عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بررسی نظام امامشناسی شیخ مفید گفت: شیخ مفید صفات امام را ذیل کمال ایشان جای داده و معتقد است امام باید کمالی بایسته در حیطه وظایف و تکالیف خویش داشته و در این زمینه، از هر نقصی مبرا باشد. سرّ بینیازی امام از مردم هم در همین نکته نهفته است. این کمال را میتوان در سه حوزه علم، عصمت و برتری بر مردم بررسی کرد.
محمدعلی مهدویراد قرآنپژوه و استاد دانشگاه
محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به شیخ مفید (۳۳۶ یا ۳۳۸ ـ ۴۱۳ ق)، متکلم و فقیه امامیه در قرنهای چهارم و پنجم قمری بود. او با تدوین علم اصول فقه، روش جدیدی در اجتهاد فقهی ارائه داد که راهی میانه در روش عقلگرایی افراطی و روش اکتفا کردن به روایات، بدون توجه به عقل محسوب میشد. پدر شیخ مفید، معلم بود و او قرآن و علوم مقدماتی را نزد پدرش فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل همراه پدر به بغداد رفت و از محدثان، متکلمان و فقهای برجسته شیعه و سنی بهره گرفت. شیخ صدوق، ابن جنید اسکافی و ابن قولویه، از مشهورترین استادان شیعه او بودند. شیخ مفید از حدود ۴۰ سالگی، ریاست شیعیان را در فقه، کلام و حدیث عهدهدار شد و در دفاع از عقاید شیعه با علمای دیگر مذاهب مناظره میکرد. آثار وی بر اساس فهرست نجاشی، ۱۷۵ کتاب و رساله است که گفته میشود نیمی از آنها درباره امامت است. از معروفترین آثار او در علم فقه، «المقنعه»، در علم کلام، «اوائلالمقالات» و در شرححالنگاری امامان، «الارشاد» است. بهمناسبت نهم آذر، روز بزرگداشت شیخ مفید، خبرنگار ایکنای اصفهان گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد، نویسنده، قرآنپژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران (پردیس قم) درباره جایگاه امامت در مجموعه آثار شیخ مفید و آشنایی بیشتر با نظام امامشناسی این متکلم و فقیه برجسته شیعه انجام داده است.
مهدویراد در ابتدا ضمن اشاره به اهمیت و جایگاه ویژه موضوع امامت در مبانی کلامی شیعه اظهار کرد: امامت بهعنوان یکی از مهمترین شاخصههای مذهب شیعه، همواره در تاریخ در صدر مسائلی بوده که ذهن متکلمان شیعی را به خود مشغول داشته است و نه تنها آنان را به کشمکش و ستیزههای کلامی با مخالفان کشانده، بلکه گاه بهسوی مباحثات و مناظرات درونمذهبی نیز سوق داده است. مسائلی همچون بایستگی وجود امام، جایگاه و مرتبت امام در عالم هستی، صفات و ویژگیهای امام و حدود و ثغور آن و راههای شناخت امام، از جمله مسائلی است که اندیشهوران امامیمسلک با بهرهگیری از عقل و نقل درصدد روشن کردن آن بودهاند.
وی افزود: انتخاب شیخ مفید از بین دیگر متکلمان شیعه برای بررسی نظام امامشناسی وی به چند دلیل است؛ نخست آنکه شیخ مفید بر مرز میان عقلگرایی و نصگرایی ایستاده است. او از خرمن مکتب قم و بهصورت خاص، شیخ صدوق، خوشهها چیده، ولی روش نصگرایانه او را برنتافته و با آن به جدال برخاسته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: دلیل دیگر این انتخاب، نگاشتههای کلامی فراوان اوست که ماده اولیه بسیار خوبی برای بازسازی نظام امامشناسی وی عرضه میدارد. سومین دلیل آن است که هیچگاه بهصورت منسجم و در قالب یک نظام یکپارچه، امامشناسی شیخ مفید واکاوی نشده است. با بررسی آثار و نگاشتههای شیخ مفید میتوان نظام امامشناسی او را در چهار بخش عرضه کرد که عبارتاند از چرایی و ضرورت وجود امام، جایگاه و مرتبت امام، صفات و ویژگیهای امام و چگونگی شناخت امام جامعالشرایط.
چرایی و ضرورت وجود امام
وی بیان کرد: امامیه معتقد است در هر زمان باید امامی در عالم وجود داشته باشد که خدا از رهگذر او بر بندگان مکلفش احتجاج کند و بهواسطه وجود او، مصلحت در دین، تام و تمام شود. امام وظیفه اجرای احکام، برپایی حدود، حفظ شریعت، شناساندن دین در همه حال و تأدیب مردمان را بر عهده دارد و در این منصب، بر جای انبیا تکیه زده است. از دیدگاه شیخ مفید، عقل بر این باور امامیه، مهر تأیید زده و آن را به اثبات میرساند، چراکه به لحاظ عقلی، وجود امام، لطف بهشمار میرود و لطف بر بندگان، بر خدا واجب است. بنابراین، استدلال شیخ مفید درباره ضرورت وجود امام بر قاعده لطف بنا نهاده شده است.
مهدویراد گفت: شیخ مفید درباره مقایسه جایگاه ائمه(ع) با جایگاه انبیای سلف و ملائکه بر این باور است که عقل در نفی و اثبات اقوال مختلفی که اظهار شده، مجالی ندارد و درباره هیچ یک از این اقوال، اجماعی نیست. درباره برتری ائمه(ع) بر رسولان و انبیای ملائکه نیز باور شیخ مفید همان است که درباره برتری ایشان بر رسولان و انبیای بشری دارد، اما در برتری ائمه آلمحمد(ص) بر ملائکه و فزون بودن ثواب آنان نزد خداوند، تردیدی ندارد.
وی اظهار کرد: از بررسی مجموع نظرات شیخ مفید راجع به صفات و ویژگیهای امام، چنین برمیآید که وی صفات امام را ذیل کمال ایشان جای داده و معتقد است امام باید کمالی بایسته در حیطه وظایف و تکالیف خویش داشته و در این زمینه، از هر نقصی مبرا باشد. سرّ بینیازی امام از مردم هم در همین نکته نهفته است. این کمال را میتوان در سه حوزه علم، عصمت و برتری بر مردم بررسی کرد.
علم امام
این نویسنده و قرآنپژوه با بیان اینکه شیخ مفید منابع دریافت علم امام را بهصورت مجزا مورد بررسی قرار نداده است، تأکید کرد: از جمعبندی دیدگاههای وی میتوان به این نتیجه رسید که شیخ مفید توراث، رؤیا و الهام را از منابع علم امام برمیشمرد و معتقد است بخشی از علوم ائمه(ع)، حاصل علوم و نصوصی بوده که از پدرانشان و رسول خدا به ایشان رسیده است. همچنین وی رؤیای رسولان، انبیا و ائمه(ع) در حال رسالت، نبوت و امامت را صادق دانسته و آن را دروغ نمیداند. شیخ مفید، رسیدن پیامهای آسمانی به ائمه(ع) را نیز ممتنع نمیداند و از منظر او، ایشان میتوانند سخن ملائکه را بدون اینکه آنها را ببینند، بشنوند.
وی افزود: شیخ مفید برای بررسی گستره علم ائمه(ع)، علوم را به دو گروه علوم ضروری برای مقام امامت و بقیه علوم، تقسیمبندی کرده و علم به دین و احکام را تنها علم ضروری و بایسته برای امام میداند. به باور او، امام باید همیشه از تمامی احکام مورد نیاز امت و علوم دینی آگاه باشد، اما احاطه به دیگر علوم را شرط لازم برای امامت نمیداند. از دیدگاه او، این نکته درباره انبیا هم صادق بوده است؛ همانگونه که پیامبر اسلام(ص) از علم نجوم آگاهی نداشت، به شعر نپرداخت، از صنایع و حرفهها آگاه نبود و به هنگام رفتن به مدینه، مسیریابی اجیر میکرد و از اخبار روزگار میپرسید. لذا با این تفاصیل، آگاهی نداشتن ائمه(ع) از تمامی علوم و نبود اشتراط چنین علوم گستردهای در امامت ایشان، چندان شگفتانگیز نیست.
مهدویراد اضافه کرد: شیخ مفید علومی همچون علم به درون افراد و رخدادهای آینده را نه ویژگی واجبی برای ائمه(ع) و نه شرطی در امامتشان میپندارد و علم به تمامی صنعتها و زبانها برای آنها را نه ممتنع و نه واجب میداند. همچنین قضاوت بر اساس باطن و حقیقت را اینگونه شرح میدهد که جایز است باطن امور بر امام پوشیده باشد و بر اساس ظواهر حکم کند، هر چند برخلاف حقیقت نزد خداوند باشد. ممکن است خداوند امام را به گواهان راستگو و دروغگو رهنمون کند که در این صورت، حقیقت امر از او پنهان نخواهد ماند. شیخ مفید همچنین علم غیب به مفهوم علم ذاتی ائمه(ع) به غیب، بدون استمداد از منبعی الهی و ربانی را باطل و غیرقابل پذیرش میداند.
عصمت امام
وی ضمن اشاره به معانی لغوی و اصطلاحی مفهوم عصمت از منظر شیخ مفید گفت: او معنای عصمت در لغت را آنچه انسان از چیزی به آن پناه میبرد، میداند و عصمت در اصطلاح را لطف و توفیقی میداند که انسان در هنگام فرمانبری، به لحاظ حضور آن، از ناخوشایندها در امان میماند. به عبارت دیگر، میتوان گفت عصمت نوعی توفیق و لطف از سوی خدا برای حجتهای خودش است و ایشان را از گناه و غلط در دین بازمیدارد. عصمت، تفضل خداوند بر کسی است که میداند به عصمت او تمسک میجوید و اعتصام، فعل و عمل معتصم و پناهجو است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: شیخ مفید معتقد است عصمت، مانع از قدرت بر قبیح و زشتکاری نیست و معصوم را به نیکی مجبور و وادار نمیکند، بلکه چیزی است که خداوند میداند، اگر آن را به بندهای از بندگان خود بدهد، در این صورت، دیگر معصیت خداوند را برنمیگزیند. البته تمامی بندگان اینگونه نیستند، بلکه برگزیدگان اینچنیناند. بر این پایه، عصمت با قدرت بر معصیت، اندیشه آن و میل بر انجام آن، منافات ندارد و از همینرو، انبیا با وجود عصمت به تهدید و وعید نیاز دارند، چراکه عصمت به امر و نهی، وعد و وعید و تهدید، قوام مییابد و اگر وعید و تهدید نباشد، عصمت کامل نخواهد بود. شیخ مفید برای اثبات عصمت ائمه(ع)، علاوه بر ارائه ادلههای عقلی، از ادلههای نقلی همچون آیات قرآنی تطهیر و صادقین و حدیث ثقلین بهره میگیرد.
وی در ادامه ضمن بررسی گسترههای عصمت در ائمه(ع) از منظر شیخ مفید، آن را از دو جنبه عصمت از گناه و ترک مستحب و عصمت از سهو و خطا، بررسی کرد و افزود: مفید معتقد است انبیای سلف از گناهان کبیره و همچنین گناهان صغیرهای که به بیاعتباری مرتکب آن میانجامد، قبل و بعد از نبوت معصوماند، اما انجام غیرعمدی گناهان صغیرهای که انجامدهنده خود را بیاعتبار نمیکند، از سوی آنان پیش از نبوت، جایز و بعد از نبوت، ممتنع است.
مهدویراد ادامه داد: شیخ مفید در خصوص عصمت از گناه برای ائمه(ع)، قائل به این نکته است که آنان در اجرای احکام، برپایی حدود، حفظ شریعت و تأدیب مردمان، بر جای انبیا تکیه زده و مانند آنان معصوماند. ارتکاب صغائر از آنان، فقط پیش از امامت و در صورتی که انجامدهنده صغائر، خود را بیاعتبار نکند، ممکن است. همچنین ایشان بعد از امامت، از ترک مندوب دور بودهاند. در خصوص عصمت ائمه(ع) از سهو و خطا، شیخ مفید معتقد است که از ائمه(ع) و انبیا، گناه به معنای ترک واجب، سر نزده است و خطا در چنین موردی بر آنان روا نیست و نیز جایز نیست دچار سهوی شوند که به چنین کاری افکنده شوند.
چگونگی شناخت امام جامعالشرایط
وی در ادامه به بیان یکی دیگر از ویژگیهای امام از منظر شیخ مفید پرداخت و گفت: برتری امام از تمامی مردمان تحت ولایت خود در اعمالی که از رهگذر آن، شایستگی بهشت یافت میشود، از ویژگیهای منحصر بهفرد امام بهشمار میرود. امام به لحاظ جایگاه دینی بر همه رعیت، مقدم بوده و محال است کسی که دیگری نزد خداوند برتر از اوست، چنین تقدمی یابد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران پس از برشمردن صفات امام و اثبات بایستگی ایشان از منظر شیخ مفید، به راههای شناخت مصداق امام جامعالشرایط از دیدگاه وی پرداخت و بیان کرد: شیخ مفید قائل به این باور است که امام باید از لحاظ نص یا علم معجزهگون و خرق عادت از رعیت متمایز شود، همانگونه که برای شناخت نبی و رسول، راهی جز نص نبی پیشین یا معجزهای آشکار برای عقول وجود ندارد. وی اعتقاد به بایستگی نص برای ائمه(ع) را یکی از شناسههای امامیه میداند و دلیل بایستگی نص از دیدگاه او، آن است که صفات امام بهویژه عصمت با عقل و حس دانسته نمیشود. وی از آیات قرآنی همچون صادقین و ولایت و روایات مورد اتفاق شیعه و مخالفان مانند حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، حدیث منزلت، حدیث طائر مشوی، حدیث رایت و روایات مختص شیعه، برای اثبات نص بر ائمه(ع) بهره میبرد.
الههسادات بدیعزادگان