اتفاقات مهم دوران کودکی سازنده باورها و قواعد زندگی در ضمیر ناهوشیارمان هستند. همه اعمال، رفتار و احساسات ما ناشی از همین تصاویر ذهنی است که در وجودمان نهادینه شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم در ادامه نوشت: «افکار متفاوت در چند هزارم ثانیه به طور غیر ارادی در موقعیتهای مختلف در ذهن ما ایجاد میشوند. آنچه مسلم است اینکه ما نسبت به این نوع افکار آگاهی چندانی نداریم و فقط هیجانات و احساسات و در پی آن تغییرات خلقی ناشی از آنها را در ک میکنیم. بنابراین هر وقت احساس ناراحتی کردید در همان لحظه از خودتان بپرسید: «چه فکری از ذهنم گذشت؟» آنچه از ذهنتان گذشته افکار خودآیندی است که کاملا وابسته به نوع باورهای اصلی شماست. این افکار معمولا منفی، خلاصه و کوتاه هستند و در موقعیتهای پرفشار به صورت ناگهانی ایجاد و به برانگیختگی و ناراحتی و عصبانیت منجر میشوند. افکار خودآیند با توجه به ظواهر موجود و نوع تعبیر و تفسیر ما کاملا درست به نظر میرسند به همین دلیل آنها را باور میکنیم.
بنابراین آنچه باعث ناراحتی میشود در اغلب موارد اتفاقات بیرونی نیستند بلکه هیجانات ناشی از تعبیر و تفسیر غلط ذهن است. این خطاها همان باورهای غیر منطقی اتوماتیک ذهنی هستند که ریشه بسیاری از بیماریهای روانی از جمله افسردگی، اضطراب و ... است.
اگر بخواهیم زندگی شادی داشته باشیم در مرحله اول باید این افکار را بشناسیم و در مرحله بعدی، آنها را زیر سؤال ببریم و فکر درست و مثبت را به کمک قوه تخیل خود جایگزین کنیم تا با کمک تصاویر ذهنی خوبی که از محیط اطرافمان میسازیم احساس خوب دوستداشتن دیگران را تجربه کنیم که بازتاب این حس جذب دوستیهای دیگران است. تفکر مثبت باعث موفقیت فردی و تعامل موثر با دیگران میشود اما نیازمند تکرار، تلاش و زمان است. ذهنمان را از افکار مثبت پر و تلاش کنیم تا فرد کارآمدی باشیم. شاید همیشه موفق نشویم اما مهم است که با نگرشی مثبت شکستهایمان را هم مدیریت کنیم.»