حس ويرانگر زندگي
حسادت هنگامي اتفاق ميافتد كه شما نسبت به آنچه كه ديگري دارد و شما نداريد واكنش منفي نشان ميدهيد. اين رفتار يك عادت ناسالم است كه هر رابطهاي را بر هم ميزند. اگر شما حسود هستيد احتمالا صدمات ناشي از آن را در زندگي خود تجربه كردهايد، اما در درون حسادت، ترسها و انتظاراتي نهفته است كه از بين بردن آنها سخت است، مگر اينكه شما براي غلبه بر آنها تلاش ثمربخشي انجام دهيد.
ــ اولين گام در اين راه آن است كه ببينيد چه چيزي باعث حسادت شما ميشود. برخي موقعيتهاي خاص، تصاوير يا احتمالاتي را در ذهن شما ايجاد ميكند كه خيلي شما را ميترساند. بايد ببينيد اين تصاوير يا احتمالاتي كه در حين حسادت در ذهن شما ايجاد ميشود، چيست؟
مثلا وقتي همسر شما با همكارش يا يك دوست ارتباط برقرار ميكند شايد شما از اينكه او با كسي كه بهتر از شماست صحبت ميكند احساس ترس كنيد.
اگر دوست شما وقتش را با ديگران بگذراند شايد شما از اينكه دوستتان ديگري را به شما ترجيح دهد و ديگر نخواهد وقتش را با شما بگذراند بترسيد.
ــ وقتي شما احساس ميكنيد كه حسادت كنترل شما را به دست گرفته به روشي منفي عكسالعمل نشان ندهيد. طرف مقابل را متهم نكنيد و سكوت نيز اختيار نكنيد. در اين حالت آنچه را كه يك فرد كاملا قابل اطمينان، اگر به جاي شما بود انجام ميداد را انجام دهيد، حتي اگر اين كار در شما احساس عصبانيت كند. حسادت، هر نوع رابطهاي را خراب ميكند، پس حسادت را در همان ابتدا بشكنيد و از بين ببريد. در حالي كه حس حسادتتان كاملا از بين رفته زماني را صرف بحث كردن راجع به احساستان كنيد و با ارتباطي عاري از خشم، آنچه را كه بعدا باعث احساس حسادتتان ميشود بيان كنيد.
بدانيد كه حسادت يك پيشگويي شخصي است. وقتي شما حسادت ميورزيد، به رفتار ديگري پاسخ نميدهيد، بلكه به آنچه كه تصور ميكنيد رفتار ديگري به آن اشاره داشته پاسخ ميدهيد.
به عبارت ديگر، شما به سناريويي در ذهنتان كه شما را ميترساند، اما هنوز اتفاق نيفتاده و شايد هرگز هم روي ندهد عكسالعمل نشان ميدهيد.
فرزند شما با بازي كردن با فردي ديگر ذاتا كار اشتباهي انجام نميدهد، اما عكسالعمل منفي شما نسبت به سناريويي كه در ذهنتان خلق كردهايد (كه مثلا ديگري بهتر يا مهمتر از شماست) باعث ميشود كه شخص حالت دفاعي به خود بگيرد، زيرا شما او را متهم به انجام كار بدي كردهايد. هرچه طرف شما تدافعيتر عمل كند شما بيشتر مشكوك شده و بيشتر حسادت ميورزيد. اين چرخهاي است كه از بين بردن آن خيلي سخت است.
ــ اعتماد به نفس خود را تقويت كنيد. حسادت معمولا محصول احساس عدم امنيت و اعتماد به نفس پايين است. بعضي از مواقع ترس، ريشه در حس ترك شدن توسط كسي دارد كه دوستش داريد يا ناشي از ترس از محروميت از عشق يا توجه ديگران است. پس شما نياز به يادگيري اين مطلب داريد كه در همه موارد رفتار ديگران و زندگي آنها عكسالعملي در برابر شما نيست.
افراد داراي اعتماد به نفس بالا ميدانند كه حتي وقتي مورد تمسخر قرار ميگيرند يا پذيرفته نميشوند اين هميشه به خاطر اين نيست كه آنها طرد شدهاند، بعضي اوقات اطرافيان كوتهبين هستند. آنها ميدانند كه حتي اگر كار خلافي انجام دهند، اين مساله از ارزششان نخواهد كاست. اين فقط به آن معناست كه آنها نياز به يادگيري چيز جديدي دارند.
ــ از مقايسه خود با ديگران پرهيز كنيد. با خود روراست باشيد. آيا كسي در دنيا وجود دارد كه در زندگي فارغ از هرگونه مشكلي باشد؟ شايد برخي از افراد زندگي راحتتري داشته باشند مثل ثروتمندان، اما زندگي آنها همواره كامل و بدون نقص نيست. حتي مشاهير موفق نيز داراي شكستهايي در زندگي خود هستند، برخي از آنها با اعتياد دست و پنجه نرم كردهاند، زنداني شدهاند، شانسهاي مهمي را در زندگي از دست دادهاند يا دچار مشكلات عديده ديگري شدهاند. با كسانيكه تصور ميكنيد همه چيز دارند دوست شويد. خواهيد ديد كه آنها هم مشكلات زيادي در زندگيشان دارند. اما آنها زندگي خود را با نگراني از اينكه كسي از راه خواهد رسيد و خوشبختي و شادي آنها را خواهد گرفت سپري نكردهاند. زندگي آنها دور از حسادت بوده است. از آنها ياد بگيريد.
ــ اگر هنگاميكه ميبينيد كسي كه دوستش داريد زماني را با ديگران سپري ميكند با خود فكركنيد كه چقدر زمان براي بودن با او لازم داريد. اگر مقدار زماني كه لازم داريد با فرزند، والدين، همسر يا دوستان خود بگذرانيد را تخمين زده و بعد ببينيد كه آنها هيچ زماني را با شما نميگذرانند حق داريد كه حسادت كنيد اما اگر آنها زمان مناسبي را صرف بودن با شما ميكنند ولي شما باز هم احساس ميكنيد كه كافي نيست، اين احساس سالمي نيست.
سعي كنيد با فعاليتهاي ديگر سر خود را گرم كرده و وقت خود را سپري كنيد.
ــ اعتماد كنيد. اگر به سادگي دچار حسادت ميشويد، احتمالا حس اعتماد شما به طرف مقابل از بين رفته است. بيشتر اوقات، اطمينان شما در گذشته خدشهدار شده و ترس از اينكه دوباره اين اتفاق بيفتد باعث ترس شما شده است. در اين زمان از خود بپرسيد كه شخص مورد نظر شما آيا قبلا حس اعتماد شما را از بين برده؟ اگر جواب منفي است پس نبايد با او مثل مجرم رفتار كنيد، اما اگر جواب مثبت است، اكنون زمان بخشش است، در غير اينصورت حسادت روابط شما را نابود ميكند. پس زمان بدهيد تا مشكلات حل شود.
ــ مثبت باشيد. حسادت رفتاري مبتني بر ترس است. شما زمان زيادي را صرف نگراني در مورد اتفاقات بدي ميكنيد كه هنوز رخ ندادهاند يا حتي هرگز اتفاق نخواهند افتاد. در اين حالت شما احتمال روي دادن اتفاقات بد را افزايش ميدهيد. سعي كنيد روي جنبه مثبت هر چيز تمركز كنيد. بهخاطر آنچه داريد سپاسگزار باشيد و به خاطر داشته باشيد كه اگر كسي كاري را براي صدمهزدن به شما انجام ميدهد، كاري از شما برنميآيد. نقزدن، متهم كردن، تجسس و هر كاري از اين دست، شما را از صدمه ديدن حفظ نخواهد كرد. اگر شما كسي را باور داريد به او كاملا اعتماد كنيد اما اگر به كسي اعتماد نداريد رابطهتان را با او قطع كنيد، چرا كه شما شايسته ارتباط بهتري هستيد. در بيشتر موارد افراد حسود، خودشان هم كاملا به حسادت خود واقفند و اولين سوالي كه برايشان مطرح ميشود اين است كه چگونه جلوي حسادت خود را بگيرند. جواب اين است كه اعتماد و اطمينان چيزي است كه ميتواند جلوي حسادت را بگيرد.
آنچه كه دانستناش مهم است اين است كه هر كسي ميتواند جلوي حسادت خود را بگيرد. اگر افراد تنها يك چيز را ياد بگيرند ميتوانند با حسادت خود مبارزه كنند. اين نكته سادهاي است اما چيزي است كه تقريبا هيچ كس تمايلي به انجام آن براي مبارزه با حسادت و ساختن يك زندگي خوب و روابط عالي ندارد.
آن نكته اين است، مسووليت حسود بودن را به عنوان يك عمل بپذيريد و خود را متعهد به برطرف شدن آن كنيد. خيلي از افراد ميگويند كه تمايل به درمان حسادت دارند اما اين فقط در حد حرف است و در عمل كاري براي حل آن نميكنند.
بدون پذيرفتن مسووليت اين رفتار (يعني حسادت) و سعي در درمان آن نميتوان از شر حسادت خلاص شد. اين كار مثل نمك ريختن روي يك زخم است كه تا وقتي تصميمي جدي نگيريد و كاري براي آن نكنيد هرگز درمان نميشود. شايد دليل اين كه افراد سعي در درمان حسادت خود نميكنند اين باشد كه قضيه هنوز برايشان به قدر كافي بد نشده؛ براي بسياري از مردم حسادت به قدر كافي به زندگيشان لطمه نزده كه سعي در برطرف كردن آن داشته باشند.
يك باور رايج ديگر بين مردم اين است كه انسان نميتواند با حسادت خود مقابله كند. آنها تصور ميكنند كه حسادت جزيي از شخصيت آنهاست كه راهحلي براي آن متصور نيست. البته دلايل متنوع ديگري هم براي عدم درمان حسادت وجود دارد مثل ترس از تغيير، تجربيات گذشته و غيره حال اگر فرد پذيرفت كه حسود است و قلبا تمايل به درمان آن داشت بايد يك سري كارها را انجام دهد. فرد نياز به ابزار و مهارتهاي خاصي براي غلبه بر حسادت دارد. يكي از اين ابزارها يادگيري تشخيص اين مطلب است كه چه زماني حسادت به سراغ شما ميآيد و چه كاري براي مهار آن بايد انجام داد. افكار حسودانه، همان داستانهاي منفي است كه در ذهن خود ميسازيم. هرگاه اين داستانها به ذهن ما رسيدند بايد سريعا از خود بپرسيم كه اين داستان حقيقي است يا تنها ساخته ذهن ماست. پاسخ به اين پرسش به شما كمك ميكند تا فرق بين واقعيت و خيال را تشخيص بدهيد. در اين حالت شما قادر به مبارزه با حسادت خواهيد بود.
اما اگر حسادت غيرمنتظرانه و به يكباره به سراغ شما بيايد چه بايد كرد؟ در اين حالت يك نفس عميق بكشيد و به احساس خود اجازه دهيد كه بدون هيچ عكسالعملي همان جا بماند. در اين حالت شما ميتوانيد بهتر فكر كرده و فرق بين افكار خيالپردازانه و واقعيت را تشخيص دهيد. به هر حال بدانيد حسادت يك حس ويرانگر است كه زندگي شما را خراب ميكند و روابطتان را به نابودي ميكشاند. پس هر چه زودتر براي رفع آن اقدام كنيد.
مترجم: الهه عيوضزاده
روزنامه جامجم