوم اینکه ما معمولاً چیزهایی را مدل سازی تصادفی میکنیم که اتفاق افتاده نه اینکه قرار است اتفاق بیفتد و نکته سوم به مسئله اشکالات هیوم به علیت برمیگردد. اینکه بگوییم ذات یک چیز تصادفی است بازگشت به فضای «همینی که هست» است که ما دلمان نمیخواست. نکته پایانی هم اینکه در مورد تصادف سه تبیین اساسی وجود دارد: موجبیتی، تصادفی و عاملیت و حداقل مشکلات مفهوم تصادف یا حقیقت تصادفی اگر بیشتر از علیت نباشد کمتر از آن نیست.
سخنران بعدی این مراسم نعمتالله ریاضی هیأت علمی فیزیک دانشگاه شهید بهشتی بود که درباره موضوع «نور چیست؟» سخنرانی کرد.
وی گفت: قدما و حکمای یونان درباره نور یک اشتباه اساسی داشتند و آن هم اینکه رؤیت را چیزی قلمداد میکردند که از چشم به اشیا میرود. علت اشتباهشان هم این بود که سرعت نور خیلی بالاست و چشم نمیتواند بگوید نور از چه سمتی میآید. بعدها ابن هیثم شواهد تجربی ارائه کرد که نور از چشم انسان ساطع نمیشود بلکه توسط اجسامی مثل چراغ تابش میشود و هرپرتو نوری در خط مستقیم حرکت میکند.
ریاضی در ادامه به ذکر مباحثی از کتاب «ابن هیثم و دانش نورشناسی؛ آرا و اکتشافات» پرداخت و توضیح داد: ابن هیثم در کتاب «ابن هیثم و دانش نورشناسی؛ آرا و اکتشافات» به مباحثی چون نظریات عمومی نور در راستای مستقیم، چشم و بینایی، انعکاس نور، ابن هیثم و مباحث هندسی، قوانین شکست و مسائل مربوط به شکست در سطح تخت، شکست نور در سطوح کروی و پیامدهای شکست نور در جو زمین پرداخته است.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: هویگنس در دوره بعدی رفتار موجی نور را تشخیص داد و به همین دلیل هم او را بنیانگذار نظریه موجی نور میدانند. نظریات او به نوعی در مقابل نظریات نیوتن درباره نور است که به ذرهای بودن نور باور داشت. اما پس از هویگنس، ماکسول کشف کرد که نور یک پدیده الکتریکی- مغناطیسی است و تمامی ویژگیهای امواج الکترومغناطیسی با ویژگیهای نور همخوانی دارد به این ترتیب دو حوزه مجزای فیزیک یعنی نور و الکترومغناطیس باهم متحد شدند و تفسیر نظری واحدی برای آنها پیدا شد.
ریاضی سپس به نظریات اینشتین در فیزیک پرداخت و گفت: کشف نسبیت یکی از تحولات عمیق و اساسی در فیزیک نوین است که توسط اینشتین صورت گرفته است. یکی دیگر از کارهای این دانشمند در مورد نور تفسیر درست اثر فتوالکتریک بود که با ماهیت نور به عنوان یک موج الکترو مغناطیسی کلاسیک تعارض داشت. بعدها پلانک مفهوم کوانتوم نور را به عنوان بستههای انرژی که مقدار آنها تنها به فرکانس بستگی دارد معرفی و کشف کرد که انرژی فوتونها فقط به فرکانس بستگی دارد و دامنه موج در آن تأثیر ندارد.
وی اضافه کرد: «مکملیت» یکی دیگر از بحثهایی است که توسط نیلز بور در سال ۱۹۲۸ مطرح شد. در این بحث سخن از بحث همیشگی دوگانه موج و ذره است و اینکه نور از ذرات تشکیل شده یا موج؟ به عقیده بور برخی از ویژگیهای ذات را نمیتوان همزمان به طور دقیق اندازه گیری کرد مثل موقعیت و سرعت؛ پس ویژگیهای موجی و ذرهای همزمان قابل مشاهده نیستند.
ریاضی در پایان گفت: بحث درباره «نور» میتواند ما را به مسائل عمیقتری در فیزیک و ادراک برساند و هنوز یک مبحث ناتمام و باز است که فکر اندیشمندان زیادی را به خودش مشغول کرده است.
اما آخرین سخنران این مراسم حجتالاسلام سید امیر سخاوتیان عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد قم بود که درباره «سیر تحول مفهوم علیت؛ از فلسفه تا فیزیک» سخنرانی کرد.
وی گفت: سیر مفهوم علیت از گذشته تا کنون عبارتست از سیر مفهوم علیت در فلسفه یونان، مفهوم علیت در حکمت اسلامی که شامل حکمت اشراق، حکمت مشاء، حکمت صدرایی و حکمت عرفانی میشود. مفهوم علیت درفلسفه تجربی انگلستان که شامل نظریات هیوم و بارکلی میشود، مفهوم علیت در فلسفه قارهای، مفهوم علیت در فیزیک نیوتن و مفهوم علیت در فیزیک معاصر.
سخاوتیان افزود: مشکل آرای قبل از سقراط این بود که حقیقت را درک میکردند اما بیانشان ضعیف بود. در زمان پساسقراط، ارسطو سعی میکند ا ین خلاء را پرکند. ارسطو میپذیرد این جهان وجود دارد و حالا یکسری اتفاقات در آن میافتد که باید دربارهشان بحث کنیم.
وی سپس به مبانی صدرایی در تبیین علیت پرداخت و گفت: مبانی صدرایی در تبیین علیت عبارتند از اصالت وجود، وحدت وجود، تشکیک در وجود، وجود ر بطی و حرکت جوهری. علیت در فیزیک کلاسیک تقریباً همان علیت در فلسفه ارسطویی و علیت در فیزیک کوانتومی به دو دسته رئالیستی و ایدئالیستی تقسیم میشود. منظور از رئالیستها افرادی امثال انیشتین و ایدئالیستهای افرادی امثال هایزنبرگ است.
این استاد دانشگاه در پایان به موضوع نسبیت خاص پرداخت و توضیح داد: براساس نظریه نسبیت خاص، علت تابع تعریف ما از زمان است که جای بحث دارد و در یک فرصت دیگری باید به آن پرداخته شود.