جتالاسلام سیدعباس قائممقامی ضمن اشاره به عمومیت و ضرورت تأدیب انسان از سوی خداوند، گفت: انسانها در نسبت خاصی که با خدا دارند شیوه خاص تربیتی پیدا میکنند و این شیوهها لزوماً یکسان نیست.
به گزارش ایکنا، جلسه شرح دعای ابوحمزه ثمالی با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس قائممقامی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز اسلامی هامبورگ، شب گذشته بیست و دوم فرودین برگزار شد که در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید؛
دعای شریف ابوحمزه ثمالی از بهترین دعاهاست که هم مضامین عالی و هم جامعیت دارد، یعنی همه مراتب انسانها را شامل و از مرتبه پایین آغاز میشود و به اوج میرسد، چنین دعایی کم داریم. مناجات شعبانیه از ابتدا در اوج شروع میشود و کسی که آن را شروع میکند روی زمین نیست و از اول باید یک پرش داشته باشد، ولی این دعا از روی زمین شروع میشود. دعای ابوحمزه دعای یک انسان معمولی با خواستههای معمولی است و نشان میدهد که او میتواند تا کجا ارتقا پیدا کند. لذا ابتدا و انتهای دعا نظمی منطقی دارد.
این دعای شریف اینگونه آغاز میشود: «إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ». این فقره دو نکته اصلی دارد؛ اول اینکه مضمون و محتوای این جمله به ما میفهماند که تأدیب خداوند برای انسان امری طبیعی و قطعی است. لذا امام نمیگوید که خدایا مرا ادب نکن، بلکه درخواست نفی شکل خاصی از تأدیب را دارد و از بابت آن نگران است. پس تأدیب عمومیت دارد. نکته بعدی این است که تأدیب با عقوبت چه خصوصیتی دارد که این قدر مهم است که حضرت در ابتدای دعا به این مسئله میپردازد و درخواست نفی تأدیب توأم با عقوبت را دارد.
ادب یعنی حدشناسی
کار خداوند تادیب است. آیتالله حسنزاده آملی میفرمودند که «دبستان» در اصل «ادبستان» است. «ادب» یعنی حدنگهداری و حدشناسی. این جهان جهان اندازههاست و هیچ چیز بدون اندازه در آن وجود ندارد. به تعبیر قرآن کریم، «وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا». پس این آفرینش آفرینش به اندازه است. گرفتاریها، خوشیها، کمالات، علم و جوانی آن حد دارد و تنها موجود بیحد هستی خداوند متعال است که اصلاً حدپذیر نیست. به همین دلیل شریکپذیر نیست و شرک به ذات اقدسش راه ندارد. بنابراین همه چیز در این جهان حد و اندازه و قدر دارد. عنصر اصلی تربیتپذیری انسان آموزش حدها و اندازههاست. باید اندازه هر چیزی را شناخت، ادب یعنی این. تأدیب یعنی آگاهیبخشی به اندازهها.
اگر شما اندازهها را نشناسی، به تجاوز مبتلا میشوی، تجاوز یعنی از حد گذشتن. در مقابل حدناشناسی، تجاوز و ظلم است. پس انسان ناگزیر باید تربیت شود و بزرگترین مربی انسان پروردگار است. ربوبیت شأن تربیتی است. تأدیب لطف خداوند است و با تنبیه فرق دارد. تأدیب آموزش و تربیت و رشد است و ما را بزرگ و نیز از کودکی و نوزایی خارج میکند.
راههای تأدیب انسان
خداوند چگونه انسان را تأدیب میکند؟ تأدیب خداوند شکلهای مختلفی دارد. انسانها در نسبت خاصی که با خدا دارند شیوه خاص تربیتی پیدا میکنند. پس شیوههای تربیتی یکسان نیست. شیوههای عام تربیتی وجود دارد که در قرآن و روایات آمده است، ولی برخی از آنها در ارتباط خاص انسانها با پروردگار موضوعیت پیدا میکند.
قرآن میفرماید: «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْيَةً»؛ یعنی خدایتان را از روی تضرع بخوانید. پس در دعا هر کس با پروردگار خودش ارتباط برقرار میکند نه لزوماً با پروردگار شما. پروردگار همه الله است ولی ذیل الله حوزههای ربوبی مختلفی هست. در هر صورت تأدیب یک ساحت خصوصی دارد که در ارتباط ربوبی بین انسان و پروردگار خودش معنا میکند. از این موضوع میگذریم چون عمومیت ندارد، ولی شیوههای عمومی تربیت همین ابتلائات و فراز و نشیبهایی است که در زندگی انسان رخ میدهد، بیماریهای انسان و نداریها و همه در چارچوب تأدیب الهی است. خداوند میخواهد که در قالب تجربههای زیسته انسان، او را تأدیب و با حدها آشنا کند. لذا حضرت امیر(ع) میفرمایند که از خدا نخواهید شما را مبتلا نکند، چون ابتلا لازمه ادب است، بلکه دعا کنید به ابتلایی دچار نشوید که راه خروج از آن را بلد نباشید، یعنی ابتلایی که تبدیل به عقوبت شود.