منوچهر صدوقی سها، استاد فلسفه و عرفان ضمن اشاره به اینکه برخی محدثین در صحت انتساب ملحقات دعای عرفه تردید کردند، تصریح کرد: برای بنده روشن است این کلام شامخ اصلا از غیر مقام ولایت نمیتواند صادر شود.
به گزارش ایکنا، پنجمین نشست از سلسله نشستهای «حسینیه حکمت» ظهر امروز دوازدهم مردادماه با سخنرانی منوچهر صدوقیسها، پژوهشگر و استاد فلسفه و عرفان اسلامی با موضوع «جایگاه حکمت در ادعیه حسینی» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
گزیده مباحث این جلسه را در ادامه میخوانید؛
یک دعایی هست که به امام حسین(ع) نسبت داده شده و به دعای عرفه معروف است. گفته میشود حضرت در شب عرفه این دعا را در مکه معظمه بر زبان جاری کردند. دعا دو قسمت است؛ یکی اصل دعا و یکی مقداری که ملحقات دعا نامیده شده است. در مورد اصل دعا بحثی نیست ولی قسمتی که به نام ملحقات معروف شده است تا جایی که ما میدانیم توسط سید بن طاووس در قرن هفتم در کتاب اقبال روایت شده است. اقبال هم یکی از متون تراز اول ادعیه است. برخی محدثین در صحت انتساب ملحقات اشکال وارد کردند. یکی از مشاهیر محدثین صراحتا بعد از نقل ملحقات میگوید لحن این دعا لحن ائمه ما نیست. این حرف بسیار عجیب است.
قسمتی که مورد بحث ماست این عبارات است؛ در بخشی از ملحقات چنین میآید: «اِلهى تَرَدُّدى فِى الاْثارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ، فَاجْمَعْنى عَلَيْكَ بِخِدْمَة تُوصِلُنى اِلَيْكَ، كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ، اَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ، حَتّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ، مَتى غِبْتَ حَتّى تَحْتاجَ اِلى دَليل يَدُلُّ عَليْكَ، وَمَتى بَعُدْتَ حَتّى تَكُونَ الاْثارُ هِىَ الَّتى تُوصِلُ اِلَيْكَ عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَراكَ عَلَيْها رَقيباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْد لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصيباً».
مطالبی که در این فقرات شریف است بدین صورت است؛ خدایا تردد در آثار، یعنی تامل در آثار تو موجب میشود از ساحت زیارت دور بیفتم، کاری کن که خدمت من چنان یگانه باشد که مرا از خودت به تو برساند. چگونه میشود بر وجودت استدلال شود با چیزی که در وجودش نیازمند تو است. آیا برای غیر از تو ظهوری هست که برای تو نیست تا آن آثار تو را اثبات کنند. تو کی غایب شدی که محتاج دلیلی باشی که بر تو دلالت کند. کی از من دور شدی که آثار تو مرا به تو برساند. کور است چشمی که تو را نمیبیند و خسران است سود معامله بندهای که نصیبی از حب تو ندارد... این جملات شریف هر کدامشان چندین صفحه حرف لازم دارند.
دفاع از اعتبار سندی ملحقات دعای عرفه
گفتم برخی محدثین در صحت انتساب ملحقات تردید کردهاند. باید عرض کنم یکی از مصطلحات شایع و مطرح در حدیث، عنوان حدیث صحیح و غیر صحیح است. احادیث را به اعتبارات مختلف تقسیم میکنند که در راس آنها حدیث صحیح است. حدیث صحیح دو اصطلاح دارد: صحیح به اصطلاح قدما و حدیث به اصطلاح متأخرین. مبدأ تقسیم، سید بن طاووس و علامه حلی هستند. وقتی محدثین قبل از سید بن طاووس میگویند فلان حدیث صحیح است یک معنا اعتبار میکنند، وقتی محدثین بعد از سید بن طاووس میگویند فلان حدیث صحیح است معنای دیگری اعتبار میکنند.
از نظر متاخرین باید سلسله روات متصل باشند، تمام آحاد سلسله شیعه اثنی عشری باشند، تمام سلسله متصل شیعی عادل باشند تا یک روایت صحیح تلقی شود. نتیجه اینکه در اصطلاح متاخرین وقتی گفته میشود فلان حدیث صحیح است یعنی سلسله رواتش متصل است، تمام آنها شیعه هستند و عادل هستند. اگر چنین حدیثی پیدا شد در اصطلاح متاخرین صحیح است. در اصطلاح متقدمین حدیث صحیح، حدیثی است که با امارات تصحیح شده باشد. به عبارت دیگر ملاک تصحیح، امارات است یعنی متن حدیث را با احادیث دیگر تصحیح میکنند. محدثین میگویند متن، مصحح سند است. برخی احادیث اصلا سند ندارد اما امارات اثبات میکنند این حدیث صحیح است.
مطابق اصطلاح متقدین ملحقات دعای عرفه صحیح است. سید بن طاووس که این ملحقات را نقل کرده سند ارائه نکرده است ولی اهلش میگویند این ملحقات مبتنی بر قرائن حالیه و مقالیه است و خود حدیث و عبارات حدیث مصحح سند است یعنی ما قطع پیدا میکنیم این کلام، کلام معصوم است. مطلب دیگر این است که این اواخر مد شده این ملحقات را به شاذلی نسبت دهند. شاذل از سادات حسنی است. به نظر من این کلام، کلام غیر معصوم نیست که برای شاذلی یا غیر شاذلی باشد. برای بنده روشن است این کلام شامخ اصلا از غیر مقام ولایت نمیتواند صادر شود. عطر کلام ولوی از این کلام شامخ استشمام میشود؛ اینها مقدمات بود.
چند مسئله را در حد اشاره میخواهم عنوان کنم. یکی از ادلهای که در مقام اثبات واجب در ساحت فلسفه اقامه میشود و اصلش اسلامی است، برهان وجودی است. اصل برهان این است که حد وسط در برهان خود حق تعالی است. این برهان که به نام برهان صدیقین نامیده میشود در قرآن کریم و احادیث ولوی موج میزند. از این جهت این دعای شریف درست مطابق آیات شریفه است. قرآن میفرماید: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ». متاسفانه مترجمین قرآن «شهد» را به معنای شهادت فقهی حقوقی میگیرند یعنی خدا گواهی میدهد. خدا به چه گواهی میدهد؟ این کلام یعنی چه؟ شهادت در اینجا به معنای شهود است همانطور که سید بحرالعلوم میگوید در تشهد نماز، منظور از «اشهد» شهود است.
آیه دیگر میفرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا». من سوال میکنم وقتی ما سایه را میبینیم و به سایه نگاه میکنیم خود سایه را میبینیم یا خدایی که سایه را گسترانیده است؟ طبیعتا خود سایه را میبینیم. در مرتبه دوم خدا را میبینیم. این در حالی است که آیه دقیقا عکس این مطلب را میگوید. میگوید خدا را نمیبینی که چطور آیه را گسترانده است؟ یعنی قبل از اینکه سایه را ببینی خدا را میبینی. این درست مفاد این دعای شریف است و از این جهت، مفاد دعا مطابق با آیات قرآن کریم است.