«چارلي (چارلز) چاپلين» نابغه سينما ۱۶آوريل سال ۱۸۸۹ميلاد در لندن متولد شد. پدر و مادرش بازيگر تئاتر بودند و خود نيز، در نخستين سالهاي زندگي، بازيگري را شروع كرد .چارلي در سن ۲۱ سالگي به نيويورك رفت و بلافاصله در يك نمايش كمدي درخشيد و سال بعد قراردادهاي مهمي با تهيه كنندگان بست و در سال ۱۹۱۳براي نخستين بار بازي در فيلمي را به عهده گرفت . چاپلين تنها يك بازيگر نبود، او فيلمنامه مي نوشت، كارگرداني مي كرد ، تهيه كننده بود و در نهايت براي فيلم موسيقي هم ساخت .

اين نابغه سينما پس از توفيق آثارش ، يك كمپاني تهيه فيلم ايجاد كرد كه در سال ۱۹۱۸با شركت چند تن از هنرپيشگان معروف بصورت كمپاني عظيم «يونايتد آرتيستز» درآمد . با تولد سينماي ناطق ، هاليوود دچار بحران بزرگي شد و بسياري از هنرمندان معروف در مدت كمي افول كردند. اما چاپلين تسليم نشد .

او تصميم گرفت همچنان فيلم صامت بسازد. استدلال او اين بود كه اساس كار او پانتوميم (بازي بدون كلام) است .معروفيت چاپلين باعث شد كه او با بسياري از شخصيت هاي بزرگ زمان خود چون گاندي، انيشتين و برنارد شاو ملاقات كند و مورد ستايش آنان قرار گيرد.به گزارش ايرنا چاپلين درآغاز دهه ۵۰به همراه گروهي بزرگ از روشنفكران و هنرمندان از آمريكا اخراج شد و در سوئيس اقامت گزيد. او فقط يكبار در اواخر عمر براي دريافت اسكار افتخاري به آمريكا بازگشت. چاپلين به داشتن افكار دست چپي متهم بود و در دوران «مك كارتيسم» مغضوب واقع شد و تا مدت ها حق ورود به آمريكا را نداشت.

● فيلم هاي چارلي چاپلين:
▪ «زندگي سگي»:
اين فيلم در ۱۴آوريل سال ۱۹۱۸ميلادي ساخته شد و فيلمنامه نويس و كارگردان آن خود چاپلين بود. «زندگي سگي» در واقع نخستين فيلم از آغاز دومين دوره فعاليت سينمايي چاپلين است. اين فيلم روايت زندگي مردي تنها و درمانده است. انزواي چارلي دراين فيلم واقعا دردناك است. ادنا پورويانس، سيدني چاپلين، تام ويلسن، آلبرت استين، هنري برگمن به همراه چاپلين دراين فيلم ۳۵ميليمتري سياه و سفيد و ۳۰دقيقه اي ايفاي نقش كردند.
▪ «پيش فنگ»:
اين اثر در ۲۰اكتبر سال ۱۹۱۸با همكاري عوامل فيلم «زندگي سگي» ساخته شد.اين فيلم در استوديو چاپلين (فرست نشنال) تهيه شد.بسياري از تماشاگران سينما، اين فيلم را بهترين شاهكار چاپلين قبل از فيلم «جويندگان طلا» مي دانند و اين فيلم كمدي هنوز تنها فيلم جدي الهام گرفته شده از حوادث جنگ جهاني اول به شمار مي رود.
▪ «پسر بچه»:
«پسربچه» نخستين فيلم بلند چاپلين است، در اين فيلم ديگر جهان پيش پا افتاده يك مامور پليس يا رباخوار كه به صورت كاريكاتور ارايه شده به چشم نمي خورد، بلكه يك اثر جدي تر از دنياي چاپلين و آميخته از درام واقعي او است. «پسربچه» با فيلم زندگي سگي ارتباطي مستقيم دارد با اين تفاوت كه در اين فيلم چاپلين به جاي سگ از يك پسر بچه واقعي بازي مي گيرد.
▪ «طبقه بيكاره»:
چاپلين پس از پايان فيلم پسربچه، دو كمدي كوتاه ساخت كه حاوي صحنه هاي سرگرم كننده است كه از جمله بهترين صحنه هاي هنر چاپلين به شمار مي رود. فيلم ۲۰دقيقه اي طبقه بيكاره سال ۱۹۲۱ميلادي با مضموني اجتماعي بر محور دنيا و دنياداري ساخته شد.
▪ «روز پرداخت»:
فيلم روز پرداخت نيز در سال ۱۹۲۲توسط چارلي نوشته و با بازي سازي او عرضه شد. اين فيلم هم ۲۰دقيقه بود.
▪ «زاير»:
فيلم ۴۳دقيقه اي زاير در سال ۱۹۲۲تهيه شد. در اين فيلم، چارلي به هجو مامور پليس مي پردازد. چاپلين دراين فيلم مي خواهد براي رفتن به ديولز كالج سوار قطار شود، بليت مي خرد، او به جاي اينكه در كوپه مستقر شود، زير واگن جا مي گيرد، اين فيلم ۴۳دقيقه اي از آثار قابل اعتناي اين هنرمند برجسته است.
▪ «جويندگان طلا»:
فيلم ۷۲دقيقه اي جويندگان طلا سال ۱۹۲۵توسط چاپلين ساخته شد و برخي «جويندگان طلا» را شاهكار چاپلين دانسته اند.در اين فيلم چاپلين در جستجوي عشق است و همسفرش در پي طلا، اما سرانجام طلا پيدا مي شود و چارلي با عشق وعده ديدار دارد كسي به درون مي آيد و آن چارپايي است. چارلي نوميد و مايوس همه چيز را رها مي كند.
▪ «سيرك»:
سيرك در سال ۱۹۲۵ميلادي و در استوديو يونايتد آرتيست تهيه شد. در ميان فيلم هاي بزرگ چاپلين، «سيرك» از همه موزون و جاافتاده تر است. در اين فيلم چارلي در نقش دلقك ظاهر مي شود و با دقت و ظرافت به بازي مي پردازد. در اين فيلم زني كه پدر وحشي اش (مدير سيرك) به قصد كشت او را كتك زده به چارلي پناه مي آورد.
▪ «روشنايي شهر»:
اين فيلم كه از جذابترين آثار چاپلين است در سال ۱۹۲۸ساخته شد.چارلي دراين فيلم مي كوشد كه نابينايي دختر جواني را شفا بخشد، ولي تلاش هاي وي بدون نتيجه مي ماند. چارلي دراين فيلم گرچه مثل معمول لباس پوشيده اما بيش از گذشته، خوش لباس شده است. ولگرد فيلم پسر بچه و زندگي سگي دراين فيلم به كارمند دون پايه بيكاري تبديل شده.چاپلين، بزرگ مرد سينماي كميك، سال ۱۹۷۷دراوج رفت و نامه اي ماندگار كه ترسيم گر اخلاق در زندگي است، از او خطاب به دخترش به يادگار ماند.