عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: افرادی همانند ابوحنیفه و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت نزد امام صادق(ع) شاگردی کردهاند و امام با این حضور خود در میدان، بین شیعه و سنی فرقی نگذاشتند. در مورد امام رضا(ع) هم شرایط اینگونه است و شاید موضوع وحدت را گستردهتر کردند، چون ایشان تعامل را از سطح مذاهب به سطح ادیان گسترش دادند.
به گزارش ایکنا، جمعی از دستاندرکاران و کارگزاران حج کشور، چهارشنبه ۱۸ خردادماه در آستانه اعزام حجاج به سرزمین وحی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. رهبر معظم انقلاب در این دیدار با اشاره به اهمیت وحدت در جهان اسلام تأکید کردند: «مدام صدبار تکرار میکنیم باز یکی از آن طرف صدایش بلند میشود راجع به مسئله شیعه و سنی و اختلافات و شکافها. چرا این کار را میکنند؟ چرا به سود دشمن کار میکنند؟ نمیدانند که انگلیسها هنرشان ایجاد اختلاف است و یکی از گسلها و شکافهایی که همیشه انگلیسیها استفاده کردهاند شکاف بین شیعه و سنی بوده؟ حالا بهتدریج دیگران هم یاد گرفتند و در این اندیشکدههای آمریکا، اندیشکدههای سیاسی و... ملاحظه میکنید که میگویند بله فلان افراد شیعهاند، فلان جاها شیعهاند فلان جاها سنّیاند. به آنها هم رسیده شیعه و سنی! نکنید، برادرانه باهم زندگی کنید»
برای بررسی بیشتر اهمیت اتحاد شیعه و سنی و نقش حج در این اتحاد با حجتالاسلام والمسلمین احمد شفیعینیا، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی به گفتوگو نشستیم.
ایکنا ـ به نظر شما تعامل مردم شیعه و اهل سنت در کشور ما با توجه به اشتراکات و اختلافات فقهی و تاریخی که در میان آنها وجود دارد چگونه باید باشد؟
با به نظر میرسد در زمینه تقریب میان مذاهب اسلامی غفلت بزرگی تاکنون صورت گرفته و آن غفلت این است که هر کاری، دورانِ حدوث و وقوعی و دوران ثباتی دارد. انسان باید در دوران حدوث تا میتواند نسبت به تعریف و شناسایی آنچه میخواهد انجام دهد تلاش کند تا هم خود و هم دیگران بدانند که قرار است چکار کنند و موضوع بحث چیست اما زمانی میرسد که باید از حرف زدن و مباحث تکراری پرهیز کرد و به سمت میدان عمل رفت تا به نقطه ثبات برسیم.
در تعبیری عربی گفته میشود که دورهای برای تنظیر و دورهای برای تطبیق است. تنظیر به معنی دوره مفهوم شناسی و مفهوم سازی بحثهای نظری و مباحثی است که معمولا در روی کاغذ میآیند اما میدان عمل را چندان تجربه نمیکند. این دوران خوب است و همانند دوران شک میماند اما نباید در این دوران باقی ماند بلکه باید به سمت مرحله عمل و تطبیق و میدان کار حرکت کنیم. به نظر میرسد با وجود اختلافات اندکی که میان ما و سایر مذاهب اسلامی وجود دارد آنچه میتواند وحدت و یگانگی را در میان مسلمانان و در میان عموم مردم و سلاطین و حکام و اداره کنندگان به نقطه اوج برساند این است که در مرحله تطبیق و عمل، وحدت خود را به اثبات برسانیم.
شخصیتی به نام شهید قاسم سلیمانی، سطوح عالیه درس را در حوزه و دانشگاه نگذرانده اما در میدان عمل تبدیل به الگویی برای همه کسانی میشود که دارای مدارج علمی بالایی هستند چون شهید سلیمانی، در میدان عمل و متن جامعه حضور پیدا کرده و پیروز هم شد و به الگویی برای همه تبدیل شد و دشمنان هم از وی میترسند. بنابراین به نظرم آنچه میتواند تعامل مردم شیعه و سنی را گسترش دهد و به مرحله پیروزی برساند این است که از میدان غفلت نکنیم. اگر به گذشته جوامع اسلامی نگاه کنیم همین مردم شیعه و سنی در یک شهر و روستا و بر سر یک زمین کشاورزی کار میکردند و در مراسم هم شرکت کرده و با همدیگر ازدواج میکردند و بسیاری از مواردی که ما امروزه میشنویم را اصلا نشنیده بودند بنابراین وحدت در میدان عمل رمز توفیق جامعه اسلامی است.
ایکنا ـ به نظر شما چرا عدهای میخواهند به اختلافات میان مذاهب اسلامی دامن بزنند؟
واقعیت این است که تفرقه، ضعف و ناتوانی به دنبال دارد چنانکه پشت سر اتحاد، قوت و استواری و روی هم ریختن نیروهای فکری و عملی و در نتیجه پیروزی است. مسلم است که دشمنان بر طبق تفرقه میزنند تا جامعه اسلامی تضعیف شده و آنها به هدف خود برسند و این تعجبی ندارد اما تعجب از خودیها است که چرا بر سر اختلافات حداقلی دعوا دارند در حالی که ما بالغ بر ۹۵ درصد اشتراکات داریم. مرحوم آیتالله محمدعلی تسخیری میفرمودند ما مسلمانان باید تقریب در اندیشه و وحدت در عمل داشته باشیم و لااقل اگر به وحدت نمیرسیم اندیشههایمان نزدیک به هم شده و فاصله زیادی که در تصورات وجود دارد دیگر دیده نشود اما وحدت رویه هم در میدان عمل اهمیت زیادی دارد.
واقعیت این است که اندیشه و سلایق همه اعضای یک خانواده همانند هم نیست اما باید در میدان عمل وحدت رویه داشته باشند و این وحدت به راحتی هم حاصل میشود. دشمن قطعاً دشمنی خود را میکند اما خودیها باید تا میتوانند در میدان عمل، برای حفظ امکانات مادی و معنوی جوامع اسلامی متحد باشند.
ایکنا ـ در کشور ما بسیاری از خانوادهها از دو مذهب با هم مراوده و ارتباط خوب و بدون مشکلی دارند. چرا این یکی بودن را در میان علما و بزرگان دو مذهب نمیبینیم؟
فرق بزرگی که بین تودهها و علما وجود دارد این است که چون تودهها مقلد هستند این آمادگی را دارند که آنها را به هر سمتی سوق داد لذا در میان آنها انعطافپذیری وجود دارد اما در میان علما، هرکسی به خاطر نظری که به آن رسیده از دیدگاه خود کوتاه نمیآید و بر اساس پیش فرض خود جلو میرود.
این در حالی است که اگر به خوبی به سخنان طرف مقابل گوش دهد به این نتیجه میرسد که طرف مقابل هم شخصی همانند خود اوست. لذا باید انصاف به خرج دهند و اگر هم ذهن آنها پیش فرضی دارد با قدرت ایمان و تقوا اجازه ندهند این پیش فرضها، عمل آنها را تحت الشعاع قرار دهد.
ایکنا ـ سیره ائمه درباره اختلافات مذاهب و فرقهها چگونه بوده است؛ مثلاً امام رضا(ع) و امام صادق(ع) چه برخوردی در این زمینه داشتند؟
در جواب این سؤال لازم است مقدمهای عرض کنم. وقتی وحدت و انسجام و همزیستی مسالمتآمیز با دیگر انسانها خصوصاً دیگر مسلمانان یک واجب شرعی و عقلی است طبیعی است این واجب شرعی از ناحیه خود متصدیان دین و صاحبان تبیین دین که امامان هستند به میزان بیشتری مورد توجه قرار خواهد گرفت و حتی خود آنها در این مباحث الگو بودهاند. اساساً رویه همه امامان ما اتحاد در میان جامعه اسلامی بوده است و مخصوصا امام صادق(ع) حوزه درسی و دانشگاهی داشتند که چهار هزار دانش پژوه در آنجا گرد آمده بودند و از وجود ایشان استفاده میکردند که بخش قابل توجهی از آنها اهل سنت بودهاند.
معروف است افرادی همانند ابوحنیفه و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت در نزد امام صادق(ع) شاگردی کردهاند و امام با این حضور خود در میدان، بین شیعه و سنی فرقی نگذاشتند و سفرهای آسمانی که خداوند در اختیار ایشان گذاشته بودند را برای همه گسترده کردند. از سوی دیگر بیانات زیادی از ایشان بر جای مانده که بر اهمیت وحدت شیعه و سنی تأکید دارند. در مورد امام رضا(ع) هم شرایط اینگونه است و شاید موضوع وحدت را گستردهتر کردند چون ایشان تعامل را از سطح مذاهب به سطح ادیان گسترش دادند.